هدایت شده از داستانهای آموزنده
🚫 #تجسسممنوع ! 🚫
💠 جوانی از رفیقش پرسید :
+ کجا کار میکنی ؟
_ پیش فلانی
+ ماهانه چند میگیری ؟
_ 500
+ همهش همین ؟ 500 ؟
چطوری زندهای تو ؟
صاحب کار قدر تو رو نمی دونه !
خیلی کمه !!!
👈 یواش یواش از شغلش دلسرد شد و درخواست حقوق بیشتر کرد . صاحب کار هم قبول نکرد و اخراجش کرد .
قبلا شغل داشت ، اما حالا بیکار است .
💠 زنی بچهای را به دنیا آورد .
زن دیگری گفت :
+ به مناسبت تولد بچهتون ، شوهرت برات چی خرید ؟
_ هیچی !
+ مگه میشه ؟!
یعنی تو براش هیچ ارزشی نداری ؟!
👈 بمب را انداخت و رفت .
ظهر که شوهر به خانه آمد ، دید که زنش عصبانی است و ...
کار به طلاق کشید و تمام .
💠 پدری در نهایت خوشبختی است .
یکی میرسد و میگوید :
+ پسرت چرا بهت سر نمیزند ؟
یعنی آنقدر مشغوله که وقت نمیکنه ؟!!
👈 صفای قلب پدر را تیره و تار میکند ...
📛 این است ، سخن گفتن به زبان شیطان❗️
در طول روز ،
خیلی سؤال ها را ممکن است از همدیگر بپرسیم :
🔸 چرا نخریدی ؟
🔸 چرا نداری ؟
🔸 چطور این زندگی را تحمل میکنی ؟ یا فلانی را ؟
🔸 چطور اجازه می دهی ؟
❗️ممکن است هدفمان صرفا کسب اطلاع باشد ، یا از روی کنجکاوی یا فضولی ...
اما نمیدانیم چه آتشی به جان شنونده میاندازیم !!!
♦« کور » وارد خانهی مردم شویم
و « کـَر » از آنجا بیرون بیاییم !
#تلنگر
#قضاوتممنوع
به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید
👇👇👇👇👇👇
@Dastanhaeamozande