🔴 شب قدر
🔴 متأسفانه من فراغت ندارم ...
روزی مردی نزد ویل دورانت، مورخ و اندیشمند مشهور رفت و ازش خواست یه دلیل بیاره که چرا نباید خودکشی کنه! دورانت توی چند دقیقه، جوابهایی بهش داد اما مدتی بعد خودش به شدت تحت تأثیر قرار گرفت.
(همین قدر بگم، هنوز که هنوزه بهترین و مفصلترین دوره تاریخ توسط ویل دورانت با عنوان تاریخ تمدن نوشته شده و ترجمهای که من ازش دارم چهارده جلد هست، هر کدوم تقریباً هشتصد تا هزار و سیصد صفحه. ویل دورانت با همهی نقدهایی که بهش وارده اما واقعاً شخصیت بزرگ و تأثیرگذاریه)
ویل دورانت نامهای برای بیش از صد شخصیت مشهور از جمله اهل ادبیات، بازیگران، دانشمندان، مربیان، رهبران، رهبران دینی و ... فرستاد و درباره معنی زندگی از اونها نظر خواست، بعد پاسخهای رسیده رو به همراه دیدگاه خودش، در کتاب «دربارهی معنی زندگی» منتشر کرد که اگه اهل فکر هستید، شاید بد نباشه بخونیدش، منم بعداً بخشهاییش رو اینجا میگذارم.
اما بخشهایی از نامه ویل دورانت رو بریدم که بخونید؛
... گرامی
آیا لحظهای دست از کارتان میکشید و با من وارد بازی فلسفه میشوید؟ من تلاش میکنم با پرسشی روبرو شوم که نسل ما، شاید بیش از هر نسل دیگر، گویی همیشه آمادهی مطرح کردن آن بود و هیچ وقت نتوانست به آن جواب دهد - این پرسش که معنی یا ارزش زندگی انسان چیست؟
....
هر اختراعی قدرتمدان را قویتر و ضعیفان را ضعیفتر میکند
....
خواهش میکنم لحظاتی از وقتتان را به من اختصاص بدهید و به من بگویید زندگی برای شما چه معنایی دارد؟ چه چیزی باعث میشود ناامید نشوید و همچنان ادامه بدهید؟ دین چه کمکی - اگر کمکی هست - به شما میکند؟ سرچشمههای الهام و انرژی شما چیست؟ هدف یا انگیزه کار و تلاشتان چیست؟ تسلیها و خوشیهایتان را از کجا پیدا میکنید؟ و دست آخر، گنجتان در کجا نهفته است؟
....
اگر میسّر است طولانی بنویسید؛ چون هر کلمهای از شما برای من گرانبهاست.
صد نفر جواب دادند که هر کدوم از جهاتی خوندنی هستند و شما میتونید همه رو توی کتاب بخونید اما در این بین پاسخ ماهاتما گاندی از جهاتی برام جالبتر بود.
گاندی خیلی کوتاه و کمتر از نیم صفحه نوشته بود اما جمله پایانیش بیش از هر چیزی نظرم رو جلب کرد. گاندی نوشته بود؛
از من خواسته بودید با فراغت و تا حد ممکن مفصل بنویسم. متأسفانه من فراغتی ندارم و بنابراین مفصل نوشتن برای من ممکن نیست!
یادمه چند سال پیش سر کلاس بودیم و استاد گفت: من آرزو دارم یکی فلان کتاب رو ترجمه کنه. یک سال بعد یکی از بچهها اومد و گفت: استاد من اون کتاب رو ترجمه کردم، میشه ویراستاریش رو شما انجام بدید؟ استاد پاسخ داد: اگه میخوای من این کار رو بکنم باید حداقل دو سال صبر کنی چون من تا دو سال آینده برنامهام رو چیدم و وقت خالی ندارم! فکر کردم درست عینهو خودم 😭
داشتم فکر میکردم؛ امشب سوای همهی حاجتهایی که دارم و داریم، شاید بد نباشه این رو هم تو خودمون یه مرور بکنیم که ماها واقعاً چقدر فراغت داریم؟ اصلاً چقدر برنامه برای کارهامون داریم؟ میدونیم فردا چی کار داریم؟ چند روز بعد چی، چند ماه بعد و سال بعد چی؟!
شاید بد نباشه #شب_قدر اینها رو هم از خدا بخوام؛
#نظم
#برنامه_ریزی
#حرکت
و ...
#حمید_کثیری 👇👇
@hamidkasiri_ir