🌹رفاقت_شهدایی🌹
#خانواده_را_فراموش_نکرد
یک روز گرم تابستان، با مهدی و چندتا از بچه های محل سه تا تیم شده بودیم و فوتبال بازی می کردیم. تیم مهدی یک گل عقب بود. بچه ها به مهدی پاس دادند، او هم فرصت خوبی برای خودش فراهم کرد.
تو همین لحظه حساس، به یکباره مادر مهدی آمد روی تراس خانه شان و گفت:
- مهدی، آقا مهدی، برا ناهار نون نداریم برو از سر کوچه نون بگیر مادر!
مهدی که توپ را نگه داشته بود دیگر ادامه نداد. توپ را به هم تیمی اش پاس داد و دوید سمت نانوایی!
#رفاقت_نباید_مارا_از_توجه_به_خانواده_بازدارد
#شهید_مهدی_زین_الدین
✅رسم رفاقت
#یک_مناجات
✨ خدایــا، مرا بســوزان.
استخوان هایـــم را خــرد کن،
خاکســترم را به باد بـسـپار،
ولے لحظه اے مرا از خــود وا مسپار...
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران
🍃🌸🍃
🌷شادی روح شهدا #صلوات
🍃يكي از عمليات های مهم غرب كشور به پايان رسيد.
🌸پس از هماهنگي، بيشتر رزمندگان به زيارت حضرت امام خمینی رفتند.
🌺با وجودي كه ابراهيم در آن عمليات حضور داشت ولي به تهران نيامد!
🌸رفتم و از او پرسيدم : چرا شما نرفتيد!؟
🌸گفت: نمي شه همه بچه ها جبهه را خالي كنند، بايد چند نفري بمانند.
🌺گفتم: واقعاً به اين دليل نرفتي!؟
مكثي كرد وگفت :
🔵"ما رهبر را براي ديدن و مشاهده كردن نمي خواهيم، ما رهبر را براي اطاعت مي خواهيم"
🌺بعد ادامه داد : من اگه نتوانستم رهبرم را ببينم مهم نيست.
🔴👈"بلكه مهم اين است كه مطيع فرمانش باشم و او از من راضي باشد."
📚برگرفته از کتاب #سلام_بر_ابراهیم
همسرش در حال جمع کردن لباس ها بود.
حمید متوجه شد. پرسید: این لباسها مال توست؟
کدوم لباسها رو میگفت؟
این چند دست لباس که سالها همراهش بوده و فقط چند تای اونها رو تازه خریده بود❗️
آره، همه اش برای منه. چطور؟
تو که از همه اینها استفاده نمیکنی؟
نه! خب هر لباس جای خودش به درد میخوره، همیشه که نمیشه یه جور لباس پوشید، تنوع هم لازمه.
به نظر من یکی دو دست کافیه. خودتو با اینها مشغول نکن. اونها رو بده به زلزله زده ها. من میخوام یک همفکر، یک دوست، یک مبارز همراه من باشه، نه خدای نکرده یک عروسک❗️
#شهید_حمید_باکری
#درس_اخلاق
#شهادت را به بامرام ها میدهند.
به مهربان ها!
به آن فعال های همیشه آماده ی کار!
به بخشنده ها!
به دلسوزها!
به پرکارهای کم استراحت!
به متواضع های همیشه امیدوار!
به هیئتی و مسجدی بی ریا!
غرور و شهادت
خودخواهی و شهادت
عیب جویی و شهادت
خودپسندی و شهادت
قیافه گرفتن و شهادت...
چشمدیدن این و آن را نداشتن و شهادت...
توهم کسی بودن
شهوت دیده شدن
تنبلی و وقت گذرانی
از زیر کار در رفتن
یکسره غر زدن
و
شهادت...
هیهات...شهادت را به بی خیال های کم کار، به همیشه خسته های پر ادعا، به تماشاچی های عافیت طلب نمیدهند... که نمیدهند...
◼️
بچهها! شهدا خوب تمرین کردند ولایت پذیریِ امام مهدی(عج) را در رکاب آسید روحالله خمینی...
ما هم باید تمرین کنیم ولایت پذیریِ امام مهدی(عج) را در رکاب حضرت آقا...❤️
📝#حاج_حسین_یکتا
#خاطرات_شـهدا
🌷خاطرات سفر مشهد 🕌خیلی بیاد موندنی بود..خوب یادمه...
یه روز که از سر #کار برگشته بود خونه🏡..بچه ها دویدن سمتش و بغلش کردن..محمد هم شروع کرد به بالا رفتن از سر و کول باباش😍سفره ناهارو که انداختم...
دست کرد جیبش و یه دستمال سفید درآور با نگرونی نگاش کردم و گفتم :"سرماخوردی…؟"
🌷خندید و گفت😄 :"نه خانومم...یه چیزی واستون آوردم..."مات و #مبهوت نگاش میکردم که دستمالو باز کرد دیدم سه تا دونه برنج پیچیده لای دستمال😳...!یه دونه شو داد به من...یه دونه شو به پسر بزرگمون...یه دونه شم داد دست محمد پسر کوچیکمون...#ذوق زده بود و با شعف گفت:"بخورید که آقا خیلی دوستتون داشته❣"تازه فهمیدم که قضیه چیه...برنج #نذری گرفته بود...
🌷با تعجب پرسیدم..."حالا چرا سه تا دونه…؟!"با #لبخند قشنگی گفت..."تبرّكی میدادن تو حرم...منم ۴ تا دونه گرفتم...😇
یکیشو خودم خوردم...سه تاشم آوردم واسه شما...پیش خودم گفتم...#بیشتر نگیرم که برسه به کسایی که مثه ما دنبال نذری بودن‼️"گفتم:"حالا چرا اینقد کم...؟!"خندید و گفت:"ای بابا…مهم #نیّته خانوم ...کم و زیادش فرقی نداره...نذری گرفتن یعنی همین...نه اینکه اونقد بخوری که سیر شی..."☺️
راوی: همسر شهید
#شهید_مهدی_خراسانی🌷
#سیره_شهدا 🕊
🍃وقتی می اومد خونه دیگه نمی ذاشت من کار کنم. زهرا رو می ذاشت روی پاهاش و با دست به پسرمون غذا می داد. می گفتم: «یکی از بچه ها رو بده به من» با مهربونی می گفت: «نه، شما از صبح تا حالا به اندازه کافی زحمت کشیدی».
مهمون هم که می اومد پذیرایی با خودش بود. دوستاش به شوخی می گفتند: «مهندس که نباید تو خونه کار کنه!» می گفت: «من که از حضرت علی ع بالاتر نیستم. مگه به حضرت زهرا س کمک نمی کردند؟»
🌹مهندس شهید حسن آقاسی زاده
📚شهاب، صفحه74
🌷یادش با ذکر #صلوات
هدایت شده از کانال خوشبختی 🌹
📒🖊عیدفطرجشن تولدفطرت است
فطرتی که از غبارها و زنگار ها پاک
شده و اکنون در زیباترین شکل خود خودنمایی می کند.
🕭😔به خودم می اندیشم ،من کجا و مهمانی خدا کجا!!!!
غبار جهل و سیاهی گناه قلبم را آلوده کرده است و خریداری برای این قلب زنگار یافته نمی یابم .
به خدا می اندیشم که سراسر لطف
است و بسیار مهربان و بنده نواز.
🍃⚘ #عیدتون_مبارک⚘🍃
نماز عید نماز عشق است و رحمت
عاجزانه از همه ی بزرگواران تقاضا
دارم درنمازعیدحقیررواز دعای
خیرشون محروم نفرمایندتشکر🌹.
بااحترام موسوی
🔷🔹🔹
#خاطراٺ_ماندگـــــار
🔴 #خندههاے_یک_یاغـــــے
▫️«مهدی یاغی» جوان بسیار خوش خندهای بود. همهی دوستانش، خندههای او را به یاد دارند. روزی که «مهدی» را در آرامگاهش به امانت میگذاشتند، آنان که چهرهاش را دیدند، گفتند: «او میخندید. درست مثل خندههای هوش ربایش در زمان حیات».
▫️ما هم که به چهرهی ثبت شده از هنگامِ تدفین او نگاه کردیم، آثار تبسم را دیدیم.
شما چطور؟
░ مدافــع حــرم لبنانی ░
#شهیـد_مهـــــدی_یاغـــــــی🌹
#یاد_شهدا_با_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
#کلام_شهید
شهید کاظمی:دلتون رو گرفتار این پیچ و خم دنیا نکنید
این پیچ و خم دنیا انسان رو به باتلاق می برد و گرفتار می کند
ازش نجات هم نمیشه پیدا کرد.
﷽
❣به هر چه خوب تر اندر جهان نظر كردم
كه گويمش به تو ماند! تو خوب تر ز آنی ❣ #شهید_مهدی_باکری
﷽
❣هر چه گفتم کـه بــمان،
فایــده انگـــار نداشت
رفتنــت،
رفتن
جـــان
است...
خودت میـــدانی❣
#شهدا_شرمنده_ایم
کانال ایران دیروز، امروز و فردا
﷽
❣ای ساربان آهسته رو کآرام جانم میرود
وآن دل ک باخود داشتم با دلستانم میرود❣
شهید_نشوی_میمیری!
میدانی حکایت من چیست؟
حکایت من آن گمشده ای است که می دود دربیابان دنیــا
میگردد دنبال نشانی از شهادت ...😔
°•⇜میدانی دردم را؟
°•⇜میفهمی اشکم را؟
°•⇜میبینی قلبم را؟
°•⇜من اینم😭
میدانی که شهید نشوی
آخرش میمیری...
تمـــــام...
یک کاغذ،پایان من وتوست
که رویش باخط تایپی مینویسند
فوت شد
💢میدانی؟
✧سخت است
✧درداست
✧بغض است
آخراین قصه اینطورتمام شود
بگویند: مُــــرد؟
خیلی سنگین است،مُرد...مُرد...مرد؟ و تمام شد؟
یعنی آخر نشد،شهادت قسمتش
👈یعنی دیدار
ابراهیم هادی،حاج همت،مهدی نوروزی،محمدرضادهقان،محمدهادی ذوالفقاری،محسن حججی رابه گور ببرد؟
اصلا انصاف نیست ها...😭
مامدعیان صف اول بودیم
ازآخرمجلس شهدا راچیدند
بیا برویم،آخر صف
شایدبه ما بی لیاقت ها هم رسید
دلشکسته ها💔 مرگ را نمی پذیرند
طاقت ندارندبگویند،آخر این قصه بامرگ ختم یافت.
خداوندا...
به حرمت شهدایت آخرقصه ی ما را شهادت قرار بده...
اللهم_الرزقناتوفیق_الشهادة_فی_سبیلک
برای شادی روح شهدا #صلوات🌸🌸
#رزقڪ_شهادة
#تلنگر 🔔
🌷شهدا در #لحظه شهید نشدند❌
آنها سالها در #جهاد_اکبر جنگیدند
و روزها در
↵سرما
↵گرمــ☀️ـا
↵ #سختی
↵گرسنگی
↵خطر⚠️ و... به سر بردند.
#لحظه_شهادت لحظه گرفتن پاداش است😍
#عاقبت_به_خیری آسان بدست نمی آید🚫
پشت کردند
به دنیا ❌
و همانجا شد #آغاز جهادشان...
﷽
درس حسینی عشق است و عشق جایش قلب است و سوز جان.
#شهید_مهدی_باکری
#وصیت _نامه
[یاران شتاب کنید...! گویند قافله ای در راه است که گنهکاران را در آن راهی نیست...
آری گنهکاران را در آن راهی نیست...اما پشیمانان را می پذیرند...]
🔹راهیان نور صحنه برشماری فرصتها است
🔸 این حرکت بهترین فضای تربیتی برای جوانان و نوجوانان است
بسیجی خامنه ای بودن
از سرباز خمینی بودن سخت تر است
و صد البته شیرینی بیشتری هم دارد...
ما نه امام را دیدیم
نه شهدا را
با این حال
هم پای امام مانده ایم
هم میخواهیم شهید شویم
به این فکر میکنم
این شانه ها
تا به کی تحمل این بار مسئولیت را خواهند داشت؟
و این قلب تا به کی خون دل خواهد خورد؟
میدانی؟
غربت بسیجی های خامنه ای را
تنها آغوش مهدی(عج) تسکین خواهد بود .