eitaa logo
جامعه اسلامی حامیان کشاورزی ایران
1.7هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
16.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑📽آداب و رسوم‌ عجیب یهودیت افراطی/ قسمت اول ♨️از ممنوعیت خوردن گوشت خوک و نجسی حضور آن در مکان‌های مقدس تا اجبار زنان به تولید مثل تا پایان زمان بارداری 🇮🇷 برگرفته از سایت جامعه اسلامی حامیان کشاورزی ایران ⬅️ سایت: 🌐 hamiyanekeshavarzi.ir ⬅️ سروش: 🆔 splus.ir/hamiyanekeshavarzi ⬅️ اینستاگرام: 📸 instagram.com/hamiyanekeshavarzi ⬅️ تلگرام: ☑️ https://t.me/hamiyanekeshavarzi ⬅️ ایتا : ✴️ http://eitaa.com/hamiyanekeshavarzi
📌حذف قانونی از 🔰 مخاطبان هر نوع درخواست غربالگری از سوی پزشکان را گزارش دهید. •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•        🌐 ravazadeh.com ✅ کانال رسمی حکیم دکتر روازاده ➡️ t.me/ravazadeh 📸 lnstagram.com/dr.ravazadeh.ir ✴️ eitaa.com/ravazadeh 🆔 splus.ir/ravazadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای روز بیست و ششم ماه رمضان اللّٰهُمَّ اجْعَلْ سَعْيِى فِيهِ مَشْكُوراً، وَذَنْبِى فِيهِ مَغْفُوراً، وَعَمَلِى فِيهِ مَقْبُولاً، وَعَيْبِى فِيهِ مَسْتُوراً، يَا أَسْمَعَ السَّامِعِينَ. خدایا، کوششم را در این ماه مورد سپاس و گناهم را آمرزیده و عملم را پذیرفته و عیبم را پوشیده قرار ده، ای شنواترین شنوایان. ravazaxeh.com
19.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 هشدار حکیم دکتر روازاده درباره سقط جنین 💠 ۲۵ میلیون جوان به خاطر سقط جنین در چند دهه اخیر از دست ما رفت. 💠 مسببان سقط جنین و کاهش جمعیت باید محاکمه شوند. 💠 بخاطر توهم سندروم دان میلیون ها جنین سالم سقط شدند. •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•        🌐 ravazadeh.com ✅ کانال رسمی حکیم دکتر روازاده ➡️ t.me/ravazadeh 📸 lnstagram.com/dr.ravazadeh.ir ✴️ eitaa.com/ravazadeh 🆔 splus.ir/ravazadeh
بول کن! ✍ صبحانه ای با شهدا 🇮🇷 برگرفته از سایت جامعه اسلامی حامیان کشاورزی ایران ⬅️ سایت: 🌐 hamiyanekeshavarzi.ir ⬅️ سروش: 🆔 splus.ir/hamiyanekeshavarzi ⬅️ اینستاگرام: 📸 instagram.com/hamiyanekeshavarzi ⬅️ تلگرام: ☑️ https://t.me/hamiyanekeshavarzi ⬅️ ایتا : ✴️ http://eitaa.com/hamiyanekeshavarzi
جامعه اسلامی حامیان کشاورزی ای: 📌غیورمردی که پیکر شهید حججی را شناسایی کرد، آسمانی شد 🔶 سردار مدافع حرم حاج مهدی نیساری درشب ۲۱ ماه رمضان آسمانی شد ، سردار نیساری فردی که برای شناسایی پیکر شهیدحججی به مقر داعش رفت وازطرف سیدحسن نصرالله لقب پهلوان مقاومت گرفت 🔶 ماموریت ویژه سردار نیساری برای شناسایی پیکر مطهر شهید‌ محسن‌حججی: 🔶 بعد از شهادت حججی تا مدتها ، پیکر مطهرش در دست داعشی ها بود تا اینکه قرار شد حزب الله لبنان و داعش، تبادلی انجام دهند. 🔶 بنا شد حزب‌الله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند و داعش هم پیکر محسن و دو شهیدحزب الله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند. 🔶 به من گفتند: "می‌توانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را شناسایی کنی؟" 🔶 می دانستم می‌روم در دل خطر و امکان دارد داعشی‌ها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند.اما آن موقع ، محسن برایم از همه چیز وحتی از جانم مهمتر بود. 🔶 قبول کردم خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و به طرف مقر داعش رفتیم. 🔶 در دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود ، با اسلحه اش ما را می پایید. 🔶 پیکری متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!"میخکوب شدم ، از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم. 🔶 رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم؟! این بدن اربا اربا شده این بدن قطعه قطعه شده!" 🔶 بی اختیار رفتم طرف داعشی عقب رفت و اسلحه اش را مسلح کرد و کشید طرفم.داد زدم: "پست فطرتا ، مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دست هاش؟!" 🔶 حاج سعیدحرف‌هایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه می‌کرد. داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت :"این کار ما نبوده ، کار داعش عراق بوده." 🔶 دوباره فریاد زدم : "کجای شریعت محمد آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!" 🔶 داعشی به زبان آمد گفت: "تقصیرخودش بود.از بس حرص مون رودرآورد.نه اطلاعاتی بهمون داد ، نه گفت اشتباه کرده‌ام و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کردکه از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!" 🔶 هرچه می کردم ، پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکررا برای شناسایی دقیقاباخودمون ببریم." 🔶 اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا."نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه ، پیکر محسن نبود و داعش میخواست فریب مان بدهد. 🔶 توی دلم متوسل شدم به "حضرت زهرا علیها السلام" گفتم : "بی بی جان خودتون کمک مون کنید ، خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید. 🔶 یکباره چشمم افتاد به تکه استخوان کوچکی از محسن ناگهان فکری توی ذهنم آمد.خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن ، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم. 🔶 نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزب الله.از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی ، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم. 🔶 وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم تا از آن آزمایش DNA بگیرند.دیگر خیلی خسته بودم. 🔶 هم خسته ی جسمی و هم روحی. واقعا به استراحت نیاز داشتم. فردا حرکت کردم سمت دمشق همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله ، پیکر محسن را تحویل گرفته اند. 🔶 به دمشق که رسیدم ، رفتم حرم بی بی حضرت زینب علیهاالسلام وقتی داخل حرم شدم ، یکی از بچه‌ها اومد پیشم و گفت: "پدر و همسر شهید حججی به سوریه اومده اند. الان هم همین جا هستن. توی حرم." 🔶 من را برد پیش پدر محسن که کنار ضریح ایستاده بود. پدر محسن می دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تاچشمش به من افتاد ، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: از محسن خبر آوردی 🔶 نمی‌دانستم جوابش را چه بدهم. نمی‌دانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا_اربا را تحویل داده‌اند؟! 🔶 بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل داده‌اند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل داده‌اند؟ 🔶 گفتم: "حاج‌آقا، پیکر محسن مقرحزب الله لبنانه ، برید اونجا خودتون ببینیدش." گفت: "قَسَمَت میدم به بی‌بی که بگو." 🔶 التماسش کردم چیزی از من نپرسد.دلش خیلی شکست.دستش رو انداخت میان شبکه‌های ضریح حضرت زینب علیها السلام و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم.همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارمویش رو برام آوردی ،راضی ام." 🔶 وجودم زیر وروشد.سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود.به سختی لب باز کردم و گفتم: "حاج‌آقا، سر که نداره! بدنش رو هم مثل علی اکبرعلیه السلام اربا اربا کرده ان." 🔶 هیچ نگفت فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: "بی بی جان ، این هدیه را از من ق
📌 قاعدۀ 🔰 نکاتی مهم منقول از کتاب مفاتیح الارزاق وقت زرع کلم رومی از ابتدای اسفند ماه است لغایت آخر فروردین، هوای سرد برای این محصول مناسب است. 🟡 زمین را چند بار شخم می زنند و شیار می کشند و کرت های(کرز) کوچک می بندند. بذرها را در آب خیس می کنند و به طریق تخمدان که همان پرورش بذر تا زمان سبز کردن در یک محل است، کار را شروع می کنند. 🟡 بذرها را در آن کرت های کوچک می پاشند و روی آن ها را با خاکستر و زبل می پوشانند و آب می دهند. 🟡 تا اول خرداد ماه هر چهار روز الی هشت روز آن ها را آبیاری می کنند. زمانی که اول خرداد ماه فرا رسید زمین دیگری را شخم می زنند و چند شیار ایجاد می کنند، لوله بندی می کنند یا کرت بندی می نمایند و در همان خرداد ماه بذرها را از محل پرورششان که همان تخمدان می باشد، بیرون می آورند. 🟡 اگر لوله بسته باشند، آب را درون لوله ها می اندازند، و هنگامی که نم و رطوبت آن کشیده شده به فاصلۀ یک ذرع(یک آرنج) می کارند. 🟡 البته اگر که پای هر بوته ای از کلم ها را یک بیل خاکستر نرم بریزند، بهتر است. زبل دادن در این زراعت از اول زرع ضروری نمی باشد و بلکه ضرر هم خواهد داشت. 🟡 ولی در شهریور ماه زمین را بیل می زنند و کاه کهنه یا زباله های کوچه ها را در زمین می ریزند، سایر زبل ها برایش مضر است. 🟡 در تابستان اگر کلم رومی را زبل بدهند، به محصول ضرر می رساند، به شکلی که گرد سفیدی بر روی برگ های کلم دیده می شود. 🟡 اگر آسیب که همان گرد سفید است دیده شود، ده روز از آبیاری کردن آن دست می کشند و بعد آب می دهند و آب را بر روی برگ های آن می پاشند، بعد صبر می کنند تا گردهای سفید از بین برود. 🟡 هر زمان که موعد آبیاری محصول شود فقط به ریشه و زمین آب می دهند و نمی گذارند به برگ کلم ها آب برسد. 🟡 زمانی که آبان ماه فرا رسید، برگ های هر بوته را جمع کرده و یا به هم نزدیک می کنند تا به هم بچسبند و از هر بوته ای یک برگ جدا می کنند و روی بوته می گذارند و سنگی متوسط بر بالای آن برگ می گذارند که سنگینی آن نگذارد برگ های کلم از هم دیگر باز شود. 🟡 البته گذاشتن برگ جدا شده از بوته بر روی خود کلم علتش این است که نمی گذارد شبنم روی کلم بریزد و از یخ زدن و خراب شدن کلم جلوگیری می کند. 🟡 و بعضی مردم در زمان کوتاهی برگ های آن را می بندند و هنگام رسیدن و برداشت محصول دیگچۀ سفالی را برعکس بر روی کلم ها قرار می دهند به طوری که سر و بوتۀ کلم در داخل دیگچه قرار بگیرد 🟡 تا آفتاب و شبنم به آن ها آسیب نرساند و ساقۀ آن در گِل باقی بماند تا همیشه به آن ها آب برسانند با انجام این کار محصول خوب و لطیفی به عمل می آید. 🟡 البته محصول خوب به غیر از مواردی که بیان شد به زمین با قوت و بذر خوب نیز بستگی دارد. 🟡 اگر بخواهند از آنها بذر تهیه نمایند باید در زمان قطع کردن کلم ها مقداری از ساقه و ریشۀ آن را در مزرعه باقی گذارند و همچنان آب و زبل می دهند و در فصل بهار رشد می کند و در آن تخم ایجاد می شود. ✍ مفاتیح الارزاق ج۱، صفحه های ۷۱۱ و ۷۱۲ •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•        🌐 ravazadeh.com ✅ کانال رسمی حکیم دکتر روازاده ➡️ t.me/ravazadeh 📸 lnstagram.com/dr.ravazadeh.ir ✴️ eitaa.com/ravazadeh 🆔 splus.ir/ravazadeh