eitaa logo
کانال ایران دیروز، امروز و فردا
147 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
2.5هزار ویدیو
26 فایل
🌴 قرارگاه بسوی ظهور
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔دختران حسین بن علی هیچ ارزشی برای پدرشان، خون پدرشان و آرمان‌های‌ پدرشان قائل نبودند. ✍🏻وقتی حسین بن علی و یارانش در کربلا کشته می‌شوند، بازماندگان حسین را به اسارت می‌گیرند و آنان را به کاخ یزید نزد یزید و خاندان‌ش می‌برند. ✍🏻در این جلسه، فاطمه دختر امام حسین در اعتراض به یزید می‌گوید که یاران یزید حتی یک حلقه برای‌شان نگذاشتند و همه چیز را بردند و یزید نیز به او می‌گوید که نگران نباشد، زیرا هر آنچه گرفتند را به دو برابر به آنها پس می‌دهد و هم‌چنین سکینه دختر دیگر حسین نیز می‌گوید که بهتر از یزید انسانی را ندیده‌ است!. : تاريخ الطبري = تاريخ الرسل والملوك، وصلة تاريخ الطبري نویسنده : الطبري، أبو جعفر جلد : ۵ صفحه : ۴۶۴ : آنگاه زنان حسین را پیش یزید بردند و زنان خاندان یزید و دختران و کسان معاویه فغان بر آوردند وولوله کردند و چون به نزد یزید رسیدند، فاطمه دختر حسین که بزرگتر از سکینه بود گفت:ای يزيد، دختران پیمبر اسیرانند؟ گوید: یزید گفت:برادر زاده ام، به خدا به این راضی نبودم. فاطمه گفت: «به خدا برای ما يك حلقه نگذاشتند یزید گفت: «برادر زاده ام، آنچه به تو می دهم بیشتر از آنست که از تو گرفته اند. ...يزيد کس پیش هريك از زنان فرستاد که از تو چه گرفته اند و هر یك از آنها هرچه گفت، به هر مقدار بود دو برابر آنرا بداد. گوید: سکینه می گفت: هیچ کس را که منکر خدا باشد از یزید بن معاویه بهتر ندیدم. : ترجمه تاریخ طبری، جلد ۷ صفحه ۳۰۷۷ 💠💠 👌روایت فوق که بدون سند صحیح در تاریخ طبری آمده است ، ساخته دست بنی امیه و یزیدیان و طرفداران آنان ( برخی علمای اهل سنت چون طبری ) جعل شده است و واقعیت ندارد . 🔸برخی از علمای اهل سنت همواره سعی در تطهیر دامن یزید از کشتن حسین علیه السلام داشته اند ، لذا اقدام به جعل خبر در تطهیر یزید می کردند ، چنان که غزالی می گفت ؛ « این مطلب ثابت نیست که یزید قاتل حسین باشد یا حتی امر کننده به چنین کاری بوده باشد » 📚احیاء علوم الدین ج 3 ص 125 ❕ابن تیمیه هم می نویسد ؛ « یزید نه تنها قصد بی احترامی به حسین را نداشته و دستور کشتن او را صادر نکرده ، بلکه بر اساس وصیت پدرش او را اکرام نموده و مقام او را شامخ می دانسته است » 📚منهاج السنه ج 4 ص 557 ❕ابن کثیر هم می نویسد ؛ « کشته شدن حسین ، ربطی به یزید نداشت » 📚البدایه و النهایه ج 8 ص 231 ❕بر خلاف نقل فوق ، امام حسین علیه السلام همواره مصائب پدر را بازگو و نوحه و عزاداری می کردند ، چنان که در لهوف به نقل از سکینه آمده است ؛ « روز چهارم اقامتمان [در شام‏]، در عالم رؤيا ديدم كه ... زنى سوار بر هودج است و دستش را بر سرش نهاده است. از [نامِ‏] او جويا شدم. به من‏ گفتند: فاطمه دختر محمّد، مادر پدرت است.گفتم: به خدا سوگند، به سوى او مى ‏روم و آنچه را كه با ما كرده ‏اند، به او خواهم گفت.بلافاصله، به سوى او دويدم تا به او رسيدم و پيشِ رويش ايستادم و مى‏ گريستم و مى‏ گفتم: اى مادر! به خدا سوگند، حقّ ما را انكار كردند. اى مادر! به خدا سوگند، جمع ما را پراكنده كردند. اى مادر! به خدا سوگند، حريم ما را ناديده گرفتند و حلال شمردند. اى مادر! به خدا سوگند، پدرمان حسين را كُشتند. او به من گفت: «بس كن، اى سَكينه! دلم را پاره كردى و جگرم را سوزاندى. اين، پيراهن پدرت حسين است كه آن را از خود، دور نمى‏ كنم تا با آن، خدا را ديدار كنم!». 📚الملهوف ص 220، مثير الأحزان: ص 104 ، بحار الأنوار: ج 45 ص 141. 👌و بر خلاف نقل فوق ، دختران امام حسین علیه السلام همواره می گفتند که کافر و مشرکی از یزید ندیدیم ، چنان که شیخ صدوق به نقل از دربان عبيد اللّه بن زياد نقل می کند ؛ « زنان حسين عليه السلام را بر يزيد بن معاويه، وارد كردند و زنان خاندان يزيد و دختران معاويه و خانواده ‏اش صيحه زدند و فرياد كشيدند و نوحه سر دادند. سرِ امام حسين عليه السلام پيشِ روى يزيد، نهاده شد. سَكينه گفت: به خدا سوگند، سنگ‏دل ‏تر از يزيد و كافر و مشركى بدتر و جفاكارتر از او نديده ‏ام. یزيد، در حالى كه به سر مى ‏نگريست، شروع به خواندن كرد ؛ «كاش پدرانم در بدر، اكنون بودند و بى‏ تابى خزرج را از زخم سلاح مى‏ ديدند! سپس فرمان داد سرِ حسين عليه السلام را بر درِ مسجد دمشق، نصب كنند.» 📚الأمالي صدوق: ص 230 ، روضة الواعظين: ص 211، بحار الأنوار: ج 45 ص 155. 🍁🌳🌳🍁
1.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج آقای #حسینی_قمی داشتند درباره سیره پیامبر ص صحبت می‌کردند. ⁉️ از ایشان پرسیدم ماجرای این اظهارات رئیس‌جمهور چیست؟! این‌که پیامبر ص پیمان‌هایی با مشرکین می‌بستند و آن‌ها تخلف می‌کردند و دوباره حضرت با آن‌ها پیمان جدید می‌بستند!! منشأ تاریخی این اظهارات به چه ماجرایی برمی‌گردد؟! 🔹 فرمودند اتفاقا قبل از اینجا جلسه ای بودیم با حضور جمعی از اساتید من‌جمله جناب #نظری‌منفرد(از متخصصین تاریخ و سیره و مدرس خارج فقه و اصول). همین بحث مطرح شد و هیچ‌کس هیچ گزارشی از پیامبر ص در این زمینه سراغ نداشت! جناب شیخ #حسن_روحانی! ⬅️ گیرم که پیمان بستن با کسی که می‌دانیم تخلف خواهدکرد احمقانه نیست! ⬅️ گیرم که شما حاضری منزل چندده ملیاردی‌ات را با یک کلاهبردار معامله کنی! ⬅️ گیرم که یک گزارش تاریخی هم پیدا می‌شد تا حرف شما دروغ بستن به رسول خدا ص به شمار نرود! در عالم فرض همه این‌ها را پذیرفتیم؛ اما ⁉️ اما مگر خود شما دو ماه پیش چنین نگفتید؟!👇 "کشورها مگر دیوانه شده‌اند که با شما مذاکره کنند؟ شما علناً مذاکره دیروز را زیرپا می‌گذارید" ✅ اصلا برایم مهم نیست که رنگ عوض کردنتان شخصیت‌تان را زیر سؤال می‌برد، ولی قطعا نمی‌توانم از کنار توهینی که به شعور و حافظه ملت می‌کنید به راحتی عبور کنم! خدا از سر تقصیرات همه ما بگذرد! پ.ن: ظاهرا مستند ادعای ایشان برداشتی شاذ از آیه ۵۶ انفال است. اگر به خودشان زحمت می‌دادند و دو آیه بعدش را می‌خواندند، صراحتا جوابشان مشخص بود👇 اگر از پیمان‌شکنی آن‌ها بیمناکی، پیمانشان را مقابلشان بینداز که خداوند خائنین را دوست ندارد. #منبع: کشکول یک طلبه
✳️ میلسپو در ایران؛ اختلافی که به خروج میلسپو از ایران منجر شد 26 آبان 1301، در رأس یک هیئت دوازده‌نفری به تهران آمد و تا سال 1305 رئیس کل مالیه ایران بود. وی سرانجام با عناصر قدرت در عصر پهلوی اول به‌ویژه رضاشاه دچار مشکل شد و ایران را ترک کرد. اختلاف آنها بر سر یک دسته از قوانین بود: «اختلاف بین و دکتر بر سر قوانین مالی جدیدی که از طرف میلسپو پیشنهاد شده بود بروز کرد. رضاشاه قانون پیشنهادی میلسپو را که بیشتر ناظر بر تغییر سیستم مالیاتی کشور و اخذ مالیات بیشتر از ثروتمندان بود را رد کرد و پافشاری میلسپو به فسخ قرارداد و پایان مأموریت او در ایران انجامید. رضاشاه نمی‌توانست وجود این خارجی را که می‌خواست طرز حکومت کردن را به او یاد بدهد تحمل کند». آرتور میلسپو باری روبین، جنگ قدرت‌ها در ایران، ترجمه محمود مشرقی و احمد مغربی، انتشارات آشتیانی، ص 21. 🌸⃟🌷🇮🇷🕊჻ᭂ࿐✰ @hamasesezan
❤️حضرت آقا، سینه‌شان از آن بمبی که در ششم تیرماه ۱۳۶۰ در مسجد ابوذر تهران منفجر شد، احتیاج به رطوبت و هوای مرطوب دارد. دست راست هم لمس است... ♦️سفر چین، در خدمت آقا بودم. دکترهای طب سوزنی چین به آقا گفتند در عرض یک هفته دست شما را راه می‌اندازیم. آقا فرمودند: در ایران معلولین مثل من زیاد هستند. اگر همه آن‌ها آمدند، من هم می‌آیم. (امیر علی‌اصغر مطلق) 📚 : چند خاطره از زندگی شخصی رهبرمعظم انقلاب ، تابناک ،۷ تیر ۱۳۸۹ 👇 🌸⃟🌷🇮🇷🕊჻ᭂ࿐✰ @hamasesezan