هدایت شده از 💚🌦 حسنات 🌦💚
قصههای راستگو به سر رسيد...
🔹همنشين كودكان🔹
«قصههای راستگو به سر رسيد
عمر راستگوی قصهها تمام شد...»
تا به گوشم اين خبر رسيد،
بغض كهنهام شكست
مثل بچهها شدم
كودكان سالهای شصت...
رفتم از بزرگسالیام به كودكی
ديدم از صميم جان
در اتاق كوچكی
پای حرفهای او نشستهام
پشت قاب شيشهای
پای قصههای راستگو نشستهام
او كه بر تنش
جامهی رسول پاك بود
پست و منصبی نداشت
همنشين كودكان خاك بود
با گچ سفيد و تختهی سياه
بچههای نسل انقلاب را
سوی روشنی روانه كرده بود
انس با كتاب را
بازی قشنگ كودكانه كرده بود
بچههای روستا و شهر و پايتخت را
پای تخته مینشاند
آيههای سخت را
مثل جرعههای آب
در گلوی كودكان تشنه مینشاند
در كلاس او
هر كسی برای شيطنت اجازه داشت
راستگو
در جواب بچهها به جای اخم
حرفهای تازه داشت
روی تختهی سياه
دستخط او كه موج میگرفت
در ميان خانهها
شور كودكانه اوج میگرفت
با گچی كه جان نداشت
نقشهای زنده میكشيد
هيچكس در آن كلاس درس
ترس امتحان نداست
چون كه او به جای ترس
طرح خنده میكشيد
جای ميلهی قفس، پرنده میكشيد
بچهها به محض ديدنش
يا شنيدن صدای او
بارها ز خنده رودهبر شدند
چشمهايشان ولی
با شنيدن حقايقی كه پشت خنده بود
بارها ز اشك شوق پر شدند...
خوش به حال راستگو
در تمام عمر خود همان كه خواست بود
كار خويش را رها نكرد
جز به آيهها و بچهها
اعتنا نكرد
حرفهای او اگرچه قصه بود
راست بود
✍️افشين علا
🗓آذر ٩٩
مشاهدهی منبع و فیلم خواندن شعر توسط شاعر
#استاد_راستگو #مربی_کودک #افشین_علا
☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
هدایت شده از 💚🌦 حسنات 🌦💚
به اردوغان
نه شام لقمهی چربی برای شام تو شد
نه در عراق، قضا و قدر به کام تو شد
نه در سيادت اعراب، نقشهی تو گرفت
نه افتخار اروپا شدن به نام تو شد
نه با ریا و دغل، سنگ دین به سینه زدن
دلیل رونق بازار و احترام تو شد
كنون هم از هوس ساحل ارس بگذر
گمان مبر دل ايران زمين كنام تو شد
دوام عزت اين خطه از ولای علی است
اگر كه كافه و می، پایهی دوام تو شد
ارس ز هر دو طرف زير گام شيران است
ترشحی اگر از آن نصيب جام تو شد
رفیق قافلهای و شریک دزد اما
گمان مدار كه تُرك غيور، خام تو شد
فقط به حرمت همسایگی است صبر يلان
گمان مبر وجبی هم نصيب گام تو شد
نه تُرك گنجه و باكو نه تُرك ايرانی
نه قوم كُرد هماهنگ با مرام تو شد
سكوت شير برادر! ز ترس روبه نيست
ز خوان اوست اگر لقمهای طعام تو شد
به خود، قيافهی فاتح گرفتهای با شعر
چه غم؟ كه قافيه اسباب التيام تو شد
فسانه گشت و کهن شد حديث عثمانی
به خود بیا كه همای ظفر ز بام تو شد
نه غرب با تو وفا میکند نه اسرائیل
نه داعشی که به دستور او غلام تو شد
خود آگهم كه روا نيست هجو همسايه
حلال کن اگر اين بیتها حرام تو شد!
✍🏻افشين علا
آذر۹۹
#افشین_علا #اردوغان #آذربایجان_پاره_تن_ایران #ترکیه #آذربایجان #ایران #عثمانی #عراق #اروپا #اعراب #ترک #گنجه #باکو #کرد #اسرائیل #همسایه #ایران_من #وطن #تبریز
☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
▪️ايرا! صبور باش...▪️
شعر زیبای افشین علا در وصف «علامه حسنزادهی آملی»
آمد خبر كه خرمن دانش تباه شد
عرفان و فقه و فلسفه بیتكيهگاه شد
رود از ميان شكافت و كوه از كمر شكست
از زخم اين تبر، طبرستان تباه شد
پيری رهيد از قفس تن كه در غمش
پيراهن جوانی و غيرت سياه شد
پيری كه آسمان به عبايش چو وصله بود
پيری كه از مهابت او كوه، كاه شد
پير ارچه بود، لشكر همت ز هم گسيخت
يك تن اگرچه بود، خرد بیسپاه شد
تاج دلاوری ز سر مهتری جدا
تخت سخنوری تهی از فر و جاه شد
علامهای، سپهردلی، كيمياگری
كز او خزف چو لعل و شفق چون پگاه شد
يعقوب دهر بار دگر جامه را دريد
زيرا كه ديد يوسف حكمت به چاه شد
سلطان اشك، بار دگر بار عام داد
پس خيل ديده راهی آن بارگاه شد
برداشت عقل، افسر فرزانگی ز سر
دستار عشق سوخت، جنون بیكلاه شد
باور نمیكنم كه حسنزاده رفته است
مازندران؟ نه! ملك جهان بیپناه شد
آمل گريست، بحر خزر سينه چاك كرد
جنگل خميد، بيشه پر از دود آه شد
البرز شاهد است دماوند خون گريست
آسيمهسر، هراز بر اين غم گواه شد
ايرا! صبور باش حسنزاده چون برفت
فردا تو را به حشر، شفيع گناه شد
در سينهات جواهر اسرار خفته است
هرچند ديدهات تهی از آن نگاه شد
خاموش شد اگرچه صدای عصای او
پژواك آن عجين به رگ هر گياه شد
ايرا به خود ببال كه فرزند خطهات
مقصود دير و مدرسه و خانقاه شد
ايرا به خود ببال كه بال فرشتگان
تا پا نهد به عرش برين، فرش راه شد
ايرا به خود ببال كه در اربعين شاه
دردانهات روانه به ديدار شاه شد
ايرا ببين كه دوخت فلك ديده سوی تو
خاك ره تو قبلهگه مهر و ماه شد
ابيات ناشيانه سرودم، مرا ببخش
تقصير گريه بود، اگر اشتباه شد...
#علامه_حسن_زاده_آملی #افشین_علا
@HASANAAT