eitaa logo
پایگاه خبری" همدان خبر"
1.4هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
16 فایل
‍ امام خمینی(رحمة اللّه علیه): 🔹یک موی مستضعفین برتمام کاخ نشین هاوآنان که هیچ فعالیتی در انقلاب نداشتند ترجیح دارد. www.hamadankhabar.ir لطفااخباروسوژه های خودرابه لینک زیربفرستید #شهروندخبرنگار @hamadankhabar1 استفاده ازمطالب بدون ذکرمنبع شرعاحرام است
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🔹شهید تکاور سرتیپ حسن آبشناسان فرمانده وقت لشکر 23 نیروهای ویژه ارتش - تاریخ شهادت: 8 مهر 1364 - مکان شهادت: روستای مرزی سرسول، استان کردستان سالگرد شهادت امیر سرلشکر شهید حسن آبشناسان(معروف به ( شیر صحرا و فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهدا ) 1364 از تهران.با حضور مستمر در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل، صحنه‌های بی‌نظیری را در برابر رژیم بعث خلق کرد.ترویج ورزش باستانی در بین افسران دریافت درجه استادی .شرکت در مسابقات بین المللی گروه های تجسس و نجات ارتش های جهان در انگلیس و کسب مقام اول برای تیم ایران در ۱۳۵۶، شرکت در دوره تکمیلی تکاوری کوهستان در سال ۱۳۵۷ و تدریس و آموزش در دوره های تکاوری و رنجر در مرکز پیاده شیرازو... از جمله دوره هایی به شمار می رود که شهید آبشناسان در آن شرکت داشته است. در نخستین روزهای حضور در میدان های نبرد حق علیه باطل، همراه بسیجیان عشایر که به آنان آموزش نظامی داده بود با تیم های ۱۰ نفره به واحدهای ارتش متجاوز حمله کرد و ضمن کشتن ۱۰ نظامی عراقی و انهدام تعدادی از تجهیزات آنها، هفت تن از نیروهای متجاوز را به اسارت درآورد که نخستین گروه از اسرای عراقی جنگ تحمیلی به شمار می آیند. امیر سرلشكر شهید حسن آبشناسان فرمانده نیروهاى مخصوص نوهد در اسکاتلند در مسابقه نظامی- ورزشی، بین تکاوران کوهستان ارتش های منتخب جهان با گروهش شرکت کرد و رتبه اول را گرفت. بعدها به خاطر نظم و پاکیزگی اش از طرف داور مسابقات برایش تقدیرنامه فرستادند. ظاهرا حسن همین طور که در کوه می رفت، آشغال های سر راهش را بر می داشته و در کوله پشتی اش می ریخته. میجر اسکاتلندی، همراهشان به او می گوید: «تو یک افسر ارشدی. چرا این کار را می کنی؟» حسن جواب می دهد: «من مرد کوهم. حیف است این طبیعت زیبا کثیف باشد.» اکثر کلاه سرمه ای های هوابرد و کلاه سبزها، دوره تکاوری شان را با حسن آبشناسان که حالا افسر ارشد و یک چریک ورزیده شده بود، گذرانده بودند. حسن تا قبل از شروع جنگ درکردستان بود. حسن موتورسیکلت سوارهای حرفه ای را از کوچه و خیابان های نازی آباد جمع کرد و به آنها آموزش های خاصی داد و همه را با عنوان گروه ویژه اسب آهنی به جبهه فرستاد. همیشه می گفت در میدان نبرد، اضافه بر توکل به خدا، دانش و معلومات، جسارت، لیاقت و ابتکارات در فرماندهی هم لازم است. تیمسار دادبین می گفت: «برای من عجیب بود که ترس در این آدم راهی نداشت. می گفت باید مثل ابراهیم(ع) در آتش رفت. مگر ابراهیم نرفت و نسوخت؟ می گفتم، سرهنگ، او ابراهیم بود، ما که ابراهیم نیستیم.» آن موقع که صدام خیلی شهرها را موشک باران می کرد، حسن نامه ای به او نوشت: «اگر جناب صدام حسین ژنرال است و فنون نظامی را خوب می داند و نظریه پرداز جنگی است، پس به راحتی می تواند در دشت عباس با من و دوستان جنگ آورم ملاقات کند و با هر شیوه ای که می پسندد، بجنگد؛ نه این که با بمب افکن های اهدایی شوروی محله های مسکونی و بی دفاع را بمباران کند و مردم را به خاک و خون بکشد.» در جواب نامه حسن، صدام، ژنرال قادر عبدالحمید را با گروه ویژه اش به دشت عباس فرستاد تا عبدالحمید به حسن یک جنگ تخصصی را نشان بدهد. سال ها قبل در اسکاتلند، حسن، عبدالحمید و گروهش را در مسابقه کوهنوردی ارتش های منتخب جهان دیده بود. آن جا گروه او اول شد و عراقی ها هفتم شدند. حالا در میدان جنگ حقیقی، حسن دوباره مقابل ژنرال قادر عبدالحمید قرار گرفت و بعد از یک درگیری طولانی، لشکرش را شکست داد و خودش را اسیر کرد . اینها بخشی از اسطوره ارتش ایران🇮🇷 بود 📡 همدان خبر،رسـانـه جـبـهـه انـقـلاب 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ارسال پیشنهاد،خبر یا انتقاد: @hamadankhabar1 🔵صدای انقلاب اسلامی 🇮🇷را از اینجا بشنوید✌️ 🌸🍃 ┏━🍃🌻🍂━┓ @hamadankhabar ┗━🍂🌻🍃━┛