کانال حمید کثیری
#یه_قاچ_کتاب 🍉 📖
«توتوچان، دخترک آن سوی پنجره»، شاهکار #تتسوکو_کورویاناگی حاصل تجربیات دخترکی است که در اوج جنگ جهانی دوم و رذالتهای عجیب و غریب بشری در امنترین فضای ممکن مشغول آموختن، تجربه کردن و زندگی کردن است. الگویی از آموختن و زیستن توسط مدیری خوشذوق و بلندنظر به نام سوزاکو کوبایاشی که همین امروز هم به زحمت بتوان مدارسی به تعداد انگشتان دو دست؛ شبیه به آن پیدا کرد. هم از جهت نوع نگاه و هم از جهت سازماندهی محیط آموزشی.
پیشگفتار کتاب عالی است و خودش به تنهایی یک کتاب است! سپاسگزاری به تمام معنا در آن موج میزند ...
کتاب روان و خوشخوان است و انصافاً ترجمهی روانی هم دارد و جالب اینکه نویسندهی آن پیش از این کتاب، نوشتهی دیگری نداشته ...
بخشهایی از کتاب را با هم بخوانیم؛
«تاکاهاشی با خوشحالی و در حالی که جثّهی کوچکش پشت کیف مدرسهاش پنهان بود وارد کلاس شد و در ردیف اول نشست. #توتوچان با عجله در کنار او نشست. از اینکه در کلاس آزاد بودند در هر جایی بنشینند خرسند بود. نمیخواست دوست جدیدش را ترک کند ...
مدیر مدرسه و آموزگاران نیز در مسابقهی طنابکشی بین دو گروه شرکت میکردند و مثل بچهها تلاش به خرج میدادند و هیاهو میکردند. در همین حال کودکان معلول، مانند یاسواکیچان که نمیتوانستند طناب بکشند، وظیفهی داوری و تعقیب کردن گره وسط طناب را از طریق نگاه کردن به آن برای تعیین گروه برنده به عهده میگرفتند.»
توتوچان اگرچه یک رمان است اما خواندنش را عمیقاً به معلمان، والدین و حتی بچههای سرزمینم توصیه میکنم. شاید چندین و چند جزوه و کتاب علمی نتواند چنین اثری بگذارد. در آن هم بینش منتقل میشود و هم روش ...
کتاب برای بچههای پرخوان بالای ۱۰، ۱۱ سال و کمخوان ۱۳، ۱۴ سال به بالا مناسب است
#نشر_نی
#سیمین_محسنی
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
کانال حمید کثیری
#یه_قاچ_کتاب 🍉 📖
همین اول بگویم، این بهترین رمانِ نوجوانی است که تا امروز خواندهام 😍😍
#آن_سوی_جنگل_خیزران برگرفته از داستانی واقعی است که در روزهای پایانیِ جنگ جهانی دوم رخ میدهد. ژاپن در جبهههای جنگ شکست خورده و شهرهای توکیو و ناگازاکی بمباران اتمی شدهاند. کرهایها درصدد بیرون راندن ژاپنیها از کشورشان هستند. در این حین «یوکو» به اتفاق مادر و خواهر بزرگترش خانه و کاشانه را در کره رها میکنند تا خودشان را به ژاپن برسانند ...
نویسندهی کتاب، #یوکو_کاواشیما، همان دختر یازدهساله و فرزند سوم خانواده کاواشیماست که پس از گذشت سالها دست به قلم برده و وقایع آن سالها را بازگو کرده.
از ترجمهی کتاب هم که هر چه بگوییم کم است. #مجید _عمیق، به قدری کتاب را روان و دلنشین ترجمه کرده که گاهی فکر میکردم روایتِ زندگی خود مترجم است! این ترجمه در زمان انتشار کتاب، ترجمهی سال شد.
کتاب را سال ۹۶ به توصیه یک دوست خیلی کتابخوان و البته کتابدان خریدم. فقط ۱۹۰۰ تومان بود و تا امروز حداقل ۱۰ جلد به دیگران هدیه دادهام. آن سوی جنگل خیزران، اگر یک شاهکار نباشد، به طور قطع یکی از بهترین کتابها برای تصویرگری بعد از جنگ است.
آن چه این داستانِ بلند را با موضوع جنگ از سایر داستانهای مشابه متمایز میکند، مستند بودن وقایع و حوادث آن است که نویسنده توانسته به خوبی با بیان آنچه بر او و خانوادهاش رفته است، چهره زشت و کریه جنگ را توصیف کند.
فرهنگ ژاپن در سرار داستان مشهود و آموختنی است. به نگاه برخی از شخصیتها غبطه میخورید و از نگاه جاری ظاهرپرستانه بسیاری مشمئز میشوید!
شخصا پس از خواندن کتاب، نگاهم نسبت به کسانی که در کنار سطلهای زباله در جستجوی غذا و لباس میگردند، تغییر کرد.
گزارش دقیق و لحظهبهلحظه از سختیهای متعدد و رشد شخصیتها در خلال حوادث، تکاندهنده است. بنظر یکی از بهترین الگوها برای معرفی #ادبیات_دفاع_مقدس است و برای تغییر این بینش که سختیها هرچند ویرانکننده باشند، انسانسازند ...
یکی از نقاط اوج داستان به نظر من جایی است که خانواده کاواشیما پس از حدود ۶۰، ۷۰ روز تعقیب و گریز و رسیدن به نقطهای که امنیت نسبی دارند، اولین کار مادر یوکو، پیگیری تحصیل دو دختر دوازده و هفده سالهاش است، چون شصت روز از درس عقب ماندهاند و نباید بیش از این عقب بمانند!
❗لذت خواندنش بعد از ۳ سال هنوز همراه من است. حتماً خودتان هم بخوانید ...
#ادبیات_داستانی
#رمان_نوجوان
#ادبیات_ژاپن
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
👈 کفترکُش
👈 نوشته جری اسپینلی
👈 ترجمهی مژگان کلهر
👈 نشر افق
متن زیر رو حدود دو سال قبل تحت عنوان #یه_قاچ_کتاب 🍉 📖 درباره این کتاب نوشته بودم. بخونید 👇👇