همصحبتی با عندلیبان
از شما شرمنده هستم از شهیدان بیشتر
بعد از این در راه آنها میدهم جان بیشتر
ماندم از آن قافله در عشق سستی کردهام
کاش میماندم به راه ایل سلمان بیشتر
جرعهنوشی کرده بودم سالها از خمِّ دوست
پیشتر مِی میزدم همپای مستان بیشتر
عافیتاندیش کم بودم ولی در ناگهان
از سلیمانی گذر کردم ز قرآن بیشتر
غافل از این جاده بودم مانده بودم، بیخبر
میزند بر صخرهام اینبار طوفان بیشتر
باز برمیگردم و با شهر عاشق میشوم
باز خواهی دید بر این سفره مهمان بیشتر
با شما آدینه را آیینه باران میکنم
خستگی را میبرم از خط پایان بیشتر
ره نشانم داده سیمرغی که اوج قله است
بگذرم از دانه، در راه سلیمان بیشتر
دور از چشم کلاغانی که دورند از حرم
میکنم همصحبتی با عندلیبان بیشتر
دست من باز است با ابر کرم همصحبتم
بعد از این میبینیام لبریز باران بیشتر
نازنینان باز هم این جمعه مستی میکنند
عشق جاری میشود در خاک ایران بیشتر
با کلیم اینبار هم تا طور ایمن میروم
میدهم دل را به سلطان خراسان بیشتر
التماسی تازه دارم از خداوند #جلیل
با #سعیدان درش باشم خرامان بیشتر
در خم گیسوی دلبر دست اندازم که او
شانه بگذارد در این موی پریشان بیشتر
#انتخابات
#سعید_جلیلی
#سیدعلی_میری_رکنآبادی