هدایت شده از آقای تحلیلگر 🇮🇷✌️
♦️ یهودی ها شوالیه ها را بدهکار میکردند، آنها برای رفع بدهی چاره ای جز غارت بر شرق نداشتند...
🔸 آدولف هیتلر: سال ها طول کشید تا مردم اروپا بتوانند زمین هایشان را از یهودی ها پس بگیرند
🔸 آنها با پول قرض دادن مردم و حکومتهایمان را برده ی خود کردند
(نبرد من؛ بخش چهارم)
#شبنامه
#نبرد_من
۱۴۰۲/۱۰/۶
🔻 چند روزی است در حال مطالعه کتاب و اسنادی درباره یهود هستم. در این ماجرا به کتاب نبرد من نوشته ی آدولف هیتلر رسیدم. کتاب نشان میداد او هم مثل خیلی های دیگر چیزهایی کشف کرده و به حقایقی رسیده که ظاهرا منشا ریخته شدن خون های زیادی از مسیحیان و غیر مسیحیان شده است.
فارغ از تایید و یا رد شخصیت وی، بخش چهارم از این کتاب را در ادامه مشاهده خواهید کرد: گذشت تا بالاخره این یهود قیافه حقیقی خود را نشان داد، دولت ها را با تملق های زننده خویش تحت تصرف و نفوذ خویش در آورد. پول هایشان را به کار انداخت و با این روش قیافه حق به جانبی به خود گرفت تا بتواند بهتر قربانیان خود را غارت کند.
🔻 اگر گاهی آتش خشم و عصیان ملت بر علیه آنان شعله میکشد این طغیان ها مانع از این نبود که بتواند چند سال بعد در جای دیگر ظاهر شود و دو مرتبه زندگی خویش را از سر بگیرد. قانونی وجود نداشت که بتواند جلو تجاوزات آنها را بگیرد و کسی حاضر نشد که پیشقدم شده و این قوم را از سرحدات این کشور براند و پس از این که از یک جا رانده میشد چندی بعد در جای دیگر به شکل تازه ای مشغول میشد..
معهذا برای اینکه کار به جای بدتر نرسد زمینها را از تحت اختیار و دستبرد امور بازرگانی او خارج ساخته و مطابق قانون برای این کار مجازات هایی تعیین نمودند.
هرچقدر عمر حکمرانان افزایش مییافت و به همان نسبت یهود در این کشورها بیشتر جان میگرفت.
🔻 یهودی با زبان چرب و نرم شروع به گدایی کرده و اربابان و صاحب املاک گاهی مجبور میشدند از آنها پول قرض بگیرند، با این که در مرحله اول نزول این پولها سنگین نبود در نتیجه اینکه چند سال پول ها در نزد صاحبان املاک می ماند نزول روی نزول کشیده میشد و آنها در حقیقت مانند زالوهای حقیقی بودند که بر بدن ملت بیچاره افتاده و کسی نمی توانست خود را از دست آنها خلاص کند زیرا وضع به صورت عمومی درآمد گاهی حکمرانان هم احتیاج به پول پیدا میکردند. چنگال های آهنین آنها فشرده تر میشد و تا آخرین قطره خون ملت و دولت را می مکیدند....
🔻 همان طور که در متن کتاب آمده در اروپا هم رویه ی صهیونیستها همین بوده که ابتدا وام میداند. پس از بدهکار شدن مردم زمین ها را میخریدند. سپس شاهراه اقتصاد را به دست میگرفتند بعد مردم خود را اسیر زمیندارانی میدیدند که حالا صاحب کاشانه ی انها شدهاند. دقیقا رویه ای که حالا در فلسطین رخ داده است و چون با جماعتی چند ملیتی طرف هستیم میتواند در هر کجای دیگر از جهان مجدد تکرار شود.
اما شاید برای شما سوال باشد که وام دادنها و رباخواری یهود از کجا آغاز شد و کجا به ما ربط پیدا کرد؟
🔻 برای آنکه اروپا به سیطرهی یهود در بیاید لازم بود مسیحیان از دین خود برگردانده شوند.
در دین آنها رباخواری به شدت منع شده و خط قرمز بود. زمانی که مسیحی ها از دین عقب کشیده شدند، قبح رباخواری شکسته شد. پس از آن مسیحیها دیوانه وار خود را بدهکار یهودی ها کردند.
سده های ۱۱ و ۱۲ اوج دین گریزی مسیحیان اروپا و آغاز عادی سازی رباخواری و سپس آغاز صاحب شدن زمین های آنها توسط یهودیان شد.
اما این همه ی ماجرا نبود. وقتی جنگهای صلیبی به راه افتاد غرب به شدت نیاز به پول داشت تا سلاح و تسلیحات و تجهیزات ارتشهایش را تامین کند.
🔻 اینجا بود که یهود به عنوان یک گزینه جلو آمد. نبردها هرچه طولانی تر میشد، مسیحیها بدهکارتر میشدند و وادار میشدند بیشتر از ملت های شرق بکشند و غارت کنند بلکه بتوانند بدهی ها را پس بدهند.
و اینجا بود که سرزمینها محکوم به در آتش سوختن شدن، و استعمار حقیقت پیدا کرد.......
صبور باشید به بهانه ی این کتاب بیشتر در این خصوص خواهیم نوشت.
#آقای_تحلیلگر
#شبنامه
@mrtahlilgar1
هدایت شده از آقای تحلیلگر 🇮🇷✌️
♦️ نبرد من / آدولف هیتلر / روزی که آنها به دین ما در آمدند...
🔸 یهودیانی که قاجار را به قدرت رسانده و پهلوی را مدیریت کردند
🔸 نفوذ صهیون در ساختار کشور از اروپا تا ایران / (قسمت هشتم)
#شبنامه
#نبرد_من
۱۴۰۲/۱۰/۱۰
🔻 شب گذشته به قسمت هفتم از مطالعه کتاب نبرد من نوشته ی آدولف هیتلر رسیدیم. او در بخشی از کتاب میگوید یهود رفته رفته ضمن مقروض کردن ملت و خریداری خانه ها در اروپا، دولت ها را هم مقروض کرد. سپس وارد ساختار حاکمیت ها شد و در مواردی دین خود را هم عوض کرد و کلیسا هم خوشحال بود از بابت این فرزندان جدید.
قبل از آنکه ادامه ی کتاب را مرور کنیم لازم است نمونه هایی از این تغییر دین و نفوذ در قدرت را در دوره ی قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی در ایران مرور کنیم.
🔻 لازم به ذکر است که امروز زلنسکی در اوکراین به صراحت از یهودی بودن خود میگوید. یک مهره ی یهودی هم در آرژانتین به قدرت رسیده و در دیگر نقاط هم وضع چنین است. به طوری که به نظر میرسد که صهیونیسم جهانی قصد دارد کسانی را در راس قدرت در کشورها بنشاند تا ملت ها را در راستای منافع آن مدیریت کنند.
در ایران هم این تلاش ها هرگز متوقف نشده است. اگر بخواهیم به تاریخ برگردیم، قبل از روی کار آمدن قاجار ما شاهد موج گرایش به اسلام از سوی برخی چهره های یهودی در ایران بوده ایم.
🔻 در همین راستا نام فردی به نام آشر یهودی یا حاجی هاشم جدید الاسلام ذکر شده است که در شیراز می زیسته و موفق به کسب ثروت بسیار زیادی میشود. او در نهایت موفق میشود کدخدای محلات حیدری خانه ی شیراز شود و چون مسلمان بوده کسی هم مخالفتی نمیکند.
میگذرد و از بین شش فرزند او ابراهیم به اعتبار و جایگاهی میرسد. در سال های ۱۲۰۰ او به میرزا محمد کلانترِ شیراز نزدیک میشود. پس از درگذشت میرزا محمد کلانتر او از سوی جعفرخان زند کلانتر شیراز میشود.
در سال ۱۲۰۶ او موفق میشود به جایگاهی برسد که در غیاب شاه در جایگاه وزارت مینشیند.
🔻 ماجرا به همینجا ختم نمیشود و او دست به کودتا علیه لطفعلیخان زند که به اصفهان لشکرکشی کرده بود، میزند. ابراهیم خان شیراز را تحت سیطره قرار داده، ایلات شیراز که مدافع لطفعلی خان بوده اند را خلع سلاح کرده و نقشی تاریخی در روی کار آمدن قاجار و به قدرت رسیدن ایفا میکند.
در دوران پهلوی هم میتوان به رد پای یهود در تصمیم سازی مملکت به خوبی اشاره داشت. من صرفا یک نمونه ی پر بحث که پشت مشکوک ترین تصمیمات پهلوی بوده را خدمت شما عرض میکنم.
🔻 بارها و بارها اسم شجاع الدین شفا و فعالیت هایش (که اتفاقا به بخشی از آن حسابی رنگ و بوی ملی گرایانه داده بوده و همچنین با کتاب هایش حمله و تحقیر و تمسخر مذهب شناخته میشود) شنیده شده است. بنده جایی ندیدم شجاع الدین شفا به یهودی بودن خود اشاره ای کرده باشد.
اما در خصوص او آمده است: سال ١٢٩٧ در شهر مقدس قم، در خانوادهای که نسل اندر نسل طبیب بودند، به دنیا آمد.
🔻 در کتاب «فرزندان استر»، که سیری در تاریخ «خاندانهای یهودی ایران» است، از خاندانی موسوم به «شفا» بهعنوان یکی از خاندانهای بازمانده از یک طبیب مشهور یهودی در شهر کاشان به نام حکیم هارون یاد شده است.
حکیم هارون، رئیس خانواده بزرگی بود که بسیاری از فرزندان، نوهها و نتیجههایش راه وی را پیش گرفتند و پزشک شدند. خانوادههای نهورای، شفا، بقراطی، ارجمند، میثاقیه، منتخب، ثابت خاوری، خوشلسان و برجیس خود را اعقاب حکیم هارون میدانند.
🔻 از طرف دیگر، پدر شجاعالدین شفا، هم کاشانی و هم پزشک بوده است. پدر شفا در زمانی طبابت میکرده که طبابت نه از دانشگاه که بیشتر از طریق پدر و بهذصورت موروثی آموخته میشد. بر این اساس میتوان شجاعالدین را از نسل حکیم هارون یهودی دانست.
مسئله صرفا قاجار و پهلوی نیست. مسئله حتی سرزنش یا حمله یا تخریب یا ایجاد حس بد بینی به یهود نیست؛
ما داریم از صهیونیسم جهانی حرف میزنیم.
صبور باشید. بیشتر خواهیم نوشت....
#آقای_تحلیلگر
#شبنامه
@mrtahlilgar1
هدایت شده از آقای تحلیلگر 🇮🇷✌️
♦️ نبرد من / آدولف هیتلر / من فهمیدم آنها زبانشان را آلمانی کرده اند، اما بی آنکه به ما بگویندکاملا یهودی فکر میکنند
🔸 در خراسان پدربزرگم را شیخ ابراهیم اما در خانه بنیامین صدا میزدیم، همه باید تصور میکردند ما مسلمانیم
🔸 ۱۳۰ سال خانوادهام در مشهد وانمود کردند مسلمانیم، به فلسطین که رسیدم وارد رئیس حزب کارگر اسرائیل شدم...(قسمت ۱۱)
#شبنامه
#نبرد_من
۱۴۰۲/۱۰/۱۴
🔻 در ادامه بخش هایی از متن کتاب را مرور خواهیم کرد: آنها پس از بدهکار کردن مردم راهی برای نفوذ بین ما نداشتند الا آنکه خود را به نام یک آلمانی قالب بزنند و این نمیشد الا از راه زبان ...
اما چیزی که نژاد میتواند انجام دهد خون بود نه زبان پس بایستی یهودی هم خون آلمانی باشد تا بتواند مانند یک آلمانی شناخته شود و یهود هم این موضوع را بیش از هرکسی میدانست و اگر در نگهداری زبان خودش اصرار نداشت ولی کوشش او این بود که اگر زبان خود را از دست میدهد نباید خون خود را از بین ببرد. یک انسان به آسانی میتواند زبان خود را تغییر بدهد یعنی به جای زبان خودش به زبان دیگر حرف بزند ولی در این زبان میتواند افکار عمومی خود را داخل کند و با این ترتیب اصالت خود را از دست ندهد.
🔻 این مطلبی است که ثابت میکند یهود میتواند در آن واحد به هزار زبان حرف بزند ولی همیشه یهودی خواهد ماند.
اخلاق و صفات فطری آن به همان ترتیب باقی خواهد ماند و دو هزار سال است که یهود به زبان لاتین حرف میزند درحالی که به بازرگانی گندم و حیوانات ادامه داده و از این راه بزرگترین وارد کننده آرد و گندم ما بوده است.
همان طور که در متن کتاب مورد اشاره قرار گرفت ، ملل مختلف نمونه هایی از رفتار قابل تامل شاخه هایی از یهودیان را در حافظه ی تاریخی خود دارند.
🔻 به این شکل که آنها وانمود کرده اند با آن ملل همراه هستند اما در عمل منطبق بر آموزههای خود عمل کرده اند. به طوری که مشخص شده همه ی آنچه دیده شده است صرفا یک فریب بوده...
ما مشابه همین را در طول تاریخ خود داریم.
در شب های قبل در خصوص یهودیان خود و ۴۰۰ خانواده ای که مدعی شدند مسلمان شده اند توضیح دادیم. تلویزیون رژیم صهیونیستی در همین خصوص مستندی ساخته است.
در بخشی از مستند یکی از این یهودیان میگوید ما به فرزندان خود می اموختیم که اینجا وضعیت متفاوت است. ما وانمود میکنیم که یهودی نیستیم و تو باید خارج از خانه با داخل خانه کاملا متفاوت رفتار کنی....
🔻 آنچه میخوانید متن برداشته شده از صحبت های یکی از یهودیان خراسان است که سالها وانمود میکرده مسلمان بوده و پس از رفتن به تلاویو آن را مقابل دوربین بیان کرده است: به ما گفته میشد در مقابل غیریهودیها نباید اصلاً از رویهی زندگی داخلی خود صحبت کنیم… این رازداری مطلق از روزی که بچهها عقلرس میشوند طبیعت دومشان گردید. به این ترتیب همهی یهودیان جدیدالاسلام دو نام داشتند: مثلاً اسم مسلمانی پدربزرگ من شیخ ابوالقاسم بود و اسم عبریاش بنیامین. اسم مسلمانی پدر من ابراهیم و اسم عبریاش آبراهام بود. مرا در خارج خانه موسی صدا میکردند و اسم داخل خانه من موشه بود. در دوران زندگی پدرم بسیاری از یهودیان، اسامی غلیظ مسلمانی داشتند.
🔻 اینان در سه تا چهار نسل پی در پی یعنی بیش از ۱۳۰ سال ایمان خود را حفظ کردند و یکی از جدیدیهای پیشین مشهد بنام مردخای زر mordekhai zar (تولد۱۹۱۴) که در سالهای جوانی پدر و پدربزرگ خویش زندگی دوگانه مذهبی را گذرانده بود در سال ۱۹۶۱ به نمایندگی حزب کارگر در کنست (پارلمان اسرائیل) برگزیده شد و در سال ۱۹۶۹به مقام معاونت رییس کنست رسید.
آنچه خواندید صرفا بخش کوچکی از چیزهایی است که در تاریخ بشر رخ داده اما هیچ وقت فرصت فکر کردن به آن را هم نداشته ایم.
صبور باشید بیشتر در این خصوص خواهیم نوشت....
#آقای_تحلیلگر
#شبنامه
@mrtahlilgar1
هدایت شده از آقای تحلیلگر 🇮🇷✌️
♦️ نبرد من / نوشته ی آدولف هیتلر / سخت ترین کار آنها این بود که وانمود کنند انسان ها را دوست دارند
🔸 اگر مو شکاف شوید خواهید دید که آنها چه جنایاتی علیه بشر کرده اند
🔸 چرا جدید الاسلام ها بهائی و یا نویسنده کتاب های مروج بی خدایی شدند؟ (قسمت ۱۳)
#شبنامه
#نبرد_من
#صهیونیسم_جهانی
۱۴۰۲/۱۰/۱۷
🔻 در روزهای قبل بخش هایی از کتاب نبرد من را مرور کردیم. در بخش هایی از این کتاب دو جلدی آدولف هیتلر به آنچه توسط یهودیها در اروپا رخ داده اشاره میکند.
البته لازم به ذکر است که از آنچه در کتاب آمده و آنچه در اروپا رخ داده و آنچه در دیگر نقاط دنیا از جمله ایران دیدیم میتوان دریافت که آنچه مسئله ی ماست نه یهود، که صهیونیسم جهانی است.
شبکه ای که در هر کشوری عناصری با اهدافی خاص، انگیزه های خاص و برای رسیدن به مقاصدی خاص دارد که در راستای یک هدف جهانی و فرا سرزمینی تعریف میشود.
🔻در ادامه بخش هایی از متن کتاب را مرور خواهیم کرد. و اینگونه بود که یهود لباس آلمانی به تن کرد و زبان ما را یاد گرفت و در حکومت نفوذ کرد. به طور مسلم یهود مانند سابق می تواند خود را بین صاحب قدرت های آلمان نگاه دارد و باز هم با حرارت زیاد میخواهد خود را به وسط اجتماع بکشاند و در همان حال نمایندگان دیگر یهود خود را مانند راهنمایان مقدس در بین ملت ها جا داده اند، اگر کسی دقیق و مو شکاف شود خواهد دید که در جریان قرن های متوالی یهودیان در بین ملت چه جنایاتی کرده اند.
🔻 چگونه با بی رحمی تمام ملت را استثمار کرده و چگونه ملت بر اثر طول زمان این قوم ستمکار را شناخته و نسبت به آن در دل احساس نفرت نموده و وجود آنها را مانند یکی از بلاهای آسمانی مکافات اعمال گذشته دانسته و در آن وقت است که خواهند دانست یهود با چه مشقاتی برای تغییر جبهه های خود متحمل زحمت و مشقت شده اند.
آری این کار بسیار پر مشتقی برای آنها بو که با وجود این شرایط بتوانند خود را دوست دار و دلسوز به ملتی که رنج داده اند نشان دهند.
البته کار بسیار مشکلی بود. آنها برای جلوگیری از هر پیشامد نامساعد ابتدا شروع به ظاهر سازی نموده و در برابر چشمان مردم به گناهان و خطاهای خویش اعتراف کردند و خود را به صورت یک گروه نیکوکار و خدمتگزار بشریت درآوردند.
🔻 همان طور که در کتاب خواندیم پس از شبیه شدن آنها به مردم حالا فعالیت هایشان با اهداف مختلف در ان سرزمین ها آغاز میشده است.
بگذارید برگردیم به ایران؛
ما در ایران شاهد یک اتفاق مشکوک و قابل تامل در تاریخ خود بوده ایم.
بابیت و بهائیت در ایران شکل میگیرد.
فردی به نام امیرکبیر میکوشد با آنها مقابله کند که در نهایت داستان زندگی اش به شکل تلخ پایان می یابد.
🔻 پیرامون بهائیت دو اتفاق قابل تامل میافتد. اتفاق اول اینکه از همان ابتدا بهائیت به شدت به یهود گره میخورد. به طوری که آنها در جنگ یهود با کشورهای اطرافش برای صهیونیست ها پول میفرستند و از انها حمایت میکنند.
کمی بعد پایگاه اصلی خود را در سرزمین های اشغالی تاسیس میکنند که تا امروز هم پا برجاست.
مسئله اما به همینجا ختم نمیشود. در گسترش بهائیت نام هیپولیت دریفوس که یک یهودی بوده اما باورِ خود را پنهان میکرده دیده میشود.
🔻 این همه ی ماجرا نیست ما به یکباره در بین یهودی ها و جدید الاسلام ها (یهودی های مخفی) شاهد گرایششان به بهائیت هستیم.
ماجرا به همینجا نیز ختم نمیشود و در گام سوم شاهد سیطره ی بهائیت بر بخش قابل توجهی از ساختار حاکمیتی ایران در دوره ی پهلوی میشویم.
نکته ای قابل تامل که نباید آن را فراموش کرد این است که آن بخش از شبکه ی صهیونیسم جهانی که در ایران فعال بوده بعد از مدتی عناصری را به جامعه تقدیم میکند که پس از گرایش به اسلام یا در دین تشکیک ایجاد کرده و کتبی در این خصوص می نویسند یا با ترویج بهائیت میکوشند مسلمانان را به طرفی دیگر بکشانند.
🔻 رفتاری که این پیام را با در نظر گرفتن الگوی رفتاری یهود در سر تا سر دنیا به ذهن میرسد که ظاهرا آنها در فکر هزار تکه و هزار پاره کردن ایران و در نهایت تضعیف باورمندی مردم و به حاشیه بردن آن بوده اند.
این فقط مربوط به ایران و اسلام نیست. بررسی رفتار یهودیان مسیحی شده در غرب هم همین را نشان میدهد.
صبور باشید در این خصوص بیشتر خواهیم نوشت.
#آقای_تحلیلگر
#شبنامه
@mrtahlilgar1
هدایت شده از آقای تحلیلگر 🇮🇷✌️
♦️ هیتلر: یهودیان میخواهند به فلسطین بروند و کارخانه جنایتکار سازی درست کنند!
🔸 آنها با نظم بینالمللی میکوشند دوستداران ملت ها را در هر کشور از بین ببرند و از سر راه بردارند...
کتاب نبرد من، آخرین قسمت پایانی
#شبنامه
#نبرد_من
#صهیونیسم_جهانی
۱۴۰۲/۱۰/۲۵
🔻 در شب های قبل ۱۸ قسمت از کتاب نبرد من نوشته ی آدولف هیتلر را با هم به همراه جزئیاتی مرور کردیم. کتابی که در آن به نگاه این شخص به یهود اشاره شده است.
در ادامه بخش پایانی متن کتاب نبرد من، نوشته آدولف هیتلر را مشاهده میکنید: آنها چیزی نمیخواهند جز این که یک روز با ضعیف کردن دولت ها موفق شوند یک دولت صهیونیستی فلسطینی ایجاد کنند و این آخرین و عالی ترین آرزوهای آنها است ولی در نفس امر شاید حقیقت غیر از این باشد بلکه به این معنی که آنها در نظر ندارند که یک دولت در فلسطین داشته باشند بلکه میخواهند که فلسطین را برای خود مرکزی قرار دهند تا بتوانند با فعالیت های بین المللی جهان را تحت اختیار گرفته و سیاست تخریبی خود را در همه جا توسعه داده و به این ترتیب بهتر بتوانند در مرکز دولت ها نفوذ داشته و در واقع فلسطین برای آنها به منزله یک پناهگاه تربیت جنایتکاران است که مانند دانشگاه عالی مردمانی جهت تامین ۀتیه خویش تربیت نمایند.
🔻 این خود علامتی برای تقویت آنها است و اگر این تاکنیک ادامه ادامه پیدا کند نژاد یهودی در فاصله ای کوتاه در همه جا نفوذ خواهد داشت.
خونسردی و قدرتی که تا امروز این نژاد از خود نشان داده آینده ای پر از پیروزی را به آنان نوید میدهد.
اینجا مرد جوان یهودی با چشم های تیزبین و حیله گر ساعت ها در کمین می نشیند تا قربانیان خود را به چنگ آورد، دختر جوان یهودی که به طور کلی از خطر واهمه ای ندارد (اشاره به اینکه یهود از زنانش برای همراه کردن دیگر مردان استفاده میکند.....) با خونسردی خون های سایر ملل را آلوده ساخته و همه چیز ملت را غارت میکند.
🔻 او به هر وسیلهای میچسبد تا بتواند پایههای زندگی نژاد خویش را مستحکم سازد درحالی که از اسلوب درست و ماهورانه، سایر جوانان و دختران را فاسد می سازد.
یهودی با کمک و همکاری نفوذی های بین الملل که همیشه در اختیار او هستند در داخل کشورها دشمنانی را که در مقابل اراده اش مقاومت نشان دهند را محاصره کرده و آنها را به جنگ می کشاند و اگر موقعیت اقتضا کرد در حین جنگ پرچم انقلاب را به حرکت در میآورد....
🔻 این مدل آنهاست که با قیافه حق به جانب خود را دوستدار ملت نشان داده اما به یکباره به صورت یک یهودی خونخوار و دیکتاتور در می آیند و در فاصله چند سال موفق میشوند که آخرین انرژی را از مردم گرفته و پس از آنکه توانست راهنمایان حقیقی ملت را به کنار بزند آنها را برای اسارت مطلق آماده سازد....
انتشار کتاب به معنای تایید یا رد ادعاهای آن نیست بلکه فرصتی است برای آنکه هرکس از زاویه نگاه خود آنچه را که می بیند صحت سنجی کند و به قضاوت بگذارد.
🔻 البته هدف بنده بیش از هر چیز از ارائه این کتاب در ۱۸ روز گذشته این بود که وادار شویم به طور جمعی کتاب بخوانیم. چیزی که متاسفانه به شکلی بسیار تکان دهنده امروز از آن فاصله گرفته ایم.
امشب بخش انتهایی کتاب تقدیم شما دوستان عزیز شد تا به بهانه ی آن از همه عزیزان درخواست کنم: برای آینده ی ایران، کتاب بخوانید.....
#آقای_تحلیلگر
#شبنامه
@mrtahlilgar1