eitaa logo
کانال همخوانی کتاب
2هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
241 ویدیو
96 فایل
معرفی کتاب آرشیو مباحث کاربردی ابرگروه همخوانی کتاب وضعیت‌شناسی حوزۀ کتاب و نشر، آموزش و توانمندسازی، بسته و سیر مطالعاتی آدرس ابرگروه همخوانی کتاب: https://eitaa.com/joinchat/2481782988C8003dd016f جهت ارتباط: @Smm_ghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
🌊 همه کتابهای شهدا اشک آدم را در می آورد در حرمان هور، همراه با شهید احمدرضا احدی اشک ریختم آنجا که اولین بار پسرک را می بیند و ماجرای دوستی اش را می گوید آنجا که نوشته هایش را با فرازی از مناجات شعبانیه آغاز می کند از تصویری که از عملیات ها می دهد و در فراق دوستانش آرام و قرار ندارد و می گوید می روی و گریه می آید مرا ساعتی بنشین که باران بگذرد 🌱 🌸 📚 کتاب: 📝نویسنده: @hamkhaniketab
🌊 من ادبیات دفاع مقدس خیلی خوندم! تقریبا هر کتابی ام خوندم باهاش گریه کردم! اما هنوز که هنوز حس خوب کتاب نورالدین پسر ایران همراهم و حسش رو فراموش نکردم بعد چندین سال... حسی که وقتایی که از جبهه میرفت مرخصی برام مثل وقتایی بود که کتاب رو نمیخوندم و تو جمع بودم!!! کتاب هم طنز داشت هم گریه... خیلی خوب فضای جبهه رو ترسیم کرده بود... هرچند خود جناب نورالدین بر حسب ظاهر شهید نشدن اما یه شهید زندن و شهید زندگی کردن... 🌱 🌸 📚 کتاب: 📝نویسنده: @hamkhaniketab
🌊 کتاب «راز درخت کاج» دختر سیزده، چهارده ساله‌ای که کیلومترها دورتر از جبهه‌ها (شاهین‌شهر اصفهان!) از خواهران و برادران بزرگترش توی جبهه جلو می‌زنه و شهید میشه... گریه‌ی این کتاب گریه‌ی از سر قبطه و حقارته... گریه‌ای تکان دهنده و انگیزه بخش، لااقل برای من اینطور بود... کتاب و مستند «من میترا نیستم» هم بعدها در مورد همین شخصیت تولید شد. 🌱 🌸 📚 کتاب: 📝نویسنده: @hamkhaniketab
🌊 قصه کتاب «سه نیمه سیب» قصه شیرینی است، اینکه دو برادر ایرانی ساکن محله قاسم‌آباد مشهد، یکی کارشناس حقوق و دیگری خادم امام رضا(ع) با هم توافق می‌کنند که برای دفاع از حرم آل الله به سوریه بروند. اما برای اعزام از طریق نیروهای ایرانی، به مشکل برمی‌خورند و اعزام آنها صورت نمی‌گیرد. به همین دلیل تصمیم می‌گیرند که با نام مستعار و با پوشش افغانستانی، توسط لشکر فاطمیون به سوریه اعزام شوند. برای این امر، با مشکلاتی از جمله لهجه افغانستانی مواجه می‌شوند. کسی که به آنها در این مسیر کمک می‌کند تا این لهجه را بیاموزند، مادرشان است.   🔸️من به عنوان مامان دو تا پسر (منظورم در جایگاه مادری) به حقارت خودم گریه کردم در مقابل عظمت مادران شهدا،،، نه به روایت کتاب مادران شهدای زیادی داشتیم که به سختی خودشون رو راضی کردن و دل از بچه شون کندن و اجازه رفتن دادن،، اما مادری که خودش تا این حد مشوق و همراه باشه و همکاری کنه برای برداشتن موانع پرواز بچه هاش،، واقعا نوبرانه اس. واقعا خوش به سعادت چنین مادرانی. و حال من مادر جامونده و بسیار بسیار عقب مونده از این قافله معلومه که 😭😭😭😭 میشه گریه.. 🌱 🌸 📚 کتاب: 📝نویسنده: @hamkhaniketab
🌸 خدایا ماها خیلی دل نازکیم! زود به زود دلمون میگیره و با غمای کوچیک هم غصه می‌خوریم.. نکنه ماها رو به سختی امتحان کنی نکنه وقتی دیدی تو تلخی‌ها غر زدیم، گله کردیم، بی‌ادبی کردیم، ازمون ناامید بشی و ما رو ول کنی به حالِ خودمون.. خدایا ما رو به غیرِ خودت نسپار ما جز تو کسی رو نداریم :) @hamkhaniketab
🌊 کودکی من توی خونه ای گذشت که مادربزرگم هرشب دست روی قاب عکس عموی شهیدم می کشید و بعد می بوسید و سرجایش می گذاشت... هر هفته پنجشنبه ها به خاطر مادربزرگ بهشت زهرا بودیم پیش عمو ... توی هئیت الشهدا که هر هفته شب های پنجشنبه برنامه داشتن و هرسال برای شب های محرم به درب خانه یکی از شهدا می رفتیم و به خاطر ایام عرض تسلیت می گفتند. نوجوانی ام پای فیلم های دفاع مقدس جشنواره فجر می گذشت وقتی اینقدر های های گریه می کردم و بعد با صورت خیس توی سرمای بهمن ماه می اومدیم از سینما بیرون و برمی گشتم خونه و من تا هنگام خواب هنوز تحت تاثیر بودم. توی نوجوانی تحت تاثیر کتاب های نیمه پنهان ماه خیلی گریه کردم توی جوانی و بعدها کتاب های زیادی خوندم که باهاشون گریه کردم عمار حلب خداحافظ سالار تنها گریه کن یادت باشد دختر شینا دا و.... اما اون حال و اشک های نوجوانی ام و کتاب های نیمه پنهان ماه هنوز برام خیلی رشک برانگیزه الان ۳۰ جلد کتاب از نیمه پنهان ماه چاپ شده، زندگینامه ی مختصر از ۳۰ شهید 🌱 🌸 📚 کتاب: 📝 نویسنده: @hamkhaniketab
🌊 كل الطرق تؤدي إليك.. حتى تلك التي سلكتها لنسيانك.. تمام راه‌ها به تو❤ ختم می‌شوند حتی آن‌هایی، که برای فراموشی‌ات، پیموده‌ام... و فقط اشک تسکین قلب بیقرارم بود بعد از خواندنش ... 🌱 🌸 📚کتاب: 📝نویسنده: @hamkhaniketab
🌊 همیشه غایبِ من ،تو ❤همیشه حاضری .. هنوز هم که هنوز است بعد از سالها مثل بغض بر سینه‌ام نشسته‌ای .. مثل ابر در آسمانم، مثل وهم در جانم، و زمان را شکسته‌ای ... همیشه غایبِ من ،تو❤همیشه حاضری، و هربار که به چشمهایت در قاب کتاب نگاه میکنم ... تا پلک می‌زنم سرازیر می‌شوی ❤❤ 🌱 🌸 📚کتاب: 📝نویسنده: و 📚کتاب: 📝نویسنده: @hamkhaniketab
🌊 📚 درگاه این خانه بوسیدنی‌ست خاطرات فروغ منهی مادر شهیدان داود، رسول و علیرضا خالقی‌پور تقریبا از ابتدای کتاب بغض همراهم بود برای عشق و محبت این مادر به فرزندانش که هر کدام ماجرایی داشتند ... اما این بغض در شهادت سه پسرشون به اشک‌های بی‌وقفه تبدیل میشد که قلب و روح آدم رو جلا میداد ❤️ محبت و علاقه‌ی بین حاج خانم و حاج آقا و عشق‌شون به پسراشون، و اما شهداشون ... که یکی از یکی آقاتر و مظلوم‌تر بودن 💔 جگرم از داغ این مادر میسوخت در حالیکه به وجود چنین مادران و شیرزنان استواری در کشورم افتخار میکردم 💚 🌱 🌸 📚کتاب: 📝 نویسنده: @hamkhaniketab
باران که می‌آید با خودم فکر می‌کنم: حتما داری از کوچه پس کوچه های شهر ما عبور می‌کنی و آسمان کوچه‌ها را آب و جارو می‌کند تا قدم هایت را روی سر زمین بگذاری 🌸🌧 ❤️ 🕊 📸 @hamkhaniketab