🔴 ما همدیگر را نمیشنویم ...
چهار سال قبل بود که کتاب «توانمندسازی والدین» اثر یوهانس شوپ را به یکی از اساتید معرفی کردم و گفتم برای برگزاری جلسات گروهی و خانوادگی بسیار مدل خوبی دارد.
هفتهی بعد که دیدمشان، کتاب را خوانده بود و وقتی نظرش را خواستم، یک جمله گفت: «به درد ایران نمیخورد!!»
علت را جویا شدم. گفتند: «جامعهی ما گفتگو را بلد نیست و سالها باید کار کرد تا بتوان جلسات اینچنینی برگزار کرد ...»
گفتگو؛ چه واژهی آشنا و غریبی!!
گفتگو هم مثل هر کاری آداب و شرایطی دارد که در موردش خواهم نوشت اما عجالتاً بدانیم گفتگو؛ هم گفتن دارد و هم #شنیدن؛ و جامعهی ما در شنیدن بسیار بسیار عقب است ...
موضوع را پیچیده نکنم! به روابط اطرافمان نگاه کنیم. ما یا نمیشنویم یا متناسب با دلخواه خود میشنویم که عموماً با مراد گوینده فاصله دارد! که هر دو مشکلساز شده
مصادیق این نشنیدن هم در طول روز بسیارند:
- من و همسرم همدیگر را نمیشنویم.
- من و پدر و مادرم ...
- من و دوستم ...
- من و همسایهام ...
- من و اساتیدم ...
- من و همکارانم ...
- من و کارمندان ادارات ...
- من و روحانی محله ...
- من و پزشکم ...
- من و کسبه محله ...
و
- من و حاکمیت ...
👈 وقتی نمیشنویم طبیعتاً نیازهای همدیگر را نیز متوجه نخواهیم شد و طبیعی است #رابطهی_درست شکل نگیرد. بدِ ماجرا هم اینکه ما بسیار پُرگو هستیم. #پُرگوهای_حرفنشنو!!میگوییم و میگوییم و همین گفتن برای ما توقع ایجاد میکند!
هر کس میگوید من که هزار بار گفتم، غافل از اینکه هنوز ارتباط شکل نگرفته و او به خیال خود در حال گفتگوست. شاید وقت آن باشد که خوب و فعال شنیدن را تمرین کنیم. برایش ساز و کار بیندیشیم و تلاش کنیم نیازهای یکدیگر را به درستی بشناسیم.
راستی چه دلایلی باعث شده ما همدیگر را نشنویم؟!
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
برای عضویت روی °پیوستن° کلیک کنید
👇👇
🔴 چند خط #حرف_حساب به بهانه رفتن لوکادیا!
(مهم است! کامل بخوانید ...)
چند روز قبل مهاجم خارجی پرسپولیس، دو روز قبل از مهمترین بازیِ سالِ تیمش، به بهانه دیدار خانوادهاش از ایران رفت و برنگشت. بعد هم گفت که اتفاقات دو ماه گذشته در ایران را درک نمیکرده. حتی نمیتوانسته به واتزاپ، تلگرام، اینستاگرام و توییتر وصل شود! و با خانوادهاش ارتباط برقرار کند، این وضعیت بسیار برایش آزاردهنده بوده و ... بعد هم قراردادش را یک طرفه فسخ کرد و دیگر برنگشت!
(کاری به ابعاد مدیریتی موضوع ندارم، میخواهم حرف دیگری بزنم، پس تا انتها بخوانید!)
🔻یک تجربه | سال ۱۳۹۸
اواخر سال ۱۳۹۸ بود که یه #استارتاپ تجهیزات پزشکی داشتیم و من داشتم تیم رو تکمیل میکردم. تصمیم گرفتیم یه مدیر مارکتینگ استخدام کنیم و البته فردی به تیم اضافه بشه که حرفهای باشه. یعنی کسی که رنج حقوقیش با بقیه تیم خیلی فرق داشت. (دو تا سه برابر بقیه بود)
حدود ۱۵۰ رزومه به دستم رسید، با ۱۰ نفر قرارِ مصاحبهی اول گذاشتم و ۲ نفر رو برای مصاحبه دوم دعوت کردم. از یکی خیلی خوشم اومد، اسمش مِهدی بود، آدم جسوری که حرفهای به نظر میرسید اما شاید یه مقدار به لحاظ فرهنگی به هم نمیخوردیم. مثلاً همون روزِ مصاحبهی اول گفت من سیگاری هستم و روزی ۲ بار، پنج دقیقه میرم بیرون دفتر سیگار میکشم و برمیگردم. منم مخالفتی نکردم و ...
یک هفته اول همه چیز خوب پیش رفت، انسجام و پیشرفت خوبی هم توی تیم ایجاد کرد اما کمکم اختلافات فرهنگیمون براش آزاردهنده شد.
چند بار باهام صحبت کرد، با همه چیز کنار اومده بود! ولی یک چیز واقعاً روی مخش بود! شاید باورتون نشه!!
👈 ما توی سرویسِ بهداشتی، دمپایی داشتیم و به خاطر مسائل بهداشتی و نجسی و پاکی با کفش وارد سرویس نمیشدیم و این مِهدی رو خیلی اذیت میکرد!! میگفت هیچ جا این رو ندیدم و ...
🔻حالا چی میخوام بگم؟!
گاهی اوقات، مشکلات افراد بسیار کوچک هست و صرفاً با #شنیدن اونها، میتونیم برطرفشون کنیم یا اون فرد رو توجیه کنیم و ...
بسیاری از #مشکلات توی کشور ما از جنس همون دمپایی توالت مِهدی یا اینترنت لوکادیاست!!
مثلاً ما هنوز که هنوزه توی خیلی از ادارات کارهامون قائم به شخص هست و اگر اون فرد یک هفته بره مرخصی، پروندهی شما رو هواست تا اون برگرده! این رو هم تا هر روز به اون اداره مراجعه نکنی نمیتونی متوجه بشی! حالا فرض کن این اداره هم اون سر شهر یا اصلاً یه شهر دیگه باشه!
یا بعضاً پیش میاد که با قطع اینترنت مداوم توی بانکها یا ادارات، کل کارها متوقف میشه. مثلاً توی داروخانه طرف میخواد تأییدیه اینترنتی دارو بگیره ولی خودش و مریضش باید صبر کنن تا شبکه وصل بشه!
(اصل این کارها یه تسهیل بزرگ و نقطه قوت هست ولی چون درست اجرا نمیشه نارضایتی زیادی ایجاد میکنه)
یا مثلاً هر چند سال یک بار همه اسناد شناسایی خودمون، خونههامون، وسایل نقلیهمون و ... تغییر میکنه و کلی هم روی اونها رپرتاژ میریم که چنان است و چنین است، پولش رو هم از مردم میگیریم اما چند سال بعد باید همونا رو هم عوض کنیم چون چنین و چنان نیست!
👈 شاید شرایط اقتصادی کشور یک شبه درست نشه اما #گردش_کارِ همه اداراتی که مستقیماً با مردم سر و کار دارند، قابل اصلاح و تکمیل هست. باور کنیم اینها هم مردم رو آزار میده، هر چند که مثل مشکل دمپایی توالت مِهدی یا اینترنت لوکادیا به چشممون نیاد! بعضاً مشکلات مردم خیلی ساده است اما #زندگی_مردم با همونها عجین شده. باید زندگی کردن رو سادهتر کنیم، به قدر توان ...
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4