🔻فرمانده ارتش: یگانها خود را به سطح استراتژی شبحملهای برسانند
🔹سرلشکر موسوی:
تهدیدات امروز جدی است؛ البته این تهدیدات در مرحله نخست، زمینی نخواهد بود؛ اما نیروی زمینی باید آمادگی خود را حفظ کند و ارتقا ببخشد.
🔹 امروز باید بازی جنگ را به صورت دائمی تمرین کنیم و از نظر فکری و آمادگیهای داخل یگانی، خود را به سطح استراتژی شبحملهای برسانیم.
🌑🌙 ماه نجات از جهنم
🌟 ماه رمضان را «مبارک» نامیدهاند؛ علّت مبارک بودن این ماه، این است که راه نجات از آتش و فوز به جنّت است، که در دعای روز ماه رمضان [میخوانیم]: وَ هذا شَهرُ العِتقِ مِنَ النّارِ وَ الفَوزِ بِالجَنَّة.
👈 آتش و دوزخ الهی و همچنین بهشت و نعیم الهی در همین دنیا موجود است.
👈 آنچه در نشئهی آخرت تحقّق پیدا میکند، باطن همان چیزی است که در اینجا است.
♨️ رُخ خورشید
عیب از ما است، اگر دوست ز ما مستور است
دیده بگشای که بینی همه عالم طور است
لاف کم زن که نبیند رُخ خورشیدِ جهان
چشم خُفّاش که از دیدن نوری کور است
یا رب! این پردهی پندار که در دیدهی ماست
باز کن تا که ببینم همه عالم نور است
کاش در حلقهی رندان خبری بود ز دوست
سخن آنجا نه ز «ناصر» بود، از «منصور» است[۱]
وای اگر پرده ز اسرار بیفتد روزی
فاش گردد که چه در خرقهی این مهجور است
چه کنم تا به سر کوی توام راه دهند؟
کاین سفر توشه همی خواهد و، این ره دور است
وادی عشق که بیهوشی و سرگردانی است
مُدّعی در طلبش بوالهوس و مغرور است
لب فرو بست هر آن کس رُخ چون ماهش دید
آنکه مدحت کُند از گفتهی خود مسرور است
وقت آن است که بنشینم و دم در نزنم
به همه کون و مکان مدحت او مسطور است
۱_ حضرت امام(س) در این بیت طعنه به حسینبن منصور حلّاج و مدعیان دیگر میزنند که: به جای دم زدن از حق (ناصر) از خویشتن (منصور) دم میزنند!، معظمٌله در غزل «دعوی اخلاص» فرموده است:بر فراز دار فریاد «اناالحق» میزنی!مدعی حقطلب! انّیّت و اِنّا چه شد؟_
#دیوان_اشعار_امام
#شعر
شش درس از شش شهید🕊
#شهید_محمودرضا_بیضائی :
(شیعه به دنیا آمده ایم تا مؤثر در تحقق ظهور مولا باشیم!)
#شهید_رسول_خلیلی :
(به برادر برادر گفتن نیست! به شبیه شدنه!)
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن :
( ظهور اتفاق می افتد، مهم این است که ما کجای ظهور ایستاده ایم)
#شهید_روح_اله_قربانی :
( شهادت خوب است اما تقوی بهتر است تقوایی که در قلب است و در رفتار بروز پیدا می کند)
#شهید_مصطفی_صدرزاده :
(سخنان مقام معظم رهبری را حتما گوش کنید، قلب شما را بیدار می کند و راه درست را نشانتان می دهد)
#شهید_حسین_معز_غلامی :
( در بدترین شرایط اجتماعی و اقتصادی و .. ، پیرو ولی فقیه باشید و هیچگاه این سید مظلوم حضرت آقا سید علی آقا را تنها نگذارید ..)
#شهیدیکه_با_زبان_روزه_به_شهادت_رسید🕊
بخشندگی و سخاوت شهید
محمد حسین در دوران نوجوانی و جوانی خود در پایگاه مسجد فعالیت میکرد👌 ، در یکی از شب های سرد زمستانی وقتی که با هم به خانه برمیگشتیم، پیرمرد دستفروشی در کنار خیابان بساط پهن کرده بود و دستکش و کلاه و لباس زمستانی میفروخت🍃
محمد حسین با دیدن این صحنه به سمت پیرمرد رفت و تمام وسایل او را خرید تا آن پیرمرد مجبور نباشد در آن سرما در کنار خیابان تا آن موقع شب دستفروشی کند🙂 ،بعد از اینکار خوشحالی خاصی در چهره اش پیدا بود بعد فهمیدم که شهید وسایلی که خریده بود را به مستمندان و نیازمندان داده بود ☺️🌹
راوی:دوست شهید
#شهید_محمد_حسین_عطری❤️
.
✅ در مورد فضیلت #امیرالمومنین (علیه السلام)
روزی #پیامبر اکرم به خانه حضرت #زهرا آمدند . حضرت #علی و #حسنین (ص) هم در خانه حضور داشتند .
پیامبر خطاب به اهل بیت خود فرمودند :
چه #میوه ای از میوه های #بهشتی میل دارید بمن بگوئید تا به #جبرائیل بگویم از بهشت برایتان بیاورد.
امام #حسین که در آن روزگار در سنین کودکی بودند از بقیة اهل خانواده سباز گرفتند. رفتند در دامن رسول خدا نشستند و عرضه داشتند :
پدر جان به جبرائیل بگوئید از #خرماهای بهشتی برای ما بیاورد .
و حضرت رسول اکرم هم به خواستة حسین خود جامه عمل پوشانیدند و به جبرئیل دستور دادند یک طبق از خرماهای بهشتی برای اهل بیت بیاورد.
مدتی نگذشت که جبرائیل یک طبق #خرمای بهشتی را آورده و در حجرة حضرت زهرا (سلام الله علیها)گذاشت.
پیامبر خطاب به دختر خود فرمودند : #فاطمه جان یک طبق خرمای بهشتی در حجره تو نهاده شده است ، آنرا نزد من بیاور .
حضرت زهرا آن طبق را آوردند و نزد پدر گذاشتند.
پیامبر خرمای #اول از درون ظرف برداشتند و در دهان سرور جوانان اهل بهشت امام #حسین نهادند و فرمودند « حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » سپس خرمای #دوم را از درون ظرف برداشتند و در دهان دیگر سرور جوانان اهل بهشت امام #حسن نهادند و باز فرمودند «حسن جان نوش جانت . گوارای وجودت ». خرمای #سوم را در دهان جگر گوشة خود حضرت #زهرا نهادند و همان جمله را هم خطاب به حضرت زهرا بیان کردند.
خرمای #چهارم را هم در دهان حضرت #علی نهادند و فرمودند « علی جان نوش جانت، گوارای وجودت » خرمای #پنجم را از درون ظرف برداشتند و باز دوباره در دهان حضرت #علی نهادند و همان جمله را تکرار نمودند .
خرمای #ششم را برداشتند، #ایستادند و در دهان حضرت #علی گذاشتند و باز همان جمله را تکرار کردند.
در این هنگام حضرت زهرا فرمودند : پدر جان به هر کدام از ما #یک خرما دادید اما به علی #سه خرما و در مرتبه سوم هم ایستادید و خرما در دهان علی گذاشتید . چرا بین ما اینگونه رفتار کردید ؟
رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) خطاب به دختر خود فرمودند :
فاطمه جان وقتی خرما در دهان #حسین نهادم ، دیدم و شنیدم که #جبرائیل و #مکائیل از روی عرش ندا بر آورده اند که : «حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به تبع آنها این جمله را تکرار کردم وقتی خرما در دهان #حسن نهادم باز جبرائیل و مکائیل همان جمله را تکرار کردند و من هم به تبع آنها آن جمله را گفتم که « حسن جان نوش جانت ».
#فاطمه جان وقتی خرما در دهان تو نهادم دیدم #حوری های بهشتی سر از غرفه ها در آورده اند . و می گویند « فاطمه جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به پیروی از آنها این جمله را تکرار کردم .
اما وقتی خرما در دهان #علی نهادم شنیدم که #خداوند از روی عرش صدا می زند « علی جان نوش جانت ، گوارای وجودت » . به اشتیاق شنیدن صوت حق خرمای دوم در دهان علی نهادم باز هم #خداوند از روی عرش ندا زد که «هنیأ مرئیاً لک یا علی » نوش جانت ، گوارای وجودت علی جان .
به #احترام صوت حق از جا برخاستم و خرمای سوم در دهان #علی نهادم ، شنیدم که باز خداوند همان جمله را تکرار کرد و سپس به من فرمود :
« یا رسول الله #بعزت و #جلالم قسم اگر تا #صبح قیامت خرما در دهان #علی بگذاری من خدا هم می گویم علی جانم #نوش جانت ، گوارای وجودت».
منبع: جلاالعیون علامة مجلسی
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#فضائل_امیرالمومنین
#کرامات
.
برشی از کتاب سربلند📕
راوی:مادرشهید #محسن_حججی
ماه رمضان آخری ده روز مرخصی گرفت و من و پدرش را برد مشهد.گرم بود ظهر که نماز جماعت میخواندیم من را با تاکسی🚘 برمیگرداند هتل🏢 که اذیت نشوم.خودش نمیخوابید،دوباره برمیگشت🚶 حرم.میایستاد به دعا و نماز. شب #بیستویکم توی صحن هدایت نشسته بودم.پیام📲 محسن آمد روی گوشیام.قسمم داده بود: مامان تورو خدا دعا کن یه بار دیگه قسمتم بشه😞 برم سوریه و روسفید بشم.همان شب ،قران که روی سر گرفتیم از ته دل برایش دعا کردم که بیبی بطلبد،پسرم برود.🕊
داداش محسن برا روسفیدی ماهم امشب دعا کن😔💔
🔷🔹🔹
#تلنگـــــر
از شهـــــ🌷ـــــدا آموختیم ⇩⇩⇩
▪️از #محمد_جهانآرا
▫️شجاعت را
▪️از #عبدالرضا_موسوی
▫️ایستادگی را
▪️از #بهروز_مرادی
▫️تواضع را
▪️از #محمدرضا_عسکریفر
▫️مجاهدت را
▪️از #مصطفی_چمران
▫️فرماندهی را
▪️از #حسن_باقری
▫️خود گذشتگی را
▪️از #حسین_علمالهدی
▫️انقلابی بودن را
▪️از #ابراهیم_هادی
▫️پهلوانی را
▪️از #حاج_محمدابراهیم_همت
▫️اخلاص را
▪️از #اسماعیل_دقایقی
▫️جوانمردی را
▪️از #علی_هاشمی
▫️رشادت را
▪️از #احمدیروشن
▫️همت و پشتکار را
▪️از #سیدسیاح_طاهری
▫️خلوص نیت را
▪️از #باکریها_علی_حمید_و_مهدی
▫️گمنامی را
▪️از #علی_خلیلی
▫️امر به معروف را
▪️از #مجید_بقایی
▫️فداکاری را
▪️از #حاجی_عبدالحسین_برونسی
▫️توسل را
▪️از #مهدی_زینالدین
▫️سادگی را
▪️از #سعید_طوقانی
▫️خوشرویی را
▪️از #حسين_همدانى
▫️ایمان را
▪️از #عباس_بابایی
▫️دوری از گناه را
▪️از #علی_صیادشیرازی
▫️نماز اول وقت را
▪️از #شهید_مرتضی_کریمی
▫️صبر را
🔴 با این همه نمیدانیم چرا، موقع عمل که میرسد، واماندهایم!
#شهدا_همیشه_نگاهی
🌹🌹🌹🌹
هدایت شده از کانال خوشبختی 🌹
🌟 رهبرانقلاب: در شبهای قدر، بنده حقیر از شما التماس دعا دارم.
🌷 #شب_قدر
💚 کانال خوشبختی💚
رسانه زوج خوشبخت
🌴به مابپیوندید.🌴
https://eitaa.com/asshgjj
🍃🌷🌷
#شهدا در کدامین شب قدر تقدیر شهادتشان مقدر شد!
شبهای ماه مبارک رمضان در جبههها حال و هوای دیگری داشت چرا که خون سرخ شهدا و رزمندگان در این شبها سعادت و رستگاری را برایشان رقم میزد.
شبهای قدر فرصت مناسبی برای بیداری دلها و بازگشت به سوی پروردگارت است چراکه در این شبها بندگانی با زمزمههای یا «رب» و «الغوث» گفتن سنگر دیگری از عبادت را برای خود میسازند.
شهدا در کدامین شب قدری تقدیر شهادتشان مقدر شد شاید در یکی از این شبهای قدر در گوشهای با خود خلوت کرده و از امام زمانشان تقدیر بودنشان در جبهه را خواستند تا در همین دنیا قطعهای از بهشت را همراه با جلوهای از بهشتیان درک کنند.
آنها در میدان انجام تکلیف و عشق به خدا آسمانی شدند و به مقام شهادت که بالاترین مقام بود، رسیدند.
🍃🌷🌷🕊🕊🕊🕊🌹🌹🌹🌹
#مناجات_شهید_چمران_با_حضرت_علی(ع)
ای علی ، آرزو میکردم که بعد از هزار و چهار صد سال انقلاب اسلامی
ما پیروز شود ،حق و عدل مستقر شود ، حکومتی نظیر حکومت تو
بر قرار گردد ، عشق و محبت بین مردم انتشار پیدا کند ،ایمان و عرفان
در قلوب مردم جایگزین شود ،طاغوتها از بین بروند ، انسانها از
همهی قید و بندهای مادی و سیاسی و اجتماعی آزاد شوند ، فقط در
مقابل #خدا #سجده کنند ، مدینهی فاضلهای به وجود آید که دیگر استثمار
و استعمار و دیکتاتوری و ظلم و فساد در آن نباشد ، همه جا نور حق
را ببینیم ، از همه جا زمزمهی سبحان الله و فریاد
الله اکبر بشنویم ، همه استعدادهای ما بشکفد ، با همهی توان، با اخلاص و ایثار برای خود سازی و سازندگی جامعه بکوشیم .
هنگامی که دشمنی حمله کرد ، بی محابا به جنگ او برویم و به
آسانی خود را قربانی این مکتب کنیم ، و دیگر دغدغه خاطر و
وسوسهای نماند .....
اما ای خدا ، با کمال تعجب میبینم که #ظلم_و_ستم
به نامی دیگر رخ مینمایاند ، #ریا و #فریب و #دروغ در #لباس_زهد_و #تقوا خود
را میآراید تا جامعه را تسخیر کند.
افرادی ناچیز و بی تقوا با
تهمت و شایعه ، شیعیان راستین علی رامیکوبند تا از صحنه خارج کنند .
ای علی ، به لبنان رفتم تا با محرومین و مستضعفین آن جا
انیس و هم درد باشم . عدهای که لباس دین به تن کرده بودند مرا
دشمن میداشتند ، از علم و تواضع و فداکاری و استعدادهای من
وحشت داشتند ، مرا متهم میکردند که یا جاسوسم یا بهایی ؛
زیرا ممکن نیست که کسی با این همه علم و این همه امکانات و
مقام و زندگی خوب ، آمریکا را رها کند و با کمال تواضع ، در کمال فقر، بدون هیچ پاداشی ، در دامان خطر در جنوب لبنان با فقرا
همنشین و همدرد باشد . از نظر آنها باید دلیلی دیگر وجود
داشته باشد ، لابد زیر کاسه نیم کاسهای است !
سلام بر شهدا🌷
#خاطرات_شـهید
💠نذر صلوات ؛ شوق زیارت
🔷 ۲۷ اسفند قبل از ظهر مجتبی به من زنگ زد و گفت: "امروز یک سری از بچه ها اعزام میشوند دعا کن من هم جزء شان باشم." من گفتم: نذر صلوات برای حضرت زینب (علیها السلام) کردم به قول خودت هرچه خیر است پیش میآید. نماز عصر که تمام شد تسبیح را برداشتم و شروع کردم به صلوات .
🔶چند دقیقه بعد دوباره مجتبی با من تماس گرفت و گفت: "کارم درست شد و بچههای گروه اول اعزام میشوند." این آخرین باری است که تماس می گیرم. از این به بعد هر وقت توانستم زنگ می زنم. بعد از نیم ساعت صحبت موبایل را خاموش کرد. ساعت ۹ و نیم شب با شماره ناشناس دوباره زنگ زد و گفت:
🔷"این شماره همکارم است. هنوز نرفتیم چند تا عکس با واتساپ می فرستم." من و بچه ها این بار بیشتر از ماموریت های قبلی جای خالی مجتبی را احساس می کردیم و دل توی دلمان نبود. آن شب بدون او خیلی سخت خوابمان برد.
🔶صبح به همسر یکی از همکاران مجتبی زنگ زدم و درباره اعزامش پرسیدم. هنوز تهران بودند ساعت ۶ عصر مجتبی زنگ زد خداحافظی کرد و گفت: "الان دیگه داریم اعزام می شویم." امیر نعمتی دوباره اصرار کرده بود که مجتبی به سوریه نرود، ولی مجتبی #نپذیرفته بود.
#شهید_مجتبی_ذوالفقارنسب🌷
#سالروز_ولادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 کار فرهنگی تمیز رو باید از حضرت آقا یاد گرفت . . .
از دست ندید این نماهنگ زیبا رو که حساب رسمی حضرت آقا منتشر کرده . . .
پ.ن: اهالی رسانه، سینما و غیره کمی یاد بگیرید لطفا . . .
پ.ن۲: نمیدونم چرا همش به یاد شهید آوینی افتادم . . .
ما در قبـال تمـام ڪسانی ڪه راه ڪج میرونـد مسئولیـم. حـق نداریـم با آنهـا تنـد برخـورد ڪنیم از ڪجا معلـوم ڪه ما در انحـراف آنهـا نقـش نداشتـه باشیـم؟
| شهید ابراهیم همت |