eitaa logo
همراهان رهبر/سعیدیسم
142 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
10.7هزار ویدیو
76 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
6.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥برنامه عوض شده، دیدن حجاب جواب نمیده رفتن سراغ نقشه بعدی ❌ فقر فساد گرونی میریم تا سرنگونی @hamrahanerahbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنش قابل‌توجه خبرنگار آمریکایی وقتی یه غربزدهِ ایرانی، جلوش شروع میکنه به خود تحقیری! چیه این موجود غربزده... جز اینکه مایه خفت و خواریه؟🤦🏻‍♂ @hamrahanerahbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️مشکل جوامع امروزی کتمان حقیقت است 🚫غرب و طرفداران زن زندگی ازادی چرا از حقیقت فرار میکنند؟ @hamrahanerahbar
🔸سالن‌ها و اتاق‌های خالی زندان رجایی شهر 🔹با تعطیلی زندان رجایی شهر و انتقال زندانیان آن به ندامتگاه قزلحصار، سربازان مستقر در این زندان آخرین پست‌های نگهبانی روی برج و برجک‌های زندان را انجام می‌دهند. 🔹با انتقال زندانیان از رجائی شهر، مرحله بعد جهت انتقال کامل زندان رجائی شهر، پیگیر‌‌ی‌ها و اقدامات از سوی سازمان زندان‌‎ها جهت حصول توافق نهایی با استانداری البرز در حال انجام است. @hamrahanerahbar
فراموش نکنیم شروع کننده فتنه سال گذشته مذهبی های صورتی بودند..... @hamrahanerahbar
20.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رمز پیروزی از زبان حکیم دانا و سکان دار انقلاب اسلامی آینده روشن است...✌️ @hamrahanerahbar
🔻خدا و سلطان سلطان عبدالحمید میرزا ناصرالدوله هنگام تصدی ایالت کرمان چندین سفر به بلوچستان می‌رود و در یکی از این مسافرتها چند تن از سرداران بلوچ از جمله سردار حسین خان را دستگیر و با غل و زنجیر روانه کرمان می‌کند. پسر خردسال سردار حسین خان نیز با پدر زندانی و در زیر یک غل بودند. چند روز بعد فرزند سردار حسین خان در زندان به دیفتری مبتلا می‌شود. سردار بلوچ هر چه التماس و زاری می‌کند که فرزند بیمار او را از زندان آزاد کنند تا شاید بهبود یابد ولی ترتیب اثر نمی‌دهند. سردار به افضل الملک،ندیم ناصر الدوله نیز متوسل می‌شود.افضل الملک نزد ناصرالدوله می‌رود و وساطت می‌کند،اما باز هم نتیجه‌ای نمی‌بخشد. سردار حسین خان حاضر می‌شود پانصد تومان از تجار کرمان قرض کرده و به ناصرالدوله بدهد تا کودک بیمار او را آزاد کند و افضل الملک این پیشنهاد را به ناصرالدوله منعکس می‌کند،اما باز هم او نمی‌پذیرد. افضل الملک به ناصرالدوله می‌گوید: قربان آخر خدایی هست،پیغمبری هست،ستم است که پسری درکنار پدر در زندان بمیرد. اگر پدر گناهکار است ،پسر که گناهی ندارد. ناصر الدوله پاسخ میدهد: در مورد این مرد چیزی نگو که والی کرمان، نظم مملکت خود را به پانصد تومان رشوه سردار حسین خان نمی‌فروشد. همان روز پسر خردسال سردار حسین خان در زندان در برابر چشمان اشکبار پدر جان می‌سپارد. دو سه روز پس از این ماجرا یکی از پسرهای ناصرالدوله به دیفتری دچار میشود. هر چه پزشکان برای مداوای او تلاش میکنند اثری نمی‌بخشد.به دستور ناصرالدوله پانصد گوسفند در آن روزها پی‌درپی قربانی می‌کنند و به فقرا می‌بخشند اما نتیجه‌ای نمی‌دهد و فرزند او جان می‌دهد. ناصر الدوله در ایام عزای پسر خود،در نهایت اندوه بسر می‌برد. درهمین ایام روزی افضل الملک وارد اتاق ناصرالدوله می‌شود. ناصرالدوله به حالی پریشان به گریه افتاده و با صدایی بلند می گوید: افضل الملک! باور کن که نه خدایی هست و نه پیغمبری! والا اگر من قابل ترحم نبودم و دعای من موثر نبوده،لااقل به دعای فقرا و نذر و اطعام پانصد گوسفند می‌بایست فرزند من نجات می‌یافت. افضل الملک در حالی که ناصرالدوله را دلداری می‌دهد می‌گوید: قربان این فرمایش را نفرمایید، چرا که هم خدایی هست و هم پیغمبری،اما می‌دانید که فرمانفرمای جهان نیز نظم مملکت خود را به پانصد گوسفند رشوه‌ی ناصرالدوله نمی‌فروشد! @hamrahanerahbar
15.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واکنش جالب مردم ایران به سخنان انقلابی چگوارا! @hamrahanerahbar