🌀💥♻️دویدم و دویدم♻️💥🌀
دویدم و دویدم
به کربلا رسیدم
کنار نهر آبی
لبهای تشنه دیدم
یه باغبون خسته
با یک دل شکسته
کنار آب خسته
زانو زده نشسته
کوچولوی شش ماهه
اگه طاقت بیاره
عموجونش تو راهه
آهای آهای ستاره
یه دختر سه ساله
خواب باباشو دیده
اشک میریزه مےناله
امام مظلوم من
کاشکی کنارت بودم
وقتی که تنها موندی
رفیق راهت بودم
#شعر
#کودکان
#محرم
🌹همبازی کانالی پر از محتوا 👇👇
@hambaziii
لطفا برای دوستان خودفورواردکنید🙏
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
5.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌀💥بهترین عموی دنیا 💥🌀
♻️💢سلام دوستای عزیزم حالتون چطوره؟!
💥❓بچه ها میدونید بهترین عموی دنیا کیه؟
🌀♻️پس این صوت را خوووب گوش کنید تا شما هم با بهترین عموی دنیا آشنا بشین.....
#اکولایزر
#داستان
#کودکانه
🏴🌹همبازی کانالی پرازمحتوا 🏴 👇
@hambaziii
لطفا برای دوستان خودفورواردکنید🙏
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌀شبهات عاشورا 3⃣
❓چرا برخی از شخصیتهای بنیهاشم، امام حسین علیهالسلام را در کربلا یاری نکردند؟
✅ این سؤال بسیار مهم و عبرتآموزی است. دلیل آن چیزی نیست جز عدم معرفت کامل به جایگاه ولایت و داشتن بصیرت این شخصیتها که بتوانند وظیفه خود را بهموقع تشخیص دهند و وارد میدان شوند و از امام زمان خود حمایت کنند. هر کس از بنیهاشم که امام حسین علیهالسلام را در قیامشان همراهی نکرد، دچار خسران عظیمی شد که هیچ جای توجیهی ندارد.
⭕️مراقب باشیم امام زمان خود را دقیق بشناسیم....💥💥
#پاسخ_به_شبهات_عاشورا
#ویژه_مربیان_والدین
🏴🌹همبازی کانالی پرازمحتوا 🏴 👇
@hambaziii
لطفا برای دوستان خودفورواردکنید🙏
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💥🏴باز باران ...🏴💥
باز باران با محرم
میخورد بر بام قلبم
یادم آمد کربلا را
دشت پرشور و بلا را
🔳🔲🔳
گردش یک ظهر غمگین
گرم و خونین، لرزش طفلان نالان
زیر تیغ و نیزه ها را
با صدای گریه های کودکان
🔳🔲🔳
اندر آن صحرای سوزان
می دود طفلی سه ساله
پر ز ناله
دل شکسته
پای خسته
🔳🔲🔳
باز باران قطره قطره می چکد از چوب محمل
خاکهای چادر زینب که کم کم میشود گل
باز باران با محرم
#شعر
#محرم
🏴🌹همبازی کانالی پرازمحتوا 🏴 👇
@hambaziii
لطفا برای دوستان خودفورواردکنید🙏
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌀🏴السلام علیک یا قتیل العبرات 😭
💥❤️وهنوز من نبودم که تو در دلم نشستی❤️💥
🏴🌹همبازی کانالی پرازمحتوا 🏴 👇
@hambaziii
لطفا برای دوستان خودفورواردکنید🙏
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💥▼ارزش يك قطره اشك براى اباعبدالله عليه السلام▼😢
✍چون روز قیامت شود و بنده را در موقف حساب و کتاب بیاورند، وقتی نامه عملش را از حسنات تهی می بیند، با یأس راه جهنم را در پیش میگیرد. خطاب می رسد ای بنده به کجا می روی!؟ میگوید خود را مستحق آتش می دانم. در این هنگام خطاب می رسد که صبر کن، زیرا نزد ما امانتی داری. پس دانهای از درّ می آورند که شعاع نورش همه عرصات را روشن مینماید.
می پرسد من چنین دانه گرانبهایی نداشتم! ندا میرسد: این دانه، قطره اشکی است که در فلان مجلس در مصیبت حسین بن علی (عليه السلام) از دیدگانت جاری شد و ما آن را برای این روز که یوم الحسرة است، ذخیره کردیم تا به کارت آید. حالا این درّ را از تو خریداریم. آن را نزد انبیاء ببر تا قیمت گذاری کنند.
نزد آدم صفی الله (عليه السلام) می برد و آن حضرت می فرماید من سررشته قیمت این درّ را ندارم. نزد نوح (عليه السلام) و سایر انبیاء هم می آورد و همه به دیگری حواله مینمایند تا نزد خاتم الانبیاء (صلى الله عليه وآله) می آورد. حضرت میفرماید نزد علی مرتضی (عليه السلام) ببر. امیرالمؤمنین نیز او را نزد فرزندش حسین (عليه السلام) می فرستد.
وقتی درّ را به حضرت اباعبدالله (عليه السلام) می دهد آن حضرت، درّ را نزد خداوند می آورد و عرض میکند خدایا قیمت دانه این است که این بنده را به همراه پدر و مادرش به من ببخشی و ایشان را با من محشور کنی. خطاب می رسد که او را با پدر و مادرش به تو بخشیدیم و همسایهات در بهشت خواهند بود.
📚 از کتاب ارزشمند حسینیه نوشته ملا حبیب الله شریف کاشانی
#محرم
#ارزش_گریه
🏴🌹همبازی کانالی پرازمحتوا 🏴 👇