eitaa logo
کانال ایران دیروز، امروز و فردا
146 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
2.5هزار ویدیو
26 فایل
🌴 قرارگاه بسوی ظهور
مشاهده در ایتا
دانلود
یارب ای تو آرامش دل های پریشان یارب نام تو زینت هر دفتر و دیوان یارب ذرّه را با نظری مهر جهانتاب کنی در دل سنگ نهی لعل بدخشان یارب گنج را در دل ویرانه نهی از حکمت در صدف جای دهی لولؤ و مرجان یارب توئی آن ذات قدیم ازلی و ابدی کز دل خاک بر آری گل و ریحان یارب واقفی بر همه اسرار و ضمیر همه کس ناظری بر همه¬ی ظاهر و پنهان یارب برسر خوان کریمانه ی تو چون مهمان دشمن و دوست شود شامل احسان یارب پی به ذات صمدی ات نبرد عقل بشر کائناتند در این دایره حیران یارب تو کریمی و رحیمی و غفوری و ودود من گنهکارم و شرمنده ز عصیان یارب باب لطف و کرمت درگه نومیدی نیست وای من گر نشوم مورد غفران یارب چکنم من که شده حاصل عمرم بر باد رحمتی کن به من بی سر و سامان یارب نظری کن به «مقدم» که توئی امّیدش بـرهانش زغم و آتش حـرمان یارب سلاااااااااام سحرتون مملو از عطر دعا و مناجات نماز شب را به نیت فرج مولا صاحب الزمان عج بخوانیم التماس_دعای_فرج 🤲 🕊🥀🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
831_806_700_4.mp3
7.98M
مناجات امام علی علیه السلام در مسجد کوفه 🎙حاج مهدی سماواتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از چلچراغ
💞✨یکشنبه بهاریتون عالی 🌼✨از خدای مهربان میخواهم 🌷✨بهترین ها نصیبتون بشه 💞✨حالتون ،کارتون 🌼✨تقدیرتون قشنگ 🌷✨زندگیتون 🌼✨عاقبت تون 💞✨و عمرتون بلند 🌼✨روزتون زیبا و در پناه خدا 💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ما سوا فکندی همه سایه همارا دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من بخدا قسم خدا را بخدا که در دو عالم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سرچشمه بقا را مگر ای سَحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را برو ای گدای مسکین درخانه علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیرتست اکنون به اسیر کن مدارا بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علم کند بعالم شهدای کربلا را چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان چو علی که میتواند که بسر برد وفا را نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت که ز کوی او غباری به من آر توتیا را به امید آنکه شاید برسد به خاک پایت چه پیامها سپردم همه سوزدل صبا را چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را چه زنم چو نای هردم ز نو ای شوق او دم که لسان غیب خوش تر بنوازد این نوا را همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنایی بنوازد آشنا را ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا