eitaa logo
حامیان انقلاب
297 دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
14.4هزار ویدیو
836 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دخترم هنوز سه ماهش نشده بود و قلق هاش دستم نبود وقتی قراری برای بیرون میذاشتیم ته دلم هی می‌لرزید که نکنه به جیغ بندازه ،نکنه تنها نتونم اینو بغل بگیرم و برم اونور شهر... اما خوبی گروه فرهنگی و رفاقتی ما به اینه که همه بچه کوچیک دارن و توقف نکردن تو سختی ها و دل و زدن به دریا😍خلاصه بغلش کردم و ماشین گرفتم و راه افتادم راننده وقتی من و بچه به بغل با یک ساک بزرگ دید ،زود از اون دستم جعبه شیرینی کج شده ای که داشت میفتاد رو گرفت... نزدیکای کوچه همسر شهید که رسیدیم دیدم رفیقم زود تر رسیده و هردو بچه به بغل دم در وایستادیم ته دلمون یجوری بود یه استرسی که حالا باید به این همسر بزرگوار چی بگیم؟؟! اونجا چیکار کنیم؟ اما زودتر از اونی که فکر میکردیم در باز شد و وسط حیاط قدیمی وایستاده بودیم و تو دلمون قند آب شده بود از برخورد مهربون و صمیمی این همسر شهید❤️ مثل یه مادربزرگ قربون صدقه بچه هامون رفت و تعارف کرد بشینیم و زود پذیرایی کرد... هنوز هیچی نشده چند بار تشکر کرد که بهش سر زدیم و دعاهای خیرشو از همون اول نثارمون کرد گفتیم حاج خانوم می‌خوایم از خودتون بشنویم،از صبوریاتون از سختیای زندگیتون... با اون لهجه لری شیرینش شروع کرد به تعریف کردن و هر لحظه که گذشت بیشتر آب شدیم تو سختیاش😔 گفتند همسرم که شهید شد بچه بزرگم دوازده سالش بود و آخری شش ماهش...شش تا بچه پشت سرهم با یک زن تنها و من تو دلم آروم گفتم:زن تنها نه شیر زن تنها.... از بزرگ کردنشون گفت از مدرسه رفتن ها از توی زمستون لباس و کهنه شستن ها.... تاااا نوه دار شدنش تا سر و سامون پیدا کردن همه بچه ها... یک لحظه قلبامون درد گرفت و با یک ناراحتی پرسیدیم حاج خانوم هر وقت میبریدی تو سختی ها هر وقت دیگه صبرت لبریز میشد چیکااار میکردی؟؟؟؟!!!! یک لحظه مکث کرد و لبخند زد و گفت:اون لحظه ها شکر خدا میکردم❤️ پرشدم از خجالت.... خجالت وا دادن های الکی جلوی مشکلات کوچیکم... اما طولی نکشید که دوباره پر امید شدیم و محکم شدیم از دعاهای خیرش... اون روز درس های بزرگی ازش گرفتیم ... وقتی با دستش روسری نخی سرمه ایشو جابه جا میکرد گفت من هم همسرم شهید شد و هم دوتا برادرم بعد دستشو نشونمون داد که درد میکرد و خیلی بالا نمیومد و گفت همش دعا میکنم تو راه انقلاب خودم و فرزندان و نوه هام بمونیم🙏🏻 خجالت کشیدم... بعد گفت تو هر راهپیمایی اول صبح زنگ میزنم به بچه هام میگم راه بیفتین سریع... بعد اضافه کرد پاهام درد می‌کنه و اما همش به خدا میگم خدایا نبین نشستم ،دلم با تک تک انقلابیونی هست که اومدن برای حمایت نظام... ✅آدرس کانال @hanan3
9.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خاندانی که تمام مادرانش، مادر شهید هستند! 💚🌦حسنات🌦💚 ‎