علل #قطعی_برق از نگاه دکتر #سعید_محمد
#بخش_اول
از آنجا که طی هفتههای اخیر مردم عزیز و صبور ایران اسلامی شاهد مشکلات عدیدهای در بخش تولید و توزیع برق در کل کشور بودند، تا آنجایی که بحرانهایی را نیز در برخی مناطق ایجاد کرد، بر آن شدم که تحلیلی از چرایی این واقعه را ارائه نمایم که به شرح ذیل تشریح میگردد:
1- افزایش مصرف گاز خانگی و افت فشار گاز در ماههای سرد سال، گاز مصرفی نیروگاهها را تحت الشعاع قرار میدهد، گازرسانی به بسیاری از نیروگاهها قطع شده و ناچاراً نیروگاههای مذکور میبایست از سوخت مایع (گازوئیل) جهت تولید استفاده کنند. بر این اساس نیروگاههای حرارتی ملزم شدهاند که زیر ساخت ذخیره سازی گازوئیل را برای مصرف حداقل 45 روز متوالی در فصل زمستان ایجاد نمایند و ضروریست پیش بینی لازم از سوی دولت نیز جهت تامین سوخت مایع مورد نیاز صورت پذیرد. اما متاسفانه در سال 1399 بخش قابل توجهی از گازوئیل تولید شده بدون توجه به آیتم فوق الذکر، به منظور ارز آوری و کسب درآمد برای دولت در اختیار مرز نشینان قرار گرفت تا به خارج از کشور حمل شود و به این دلیل، در تامین گازوئیل مورد نیاز نیروگاهها اختلال ایجاد شد، که ما حصل آن خروج تعداد قابل توجه ای از نیروگاههای حرارتی از مدار تولید بوده است. در راستای جبران عدم تولید نیروگاههای حرارتی، نیروگاههای آبی با تمام ظرفیت در مدار قرار گرفتند که این موضوع در کنار پدیده خشکسالی موجب شد ذخیره آب پشت سدها به میزان قابل توجهی کاهش یابد و عملاً به دلیل حفظ حداقل ظرفیت موجود جهت استفاده در پیک تابستان( بازه زمانی15 تیر لغایت 15 مردادماه به مدت حدود 200 ساعت)، در شرایط کنونی نتوان از ظرفیت نیروگاههای آبی استفاده کرد.
2- هر ساله تعمیرات نیروگاههای حرارتی در اواخر پاییز و زمستان برنامه ریزی می شود، اما به دلایل فوقالذکر و محدودیتهای شبکه، اجازه خروج واحدها برای تعداد قابل توجهی از نیروگاهایی که میبایست تحت تعمیرات قرار گیرند صادر نشد و ناچاراً تعمیرات این نیروگاهها به بهار سال 1400 موکول گشت.
3- به دلیل مطالبات سنگین نیروگاههای خصوصی از دولت، تعمیرات آنها که نیازمند تامین نقدینگی است، در موعد برنامه ریزی شده محقق نشد و تعدادی از آنها با خروجهای اضطراری و توقف واحدها مواجه هستند.
4- طبق بند " ت" ماده 48 برنامه ششم توسعه( 1396-1400) و همچنین بند "د" ماده 133 برنامه پنجم توسعه میبایست سالانه ظرفیت تولید برق به میزان 5000 مگاوات ساعت افزیش یابد، اما این مهم طی این سالها تحقق نیافت. میزان توان مصرف شده در پیک تابستان 1399، 58500 مگاوات بوده است، لذا دولت برای سال 1400 میبایست برای حداقل تولید 61500 مگاوات برنامه ریزی می کرد. اما به دلیل گرم شدن زود هنگام هوا در بهار سال جاری و موارد فوقالذکر، حتی نتوانست پاسخگوی مصرف به میزان 55000 مگاوات باشد و ناچاراً از ابزار خاموشی جهت کنترل مصرف استفاده شد.
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
🧮 داستان اقتصاد ریاضی!
(یادداشتی مختصر درباره مدعیات اقتصاد ریاضی)
#بخش_اول
1⃣ ریاضیات یا اصالت ریاضی؟!
ریاضیات همیشه ریاضی بوده اما "اصالت ریاضی" دکارت (pan mathematicism) وقتی اتفاق افتاد که: ریاضیات بر سایر علوم (حتی فلسفه) چتر انداخت!
جالب اینکه گزاره: "ریاضیات تنها علم یقینی است"! خود بحثی غیر ریاضی و فلسفی (معرفت شناسی) است که از قضا دکارت ادعای اشراقی درباره آن داشت و می گفت: فرشته ای به او الهام کرده!۱
2⃣ ریاضی شدن و مرگ طبیعت!
تاویل گرایی سایر علوم توصیفی به ریاضیات، با "تقلیل گرایی" و "تنزیل گرایی" همراه شد.
برای نمونه "طبیعیات قدیم" قبل از "فیزیکِ ریاضی"، موجودات عالم طبیعت را در ۴جوهر و ۹عرض طبقه بندی، تعریف و توصیف می کرد.
وقتی از "تبیین صوری ارسطویی" به "تبیین ریاضی پسادکارتی" تبدیل شد؛ فقط روش عوض نشد، فقط "منطق ریاضی" جای "منطق صوری" ننشست! بلکه برخی موجودات جا ماندند!
تغییر روش، بر محتوا اثر کرد! طبیعیات و الهیاتِ اعم به مواردی خاص تقلیل یافت!
برای نمونه:
الف) جوهر نفسانی (روح مجرد) در "مفاهیم کمّی منتخب" برای فیزیک نوین (مثل جرم و انرژی) جا نشد! پس عقیده ای شخصی ماند یا به نوعی انرژی، تاویل رفت و شعرگویی شد!
ب) فیزیک جدید، "حرکت مکانیکی" را تعریف و اندازه گیری و بکارگیری کرد؛ اما "حرکت در جوهر" جا ماند! مفاهیم پایه و روش محاسبه جدید راهی به آن نداشت!
در حالیکه هم "روح مجرد" و هم "حرکت جوهری" مطابق با برهان یقینی عقلی اند!
⬅️ ریاضی سازی علوم، فقط ریاضی کردن روش نبود، فروکاستن از معقولات و مقولات به مفاهیم کمّی یا جاماندن برخی از آنها را در پی داشت!
3⃣ اقتصاد ریاضی یا انسانِ ریاضی؟!
آن تاویل گرایی به ریاضیات، در علوم انسانی اثرات وخیم تر داشت! از همه بیشتر اقتصاد!
باز ادعای مروجین اقتصادِ ریاضی این است که: ریاضی کردن اقتصاد و مدل سازی نه "یک مکتب" که صرفاً "یک ابزار" است! اصطلاحات ریاضی نسبت به تبیین توصیفی، دقیق بوده و گمراه کننده نیست. زبان ریاضی، درک و بیان مباحث پیچیده را آسان می کند و میتواند پیش بینی در اختیار اقتصاددان و سیاستگذار قرار دهد!
اما اینجا هم "تقلیل گرایی" سابق خود را نشان می دهد! برای ریاضی شدنِ مؤلفه های موثر در اقتصاد انسان، برخی مولفه ها جا می مانند و برخی تنزیل معنایی می گیرند (مثل تنزیل روح به انرژی در طبیعیات)!
برای نمونه:
قبل از ریاضی شدنِ اقتصاد هم به عوامل رفاه اجتماعی توجه می شد؛ اما با پدیده هایی انسانی و غیر ریاضی ارزش گذاری می شد: تعداد زندانی، تن فروشی، تکدی گری، حاشیه نشینی، فقر و...
اینها همه "آمار های اخلاقی" و انسان محور بود.
اما از اواسط قرن۱۹ "شاخص های پولی و مالی" جای آنها نشست! پیشرفت و رفاه با "دلار" و "درآمد" سنجش شد! "آمارهای پولی"، انسان و جامعه را به دلار و درآمد فروکاست!
جالب اینکه این پدیده همزاد دو چیز بود:
- ظهور کاپیتالیسم (که علاوه بر بازار آزاد، سرمایه گذاری پولی را از مولفه های اساسی اجتماع و زندگی قرار می داد)!
- ریاضی شدن اقتصاد!
حالا منابع طبیعی، اختراعات، آثار هنری و حتی انسان همه با "کمیّت دارایی و درآمد" خوانش و محاسبه می شد!
نیویورک تایمز ۳۰ژانویه۱۹۱۰ عنوان مقاله اش این بود: "ارزش یک نوزاد به عنوان یک دارایی ملی چقدر است؟!"
معضلات زندگی هم با مفاهیم کمیّ پولی سنجش شد:
- الکلی شدن= هزینه ۲میلیارد دلاری!
- سرماخوردگی= ۲۱دلار به ازاء هر کارمند!
-و... ۲
⬅️ اول مفاهیم پایه تغییر و تنزل کرد تا علم محاسبه اش اقتصاد ریاضی شد!
ادامه در بخش دوم
☑️ @m_ghanbarian
🔅 برچسب نئولیبرالیسم؛ چاقویی که ممکن است دسته خودش را ببرد!
#بخش_اول
🔹 #نئولیبرالیسم به مجموعهای از سیاستهای اقتصادی اطلاق میشود که با تأکید بر #بازار_آزاد بهعنوان الگویی سحرآمیز برای حکمرانی، بر این باور است که اگر هر جا و در هر مقوله و موهبت و ثروتی، کار را از دست دولت خارج کنیم و به دست #بازار بسپاریم، خروجی کار بهترین وضعیت خواهد شد. این الگو در حیطۀ اقتصاد بهمعنای متعارف آن باقی نمیماند بلکه سایر حیطههای زندگی اجتماعی و سیاسی را شامل میشود و تمامی مواهب و خیرات از جمله آموزش و بهداشت و دفاع و امنیت و فرهنگ را هم #کالاسازی میکند تا بتواند از طریق بازار آن را ارزشگذاری و تنظیمگری کند.
🔹 مفاهیمی مانند لزوم کوچکسازی دولت و #خصوصی_سازی شرکتهای دولتی و حتی #بانکها، #آزادسازی (گرانسازی) قیمتها و تجارت خارجی و رفع مداخلات و حمایتهای دولتی از صنایع ملی و حتی مخالفت با تعیین#حداقل_دستمزد توسط دولت، از توصیههای مهم سیاستی این جریان است.
🔹 در فضای مطالعات اقتصادی، نئولیبرالها برای اینکه خود را از مظان انتقادهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی دور کنند، بافتههای تماماً ایدئولوژیک خود را #علم_اقتصاد مینامند و با نفوذ در برنامه درسی اقتصاد، هر آنچه خلاف این آموزهها مطرح شود #غیرعلمی و #شبه_علم مینامند و با تسلط بر رسانهها، مانع از شنیدن صدای مخالفان میشوند. جریان نئولیبرال در پیوند عمیق با صاحبان قدرت و ثروت جهانی، از این طریق و بهویژه با تضعیف قدرت دولتها، نهتنها راه را برای چپاول ثروتهای مردم در سراسر جهان باز میکنند بلکه از نظم سرمایهدارانه موجود بهشدت دفاع میکنند و افکار عمومی را بهجای مقابله و قیام علیه چنین نظامی، بهسوی مشارکت فعال در این نظام و تحت عناوینی چون رقابت و کارآفرینی و کسبوکار و… سوق میدهند و نتیجه چیزی نیست جز استفاده حداکثری از نیروهای مردمی درجهت منافع سرمایهداران جهانی.
🔹 در کشورهای غیرغربی که مورد هجوم این جریان فکری و اقتصادی و سلطهگر سیاسی قرار گرفتهاند، و از جمله در کشور ما، عدهای از تحصیلکردگان در دانشگاههای غربی و نیز غربگرایان داخلی که با چشمپوشی یا ناآگاهی از واقعیتهای تمدن غرب، آن را بهعنوان اتوپیای ملتها تبلیغ و ترویج میکنند، از این گزارههای نئولیبرالیسم بهعنوان #توصیه_های_علم_اقتصاد دفاع میکنند و با تکیه بر پروپاکاندای بینالمللی و با خودتحقیری ملتها و بایکوت جریانهای رقیب، عرصه را برای چپاول بیشتر ملتها فراهم میکنند.
🆔 @DrSaeedi