۱۰ نکته مختصر در باب #بازاریابی_شبکهای
دکتر حمیدرضا مقصودی
⏪۱- این بازاریابی در واقع بر استفاده از سرمایۀ اجتماعی مردم در کف جامعه بنا شده است. لذا زمانی در منطق خودش موفق عمل میکند که بتواند انبوهی از مردم را در استخدام خود در بیاورد. لذا انبوهسازی مخاطبان از اصول اولیه طراحان این نوع از بازاریابی است. کافی است توجه کنید که نزدیک به ۸ میلیون نفر از ایرانیان امروز درگیر این بازاریابی هستند.
⏪۲- منطق این بازاریابی، تسهیل فروش انبوه است. لذا در تعاملات رأس هرم بازاریابی، بازیگران اصلی مرتبطین تولیدکنندگان انبوه هستند. زمین بازی نیز بهگونهای طراحی شده است که بازاریابان بتوانند بازارهای محلی و بازارهایی که به راحتی توسط مالها و هایپرها قابل نفوذ نیستند را تسخیر کنند. لذا رقیب اصلی و الیته شکست خوردۀ این شبکهها، کارگاههای کوچک و نظامات توزیع خرد و محلی و بومی هستند. پیروز میدان نیز نظام تولیدی انباشتی سرمایهبر است.
⏪۳- از آنجایی که این بازاریابی بر فروش انبوه بنا شده است، به ناچار باید کالاهایی را بفروشد که مصرف انبوه داشته باشند. این کالاها عموما کالاهای مصرفی و غیردانشبنیانی هستند که به طور عمومی و طبیعی در همۀ مناطق یافت میشوند و پبش از این نیز به مصرف انبوه میرسیدهاند. کالاهایی که پیش از این توسط خانوارها، نظامات تولیدی خرد و کارگاههای کوچک و متوسط در همۀ مناطق جغرافیایی تولید و فروخته میشوند. لذا این بازاریابی، هرگز با نیت بازارگشایی و اکتشاف فضاهای جدید بنا نشده است.
⏪۴- طراحان این بازاریابی از سرمایه اجتماعی نیروی کار خود برای فروش بهره اساسی میگیرند. لذا بازار هدف برای هرکدام از بازاریابان را ابتدائا خانواده، محله و دوستان بازاریاب معرفی میکنند. بازاریابان موظفند اجناس را به خوبی به این افراد معرفی کنند و تلاش کنند حداکثر فروش را به آنها داشته باشند. لذا جریان کالا را به سمت خانواده و محله و جریان پول را به سوی خارج از خانه و محله هدایت میکنند و در عوض درصدی را به عنوان حقالزحمه خود بر میدارند. موفقیت این بازاریابی بر مصرفزده کردن اطرافیان بنا شده است. یادمان باشد این پول تا پیش از این درون خانواده و محله گردش میکرد.
⏪۵- جریان کالا در بازاریابی شبکهای از مرکز به پیرامون و جریان پول از پیرامون به مرکز است. مراد از مرکز نیز تولیدکنندگان و توزیعکنندگاه انبوه هستند که با کارگر ساختن مردم و لغو مالکیت آنها بر کارشان، آنها را بهکارگیری و استخدام میکنند. مردمی که در نظامی جایگزین، خود مالک کار خود بودند. این بازاریابی، تولیدکنندگان و توزیعکنندگان خرد را از کار بیکار میکند و آنها را در بهترین حالت به کارگرانی برای کارخانهجات معدود و بزرگ تبدیل میکند و از آنجایی که درجۀ کاربری این کارخانهها اندک است، بیکاری نتیجه طبیعی این بازاریابی است (برخلاف آنچه گفته میشود).
⏪۶- بازی میان بازاریابان در سطوح مختلف شبکه، یک بازی برد-باخت است نه برد-برد. چرا که بازاریابان میتوانند درصد مشخصی از افزایش قیمت را که در نتیجه توزیع حاصل میشود میان خود تقسیم کنند. بازاریابان بیشماری که در انتهای شبکه حضور دارند بازندگان واقعی هستند و برای رهایی از این بازندگی تلاش میکنند با جذب افرادی دیگر، خود را از اینکه در انتهای شبکه باشند برهانند. پس تلاش میکنند تعداد بیشمارتری از افراد را جذب شبکه خود کنند. همین خود دلیلی است بر این که حتی برد - باخت بودن بازی برای خود آنها نیز روشن است. اما برندگان اصلی در این بازاریابی، حلقۀ اول شبکه هستند. یعنی افرادی که پس از مدتی تنها کافی است بنشینند و تلاش شبانه روزی افراد میانی و انتهایی شبکه را در جذب بازاریاب جدید تماشا کنند و از محل جذب هر فرد جدید و تسخیر بازار سرمایۀ اجتماعی او بهرهمند تر شوند. و پر واضح است که ابتدای شبکه به تعداد بسیار اندکی تعلق دارد که این بازی را طراحی کردهاند و به مرحلۀ رشد اتوماتیک و اغواگرانه رساندهاند. و البته مصرف انگشتنما و ثروت فراوانی که اینها کسب میکنند، طمع بازاریابان تا انتهای شبکه را به شدت برمیانگیزاند.
ادامه دارد...
https://eitaa.com/hamidrezamaghsoodi
متن بالا را برای اطرافیانتان که در معرض این بازاریابی قرار دارند ارسال کنید.
https://eitaa.com/hamidrezamaghsoodi
◀️آیا توسعۀ صنعتی #آمریکا محصول بازار آزاد است؟
⏪تاریخ توسعۀ صنعتی در ایالات متحده که اغلب بهعنوان قلب #بازار_آزاد در نظر گرفته میشود ماهیت سیاسی بازار را نشان میدهد. تاریخ شکلگیری بازار در ایالات متحده ساختاری صنعتی را نشان میدهد که با کالا و سرمایه حاصل از نیروی کار بردهها تأمین شده و با غصب زمین و نسلکشی و حمایت دولتی قوام گرفته است.
⏪قوانین دولتی مؤثر از بازارهای داخلی و صنایع نوپا در مقابل رقابت خارجی محافظت میکردند و دولتهای فدرال و مرکزی نقش اصلی را در توسعۀ زیرساختهای فیزیکی (کانالها، راهآهن و تلگراف) و ایجاد دانش عظیم صنعتی و کشاورزی_ تمام عناصر ضروری در پیدایش سرمایهداری آمریکا _ ایفا کردند
(به نقل از کتاب پیامبران جدید سرمایه، نیکول اشاف، ۲۰۱۵، ص۶۷)
https://eitaa.com/hamidrezamaghsoodi
هدایت شده از پایگاه خبری علوم انسانی مفتاح
💢تفاوت نگاه علوم انسانی اسلامی به تجربه با علوم انسانی رایج چیست؟
📌سید محمدرضا تقوی، استاد روانشناسی دانشگاه شیراز در یادداشتی مطرح کرد:
🔹تجربه در دیدگاه دینی اعم از تجارب مادی و تجارب معنوی است. همانطور که واقعیت اعم از واقعیت مشهود و واقعیت غیب است. از منظر دینی، انسان هم به تجارب مادی و هم به تجارب معنوی نیاز دارد.
🔹در حدی باید به عالم مشهود توجه کرد که نسبت توجه به عالم غیب و شهود، متناسب با دیدگاه دینی بهم نخورد. اگر این نسبت بهم بخورد انسان بیمار میشود. وقتی میفرماید دنیا را برای لهو و لعب نیافریدیم یعنی دنیا هدفمند آفریده شده است. بر این اساس، هر تجربهای که جهت حرکت انسان بسوی الله را مانع شود ولو بظاهر مباح باشد تأیید نمیشود.
🔹توجه صرف به عالَم دنیا توسط محقق، یعنی همان نگاه سکولار به پدیدهها و توجه به پدیدهها توسط دانشمند دینی، یعنی تحلیل پدیدهها در پرتو اهداف و غایاتی که دین برای هستی در نظر داشته است. وقتی میگوییم ما هم مثل اومانیستها تجربه را قبول داریم معنایش این نیست که هر دو یک تجربه واحد را قبول داریم. در واقع ما تجربه در فضای معنایی و مفهومی خودمان را قبول داریم.
📖 متن کامل در:
🌐 http://yon.ir/rWYc7
ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_
#مبانی_علوم_انسانی_اسلامی
#سیدمحمدرضا_تقوی
#یادداشت
#شیراز
🔳 با #مفتاح همراه باشید
🆔 @meftaah_com
👆بحث فضای معنایی و مفهومی که در این نوشتار به آن اشاره شده، بسیار مهم و راهگشاست.
https://eitaa.com/hamidrezamaghsoodi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
کمی گوش کنیم.
مدتی است بیشتر دوست داریم حرف بزنیم!
إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ كُلُّ أُولٰئِكَ كانَ عَنهُ مَسئولًا
https://eitaa.com/hamidrezamaghsoodi
دکتر محمدصادق ترابزاده
مرگ بر مهارت، مرگ بر تکنیک زدگی
ادامه:
⏪اما از همه این ها مهم تر، ضربه سنگینی است که به تعادل تربیتی در نظام تعلیم و تربیت کشورها وارد می شود و انسان صرفا از زاویه اقتصاد و بهره کشی به آموزش وارد می شود و ساحت های چندگانه تربیتی اش، مغفول می ماند. داشتن مهارت، خوب و ضروری است؛ کشور به تکنسین و نیروی کار ماهر نیاز دارد؛ اساسا دروس تا حد ممکن باید به سمت یادگیری پیش روند تا حافظه محوری و سبک تدریس باید مبتنی بر امکان اعمال آموخته در حیات انسانی باشد، اما باید در کنار این مطلب توجه داشت که انسان باید برای زندگی و حیات طیبه پرورش یابد. پس لازم است ضمن آموختن مهارت های فنی-شغلی، مهارت های اجتماعی آموخته، دانش عمومی کسب کند، تحت تربیت و پرورش قرار گیرد، «انسان» تربیت شود و نهایتا نیز ساختار کلان اقتصادی-اجتماعی باید به سویی باشد که تربیت شدگان نظام آموزشی کشور، مهره های نظام سرمایه داری نشوند.
⏪باید بدانیم که جریان گفتگوی بین المللی در حوزه آموزش به تدریج در هزاره جدید به سمت هماهنگی با جریان گفتگوی بین المللی در حوزه توسعه رفت. به عبارت دیگر به تدریج کشورها در جریان توسعه هزاره، متوجه شدند که بدون توجه به بافت اجتماعی ملل، امکان پیاده سازی برنامه های توسعه ای وجود ندارد و لذا در آموزش 2030، محور و پاشنه آشیل توسعه پایدار را «آموزش» معرفی کردند. از آنجا بود که آموزش در متن توسعه تعریف شد تا از مسیر تغییر در سبک زندگی، فرهنگ، باورها و دانش جوامع، آن ها را سنگ زیرین چرخ های توسعه جهانی و در کام سرمایه داری قرار دهند. باید نگران شد وقتی که آموزش 2030 بر مهارت افزایی تاکید می کند. باید نگران شد وقتی کمیسیون ملی یونسکو در ایران، برای تعامل با فنی و حرفه ای به مذاکره بر می خیزد. باید نگران شد وقتی برای اعتبارسنجی مدارک علمی کشور، ما را هم وارد فرایند تدوین کنوانسیون جهانی می کنند تا با پای خودمان، به استقبال نبایدها برویم. باید نگران شد که وجه مشترک همه جریانات آموزشی در کشور، مهارت افزایی شده است؛ و انقلابی و ضد انقلابی به این سو می روند. باید نگران شد که وقتی نمایشگاه سالانه مدارس غیردولتی در مصلای امام خمینی رحمه الله علیه برگزار می شود، مدارس افتخار خویش را به مهارت آموزی ها، محصولات و دست ساخته هایشان پیوند می زنند. باید نگران بود و در کنار مهارت افزایی، عمق نظری علم را بالا برد. باید نگران بود و در کنار مهارت افزایی، ایمان و آداب حیات اجتماعی سالم را آموزش داد. باید نگران بود و در کنار مهارت، هویت ملی را تقویت کرد و عدالت خواهی و استکبارستیزی را سرلوحه خواست دانش آموزان کرد. باید نگران بود و انسان هایی برای جامعه خود تربیت کرد.
⏪گویی سالهاست که همگی، خود واقعی را به دست فراموشی سپرده ایم. منزلت نظام آموزشی، دانش آموزان و معلمان را فراموش کرده ایم و از یاد بردیم که رسالتی جهانی داریم. کشوری که دغدغه اش، پرورش دانشمندان نیست و به جای آن، صرفا می خواهد نیروی کار ماهر تولید کند، عاقبتی جز نوکری دانشمندان دیگر کشورها را نخواهد دید.
https://eitaa.com/hamidrezamaghsoodi
دکتر محمدصادق تراب زاده
◀️«مرگ بر #مهارت؛ مرگ بر تکنیکزدگی»
⏪12 کلاس درس خواندیم اما کاری بلد نیستیم! مدرسه به شما چه یاد داده؟ این همه کلاس و واحد درسی گذراندیم اما نه انگلیسی و نه عربی، هیچ یک را یاد نگرفتیم. یادش بخیر شاید از کل مدرسه، ماکت ساختمانی را که با تخته سه¬لا در کلاس فنی و حرفه ای درست کردیم، به عنوان خاطره ای از یادگیری به ذهن داشته باشم. امروز هم که بزرگ شده ایم، برای تعویض یک لامپ یا قفل درب، باید تعمیرکار را خبر کنیم. واقعا ما در مدرسه چه می کردیم؟! گاهی از این برنامه های تلویزیونی را می بینیم که در گزارش یا مناظره ای، می پرسند: «شما از مثلثات یا دیفرانسیل و انتگرال در کجای زندگی تان استفاده کرده اید؟». بعد همه می خندیم و حسرت می خوریم.
⏪اولیاء نگران آینده فرزندان خویش هستند. از اینکه در مدرسه، مهارتی یاد بگیرند خرسند می شوند و اساسا مدرسه موفق را مدرسه ای می دانند که مهارتی یاد می دهد. مدارس الگو و موفق، مدارسی دیده می شوند که آزمایشگاه و کارگاه های خوبی دارند یا کارهای عملی جدی دارند. از مدارس غرب زده تا مسجد مدرسه ها، از رشته های نظری در متوسطه تا دبستان و حتی مهدهای کودک، از کلاس های علوم تا کلاس های ریاضی و ادبیات فارسی، حتی تا دانشگاه ها، همه دنبال مهارت هستند. برنامه تلویزیونی پرسشگر، جریانات انقلابی در آموزش و پرورش، وزیر و مسوولان وزارتخانه، رییس جمهور، نخبگان آموزشی، آموزش در فضای بین الملل و حتی آموزش 2030 نیز به دنبال مهارت آموزی هستند. بسیاری از نیروهای کار در بازار کار ایران، نیروی کار ساده و فاقد مهارتی هستند که عموما در معرض استخر بیکاری، شغل های ساده و کم درآمد و خدمات حمایتی پایین هستند؛ شان اجتماعی پایینی دارند و فقر را در خانواده خویش، بازتولید می کنند.
⏪نوزدهمین پرسش مهر ریاست جمهوری برای سال تحصیلی 97-98، آن است که پارسال چه مهارتهایی را در نظام تعلیم و تربیت آموختید؟ کدام مربی و معلم بیشترین نقش را در مهارت آموزی به شما داشته است؟ به کدام مهارت برای آینده کشورتان نیاز بیشتری دارید و برای زندگی شما مفیدتر بوده است؟ جناب آقای حسینی (سرپرست وزارت آموزش و پرورش) در کنگره ملی این پرسش مهر در تیرماه 1398، مهارت های فنی و حرفه ای را یک سیاست جدی در آموزش و پرورش می داند و بیان می کند که ظرفیت تقریبی 35 درصدی هنرستان ها و کاردانش، در برنامه ششم به 50درصد خواهد رسید. هدایت تحصیلی به سمت رشته های هنرستان و کاردانش (که ظرفیتش تقریبا تکمیل است)، مسابقات گوناگون مهارتی، توسعه دروس فنی در متوسطه، طرح خوداتکایی مدارس شبانه روزی، ایران مهارت، سمپاد مهارتی و ... همگی در پی تقویت مهارت هستند. آموزشگاه های خصوصی، عموما در حال آموزش رباتیک، چرتکه، زبان و امثال آن هستند.
⏪حال در هژمونی مهارت آموزی و تا حدی سلطه مهارت آموزی بر تعلیم و تربیت، باید فریادی بلند سر داد و خفتگان را از این ظلم و بی عدالتی بر حذر داشت که: «مرگ بر مهارت؛ مرگ بر تکنیک زدگی».
⏪قطعا نگارنده نیز با مهارت آموزی موافق است، آن را جذاب می داند و نیازی از نیازهای اساسی کشور تلقی می کند. توسعه آن را لازم و عمق بخشی به آن را ضرورت می داند. اما نگارنده با سلطه مهارت آموزی بر تعلیم و تربیت قطعا مخالف است و بهتر است این سوال را طرح کنیم که «تعلیم و تربیت، یعنی مهارت آموزی؟ و چقدر از تعلیم و تربیت باید به مهارت اختصاص یابد؟». آیا رسالت تعلیم و تربیت، تولید نیروی کار ماهر برای صاحبان ثروت و قدرت است؟ آیا رسالت تعلیم و تربیت، تک بعدی کردن انسان ها ذیل شعار تخصص گرایی و مهارت آموزی است؟ آیا انسان ها غیر از بعد شغل و معاش، بعد دیگری نیز در ساحت های انسانی خویش دارند؟
⏪در فضایی که ظرفیت هنرستان و کاردانش تکمیل می شود و رشته علوم تجربی عمده داوطلبان رشته های نظری را به سوی خویش جلب می کند، و در عین حال، این رشته ها به شغل، درآمد و اعتبار اجتماعی دست می یابند، آن گاه است که رشته های علوم انسانی و علوم پایه که زیربنای پیشرفت یک جامعه هستند، از حیث کمی و کیفی دچار ضعف می شوند. در عین حال، در پرتو تجلیات آموزش 2030، کشورها ضمن تربیت نیروی کار ماهر، امکان مهاجرت نیروی کار را نیز فراهم می کنند تا در یک بازی نابرابر و به دلیل مشکلات اقتصادی کشورهای جنوب، این افراد برای معاش بهتر به سوی کشورهای شمال حرکت کنند تا با شعار «جهانی شدن» نیروی کاری برای نظام سرمایه داری شوند. آنگاه است که کشورها از دو حیث راهبردی ضربه می خورند: اولا با هزینه خود، نیروی کار ماهر برای کشورهای دیگر تربیت کرده و خود از آن، بهره کمی خواهند برد چراکه بهترین ها در مکانیسم حاکمیت پول، به سوی مشتری پولدار می روند. ثانیا علوم انسانی و پایه که زیرساخت پیشرفت کشورها هستند، دچار تضعیف می شوند.
https://eitaa.com/hamidrezamaghsoodi
◀️سرآغاز #مغالطه_اسمبت
⏪آدام اسمیت ظاهراً نظم طبیعی خودبنیاد خود را از شعرهای برنارد ماندویل (۱۷۰۵) در کتاب افسانۀ زنبورها اخذ کرده است. از بخشی که ماندویل آن را «گناهان شخصی و منفعت عمومی» مینامد.
⏪ اوج اشعار ماندویل که بر اسمیت تأثیر شگرفی گذاشته را میتوان در ابیات زیر خواند:
بنابراین، گناه اکتشاف بزرگی است
زمانی که در چارچوب عدالت قرار گیرد و محدود شود
درواقع، جایی که مردم زیاد باشند
دولت همانقدر ضروری است که خوردن برای رفع گرسنگی
فضیلت بهتنهایی نمیتواند ملتها را زنده کند
در شکوه و جلالند کسانی که دوباره زنده شوند
عصری طلایی، که در آن صداقت چنان آزاد باشد که بلوط [آزاد است]
(Mandeville, 1705, p24)
⏪و البته اسمیت از آنجایی که خود را یک معلم اخلاق میداند در اصلاحی به این نگاه، عنوان گناه را از آنچه فضیلت نیست برمیدارد و اتفاقاً آن را اخلاقی میداند. اخلاقی است که آزادانه نفعشخصی خود را دنبال کنی و لو به قیمت ذبح فضیلتها.
ماندویل در این اشعار دولت را در جایی ضروری میداند که مردم گناه را کنار بگذارند. و اگر گناه کنند نیاز به دولت نیست. و البته این را از خوی حیوانی نهفته در کندوی زنبورها اخذ میکند. جایی که زنبور ملکه و زنبورهای نر، زنبورهای کارگر را بهکار میگیرند و خود از کندو خارج نمیشوند و بر آنان سخت میگیرند و ظلم میکنند تا نظم کندو به هم نخورد و شهد گلها به شیرینی عسل تبدیل شود. و این گناه شخصی زنبورهای ملکه و نر است که این نظام را پدید میآورد.
⏪او این تمثیل را به نحوی مغالطهآمیز را در عالم انسانی نیز بهکار میگیرد و میگوید اگر انسانها از گناههای شخصی دوری گزینند نیازمند حکومتی هستند که دیکتاتورمآبانه نظم را برقرار کنند یا نیازمند یک دموکراسی وحشی هستند. اما اگر از به این نتیجه برسند که گناه شخصی را کنار نگذارند، نیازی به حکومت و دولت و دیکتاتوری و دموکراسی وحشی ندارند و سازوکار خودکار طبیعی، نظم را حاکم میکند.
https://eitaa.com/hamidrezamaghsoodi
هدایت شده از ساخت ایران|حسین مهدیزاده
💢نظام سرمایه داری و افسانه بازار #رقابت_کامل
👤 میثم ظهوریان
🔻🔻بازار #رقابت_کامل اغلب توسط نظام #سرمایه_داری و رسانه ها و نهادهای اقتصادی وابسته به آن به عنوان تنها راه حل توسعه به کشورهای #جهان_سوم تجویز میشود. این در حالی است که ساختار اقتصاد #بنگاهی این کشورها به شکلی کاملا متفاوت با این ایده سازمان یافته است.
🔻🔻به عنوان مثال نتیجه تحقیقی که در مورد 50 شرکت بزرگ آمریکایی در بازار #بورس_نیویورک و #نزدک انجام شده است (و خلاصه ای از نتایج آن در تصویر این پست آمده است) نشان دهنده پیوستگی متقابل بالای این شرکت ها با یکدیگر است.
🔻🔻در این تحقیق پیوستگی متقابل بر اساس میزان وجود #مدیران_ارشد مشترک بین این شرکت ها با یکدیگر اندازه گیری شده است. به عبارت دیگر فرض شده است وقتی عضو #هیئت_مدیره شرکت الف در شرکت ب نیز جز اعضای هیئت مدیره است تلاش خواهد کرد تصمیمی که در یکی از این دو شرکت گرفته می شود همراستا با منافع شرکت دوم نیز باشد.
🔻🔻نتیجه تحقیق و بر خلاف تصور رایج نشان دهنده میزان بالای اعضای هیئت مدیره مشترک این شرکت ها است. بر اساس این نتایج 78% از شرکت های موجود در این لیست از طریق بین یک تا هفت عضو هیئت مدیره دارای ارتباط متقابل مستقیم و در نتیجه #منافع_مشترک هستند و اگر ارتباط های غیر مستقیم را نیز به این لیست اضافه کنیم این میزان افزایش قابل توجهی خواهد داشت.
📌🔖 @zohurian
🔻🔻مسئله فعالیت شبکه ای و ایجاد پیوستگی متقابل بین بنگاه ها منحصر به #آمریکا نیز نیست. نتیجه تحقیق دیگری بر روی پیوستگی متقابل اعضای هیئت مدیره 176 شرکت بزرگ جهان که نشریه #هاروارد بزینس رویو منتشر کرده است نشان می دهد بیش از 80 درصد این شرکت ها دارای #پیوستگی_متقابل مستقیم از طریق حداقل یک عضو هیئت مدیره با سایر شرکت های مذکور هستند و بالاترین ارتباط متقابل نیز مربوط به شرکت های #اروپایی است.
🔻🔻در ژاپن نیز نظام بین بنگاهی #کیرتسو که در قالب آن مجموعه ای از بنگاه ها از طریق #سهامداری_زنجیره ای در یکدیگر دست به ایجاد منافع مشترک می زنند بعد از #جنگ_جهانی_دوم و فروپاشی ساختار موثر #اقتصاد_خانوادگی نقش مهمی در توسعه اقتصادی این کشور و کاهش ریسک کسب و کارها از طریق ایجاد نظام شبکه ای بین آن ها داشته است.
🔻🔻در واقع می توان گفت در پشت صحنه نسخه ای که تحت عنوان #بازار_رقابت_کامل توسط نظام سرمایه داری به عنوان تنها راه حل توسعه اقتصادی به کشورهای دیگر توصیه می شود یک #نظام_رگولاتوری و همکاری قوی وجود دارد و این نسخه بیشتر ابزاری جهت تسهیل حضور و سلطه شرکت های چند ملیتی در بازار کشورهای جهان سوم است.
📌🔖 @zohurian
هدایت شده از هم اندیشی علم دینی
🔰 استفاده از اصطلاحات زیبا و شیک مهمترین ابزار جدال فکری امروز است
#دکتر_درخشان
#پنجمین_دوره_طرح_ملی_گفتمان_علوم_انسانی
🔸یکی از ابزارهای مهم در جنگ نرم یعنی در جدال فکری، جهت دهی افکار است که بزرگترین جلوه آن در حال حاضر BBC است، امروز این رسانه با ابزارهای علمی، بخش های مختلفی از جهان را جهت دهی می کند، شما تصور کنید که جهان بدون BBC چه جهانی است؛ قطعا متفاوت است.
🔸تاریخ غرب را از رنسانس تا شروع تمدن اروپا بارها در کتاب ها خوانده اید و از اساتید زیادی شنیده اید؛ اما آنچه در منابع غربی بیان نمی شود و در رسانه های آنها سانسور شده است، عقبه شکل گیری علوم انسانی است؛ این که چرا جنگ های صلیبی به راه افتاد.
🔸اروپا در جنگ با مسلمانان باخت؛ اما در تمدن سازی برد؛ اروپاییان وقتی به کشورهای اسلامی حمله کردند؛ چیزهایی مشاهده کردند که متحیر ماندند، فرش، لوازم آرایشی، لوازم مسی و بلورین، بیمارستان و اطبائی که کارشان طبابت بود، مهندسینی که کارشنان معماری و هنرهای اسلامی بود، مدارسی که در آنها اساتید ریاضی، نجوم، فلسفه و... بودند که شاگردان فراوانی داشتند؛ در زمانی که در اروپا باسواد به ندرت پیدا می شد؛ اروپاییان با دنیایی روبرو شدند که هیچگاه ندیده بودند، بسیاری از آنها حتی کشورهای اسلامی را برای زندگی انتخاب کردند.
🔸بسیاری از روشنفکران غربی مثل آدام اسمیت که صحبت از آزادی و رقابت کرده اند، در راستای توجیه امپریالیسم، توجیه استثمارگری، ثروت و روحیه سلطه گری گام برداشته اند، صحبت از آزادی در زمانی که شلاق زدن کارگران رایج بود و کارگر آزادی داشت انتخاب نکند، همان گونه که در حال حاضر برای سلطه گری قدرتمندان و حتی رفتارهای ترامپ، ایده پردازی می شود.
🔸در راستای سیاست پرزنت کردن و استفاده از اصطلاحات زیبا از اتفاقاتی که در اروپا رخ داده است، از هر کدام به بهترین شکل و با بسته بندی جذابی همچون دوره رنسانس، نوزایی، عصر روشنگری، دوره عقلانیت، انقلاب علمی، آزادی و مدرنیته مطرح می شود؛ در صورتی که با توجه به ماهیت جنگ های صلیبی و عقبه فکری شکل گیری علوم انسانی در غرب، ما از این تبارشناسی و ظرفیت های خودمان غفلت کرده ایم.
#دانشگاه_باقرالعلوم🇮🇷
🆔 https://eitaa.com/BouNEWS
مطالب غیر تولیدی، با حفظ مشخصات کانال مبدآ تنها در اینجا فوروارد میشود. تا خود بیاموزم حقوق نویسنده را رعایت کنم.
https://eitaa.com/hamidrezamaghsoodi