🔰 هفتمین #زنگ_کتابخوانی
💠در آیه ۱۲ از چهار گناه «تهمت»، «غیبت»، «عیب جویی»، «تجسّس» سخن به میان آمده است، مناسب است شرح بیشتری در اینجا بنویسم:
✅ گناه اول: #تهمت
اگر چیزی را به دروغ، به کسی نسبت بدهم، به او تهمت زدهام و گناه بزرگی
انجام داده ام. اگر کسی پاکدامن باشد و من به او نسبت زنا بدهم، این تهمت است و عذاب بزرگی در انتظار من خواهد بود.
✅ گناه دوم: #غیبت
اگر کسی مخفیانه گناهی انجام داد و من آن گناه او را برای مردم گفتم، غیبت کرده ام. درست است که من دروغ نگفته ام، امّا نباید گناه مسلمانی را برای مردم آشکار میکردم. البتّه اگر کسی به صورت آشکارا گناه انجام میدهد و همه گناه او را میبینند، دیگر بازگو کردن گناه او، غیبت نیست.
👌اگر کسی قصد ازدواج داشت و برای مشورت پیش من آمد تا درباره جوانی تحقیق کند، در اینجا من باید امانت در مشورت را مراعات کنم، نباید از ترس غیبت کردن، حقیقت را پنهان کنم.
آری، وقتی مسلمانی با من مشورت میکند من باید حقیقت را بگویم، خدا میداند که قصد من، چیزی جز خیر نیست، اگر عیبی را بگویم، گناه نکرده ام، در واقع در اینجا غیبت کردن، حرام نمی باشد، زیرا اگر من حقیقت را پنهان کنم، چه بسا یک مسلمان در دام بیفتد.
✅گناه سوم: #عیب_جویی
اگر دوست من لاغر و قد بلند است، من این ویژگی او را برای مردم میگویم و قصد من این است که دوستم را مذمّت کنم و او را با این سخن مسخره کنم، گناه کرده ام، این کار من، غیبت یا تهمت نیست، عیب جویی و مذمّت است.
ولی اگر من قصد مذمّت او را نداشته باشم و ویژگی لاغر و بلند قد بودن او را ذکر میکنم، گناهی انجام نداده ام. این کار من، غیبت نیست، چون چیزی را بیان کردهام که ظاهر و آشکار است و بر دیگران پنهان نیست.
✅ گناه چهارم: #تجسّس
تجسّس این است که من تلاش کنم تا از زندگی خصوصی مردم باخبر شوم و عیبها و رازهای پنهانی آنان را کشف کنم. این کار، گناه بسیار بزرگی است. اسلام میخواهد مردم در زندگی خصوصی خود از هر نظر در امنیّت باشند. اگر افرادی در جامعه به تجسّس در زندگی دیگران بپردازند، آبروی افراد آن جامعه بر باد میرود.
💠 مناسب میبینم در اینجا ماجرای خلیفه دوم را نقل کنم:
🔸عُمر به خلافت رسیده بود و مسلمانان با او به عنوان خلیفه پیامبر بیعت کرده بودند، یک شب او از دیوار خانه یکی از مسلمانان بالا رفت و داخل حیاط پرید و صاحب خانه را در حالی که داشت شراب مینوشید، دستگیر کرد و به او گفت: «ای دشمن خدا! ». عمر تصمیم داشت او را در مقابل مردم به جرم نوشیدن شراب، تازیانه بزند.
صاحب خانه به او رو کرد و گفت:
ای خلیفه! من یک گناه کرده ام، شراب نوشیده ام، امّا تو سه گناه کرده ای.
من چه گناهی کرده ام؟ من دین خدا را اجرا نموده ام.
ای خلیفه! قرآن میگوید: «تجسس نکنید»، تو تجسس کردی. قرآن میگوید: «از در خانه وارد خانهها شوید»، تو از بالای دیوار آمدی، قرآن میگوید: «وقتی وارد خانه ای شدید، سلام کنید»، تو دشنام دادی». (۳)
اینجا بود که عمر سرش را پایین انداخت و از خانه او بیرون رفت. آری، اگر کسی در میان کوچه و بازار، شراب بخورد، میتوان او را دستگیر کرد.
🔶افسوس که عدّه ای در جامعه برای این که امر به معروف کنند، سیاست خلیفه دوم را انجام میدهند، آنان فقط از قرآن، امر به معروف و نهی از منکر را به یاد دارند و نمی دانند که قرآن، تجسّس را هم حرام میداند.
◦◉✿📚کانال #همدم📚✿◉◦
◦◉✿همراه دانش آموزان معارف✿◉◦
هدایت شده از محمد حسین فلاح
یکی از نیازهای این روزهای کرونایی، داشتن آرامش است. اگر در نمازهای روزانه تعامل با خدا را احساس کنیم و حس کنیم خدایی که با او صحبت می کنیم، رحمان است، رحیم است، غفور است، بهترین طبیب و حبیب و مونس ما است؛ به یک آرامش مؤمنانه ای خواهیم رسید.
@falah_ir
🔰 #نظرسنجی
✅ با توجه به پایان یافتن سال ٩٨ و تعطیلات نوروزی به نظر شما؛
🔻 کلاس های آنلاین را از چه تاریخی ادامه دهیم؟
✏️ برای نظر دادن روی لینک زیر ضربه بزنید؛
🆔 EitaaBot.ir/poll/4euh?eitaafly
🔰 هفتمین #زنگ_کتابخوانی
#حُجُرات: آیه ۱۳
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَر وَأُنْثَی وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ (۱۳)
📖 سلمان فارسی در مسجد نشسته بود، عدّه ای از مسلمانان دور هم جمع شده بودند، هر کدام از آنان قبیله خود را ذکر میکرد و به آن افتخار میکرد، یکی میگفت: «من از قبیله قریش هستم، همان قبیله ای که بهترین قبیله عرب است»، یکی خود را از قبیله دیگری میدانست و نام نیاکان خود را ذکر میکرد، یکی از آنان رو به سلمان فارسی کرد و گفت: «ای سلمان! تو هم برایمان بگو که پدرت که بوده است و از کدام قبیله ای؟ ». سلمان در جواب به او گفت: «من سلمان هستم، بنده ای از بندگان خدا که به دین اسلام هدایت شده ام». کسانی که سخن سلمان را شنیدند، پیش خود به این سخن خندیدند.
👌اینجا بود که تو این آیه را بر پیامبر نازل کردی: «ای مردم! بدانید که من همه شما را از یک مرد و زن آفریده ام، همه شما فرزندان آدم و حوّا هستید، من شما را به صورت گروهها و قبیلههای مختلف درآوردم تا یکدیگر را به واسطه همین تفاوتهای ظاهری بشناسید، نباید این تفاوت ها، وسیله فخرفروشی شما به یکدیگر باشد، بدانید که گرامی ترین شما نزد من با تقواترین شماست. من به همه کارهای شما دانا و آگاه هستم». (۵)
💠 آری، تو همه انسانها را از آدم (علیه السلام) و حوّا آفریدی، تو برای هر قبیله و گروهی ویژگیهایی قرار دادی، یکی را سیاه و دیگری را سفید، یکی را عرب و دیگری را فارس. اگر همه انسانها یکسان و به یک شکل بودند و به یک زبان
سخن میگفتند، کار شناسایی آنان مشکل میشد. حکمت تو در این بود که انسانها با هم متفاوت باشند.
💰هرگز نژاد، پول و ثروت، پست و مقام سبب برتری انسانها نزد تو نمی شود، فقط تقوا و پرهیزکاری است که میتواند کسی را نزد تو گرامی نماید، تو دوست داری مسلمانان از اسارت قبیله، نژاد، مال و مقام آزاد گردند و ارزش واقعی را در تقوا بدانند. تو دوست داری در جامعه اسلامی همه با هم برادر و برابر باشند، فقیر و ثروتمند، سیاه و سفید با هم یکسان باشند و فقط پرهیزکاری، معیار ارزش انسانها باشد.
👈 #تقوا میوه ای است که از درخت ایمان به تو به بار مینشیند، هر کس که ایمان او قوی تر باشد، از گناهان بیشتر دوری میکند و در برابر وسوسههای شیطانی مقاومت میکند و به دیگران ظلم نمی کند. در جامعه ای که تقوا، ملاک ارزش انسانها میباشد، عدالت برقرار میگردد و مردم آرامش واقعی را تجربه میکنند.
◦◉✿📚کانال همدم📚✿◉◦
◦◉✿همراه دانش آموزان معارف✿◉◦
هدایت شده از KHAMENEI.IR
💐 ملت عزيز ایران عيدتان مبارک 💐
🚩 سال۹۹؛ سال #جهش_تولید
🔍 متن کامل پیام را بخوانید👇
http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=45195
🔰 هشتمین #زنگ_کتابخوانی
#حُجُرات: آیه ۱۴
قَالَتِ الاَْعْرَابُ آَمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یَدْخُلِ الاِْیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ وَإِنْ تُطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمَالِکُمْ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (۱۴)
📚پیامبر در مدینه بود، گروهی از مردمی که در بیابانهای حجاز زندگی میکردند به خشکسالی مبتلا شدند، آنان به امید این که پیامبر به آنان جایزه ای بدهد به مدینه آمدند و به پیامبر گفتند: «ما ایمان آورده ایم»، بعضی از آنان از این که اسلام آورده اند بر پیامبر منّت میگذاشتند.
تو میدانستی که آنان فقط «شهادَتَیْن» را گفته اند و به یگانگی تو و رسالت محمّد (صلی الله علیه وآله)، شهادت داده اند، امّا هنوز نور ایمان به دلهای آنان وارد نشده است.
برای همین تو از محمّد (صلی الله علیه وآله) میخواهی تا به آنان چنین بگوید: «شما ایمان نیاورده اید ولی بگویید که مسلمان شده ایم. هنوز ایمان به قلب شما وارد نشده است، اگر شما از خدا و من که پیامبر او هستم، اطاعت کنید، خدا پاداش اعمال شما را به طور کامل میدهد که او بخشنده و مهربان است».
💠 آری، بین «#اسلام» و «#ایمان» تفاوت وجود دارد، همان گونه که بین «#مسلمان» و «#مؤمن» تفاوت وجود دارد.
🔻مسلمان کسی است که «شهادتین» را بگویید:
اَشهَدُ اَنْ لا اله الا الله وَ اَشهَدُ اَنَّ مُحَمّداً رَسولُ الله.
کسی که این دو جمله را بر زبان جاری کند، مسلمان است، مال و جانش در امان است، مثل بقیّه مسلمانان باید به او احترام گذاشت.
👌ولی ایمان مرحله ای بالاتر است، کسی که مسلمان شد و شهادتین را گفت باید به قرآن عمل کند، کار نیک انجام دهد، از گناهان و زشتیها دوری کند و تقوا پیشه کند.
آری، ایمان نوری است که در قلب انسان وارد میشود و این نور سبب میشود انسان از گناهان دوری کند و کارهای نیک انجام دهد.
🔸 آن کسانی که نزد پیامبر آمدند و «شهادتین» گفتند، مسلمان شدند، امّا هنوز راه زیادی تا ایمان داشتند.
◦◉✿📚کانال همدم📚✿◉◦
◦◉✿همراه دانش آموزان معارف✿◉◦