⏰👈 داستان نشانه و فارسی اول ابتدایی
☑️👈 #درس9 : ورزش [ نشانه و ]
👩🏻🏫👈 #طراح : ❓
❎👈 #سری2
🔖👈 #داستان_نشانه_و
یک مادری دو بچه به اسم او اول و او غیر اول داشت. یک روز مادر داشت تو بازار خرید میکرد که یکدفعه خشکش زد و تعجب کرد
چون پسرشو و و غیر اول دید
با یک لباس ورزشی شیک کنارش ایستاده بود و داشت میوه میخرید
مادرش گفت:” ای وای مادر آخه منم دارم میوه میگیرم، تو کی اومدی؟ شما که خوابیده بودی!
این لباسهای ورزشی رو از کجا اوردی”؟
اما و بهش گفت: ” مادر اشتباه گرفتی من پسر شما نیستم، خیلیها بهم گفتن که شما شبیه و غیر اول هستین
اما من صدام با صدای پسر شما فرق میکنه شغلم داور و معلم ورزش هم هستم”.
مادر و غیر اول از آقای و خواهش کرد که به خانهی آنها برود تا با پسراش آشنا بشه،
وقتی رسیدن خونه دو برادر که قبلا آوازهی آقای و رو شنیده بودن از دیدنش خوشحال شدن
و ازش خواستن که علاوه براینکه به شغلش میرسه تو شهرک الفبا بیاد بهشون کمک کنه
و بعضی از کلمات که با صدای آقای و قشنگتره، تلفظ شونو بعهده بگیره.
اینطور شد که بعضی ازکلمات مثل ورزش، داور، گاو، سماور، میوه….
که تلفظش برای او اول وغیر اول سخت بود رو به عهدهی آقای و قرار دادن
و اینجوری شد که پای آقای و به شهرک الفبا باز شد.
#تدریس_واو
#فارسی
#ورزش
#داستان_واو