eitaa logo
هم افزایی شهدایی
158 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
5هزار ویدیو
72 فایل
🌹بسم رب الشهداء و الصدیقین🌹 🔸️بهترین حس یعنی؛ با شهدا رفیق باشید. 🔸️ما را مدافعان حرم و مدافعان وطن آفریدند. 🔸️رفیق شید،شبیه شید،شهید شید. امام سجاد(ع) فرمودند:کشته شدن عادت ما و شهادت کرامت ماست. 🌱کپی از مطالب آزاد برای عاقبت بخیری مون دعاکنید
مشاهده در ایتا
دانلود
مجتبی سعیدی ۲۵ فروردین ۶۵، علی سراج ۲۶ دی ماه ۶۵ شهید شدند و احمد مختاری در عملیات مرصاد و در واپسین روز‌های جنگ خودش را به دو رفیق شهیدش می‌رساند. رهبر معظم انقلاب هم در سفر استانی‌شان به سمنان در سال ۸۵، در جمع خانواده ایثارگران و شهدای استان به این سه شهید اشاره می‌کنند و می‌فرمایند: «آن سه نوجوانى که از مهــدیشهر با هم پیمان مى‌‏بندند که هرکدام شهید شدند، آن دو نفر دیگر را در روز قیامت پیش خداوند شفاعت کنند؛ سه تا نوجوان و هر سه شهید مى‌شوند؛ نام این‌ها را شما‌ها مى‏دانید؛ داستان این‌ها را شما‌ها مى‏دانید. این‌ها جزو ماجراهاى فراموش‌نشدنىِ تاریخ است. این‌ها چیزهایى نیست که از خاطره یک ملت برود.» ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
هم افزایی شهدایی
مجتبی سعیدی ۲۵ فروردین ۶۵، علی سراج ۲۶ دی ماه ۶۵ شهید شدند و احمد مختاری در عملیات مرصاد و در واپسین
وصیتنامه‌های شهید مجتبی دو وصیتنامه دارد؛ یک وصیتنامه خصوصی و دیگری برای مردم. در وصیتنامه خصوصی حلالیت طلبیده و در وصیتنامه دوم در چند صفحه نوشته بود، به اطاعت از ولایت فقیه و حفظ حجاب خواهران و ماندن در خط انقلاب و رهبری تأکید زیادی کرده بود. مجتبی اولین شهید آن جمع سه نفره بود که با هم شفاعت‌نامه شهادتشان را تنظیم کردند. بعد از شهادت مجتبی، علی سراج و احمد مختاری دلتنگ شدند و روز‌های سختی را پشت سر گذاشتند تا به رفیق شهیدشان بپیوندند.
شهید حسن اکرمی شهید حسن اکرمی در سوم فروردین‌ماه سال 1346 در خانواده‌ای فقیر متولد شد که پدر به شغل مسگری مشغول بود و مادر نیز دلسوزانه با لحاف‌دوزی و درآمد ناچیزی که داشت، کمک‌خرج خانه بود. حسن نیز در این خانواده آموخته بود که باید باری از دوش پدر و مادری که همه زندگی خود را وقف فرزندان می‌کنند، بردارد و به همین دلیل پس از پایان تحصیل در مقطع ابتدایی، وارد مدرسه راهنمایی شد و سه ماه تابستان برای کار به شیراز می‌رفت تا حداقل مخارج تحصیل خود را فراهم کند. حسن در سن 10 سالگی پدر را برای همیشه از دست داد و مجبور بود پا به پای مادر مخارج زندگی خانواده 5 نفره را بعد از پدر، تأمین کند. او بسیار خوش‌رو و خوش‌رفتار بود و دائماً از امام زمان(عج) صحبت می‌کرد و از صمیم قلب به آقا عشق می‌ورزید. در همه حال لبخندی بر لبانش نقش بسته بود و بهترین یار و غمخوار مادرش بود.
هم افزایی شهدایی
شهید حسن اکرمی شهید حسن اکرمی در سوم فروردین‌ماه سال 1346 در خانواده‌ای فقیر متولد شد که پدر به شغل
شهید حسن اکرمی شهید حسن اکرمی در سوم فروردین‌ماه سال 1346 در خانواده‌ای فقیر متولد شد که پدر به شغل مسگری مشغول بود و مادر نیز دلسوزانه با لحاف‌دوزی و درآمد ناچیزی که داشت، کمک‌خرج خانه بود. حسن نیز در این خانواده آموخته بود که باید باری از دوش پدر و مادری که همه زندگی خود را وقف فرزندان می‌کنند، بردارد و به همین دلیل پس از پایان تحصیل در مقطع ابتدایی، وارد مدرسه راهنمایی شد و سه ماه تابستان برای کار به شیراز می‌رفت تا حداقل مخارج تحصیل خود را فراهم کند. حسن در سن 10 سالگی پدر را برای همیشه از دست داد و مجبور بود پا به پای مادر مخارج زندگی خانواده 5 نفره را بعد از پدر، تأمین کند. او بسیار خوش‌رو و خوش‌رفتار بود و دائماً از امام زمان(عج) صحبت می‌کرد و از صمیم قلب به آقا عشق می‌ورزید. در همه حال لبخندی بر لبانش نقش بسته بود و بهترین یار و غمخوار مادرش بود. شهید حسن اکرمی در گوشه‌ای از وصیت‌نامه خود نوشته است: «امام زمان (عج) را از یاد نبرید که نامه اعمال ما هر هفته به دست آقا می‌رسد و نگذارید نامه اعمالتان جلوی آقا امام زمان سیاه باشد.» ماجرای عینک شکسته اخلاق و رفتار خوش او زبانزد همه‌ رزمندگان بود؛ خیلی‌ها با او دوست بودند ولی  اسمش را نمی‌دانستند و فقط از چهره، حسن را می‌شناختند. اول آبان ماه 1362 بود و عملیات والفجر 4 شروع شد، حسن را دیدم که سخت گریه می‌کند و با دوستانش در حال وداع است. بعد از چند دقیقه به طرف کنگرک که بلندترین ارتفاع آن محدوده(مریوان) بود حرکت کردیم. درگیری آغاز شد و حسن شهامت زیادی از خود نشان داد. در پی یک انفجار مهیب ناگهان بر روی زمین افتاد. بالای سرش دویدم و متوجه شدم با خنده می‌گوید:«این عراقی‌های بی همه چیز از سر عینک ما هم نگذشتند و آن را شکستند.» ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
شهید ورزش کار در گذر از خاطره‌ها و به رسم ادب، به سراغ خانواده‌ی شهید رفتیم. تا از شهید و خاطرات او برایمان بگویند. برادر شهید از تنومندی و کمک شهید به دیگران می‌گویند. به گزارش پایگاه خبری شهدای فراجا؛ شهید مدافع وطن حجت آرین در سال ۱۳۴۱ در اردبیل متولد شد و سال 1367 در منطقه عملیاتی سردشت به شهادت رسید. در اردبیل به خاک سپرده شد. او متاهل بود و یک فرزند پسر و پنج خواهر و یک برادر دارد. فعالیت برادرم از کودکی به نیروی انتظامی علاقه مند بود و در ورزش‌های رزمی شرکت می‌کرد و در دانشکده افسریه درس خوانده بود.  اخلاق خیلی خوش اخلاق بود. در فامیل خیلی به نیازمندان از لحاظ مالی و جانی رسیدگی می‌‌کرد. ما در یک منطقه فقیرنشین بودیم. به فامیل‌ها و کسانی که نمی‌توانستند کار کنند؛ کمک می‌کرد. در فامیل به افرادی که ناتوان بودند، به آن‌ها سر می‌زد و کمک می‌کرد. احترام پدرم قبل از ایشان فوت کرده بودند. من سرپرستشان بودم. خیلی مهربان بود. بهمن ماه به مادرم که مریض حال بود، با همسر و خواهرهایم در کارهای نان پختن کمک می‌کرد.
هم افزایی شهدایی
شهید ورزش کار در گذر از خاطره‌ها و به رسم ادب، به سراغ خانواده‌ی شهید رفتیم. تا از شهید و خاطرات او
خاطره به وطن و آب و خاک خیلی علاقه خاصی داشت و آخر هم برای انقلاب و خاک و میهن در عملیات سردشت به شهادت رسید. فاصله سنی ما ۱۳ یا ۱۴ ساله بود. من سر کار می‌رفتم. در یک خانه زندگی می‌کردیم ولی ایشان را خیلی کم می‌دیدم. من کوه نوردی می‌کردم. یک روز با هم دیگر به کوه رفتیم، هر کسی که کوله پشتی‌اش را نمی‌توانست بیاورد، او می‌آورد و به دوش می‌کشید. یک بار هوا خیلی طوفانی بود. آن قدر باد شدید بود که همه پراکنده شدیم. من با یکی از دوستانم آمدم تا آن‌ها بیایند و دیدم او یکی را کول کرده است که از دست و پایش خون می‌چکید. او را کول کرده بود؛ آورده بود. هیچ وقت یادم نمی‌رود با یک حالی آمد که به پناهگاه رسیدیم. دوستش را آب دادیم. گروه دیگر آمدند به پایین آمدیم. خواب آن اوایل که به خوابم می‌آمد؛ نگران مادر بود. نگران بچه من بود که به دنیا می‌آمد. به خوابم آمد و من هم می‎گفتم: نگران نباش. معنویات محرم همیشه در مسجد بود. نمازش را می‌خواند و علاقه‌مند به انقلاب و رهبر بود. علاقه به امام به او می‌گفتم: برای سربازی یک جای آرام و امن برو. بدنش ورزشکار و تنومند بود، قبول نکرد. گفت: اگر قسمت بشود، شهید می‌شوم. ترک محرمات سمت کارهای خلاف نمی‌رفت یا در خانه بود، یا با دوستانش می‌رفت و کارهای رزمی انجام می‌دادند. برای خواهرش و همسرش که جوان بود، حساس بود. به آن‌ها می‌گفت: هر وقت کار بیرون دارید، خودم انجام می‌دهم. ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تــو در مسیر طلوعی و من اسیر غروب چه اختلاف بزرگی کجا به هم برسیم 🌷 وطن ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🥀🕊 💐برادر شهید نقل می کند:با آن حالت معنوی كه شهید محمد احمدی جوان داشت ما فكر می كرديم كه روزی در مأموريتهايش به شهادت می رسد.محمد ارتباط بسيار عاطفی با پدر و به خصوص با مادرمان داشت. 🌷مادرم موقع زايمان آخرين فرزندش محمد در خواب ديده بود كه خدا به او پسری عطا خواهد کرد كه بعدها مانند دايی اش به شهادت خواهد رسيد.دايی ما از شهدای دفاع مقدس است.چون محمد بچه آخر خانواده بود مادرم به رفت‌وآمدهايش بسيار توجه داشت.خود شهيد هم به مادرم هميشه می گفت:كه تو فقط خواهر شهيد نيستی مادر شهيد هم هستی.  🥀 برادرم شهید محمد احمدی جوان علاقه زيادی به شهدا داشت.هر سال در ظهر تاسوعا يادواره شهدای روستا را برگزار می كرد.جالب است كه خودش هم در ظهر تاسوعاي سال ۱۳۹۴ مجروح شد و در اربعين همان سال به شهادت رسيد.   🌷ذره ای ڪم نشود حرمت بانویِ دمشـق تا دفـاع حرمـش دستِ علی اکبرهاست🕊 🌹 🕊 ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
40.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 رهبر انقلاب: من میگویم باید داشته باشد. ✏️ قوت ورزش به اتخاذ تدابیر درست در انتخاب مربی، ترکیب تیم‌های ملی و در مراقبت جدی در بروز آفت در ورزش است. ✏️ آفت یعنی فساد اقتصادی، تشکیل مافیاهای ورزشی در داخل، آفت‌های اخلاقی برای ورزشکاران پاکیزه و پاکدامن ما. 👈 اینها باید مراقبت بشود. ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
-1372643583_-546834198.mp3
1.82M
صلےاللّٰه‌علیڪ‌یااباعبداللّٰه 🌸🌱
* أتَنَفَسُ‌بِحُبِ‌الحُسَین💔🥀 صلےاللّٰه‌علیڪ‌یامظلوم‌یااباعبداللّٰه🏴 * اللّٰھم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج * ↯♥ ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
* اللّٰھم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج *
* صباحاًأتَنَفَسُ‌بِحُبِ‌الحُسَین💔🌹 صلےاللّٰه‌علیڪ‌یامظلوم‌یااباعبداللّٰه🌴 * اللّٰھم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج * ↯♥ ╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮ @hamafzaeieshohadaei ╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯