#زندگی_به_سبک_شهدا🥀🌺
چه آرزوهای قشنگی می کردند و چقدر زیبا اجابت می شد...
🥀حاج #احمد_متوسلیان آرزو کرده بود:
"بدست شقی ترین انسانهای روی زمین یعنی اسرائیلی ها کشته بشم"
و حالا دست اونهاست... 😔
🌹 شهید #ابراهیم_همت از خدا خواسته
بود:
"مثل مولایم بدون سر وارد بهشت بشم"
ترکش خمپاره سرش رو برد... 😭
🌹 شهید #برونسی همیشه می گفت:
"دوست دارم مثل حضرت زهرا (س) گمنام باشم"
سالها پیکرش مفقود بود... 😔
🌹 شهید #مهدی_باکری می گفت: از خدا خواستم
"بدنم حتی یک وجب از خاک زمین رو اشغال نکنه"
آب دجله او را برای همیشه با خودش برد... 😭 😔
🌹 #شهید_ابوترابی در مسیر پیاده روی مشهد می گفت آرزو دارم:
"در جاده عشق (مشهد) از دنیا برم"
تو همون مسیر خدا بردش و روز شهادت امام رضا در جوار امام رضا (ع) دفن شد... 😔
🥀شهید #ابراهیم_هادی خواست مثل مادرش زهرا س گمنام بماند
...سالهاست بدنش در کمیل جاماند و جاویدالاثر شد🍃
💠 حاج حسین یکتا:
میخواستن 👈 میشد...
میخوایم 👈 نمیشه..
چه_کار_کردیم_با_این_دلها😔
🌹اول شهید زندگی کن تا
تا شهید بروی از زندگی 🌹
#همافزایی_شهدایی
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
💟#زندگی_به_سبک_شهدا
☔️همسر شهید نقل میکنند:هر وقت بحثمان میشد،واقعا صبوری از سیدرضا بود. گاهی که غُر میزدم،اجازه میداد من حرفهایم را بزنم بعد آرامم می کرد؛ بعضی وقتها از این همه صبوریاش اعصابم خورد میشد.او موقع عصبانیت سکوت میکرد.واقعا صبور بود.
☔️برخی فکر می کنند شهدایی که خانوادهشان را میگذارند تا در راه خدا شهید شوند،خیلی علاقهای به همسر و فرزند و والدینشان ندارند اما خدا شاهد است سیدرضا وقتی تماس میگرفت، میگفت:حالم خوب است،فقط زنگ میزنم صدایت را بشنوم تا آرام شوم. میگفت:گاهی ناخودآگاه میآمدم زنگ بزنم،بچهها میپرسیدند رضا کجا میری؟ میگفتم:باید صدای مادر،خواهر یا همسرم را بشنوم تا آرام شوم و بتوانم کارم را پیش ببرم.
🌺قیمتِ گُل برود
چون تو به گلــــزار آیی . . .🍃
🌷#پاسـدار_مدافع_حـرم
#شهـید_سیدرضا_طاهر🕊
🌟💖#ســـالروز_ولادت🎉🎊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
..
Γ♥️🍃••
📝#زندگی_به_سبک_شهدا
نمازخواندن جلوی بچهها
شهيد ستاري به روايت همسر❣
💌 یک بار با عصبانیت ایستادم بالای سر منصور و نمازش که تمام شد، گفتم «منصور جان، مگه جا قحطیه که میآی میایستی وسط بچهها نماز؟ خُب برو یه اتاق دیگه که منم مجبور نشم کارم رو ول کنم و بیام دنبال مهر تو بگردم.»
📿 تسبیح را برداشت و همان طور که میچرخاندش، گفت «این کار فلسفه داره. من جلوی اینها نماز میایستم که از همین بچگی با نماز خوندن آشنا بشن. مهر رو دست بگیرن و لمس کنن. من اگه برم اتاق دیگه و اینها نماز خوندن من رو نبینن، چه طور بعداً بهشان بگم بیایین نماز بخونین!؟»
✍🏻قرآن هم که میخواست بخواند، همین طور بود. ماه رمضان ها بعد از سحر کنار بچهها می نشست و با صدای بلند و لحن خوش قرآن میخواند. همه دورش جمع میشدیم. من هم قرآن دستم می گرفتم و خط به خط با او می خواندم. اصلاً اهل نصیحت کردن نبود. میگفت به جای این که چیزی را با حرف زدن به بچه یاد بدهیم،
باید با عمل خودمان نشانش بدهیم..🌷
#شهیدتیمسارمنصورستاری
#یادشهداباصلوات