اینجا و آنجا #زنگنه
پایین و بالا زنگنه
باید بماند تا ابد
مسئول مانا زنگنه
هم نفت ما هم گاز ما
آوازِ ما!ما! زنگنه
مشکل نباشد؛ تا تویی-
حل معما! زنگنه!
هم نسل داییناسورا
ما قبلِ حوّا زنگنه
گاز از تو آمد در زمین
نفت از تو پیدا زنگنه
ما بردگان بیژن و
آقای آقا زنگنه
مجلس تو را چون مادر و
دولت چو بابا زنگنه
اصلا غلط کرده کسی
گفته به تو "ها" زنگنه
بنزین ما را کن عطا
با نرخ بالا زنگنه
آی پی سی ات در حلقمان
بر دیده نِه پا! زنگنه
فرموده از لطف شما
برجام، مارا زنگنه
توتال در پیش تو شد
قدش دو دو تا زنگنه
کرسنت را در پاچه نه
تا انتها ها زنگنه
ما تلخ و تو شیرین ما
شهد و مربا زنگنه
فرقی ندارد جنس ما
خانم و آقا زنگنه
ماهیتا ما جمله او
اصلُ الوُجودا! زنگنه
لطف تو بر ما شد ز حد
ای لطفِ بسیا...رنگنه!
یک خواهشی داریم...هِی
[جون هر کی دوست داری و دوسِت داره]
بگذر ز ماها زنگنه!
#حسین_عباسی_فر
🎯 #جهش_تولید و یک مثال ساده:
وقتی میخوایم از یک جوی آب عبور کنیم کافیه فقط یه قدم برداریم؛ یه مقدار بلندتر از قدمهای معمولیمون.
ولی وقتی میخوایم از یک رود یا دره عبور کنیم دیگه نوع حرکتمون تغییر میکنه.
بیاید ببینیم تفاوتهای این دو حرکت چیه؟
۱. پذیرش یک ریسک بزرگ (اشتباه=مرگ)
۲. ترسِ معقول و ایجاد یک انرژی مضاعف در درون (فیلم شوالیهی تاریکی رو اگر یادتون باشه وقتی اون زندانی طناب رو به خودش نبست با انرژیای که ترس بهش داد تونست بپره و از اون چاه بیرون بیاد)
۳. تغییر اساسی نوع حرکت. (برای بیشتر پریدن اونقدر حرکت متفاوته با معمولی راه رفتن که حتی ابتدا عقب میریم به جای جلو رفتن)
۴. زمان کوتاهتر و طی مسافت بیشتر
۵. عزم و اراده برای پرواز
۶. توجه به فاصله زیاد پیشرو
۷. توانِ عبور را داشتن (جوان یا پیربودن مهمترین تفاوت این دو حرکته. چون فرد پیر حتی فکر عبور هم از ذهنش عبور نمیکنه غیر از اینکه توانش رو هم نداره)
حالا بیاید مثال رو تطبیق بدیم
اولا باید ریسک پذیر باشیم تا جرات کنیم ساختارهای اقتصادی رو تغییر بدیم. جهش تولید با رشد یا رونق تولید متفاوته.
ثانیا ترس واقعی داشته باشیم نسبت به وضعیت پیشرو. بدونیم اگر تولیدمون جهش نکنه چه اتفاقات بد و چه وضعیت خطرناکی در پیش رو خواهیم داشت. (مساله تعطیلی کشور به خاطر کرونا، رکود اقتصاد جهانی که قطعیه و وضع تحریمها و کسری بودجه و ...) میتونن اقتصادمون رو ورشکست کنن که البته قطعا به لطف خدا این اتفاق نخواهد افتاد. اما ترس واقعی داشتن منطقی تره نسبت به بیخیال بودن.
ثالثا باید شیوههای معمولی که تجربه شده و نهایتا نسخهای برای رشد و رونق تولید هستند رو بذاریم کنار. مخصوصا نسخههای سازمانهای جهانی و نئولیبرالها و غربزدههایی که بیش از نیم قرنه بالاسر اقتصاد ایرانن.
شاید نیاز باشه پزشکمون رو عوض کنیم و اصلا به جای فکر کردن به رفع بیماری به مدال المپیک فکر کنیم!
تغییر ساختار موجود اقتصاد چیزی در حد تفاوت سوسیالیسم و کاپیتالیسمه نه تغییرات جزئی ذیل این نظامها...
باید جهش تولید رو ذیل گام دوم انقلاب و از اون جنس دید
رابعا این فرصت ده ساله رو همه با هم یک فرصت طلایی بدونیم و یک عزم ملی باید بوجود بیاد. راهکارها و راهبردها باید سریع به نتیجه برسن و از جنس برنامههای بلند مدت که هدفشون رشد با شیب ملایمه نباشن. باید جهش کنیم روی نمودار. باید GDP ما چند برابر بشه.
خامسا نیاز به یک تغییر در ساختار سیاسی کشور داریم که عزم و ارادهی چنین کاری را داشته باشد. تغییری از جنس "دولت جوانِ حزباللهی" از جنس متخصصین متعهدی که با روحیهی جهادی و انقلابی فتح قلههای اقتصاد جهانی براشون دستیافتنیه.
سادسا باید وضعیت مطلوبی که میخواهیم به آن برسیم کاملا تشریح شود تا توجه به این فاصلهی زیاد نسبت به وضع موجود رویکرد ما را از "قدم برداشتن" به "جهش" تغییر دهد. مردم و مسئولین باید فرق رشد اقتصادی و تبدیل شدن به ابرقدرت اقتصادی دنیا رو متوجه بشن.
سابعا انگیزه و اراده و توان برای جهش، در برخورد با بحران رو یک کشور جوون داره و ما الان جوونیم و ده سال دیگه حتی اگر بخواهیم هم امکان جهش نداریم...
درنهایت باید بدونیم هیچ کشوری پیشرفت نکرده مگر با دو شرط:
۱. در یک دورهای جهش داشته
۲. شروع جهشش در زمان بحران بوده
این فرصت تکرار شدنی نیست...
#جهش_تولید یک امکان نیست! یک ضرورت است.
#حسین_عباسی_فر
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی☘
https://eitaa.com/hamidrezamaghsoodi
#حسین_عباسی_فر
فرمودند: اگر چندهزار شرکت دانشبنیان هم باشد قطعا باید یک شرکت بزرگ بالای سرشان باشند.
خب مگر نظریات اقتصاد کاپیتالیستی چیزی غیر از این حرفهاست؟
اما واقعا به نظر شما اگر صدهزار شرکت ده نفره "فعال" باشند و تولید کنند نمیتوانند صادر کنند؟
یک نگاه به بخش کشاورزیمان بیندازید. حتی یک نفره هم دارند محصولاتشان را صادر میکنند طوری که صادرات ممنوع شد!
واقعا برای بنده سوال است که برخی با کدام پشتوانهی علمی نظر کارشناسانی را رد میکنند که حاصل حداقل سه دهه فعالیت علمی در زمینهی اقتصاد و مدیریت اسلامی است.
وقتی این اساتید روی آنتن بحث حضور مردم در صحنهی اقتصاد و رونق کسبوکارهای کوچک و دانشبنیان را طرح میکنند استدلالی قرار نیست مطرح کنند که کسی با آن مخالفت یا حتی موافقت کند. استدلالشان را میتوانید در مقالات و کتب و نشستن سرکلاس این اساتید بخوانید و بشنوید.
برخی درحالیکه تخصصی در زمینهی نظام اقتصادی ندارند کسانی را متهم به "نگاه کلان نداشتن" میکنند که تخصصشان دقیقاً همین است. آن هم با نگاه اسلامی که خود تخصصی دیگر است و هنگام نقد مطالبی میفرمایند که دانشجویان دوره کارشناسی اقتصاد هم خواندهاند و عجیب است که فکر میکنند این اساتیدِ صاحبنظر اینها را نخواندهاند و استدلال ندارند!
لطفا برخی (حتی از سر دغدغه و دلسوزی) این نسخههای نئولیبرالی که هدف نهاییشان استعمار کشورهای دیگر است را بهعنوان تنها نسخهی شفابخش تجویز نکنند.
علاوهبر اینکه ایجاد شرکتهای بزرگ نیاز به سرمایهگذاریهای کلان دارد که فعلاً مقدور نیست، اساس ایدهی شرکتهای بزرگ و برندسازی و تجمیع و تکاثر ثروت… مربوط به نظام کاپیتالیستی است که ما در گام دوم انقلاب وظیفه داریم از آن عبور کنیم.
"توجه داشته باشید برعکس این نظریات اقتصاد کاپیتالیستی پیشرفت ما نتیجهی عدالت اقتصادی است نه برعکس (که توضیحش مفصل است و تکنوکراتهای ما این نکته را توجه ندارند)."
ابتدا وظیفه داریم برای مردم شغل ایجاد کنیم. آن هم برای همه ی مردم. ما قرار نیست آمریکا شویم که نسخههای تجویزی آنها را اجرا کنیم. قرار هم نیست چین و … باشیم. اما با استقلال فکری به نظرات آنها هم نگاه خواهیم کرد.
اگر قرار باشد کسی در این زمینه نظر بدهد آیا کسی جز پرفسور درخشان است؟ کسی که قطعاً معتمدترین اقتصاددان نزد مقام معظم رهبری هستند. (رئیس کمیسیون الگوی اسلامیایرانی پیشرفت) و قطعاً پدر علم اقتصاد اسلامی در ایران.
خب شما ببینید ایشان نظرشان روی پتروپالایشگاههای کوچک است یا بزرگ؟
همینها ایران خودرو را مثال میزنند. مرحبا بناصرنا. اگر شرکتی مثل ایران خودرو بعد از این همه سال وضعیتش این است علتش چیست؟
مرز دانش خودرو در کشورهای پیشرفته دقیقاً در همین شرکتهای کوچک است. شرکتهایی که سالی صد خودرو تولید میکنند نه یک و نیم میلیون خودرو!
استون مارتین سال ٢٠٠٢ گران ترین خودرو دنیا را تولید کرد. چند تا؟ ٧٧ تا!
این غربزدههایی که امام فرمودند اگر از دست آمریکا خلاص شویم از دست اینها خلاص نخواهیم شد، دائما میگویند همهی کشورها نباید همه چیز را بسازند! و به اسم مزیت نسبی! به خورد اساتید و دانشجویان ما دادند!
خب سؤال: یک کالا پیدا کنید که چینی و فرانسوی و آمریکایی و انگلیسی و آلمانیاش نباشد! چرا خود این کشورها همه چیز را تولید میکنند و وقتی به ما میرسند میگویند مزیت نسبی شما فقط نفت خام است؟!
اگر دو میلیون فرش دستبافت تولید کنیم میشود ١٠٠ هزار میلیارد تومان! یعنی بیش از یارانهی دو میلیارد نفر. یعنی سه سال یارانه کل مردم ایران. این فقط یک مثال است.
نفت و خودرو و غیره هم همچنین...
اگر یک قانون در مجلس تصویب شود که دولت موظف است خودروهایی را که مردم تولید میکنند معاینهی فنی کرده و پلاک کند تمام ایران میشود خودروسازی و تمام اقتصاد خودروی دنیا را خواهیم گرفت.
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی☘
https://eitaa.com/hamidrezamaghsoodi
#حسین_عباسی_فر
قسمت دوم:
شنیدهاید لابد کسانی میگویند چهل سال است همهی بدبختی ما عمل کردن به اسلام بوده است! لابد این نئولیبرالهای غربنده به اسلام عمل کردند! عمل؟ حتی اجازه نفس کشیدن علوم انسانی اسلامی را در دانشگاهها نمیدهند!
الآن این شرکتهای دانشبنیان مگر اجازه فعالیت اقتصادی دارند؟ مگر قوانین درجهت حمایت از اینهاست که میگویند اینها ناکارآمد هستند و باید شرکتهای بزرگ بالای سرشان باشند؟
خیر. تمام قوانین اتفاقاً درجهت حمایت از شرکتهای بزرگ و سرمایهدارهایی است که اتفاقاً دلشان میخواهد این شرکتهای کوچک را ببلعند.
این حرفهای استعماری برای صد سال پیش بود که آآآی کشاورزها زمینهای کوچکتان را بفروشید به یک سرمایهدار بزرگ و همه برای او کار کنید! نخیر. اقتصاد اسلامی نیاز ندارد تولید کننده و صادر کننده فقط سرمایهدارهای بزرگ باشند. دولت میتواند راه صادر کردن کالاهای یک شرکت ده نفره را هم فراهم کند بهراحتی.
از چین کالاهایی که به ایران آمد و بازار ایران را گرفت برند بودند؟
نخیر! فقط روی آنها نوشته بودند MAID IN CHINA
برند ما باید (ساخت ایران) باشد نه فلان و بیسار و بهمان
اگر میخواهید از حرفهای کلیشهای خارج شوید و یک اتفاق بزرگ در ایران بیفتد به احیای جادهی ابریشم فکر کنید نه به کمک کردن به چند سرمایهدار بزرگ که همهی بدبختی اقتصاد ما زیر سر همینهاست. همین زالوهای صدک بالایی که اگر همهی مردم از اول تاریخ تا امروز پولهایشان را جمع کنند به اندازهی آنها نخواهد شد! مگر اینکه همین را توسعه و جهش درآمد بدانیم!!! قارون هم میشود الگو!
اگر میخواهید حرفی از جنس ابر قدرتی ایران بزنید بر سر مشاورین اقتصادی بزنید که سی سال است هر دولتی آمده و رفته سرجایشان نشستهاند و نسخههای نئولیبرالی و کاپیتالیستی را برای ما تجویز کردند.
اگر میخواهید حرفی از جنس انقلاب اسلامی بزنید باید به فکر جمع کردن تمام بانکهای خصوصی، تبلیغات بازرگانی، حق مالکیت معنوی و زمین و… باشید و بر سر مجلس فریاد بکشید.
نظام اقتصاد اسلامی و تمام سیاستهای آن مبتنیبر پیشرفت در نظام فرهنگی است. پیشرانهای نظام اقتصادی ما باید متناسب با سبک زندگی اسلامی و فرهنگ ایرانی اسلامی حرکت کنند.
اینکه چند کارآفرین از جنس سرمایهدارهای غربی بیاوریم که با تبلیغات بازاری را قبضه کرده و انحصار ایجاد کردهاند و از آن نتیجه بگیریم که راه تولید ثروت همین است ولاغیر یعنی الفبای اقتصاد اسلامی را هم نخواندهایم و نظر دادنمان با استناد به مکتوبات غرب و شرق نهتنها مفید نیست که ممکن است بازی در زمین دشمنانمان باشد...
با تشکر از برادران عزیزم آقایان دکترغ مقصودی و دکتر سعیدی
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی☘
https://eitaa.com/hamidrezamaghsoodi
🎯 در کیفر فلک، غلط و اشتباه نیست!
دلواپسی به صوت حزین با ظریف گفت:
این آتش سواد تو، جز دود و آه نیست
روزی بیا به کوخ و ز کاخت برون نشین
"تحقیق حال گوشهنشینان گناه نیست"*
خواهد نوشت دفتر تاریخ بعد از این
اینجا کسی به لطف شما در رفاه نیست
برچسب های زشت تو بر دیگران رواست؟
"بر عیبهای روشن خویشت، نگاه نیست"*
"قول دروغ دادی و گفتی حقیقت است
کار تباه کردی و گفتی تباه نیست!"*
هی گفتی از محاسن برجام چون عروس!
دیدیم جز عجوزه در این بارگاه نیست
انگشت های تو شده کم... با که میپَری؟
دستی به سر بکش که به رویش کلاه نیست
زخم نفاق مثلِ شما بر دل است لیک
چنگِ پلنگِ حقد شما، زخمِ ماه نیست!
از حد خود گذر مکن ای بیجنم، نبرد-
با کوهمردِ حادثهها کارِ کاه نیست
جمعی سیاهکار، تو را غِرّه کردهاند
برجام تو به غیرِ خطی رو سیاه نیست!
غیرت کجاست تا که ز خوابت رها کند
#میدان همت است جهان، خوابگاه نیست! *
دست فلک به پشت سرت می رسد ظریف؛
در کیفر فلک، غلط و اشتباه نیست!
#حسین_عباسی_فر
* #پروین_اعتصامی
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
🔰 اصلا باک ندارد!
حرکت خودرو میتواند در "سیستم"های مختلف تعریف شود. خودرو یک سیستم است و زیرسیستمهای مختلف دارد. یک بار "مبنای" حرکت در خودرو تبدیل انرژی گرمایی به انرژی مکانیکی است. یکبار هم تبدیل انرژی خورشیدی به انرژی مکانیکی
در اولی به رادیات و پیستون و ... نیاز است و در دومی خیر
در اقتصاد هم همین است. وقتی میگوییم در یک نظام اقتصادی با مبنای متفاوت ممکن است از اساس یک جزئی وجود نداشته باشد (مثلا یک نهاد مثل بانک در یک نظام اقتصادی تعریف نشود) برخی استبعاد میکنند که مگر میشود در یک اقتصاد بانک نباشد؟ بورس نباشد؟ سیستم تولید انبوه نباشد؟
همانطور که شاید صد سال پیش می گفتند مگر می شود با انرژی خورشیدی خودرو حرکت کند؟! قبلترش هم می گفتند مگر می شود با چیزی غیر از اسب حرکت سریع داشت؟ الان هم احتمالا می گویند مگر می شود در آینده بدون صرف هیچ انرژی تغییر مکان داد؟
حتی هنگامی که میخواهیم زیرسیستمها را بررسی کنیم باید ابتدا سیستم حاکم بر آن را کامل بشناسیم. وگرنه مثل مکانیکی می شویم که فقط خودرو بنزینی را می شناسد و یک خودرو برقی جلوی او گذاشته اند و او به دنبال موتور این خودرو یا باک بنزین آن می گردد!
در صورتی که اصلا این خودرو باک ندارد زیرا به باک نیاز هم ندارد!
هر چند یک نفر میتواند روی خودرو خورشیدی باک هم بگذارد و حتی بنزین هم درون آن بریزد!! بعد ببیند بنزین نیاز به موتور دارد و موتور هم نیاز به سیلندر و پیستون و... دارد!
نتیجه چه می شود؟ خودرو خورشیدی تبدیل به خودرو بنزینی می شود و ممکن است فقط برقش را از باطری نگیرد و از پنل خورشیدی بگیرد!
به همین سادگی با تغییر مبنا کل سیستم تغییر می کند!
وقتی درمورد نظام اقتصادی اسلام صحبت میکنیم ابتدا باید درمبانی بحث کنیم! یعنی وقتی مبانی متفاوتی وجود دارد قاعدتا شما نمیتوانید توقع داشته باشید اسلام به سوالی که درمورد یک نهاد اقتصادی که دربستر یک نظام الحادی شکل گرفته، پاسخ دهد وقتی از اساس با وجود آن نظام و نهاد مخالف است.
به همین دلیل است که شهید مطهری می فرمایند قبل از آنکه در مورد نهادهای ذیل نظام سرمایه داری اجتهاد کنیم باید تمام این سیستم را به عنوان یک کلّ یکپارچه اجتهاد کنیم.
مثلا وقتی در مورد مالکیت و پول مبنای متفاوتی داشته باشید ممکن است از اساس #حق خلق پول ممنوع یا جایز باشد.
درتمام مکاتب اقتصادی در مورد این مبانی "فتوا" وجود دارد یعنی علمای اسلامی یک فتوا دارند، علمای سوسیالیست یک فتوا و علمای لیبرال هم فتوای خودشان را دارند و از اساس این سطح از دعوا، دعوای علمی نیست و دقیقا بحث ایدئولوژیک است و مربوط به نوع نگاه به خدا، انسان، معرفت و جهان
#حسین_عباسی_فر
☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
سلام آقای دکتر مقصودی عزیز. دیشب در جلسه مسئولین سازمان امور مالیاتی به ریاست دکتر منظور و اندیشکده ها، نکاتی را عارض شدم که شامل چهار بخش بود:
1. باید تفاوت قائل شویم بین "تغییر در چارچوب یا تحول چارچوب" و بدانیم که اصلاح در چارچوب فاسد باعث تقویت آن چارچوب فاسد میشود.پس لزوما اصلاح ساختار قدمی روبه جلو نیست
2. بنده دکتر منظور را نه فقط رئیس سازمان امورمالیاتی بلکه یکی از فرماندهان جنگ اقتصادی میبینم
فلذا انتظار دارم اکتفا به مدیرت جزیره ای سازمان خودشان نکنند و نگاه حسابداری به مالیات را با نگاه اقتصادکلانی به این مساله جایگزین کنند. مثلا در شرایطی که اقتصاد ایران به شدت نیاز به سیاست های انبساطی برای خروج از رکود دارد بستن بودجه انقباضی سم مهلکی است برای این اقتصاد
یا وقتی GDP ما قابل عرض نیست بحث از افزایش نسبت Tax/GDP از اساس غلط است. در حقیقت ما باید این نسبت را روز به روز کم کنیم ولی دوستان به دنبال افزایش این نسبت هستند! (اینکه مخرج یا صورت کسر را بالاببریم مساله اصلی است)
قطعا ایشان بودجه را نمی نویسند ولی ما انتظار داریم در مسائل کلان اقتصادی کشور ورود جدی کنند و از مشغول شدن با مسائل جزئی و اداری و ...بپرهیزید.
3. تعریف مساله باید از سمت ایشان باشد نه از سمت دیگران! اگر دیگران بتوانند برای ایشان مساله تعریف کنند بهتر است آنها جای ایشان بنشینند. تعریف مساله هم باید به نحوی باشد که اندیشمندان را وادار به فکر کند نه سرچ!
اگر قرار بود برای ساخت تمدن اسلامی فقط به تجربه کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی بسنده کنیم که خب یک مدیر از آنجا وارد می کردیم و جای ایشان می نشاندیم. ایشان قرار است مسیر تمدن سازی را هموار کنند
4. این سازمان مسئولیت "مالیات ستانی" هم دارد! نه اینکه فقط همین مسئولیت را دارد.
مثلا وقتی ما بحث از مصادره اموال نامشروع میکنیم اما به جای این مصادره به سراغ مالیات ستانی می رویم همان اتفاقی میفتند که در قصه ماده صد شهرداری افتاده یا در مورد قاچاق و جریمه گیری!
وقتی سرمایه ای از جیب مردم (با تورم ناشی از خلق پول خصوصی) خارج شده است مالیات ستانی از آن یعنی مشروعیت بخشی به آن. فلذا اگر ما میگوییم از آن نباید مالیات گرفت به معنای معافیت مالیاتی نیست! بلکه به معنای مصادره تمام آن مال نامشروع به نفع مردم است.
شک ندارم در جلسه دیشب هیچ چیزی به برخی از دوستان و حتی خود ایشان اضافه نشد. فلذا دست از این تعارفات برداریم و به جای وقت تلف کردن برای شنیدن حرف های تکراری به سوالهای جدید فکر کنید و از دیگران پاسخ های جدید مطالبه کنید.
ضمنا مالیات گرفتن از مردم و تهیه غذا از یکی از گرانترین رستورانهای تهران هم در دولت سیزدهم و ذیل مدیریت یک فرد انقلابی معنایی ندارد.
همانطور که مالیات گرفتن و پرداخت حقوقهای نجومی معنایی ندارد. چرا باید تولیدکننده مالیات بدهد تا دولت به یک نفر حقوق چند ده و چند صدمیلیونی بدهد؟
ارادتمند شما
#حسین_عباسی_فر
☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
دارِ تولید!
اپیزود اول: صبح کلهی سحر از خانهها مردانی بیرون میآیند. هر کدام باری در دست دارند. یکی قالی ابریشم، یکی کوزه، یکی لباس، یکی کفش، یکی سبد، یکی کَره حیوانی، یکی ...
اپیزود دوم: وارد خانه شد. ایلماه در حال شانهزدن بود. چیگُل سلام کرد و کنار خواهرش نشست. ایلماه همانطور که شانه میزد برگشت و با لبخند سلام کرد و خوشآمد گفت. تازه اولین رج قالی را بافته بود. چیگُل به دار قالی نگاه کرد و گفت این لوله را از کجا آوردی؟ ایلماه با حسی پر از غرور گفت: پسرم از روی تپهی کنار فرودگاه آورده...
اپیزود سوم: فرمانده انگلیسیها به او گفت شاهِتان تسلیم شد! تو چه میگویی؟
استوار گفت: مملکت مال شاه نیست، من "سرباز وطنم" نه سرباز شاه!
اپیزود چهارم: در جریان قرارداد دارسی و غارت نفت ایران توسط انگلیسیها در منطقه هفتکل (دومین شهر نفتی خاورمیانه) عنایتالله متوجه میشود که هواپیماهای جنگی انگلیس قصد دارند در فرودگاه این شهر فرود بیایند. سوار بر اسب میشود و در فرودگاه یکی از هواپیماهای انگلیسی را هدف میگیرد. هواپیما به "تپه کنار فرودگاه" برخورد کرده و منهدم میشود.
اپیزود پنجم: قراردادهای! دارسی بسته میشود. نفت کشور به ثمن بخس غارت میشود و کالاهای خارجی وارد میشوند. شهر پر از بیلبوردهای تبلیغاتیست.
اپیزود ششم: آخر شب از خانهها مردانی بیرون میآیند. هر کدام باری در دست دارند. پاکتهای زباله را پشت در میگذارند و به داخل خانه برمیگردند.
اپیزود هفتم:
خانواده در حال تماشای تلویزیون هستند. اخبار تصویر وزیر امور خارجه ایران را در انگلیس نشان میدهد. در اتاق وزیر خارجه انگلیس یک فرش دستباف ایرانی زیرپا افتاده است. وزیر ایران در حال لبخند زدن با او عکس میگیرد. مارک سر آستین کُتش را جدا نکرده است. روی آن نوشته made in England
اپیزود پایانی: فرمانده انگلیسیها که از پاسخِ "سرباز وطن" بسیار ناراحت شده بود با دیدنِ سقوط هواپیما، با سلاح خودکار استوار عنایتالله گنجی را به شهادت میرساند.
ایلماه تارهای دار قالی را قیچی میکند...
تابلوفرشی زیبا با طرح مردی سوار بر اسب که در حال شلیک به یک کرکس است!
#حسین_عباسی_فر
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
#جنگ_شناختی
ما 5 سطح داریم در #جنگ_شناختی:
مساله
علت
مقصر
راهکار
روش
درسطح اول دشمن سعی میکند
1. مسالهسازی کند (همجنسگرایی)
2. مسالهای را پاک کند (استقلال)
3. اولویتبندی مسائل را تغییر دهد (تولید یا تحریم)
در این سطح ضعیفترین عملکرد را داشتهایم و باید سطح جنگ را به این مرحله برگردانیم
در این سطح مهمترین نیروهای دشمن نخبگان هستند. خط مقدم جبهه دشمن لیبرالهایی هستند که اهداف غرب استکباری را در ایران دنبال میکنند.
در سطح دوم دشمن سعی میکند
1. علت را نقطه قوت ما نشان دهد
2. علت را چیز دیگری نشان دهد
3. علت را کم اهمیت جلوه دهد
رسانههای مکتوب اینجا فعالترند
در سطح سوم مردم مساله را شناختهاند، علت را هم شناختهاند اما دشمن سعی میکند مقصر را شخص، گروه، سازمان یا دولت دیگری جلوه دهد. مثلا علت تحریمهای ظالمانه دشمنی آمریکا نیست بلکه جمهوری اسلامی است. مثلا وقتی تاجزاده می گوید که ایران نباید میگذاشت تحریم شود در همین راستاست. انگار آمریکا تحریم نکرده است و مقصر خودمانیم.
در سطح چهارم دشمن سعی میکند راهکارهایی ارائه کند که
1. به ضرر ما باشد
2. نتیجه ندهد
3. نتیجه کمتری حاصل شود
اصلاحطلبی و اصولگرایی به جای انقلابی بودن یعنی همین. به جای تغییرات اساسی و حرکت های انقلابی میگوید در همین چارچوب موجود تغییراتی اعمال کن.
مثلا به جای حذف بانکهای خصوصی و بازارهای سفته بازانه میگوید بیایید و بانک را اسلامی کنید یا قوانین را اصلاح کنید یا ... اما اصلا این نهاد که ریشه ی فساد است را دست نزنید.
یا مثلا در مورد خودرو میپذیرد که ریشه مشکلات انحصار است اما راهکارش واردات است نه تولید رقابتی داخلی
اما در سطح پنجم که مباحث بسیار فنی و اختلافی است. کافی است دشمن شما را به این سطح از جنگ بکشاند و شما در چهار سطح دیگر شکست خورده باشید. در این صورت دیگر نیاز نیست خودش وارد جنگ شود. نیروهای خودی به جان هم خواهند افتاد. مهم نیست نتیجه چه بشود. هر چه باشد بازی در پازل دشمن است.
مثلا موضوع ارز ترجیحی. اگر شما بپذیرید که مساله به جای تولید (که آقا فرمودند مادر همه مشکلات است) #ابرتورم موهومی مساله است. بعد هم بپذیرید که علت این ابرتورم تحریم است و بعد گفتید راهکار رفع تحریم است و روشش را هم مذاکره با آمریکا در نظر گرفتید، در مذاکره سه هیچ باخته اید! حتی اگر فکر کنید زبان دنیا را خیلی بلدید!
#حسین_عباسی_فر
ادامه از : https://eitaa.com/h_abasifar/970
اما مهم تر از این عفونتها عفونت برخی صاحبان کرسی در دانشگاه ها هستند. آنها که در بستر آموزش رایگان دولتی رشد کرده اند و در دانشگاه دولتی و با ارتزاق از سرمایه ملی منافع مردم را ذبح میکنند. کسانی که در ایران پول نفت به حسابشان واریز می شود فقط به خاطر اینکه نسبت به بقیه مردم هوش ریاضی بیشتری دارند. اما آیا فقط هوش ریاضی است که فرد را شایسته بهره مندی از بیت المال میگرداند؟ خطای بزرگی که سالهاست دامن گیر کشور ما شده است، بدون در نظر گرفتن این مطلب که اساسا انسانها با تفاوتهایشان میتوانند جامعه تشکیل دهند. میتوان تصور کرد که انسان های یک شکل، چگونه در همان سال اول منقرض خواهند شد!
هوش های ٩ گانه گاردنر یکی از مشهورترین نظریات در این زمینه است. برخی تعداد این هوشها را تا ١٣ مورد هم گفته اند. (تصویر)
در ایران سالهاست که مهندسان و صاحبان هوش ریاضی در دانشکده اقتصاد دانشگاه شریف بدون اینکه فهم و درکی از فرهنگ، دین، نظام اجتماعی، رسانه، نظام سیاسی داخلی و خارجی و اقتصاد سیاسی داشته باشند صرفا با اتکا به هوش ریاضی سعی میکنند آن چه فقط تکرار حرف های اقتصاددانان لیبرال مغرب زمین است برای ما نسخه بپیچند. نسخه هایی از جنس آبان ٩٨ که طعم تلخ آن همواره در کام مردم ایران خواهد ماند.
یکی از حرفهای تکراری و عفونی این جماعت از اقتصادخواندهها بیماری هلندی است. بیماری هلندی را اینگونه تعریف میکنند که اگر یک کشور با درآمد سرشار حاصل از مثلا نفت رو برو شود به جای اینکه برود سراغ تولید و صنعتی شدن می رود سراغ واردات برای مهار تورم و در نتیجه نرخ ارز را افزایش نمی دهد و صادرات و تولید صرفه نخواهد داشت و خلاصه سرمایه گذاران پولهایشان را می برند در بازارهای مسکن و زمین و امثالهم که قابل واردات نیست و این باعث میشود که تورم به این بازارها منتقل شود و اینها!
خلاصه آنکه اساسا نفت و گاز و اینها چیزهای بدی هستند و بو میدهند و بهتر است مفت بفروشیم تا درآمدمان خدای نکرده زیاد نشود. چرا که اساسا دولتمردان افرادی جاهل هستند که به جای آنکه در شرایط تورمی پولها را به سرمایه دارها بدهند تا بتوانند خوب سرمایه گذاری (بخوانید سفته بازی) کنند، می روند و قدری مایحتاج مورد نیاز مردم را وارد میکنند تا قدری نفس بکشند. البته که باید دولت با درآمد حاصل از فروش نفتِ گران به زیرساختها و تولید کمک کند ولی اینکه پیش فرض این نوکران نظام سرمایهداری این است که حتما دولت تصمیم اشتباه میگیرد و بهترین کار این است که پولها در قالب تسهیلات بانکی به بخش خصوصی تزریق شود تا آنها کیک اقتصاد را چاق کنند، چله کنند تا بعد بیایند و مردم از آن کیک تناول کنند! هم افسانهای است که فقط در جهت منافع عدهای معدود در جامعه سروده میشود. همان عدهای که این دسته از اقتصاددانها را تامین مالی هم میکنند. بورس هم میکنند. برایشان دانشگاه هم میزنند و در نهایت حلقهی در هم تنیدهی بانکداران و اقتصاددانان لیبرال و سرمایهداران بخش خصوصی به وجود میآید.
اشتباه نکنید. ما نمیگوییم با ارز حاصل از فروش نفت خودرو و کالاهای لوکس و دسته بیل و اینها وارد کنیم! اینکه آن پولها به مثابه انفال هستند و باید به همه مردم تعلق بگیرند و نباید در دست اغنیا بچرخد بحثش مفصل است و در این مقال نمی گنجد!
اما اینکه مثل عفونت از همان پول به کسانی داده می شود که میگویند این پول نباید به مردم داده شود و باید یارانه زدایی کنیم و دستمزدها و حقوقها افزایش پیدا نکند و همه چیز گران شود و نرخ ارز بالا برود و ... خیلی دردآور است. حتی بیشتر از سردردهای شدید و دردهای عضلانی و درد مفاصل بیماری Q هلندی!
و دردآورتر اینکه مثل افرادی که دچار سرطان شده اند سلولهای سالم هم به سلول سرطانی اکسیژن رسانی کنند و در نهایت هم راه حل قصه چیزی نباشد جز #شوکتراپی!
همان ها که علت بیماری هستند در قالب فرشته های نجات وارد شوند و همان کاری را با کشور کنند که پینوشه در شیلی انجام داد به دست #بچههای_شیکاگو!
#حسین_عباسی_فر
پدرکشته، پسر گم گشته، مادر مردهای اینجاست بعد از تو
ببین خون میخورد خون را درونم آتشی بر پاست بعد از تو
نیفتاده علَم حتی اگر دستی جدا گشتهاست در میدان
جدا کردند دستت را و با خون پرچمت بالاست بعد از تو
حرارت از میان ابرهای نازک چشم تو میبارید اما آه
تو رفتی در دی و مرداد من هر دم پر از سرماست بعد از تو
نمیدانم چه میآید سرم بعدت ولی این چشم خونبارم
بخواند قطرهقطره شعرِ"من اویم وَ او دریاست" بعد از تو
همه در داغ تنهایی فرو رفتند بعد از رفتنت ای مرد
نشستم در کنار غم ولی دیدم که غم تنهاست بعد از تو
چقدر آن خطّ غیرت بر جبینات را دلم تنگ است ای سردار
میان قاب عکست غیرت تو همچنان پیداست بعد از تو
شهادت را تو گفتی باید اول زندگی کرد و نشان دادی...
شهادت زندگیّ ما شده این زندگی زیباست بعد از تو
مگو من را چرا از داغ تو بیرون نمیآیم چنان یعقوب
پدرکشته، پسر گمگشته، مادر مردهای اینجاست بعد از تو
#حسین_عباسی_فر
💠 @h_abasifar
772.5K
ماجرای مولدسازی (=خصوصیسازی) چیست؟
مطالبه واقعی جریان انقلابی چه چیز باید باشد؟
برجام اقتصادی سال ۸۴ چه بود؟
#حسین_عباسی_فر
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠https://eitaa.com/joinchat/2550136832C0e295d7db7
📡 سلسله نشستهای پیش رویداد سومین همایش بین المللی افول آمریکا
(#نظم_جدید_جهانی)
📚 با موضوع:
ریشه یابی ظهور و افول لیبرالیسم در آمریکا؛ گذشته، حال و آینده
📌 با حضور:
👤دکتر #سیدمحمدرضا_رضی
مدرس دانشگاه و تحلیلگر حوزه اقتصاد
👤آقای #حسین_عباسی_فر
پژوهشگر اقتصاد و رسانه
👤دکتر #حسن_عباسی_متقیان
پژوهشگر مرکز مطالعات آمریکا
✅ لینک حضور مجازی در نشست:
https://www.skyroom.online/ch/sadr/new-world-order
🔻تارنمای همایش سوم:
http://www.usdecline.ir
🔻سوابق همایشهای گذشته:
http://ascenter.ir/?p=275
📆 سهشنبه ۲۳ خرداد ساعت ۱۲-۱۰
📍مکان: قم- اندیشکده اقتصادی قصد
┄┄┅═✧❁🇺🇸🌍🇮🇷❁✧═┅┄
▫️مرکز مطالعات آمریکا
🌐 www.Ascenter.ir
▫️پیامرسان ایتا
🆔 @ascenter