📚قسمت پانزدهم: #روی_دست_آسمان
🔻سلام بر یادگار عزیز خورشید🔻
🔷امروز ، روز یازدهم ماه ذی الحجّه است و ما باید به سوی جَمَره برویم و هر سه شیطان را سنگ بزنیم .👹👿👺
🔹ما با هم این عمل واجب خود را انجام میدهیم و به درون چادرمان میرویم و به استراحت میپردازیم .⛺️
روز دوازدهم فرا میرسد ، امروز هم باید به جَمَره برویم و آخرین سنگهای خود را به شیطان بزنیم ،
🔷آیا میدانی این تنها عمل واجبی است که باقی مانده است❓بعد از آن ، دیگر حجِّ ما تمام میشود .
🔹خبری میشنوم ، امروز جبرئیل نزد پیامبر آمده و سوره نصر را بر آن حضرت نازل کرده است .📖
🔷نمیدانم چه رمز و رازی در میان است که پیامبر با نزول این سوره میفهمد که مرگ او بسیار نزدیک است .۶۲
🔹برای همین او میخواهد سخنان مهمّی را برای مردم بیان کند .
🔷یک نفر در میان مردم اعلام میکند : 💫«ای مردم❗️همگی کنار مسجد خیف جمع شوید پیامبر میخواهد برای ما سخن بگوید» .
🔹حتما سؤال میکنی مسجد خیف کجاست .🧐
🔷در سرزمین منا ، مسجد مقدّسی وجود دارد 🕌که در آن مکان ، هزار پیامبر نماز خواندهاند .۶۳
🔹مسجد پر از جمعیّت شده است ، دیگر جایی نیست ، امّا من هر طور شده خود را به داخل مسجد میرسانم .
🔷پیامبر نگاهی به جمعیّت میکند و میگوید:
💫 «ای مردم❗️من به زودی به دیدار خدای خود خواهم رفت ، بدانید که من دو چیز گرانبها در میان شما به یادگار میگذارم💎 ، آن دو چیز گرانبها ، قرآن 📖و عترت👑 من میباشند ، خداوند به من خبر داده است که قرآن و عترت من ، هرگز از هم جدا نمیشوند💞 تا در روز قیامت کنار حوض کوثر به من ملحق شوند .»۶۴
💫همسفر خوبم❗️
🔹این پیام مهمّی بود که پیامبر در این مکان مقدّس به گوشِ همه مردم رساند ،🔊 امروز دیگر همه میدانند که عترت و خاندان پیامبر ، خیلی عزیز و محترم هستند ، قرآن و علی و فاطمه و حسن و حسین(ع)، یادگارهای پیامبر هستند .🎁
🔷صدای اذان ظهر به گوش میرسد ، بیا سریع وضو بگیریم و در نماز شرکت کنیم .
🔹بعد از نماز ، پیامبر به سوی جَمَره میرود و سنگهای خود را به سه شیطان میزند و سپس به مکّه باز میگردد .
#ادامه_دارد...
🍃🌸🍃🌸🍃
@amoozeshmaaref
هدایت شده از همدم (همراه دانش آموزان معارف)
✅ثبتنام کلاس تست
📖جمع بندی عربی معارف کنکور ۹۹
❇️ تعداد جلسات: ۸ جلسه
📆 اولین جلسه شنبه ۱۱ مرداد
💰هزینه ثبتنام: هر جلسه ۵۰۰۰تومان
💵 جهت پرداخت و ثبتنام روی لینک زیر بزنید.
https://pay.eitaa.com/?link=a1Ff1
‼️آخرین مهلت ثبتنام جمعه ۱۰ مرداد
📚قسمت شانزدهم: #روی_دست_آسمان
🔻در این شهر گمشدهای دارم🔻
🔷ما به مکّه باز میگردیم و در منطقه اَبطَح چادرهای⛺️خود را بر پا میکنیم .
من به چادر خود میروم تا خاطرات این سفر حج را بنویسم📝 و برای آیندگان به یادگار بگذارم .
🔹نمیدانم چه میشود که یکباره هوای دیدن پیامبر به دلم میافتد ، برمیخیزم و به سوی خیمه پیامبر میروم .
🔷آیا تو هم همراه من میآیی❓
اینجا خیمه پیامبر است ، جمعی از یاران ، پروانه وجود او شدهاند .🦋
🔹من سلام میکنم و داخل خیمه میشوم .
🔷یاران پیامبر از آن حضرت سؤالهای مختلفی میپرسند و جواب میشنوند .
ناگهان ، پیامبر سکوت میکند و به نقطهای خیره میشود ، همه به چهره پیامبر نگاه میکنند ، هیچ کس سخن نمیگوید .😕
🔹لحظهای میگذرد ، صدای «اللّه اکبرِ » پیامبر سکوت خیمه را میشکند .
همه میخواهیم بدانیم چه شده است .😳
🔷پیامبر رو به ما میکند و میگوید :
«همین الآن ، جبرئیل بر من نازل شد و این آیه را بر من وحی کرد :
🍃 (إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ ءَامَنُواْ ؛ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکوةَ وَهُمْ رَ اکِعُونَ )،
🍃بدانید که فقط خدا و پیامبر و کسانی که در رکوع نماز صدقه میدهند ، بر شما ولایت دارند .۶۵
🔹همه به فکر فرو میروند ، به راستی منظور خدا از کسی که در رکوع صدقه میدهد کیست❓🤔
🔷 او کیست که همچون خدا و رسول خدا بر همه ولایت دارد❓
🔹من هیچ کس را نمیشناسم که در رکوع ، صدقه داده باشد .
🔷پیامبر رو به یارانش میکند و میگوید :
💫 «برخیزید❗️برخیزید❗️ ما باید به مسجد الحرام برویم و آن کسی را که این آیه در مورد او نازل شده است، پیدا کنیم» .
🔹همه به سوی مسجد الحرام میرویم .
مسجد پر از جمعیّت است ، عدّهای مشغول نماز و گروهی دیگر مشغول طواف هستند .
💫خدایا❗️ ما چگونه گمشده خود را پیدا کنیم❓
🔷چگونه بفهمیم چه کسی در میان این همه جمعیّت ، صدقه داده است❓
🔹خوب است که ما به دنبال یک فقیر بگردیم و از او سؤال کنیم ، این طوری بهتر میتوانیم گمشده خود را پیدا کنیم .
💫آنجا را نگاه کن❗️
یک مرد عرب میخواهد از درِ مسجد بیرون برود ، نگاه کن ، چهره او زرد است ، حتما خیلی گرسنگی کشیده است ، لباسهای او را نگاه کن که چقدر ژولیده است❗️
🔷آیا موافقی از او سراغ گمشده خود را بگیریم❓
🔹همه ما نزد آن فقیر میرویم ،
نگاه کن،👀
🔷این فقیر چقدر خوشحال است😄❗️مثل اینکه تمام دنیا را به او دادهاند .
پیامبر به او نگاهی میکند و میپرسد : 💫«ای مرد عرب❗️
از کجا میآیی❓
چرا اینقدر خوشحالی ❓» .
🔹مرد عرب با دست👈 ، گوشه مسجد را نشان میدهد و میگوید : «من از پیش آن جوان میآیم ، او به من این انگشتر قیمتی را داد» .💍
🍃صدای اللّه اکبرِ پیامبر در مسجد طنین میاندازد .
🔷همه از این فقیر میخواهند تا بیشتر توضیح دهد .
🔹مرد عرب میگوید : «ساعتی قبل ، وارد مسجد شدم و از مردم درخواست کمک کردم ، امّا هیچ کس به من کمک نکرد😔 ، من در مسجد دور میزدم و طلب کمک میکردم ، در این میان ، نگاهم به جوانی افتاد که در رکوع بود ، او با دست اشاره کرد تا من به سوی او بروم ، من هم پیش او رفتم و او انگشتر خود را به من داد» .
🔷همه مردم ، اللّه اکبر میگویند ، و ما به سوی آن جوان میرویم .
آن جوان ، هنوز دارد نماز میخواند .
پیامبر تا او را میبیند اشک در چشمانش حلقه میزند❗️
🔹به راستی این کیست که دیدنش اینگونه اشک شوق بر چشمان پیامبر جاری کرده است❓
او را شناختی یا نه❓چطور میشود آقای خودت را نشناسی❓
🔷او مولای تو ، علی(ع) است که به حکم قرآن ، از امروز بر همه مسلمانان ، ولایت دارد .۶۶
#ادامه_دارد...
🌸🍂🌸🍂🌸
@amoozeshmaaref
📚قسمت هفدهم: #روی_دست_آسمان
🔻بازار داغ انگشترها!🔻
🔶این خبر در شهر مکّه میپیچد که خداوند آیهای را در مورد علی(ع) نازل کرده است ، آنهایی که مانند تو عشق علی(ع) در سینه دارند خوشحال میشوند 😄، به راستی چه آقا و مولایی بهتر از علی(ع)❗️👌
🔸امّا در میان مردم گروهی هستند که کینه علی(ع) را به سینه دارند😡 ، این خبر آنها را بسیار ناراحت میکند .
🔶برای همین آنها جلسهای تشکیل میدهند و با یکدیگر در مورد این موضوع گفتگو میکنند .😯
🔸آیا میخواهی سخن آنها را بشنوی❓
💫گوش کن : «ما هرگز ولایت علی را قبول نمیکنیم ، آخر چگونه میشود یک جوان بر ما که پنجاه سال از او بزرگتر هستیم حکومت کند❓علی خیلی جوان است ، او برای رهبری شایسته نیست» .
💫همسفر خوبم❗️
🔶معلوم میشود که هنوز این مردم به سنّتهای جاهلیّت ایمان دارند .😔
🔸عربها که همیشه رهبران خود را با ریشهای سفید دیدهاند نمیتوانند رهبری یک جوان را قبول کنند .
🔶امروز علی(ع) فقط سی و دو سال دارد ، درست است که او همه خوبیها و کمالها را دارد ، امّا برای این مردم هیچ چیز مانند یک مشت ریشِ سفید نمیشود ، برای آنها ارزش ریشِ سفید از همه فضایل برتر است❗️❗️❗️
🔸البته بعضی از این مردم ، فکر میکنند که خلیفه باید خیلی جدی باشد و همیشه قیافه اخمو داشته باشد تا همه از او بترسند ، 😳امّا علی(ع) همیشه لبخند به لب دارد و اهل شوخی است😄 و برای همین به درد خلافت نمیخورد .۶۷
🔶سرانجام آنها تصمیم میگیرند تا نزد پیامبر بروند .
💫نگاه کن❗️آنها به سوی خیمه پیامبر میروند ،⛺️ خوب است ما هم همراه آنها برویم .
🔸آنها وارد خیمه میشوند و سلام میکنند و به پیامبر میگویند : «ما هرگز نمیتوانیم رهبری و ولایت علی را قبول کنیم ، ما نمیتوانیم از علی پیروی کنیم ، از تو میخواهیم تا شخص دیگری را به جای او معرّفی کنی» .
🔶پیامبر نگاهی به آنها میکند و به آنان میگوید که من نمیتوانم از جانب خودم ، دستور خدا را تغییر دهم .
آنها وقتی این سخن را میشنوند، با ناامیدی از خیمه پیامبر خارج میشوند.۶۸
🔸آنها به فکر نقشهای دیگر میافتند ،🙊
آیا میخواهی تو را از آن باخبر کنم❓
آنها میخواهند به مسجد بروند و در حال رکوع به فقیرها صدقه بدهند تا خداوند آیهای را هم در مورد آنها نازل کند❗️❗️❗️🤥
🔶آنها با خود فکر میکنند که اگر آیهای در مورد آنها نازل بشود چقدر خوب میشود ، آن وقت ، آنها هم بر مردم ولایت خواهند داشت .😧
💫همسفرم❗️
🔸آنها پولهای خود را روی هم میریزند ،💰 این یک سرمایه گذاری مشترک است ، هرکس باید سهم خودش را بدهد .
🔶با این پول میتوان بیست و چهار انگشتر قیمتی خرید .
🔸خبر میرسد که در مسجد الحرام بازار صدقه دادن،
خیلی داغ شده است❗️
🔶چند نفر کنار درهای مسجد ایستادهاند ، یکی از آنها هم در داخل مسجد مشغول نماز است ، وقتی یک فقیر وارد مسجد میشود ، دور او حلقه میزنند و از او میخواهند تا نزد آن شخصی برود که نماز میخواند و یک انگشتر قیمتی بگیرد .
🔸فقیر هم که از اصل ماجرا، بیخبر است خوشحال میشود و به آن طرف میرود .😂
با نزدیک شدن فقیر ، یکی به آن نمازگزار علامت میدهد و او به رکوع میرود و در رکوع به آن فقیر انگشتری قیمتی داده میشود❗️
🔶درد سرت ندهم❗️۲۴فقیر، صاحب انگشتر شدند، امّا آیهای نازل نشد که نشد❗️۶۹
🔸انگشترهایی که این گروه به هدر دادند ، شاید از انگشتر علی(ع) قیمتیتر باشد ، امّا انگشتر علی(ع) چیزی داشت که همه این ۲۴ انگشتر نداشت و آن ، اخلاص صاحبِ انگشتر بود .👌
#ادامه_دارد...
🍃🌸🍃🌸🍃
@amoozeshmaaref
هدایت شده از سازمان مدارس صدرا
✴️ راهنمای اعمال شب و روز غدیر
👌 برای شمایی که میخواین بال و پرتون رو باز کنید.☺️
#غدیر #صدرا_معنویت #نوجوان_خامنه_ای
@madares_sadra
📚قسمت هجدهم: #روی_دست_آسمان
🔻پیمانی سیاه در خانه دوست
آنجا را نگاه کن!🔻
🔶آن چهار مرد را ببین ، آنها آهسته با یکدیگر چه میگویند❓🤔
ــ دیدید که حدس من درست بود❗️محمّد میخواهد علی را به عنوان جانشین خود معرّفی کند .
ــ آری ، به زودی همه مردم با علی بیعت خواهند کرد .🤝
ــ باید کاری بکنیم ، ما هرگز اجازه نمیدهیم که علی بر ما حکومت کند❗️😳
ــ ما باید با هم، پیمانی مهم ببندیم .👹
همه با این نظر موافقت میکنند ، آنها با سرعت به سوی کعبه حرکت میکنند .
🔸آیا میدانی آنهامیخواهندچه کنند❓
خوب است که ما هم همراه آنها برویم .
💫نگاه کن❗️👀
🔶درِ کعبه باز میشود و آنها وارد خانه خدا میشوند .🕋
🔸حدس من این است که اینها از بزرگان قریش هستند که به این راحتی وارد کعبه شدند .
🔶راستی یادم رفت بگویم ، عربها رسمی دارند که پیماننامههای📜 مهمّ خود را در داخل کعبه قرار میدهند .
🔸امّا این چهار نفر میخواهند در داخل کعبه ، پیماننامهای را بنویسند .📝
🔶به راستی این چه پیمانی است که باید در کعبه نوشته شود❓❗️
🔸من باید هر طوری هست وارد کعبه بشوم ، آخر من برای بیان حقیقت ، مسئولیّت دارم .👌
🔶یکی از آنها قلم و کاغذی را برمیدارد و شروع به نوشتن میکند .
💫خدای من❗️
او چه مینویسد❓آنها میخواهند چه پیماننامهای را امضا کنند❓😱
🔶«ما چهار نفر با یکدیگر پیمان میبندیم که وقتی محمّد از دنیا برود نگذاریم حکومت به خاندان او برسد😡» .۷۰
🔸من باور نمیکنم ، عدّهای در میان یاران پیامبر باشند و میان خود پیمانی اینگونه ببندند😦❗️
🔶آخر مگر خاندان پیامبر چه کردهاند🤔 که اینان اینگونه با آنها دشمنی میورزند❓
🔸امّا یادم میآید که از قدیم گفتهاند ریاست👑 و سیاست🎩 پدر و مادر نمیشناسد❗️
🔶اینها برای رسیدن به حکومت و ریاستِ چند روزه دنیا حاضر هستند هر کاری بکنند .🙊
🔸اکنون میفهمم که چرا پیامبر در عرفات ، از خداوند خواست تا او را در مقابل فتنههای دشمنان حفظ کند .👌
🔶اکنون میفهمم که چرا پیامبر تا به حال ، مراسم بیعت با علی(ع) را برگزار نکرده است .😔
#ادامه_دارد...
🍃🌸🍃🌸🍃
@amoozeshmaaref
📚قسمت نوزدهم: #روی_دست_آسمان
🔻در انتظار پیام آسمانی ماندهام🔻
🔶پیامبر را میبینم که در خیمه خود نشسته است⛺️ و با خود فکر میکند ، خدا او را از پیماننامهای 📜که در کعبه نوشته شده باخبر کرده است .۷۱
🔸به راستی پیامبر با این افرادی که دور او جمع شدهاند و خود را مسلمان نشان میدهند چه کند🤥❓
🔶اینها به ظاهر مسلمان شدهاند و نماز میخوانند ، امّا با یکدیگر پیمان میبندند که بر خلاف دستور پیامبر عمل کنند .😡
🔸آخر اینها چه مسلمانانی هستند❓❗️
امان از دورویی❗️❗️🕶
🔶درست است که ماجرای انگشتر دادن علی(ع) در رکوع به گوش همه رسیده است ، 💍امّا پیامبر میخواهد مراسمی رسمی برگزار کند و از همه مردم بخواهد با علی(ع) بیعت کنند🤝 و به این وسیله دین اسلام را کامل کند .👏
🔸امّا عدّهای از اطرافیان او ، دشمنی علی(ع) را در سینه دارند😡 و به دنبال این هستند تا در اوّلین فرصت ممکن فتنه و آشوب بر پا کنند .😱
🔶آنها منتظر هستند تا پیامبر ولایت علی(ع) را اعلام کند تا در میان مسلمانان فتنه کنند و همه زحمات پیامبر را از بین ببرند .
🔸خداوند میداند که چه موقع ، این گروه نخواهند توانست فتنه بر پا کنند ،😁 آن وقت به پیامبر خود خبر خواهد داد .📢
🔶غروب روز سیزدهم ذی الحجّه فرا میرسد و هنوز پیامبر منتظر پیام آسمانی است .📃
🔸مردم که مدّتها از خانه و کاشانه خود دور بودهاند ، آماده رفتن شدهاند ، آنها دیگر میخواهند نزد خانوادههای خود باز گردند .
🔶امّا پیامبر نمیخواهد این فرصت با شکوه را از دست بدهد ،
او در کجا میتواند اجتماعی به این بزرگی پیدا کند❓
🔸باید در میان این جمعیّت صد و بیست هزار نفری ، ولایت علی(ع) اعلام شود .👌
🔶نمیدانم چه میشود که پیامبر تصمیم میگیرد که فردا همراه مردم به سوی مدینه حرکت کند .
🔸این خبر در همه جا میپیچد که پیامبر فردا به سوی مدینه حرکت خواهد کرد .🗣
#ادامه_دارد...
🌼🍃🌼🍃🌼
@amoozeshmaaref
#حسین_جان🌷
مهربانے،دسٺ ودلبازے،ڪریمے،سرورے
درجهانم جز تو شاهے باچنین اوصاف نیسٺ
عالمے را جذب ڪرده ڪعبہے شش گوشہ اٺ
بهتر از ششگوشہاٺ الحق والانصاف نیسٺ
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌷 #شب_جمعه
♨️ @amoozeshmaaref👈
❁﷽❁
✨واجب تر از نماز شبم روضةالحسین
جالب تر از بهشٺ برین جنةالحسین
✨باشد قرار و وعدهے عشّاق #ڪربلا
شبهاے جمعہ نیمہءشب قبةالحسین
#حسین_جان🌷
#شب_جمعه سٺ🌙
#هوایٺ_نڪنم_میمیرم💔
♨️ @amoozeshmaaref👈
😍 صحبت زنده تلویزیونی آقا با مردم ایران
🗓 جمعه، عیدقربان، ساعت 11:30 صبح
😎 پخش از رسانه ملی و حسابهای مجازی سایت khamenei.ir
📝 ببینید و #جملات_طلایی رو برای ما بفرستید...
💫 رسانه اختصاصی نوجوانان سایت Khamenei.ir 👇
🌱 @Nojavan_khamenei
✅ راهنمای تصویری ثبتنام و پرداخت هزینه کلاس تست عربی
روی لینک پرداخت ضربه بزنید و مطابق تصاویر راهنما اقدام نمایید.
🏧لینک ثبتنام:
🌐 https://pay.eitaa.com/?link=a1Ff1