eitaa logo
کشتهٔ اشک
206 دنبال‌کننده
50 عکس
17 ویدیو
0 فایل
آقاست هر که محضر تو می شود بلند ادمین 09124886897
مشاهده در ایتا
دانلود
دور جسمی که صدای بزنید ست فقط خواهش خواهرِ مظلومِ دوعالم نزن ست بی کفن بود ولی با تنِ پاشیده شده از کفن روضه نخوانیم که او بی بدن ست هر قدر آب ندادند به جایش اما خاکِ گودال فقط سهم لب و این دهن ست برد از پیکرِ او پیرهن گفت به خویش زیر این نور ، بدن مستعدِ سوختن ست سرخیِ سنگ یمن را تو ز گودال بپرس خون انگشت به رخسارِ عقیق یمن ست زینبیه وطن اوست بجا باشد اگر روضه خوان ها همه گویند که دور از وطن
سوی مقتل به زور سرنیزه شاه را بی حبیب می بردند تطمئن القلوب را آن روز با غضب با نهیب می بردند تا که دفنش کنند در گودال تشنه را سمت شیب می بردند سنگ انداختند جای لحد از کفن بی نصیب می بردند ماند عریان به خاک و خنجرها جسم را از غریب می بردند بدنی هم نماند پس با خود نعلها بوی سیب می بردند
از صاحب روضه معذرت میخواهم افتاد چو جسم ارجمند آن لحظه شد جسم حسین بند بند آن لحظه با قدرت آن دوازده ضربه دگر سر را نبرید شمر ، کَند آن لحظه
از عشق مالامال بودی با برادر تو روز و ماه و سال بودی با برادر بر مشکلات شیعیان و غیر شیعه بی بی شما حلّال بودی با بردار هر جا به عالم از تو تصویری به جا ماند در قاب یک تمثال بودی با برادر تو خواهری یا بهترین یار حسینی؟ در صلح و در جنجال بودی با بردار افتاد در مقتل تو هم در تل نشستی آندم تو هم بی حال بودی با برادر با زور یک کعب نی آن خلوت به هم خورد وقتی که در گودال بودی با برادر
بس که یاد علی و هیزم بود آتش تشنگی در آن گم بود خطبه فرمود و هلهله کردند خطبه های که بار چندم بود اشک وقتی برای اکبر ریخت لشکر آن لحظه در تبسم بود کشتنِ این امام بر بعضی جایزه چند کاسه گندم بود تیزیِ نعل و وزن مرکب ، آه سینه اش جای گودی سم بود بهر نان می زدند اما او بیشتر فکر نان مردم بود