🔰 #همسفر_شهدا ✅یکی از بستگان گفت: دیشب در عالم خواب سید رو دیدم. ازش پرسیدم چه چیزی در هدایت ما مؤثره؟ تو اون دنیا چه چیزی به درد می خوره؟ ❇️سید گفت: این جا خیلی از #امام_حسین علیه السلام سؤال می پرسند! تا می تونید برای آقا کار کنید. 🌷 #همسفر_شهدا_سید_علیرضا_مصطفوی

🔰 #هادی دلها ✅ #اهل_کار 🌸يكي از بچه ها مشغول گچكاري ديوارهاي طبقه بالاي #مسجد بود. اما نيروي كمكي نداشت. 🌺هادي يكباره لباسش را عوض كرد. با شلوار كردي به كمك اين گچكار آمد. 🌼او خيلي زود كار را ياد گرفت و كار گچكاري ساختمان بسیج خيلي سريع و به خوبي انجام شد.

🔰 #همسفر_شهدا ✅بعد از علیرضا خواب وخوراک نداشتم. یک شب به خاطر #سنگ_کلیه درد زیادی داشتم. کار به جایی رسید که مرا به #بیمارستان منتقل کردند. ✳️با تزریق آرام بخش به خواب رفتم. همان لحظه سید اومد سراغم. خوشحال به سمتش رفتم. با تعجب پرسیدم: مگه تو از دنیا نرفتی !؟ گفت: نه! من زنده ام و همه کارهای شما رو می بینم. ✳️بعد با هم به حرم #امام_رضا علیه السلام رفتیم. پرچم #هیئت_رهروان_شهدا دستش بود. ✅شاگردانش هم بودند. جلوی حرم مشغول خواندن #اذن_دخول شدیم. سید به سمتی رفت و سریع برگشت. ❇️برای همه ی بچه ها خوراکی گرفته بود. به من هم یک لیوان آب خنک داد. همه ی آب را خوردم. بسیار گوارا و لذت بخش بود. یکدفعه از خواب پریدم. دیگه هیچ دردی در کلیه حس نمی کردم. 🌷 #همسفر_شهدا_سید_علیرضا_مصطفوی

🌷 #شهید_حمید_رضا_اسداللهی 🍃تولد : ۱۳۶۳/۱۱/۱۵ - تهران 🍂شهادت : ۱۳۹۴/۹/۲۹ - #خانطومان سوریه 🍁آرامگاه : تهران - گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها 🔹آقاجان به من می گویند که تو زن و بچه داری، چرا به جهاد می روی؟ 🔸آقا جان مگر من برای همسر و فرزندانم چه کرده ام ؟ 🔹هرچه بوده از لطف و عنایت توست. 🔸آقا جان بعضی ها نمی دانند که وقتی که من از تو جدا شدم آن روز باید نگران من و خانواده ام باشند

🔹آخرین نفری که از عملیات بر میگشت خودش بود. 🔸یک کلاه خود سرش بود، افتاد ته دره 🔹حالا آن‌طرف دموکرات ها بودند و آتش سنگینی می ریختند. 🔸تا نرفت و کلاه خود را برنداشت، برنگشت. 🔹گفتم اگه شهید میشدی چی؟ 🔴👈گفت : این #بیت_المال بود. 🔸کجایند مردان بی ادعا 🌷جاویدالاثر حاج #احمد_متوسلیان

🔰 #همسفر_شهدا ✅خواهرم پرسید: از علیرضا مطلبی چاپ شده!؟ 🔸گفتم: هنوز نه! چطور مگه!؟ 🔹گفت: دیشب تو عالم خواب دیدم که برگه ای را در دست گرفته و خوشحال به سمت ما آمد. بعد هم بلند بلند می گفت: آبجی ببین من چقدر مهم شدم! بیا اینجا را ببین بعد جلو آمد و برگه را نشان داد. ❇️فردای آن روز علت آن خواب را فهمیدم. چند روز قبل یکی از بستگان #وصیت_نامه و تمام دست نوشته های علیرضا را برده بود #بیت_رهبری ❇️روز بعد از این خواب، نامه ای از بیت رهبری به همراه یک جلد #قرآن برای ما آمد. 🔸#رهبر_انقلاب پس از مطالعه، مرقوم فرمودند: 🔴👈«خداوند سکینه و سلام بر قلب این مادر دلسوخته و رحمت بی منتها بر قلب آن جوان صالح عطا فرماید» 🌷 #همسفر_شهدا_سید_علیرضا_مصطفوی

💠 #اَلسَّلامُ_عَلَيْكَ_يا_اَباعَبْدِاللَّهِ 🌷هر گاه شهدا را در شب جمعه یاد کردید، آنها شما را نزد #ابا_عبدالله_الحسین علیه السلام یاد می کنند. 🌹 #شهید_مهدی_زین_الدین 📹👆 وداع فرزند شهید مدافع حرم با پدر (بابا جون من مواظب احمد و مامان هستم)😭 🌷 #شهید_حمید_رضا_اسداللهی

🌸اگر به زیارت #کربلا رفتید سلام مرا به آقا برسانید و بگوئید ارباب غریب دلم برایتان تنگ شده بود. 🌼ولی دیدم پاسبانی از حریم خواهر و دخترتان بر من واجب تر است.  🔴👈راستی به جای من سفر #مشهد بروید که خیلی دلم تنگ است. 🌷 #شهید_علی_امرایی

🎥وداع فرزندان شهید مدافع حرم «جواد الله کرم» با پیکر پدر @Farsna

🔰 #همسفر_شهدا ✅زمستان ۸۸ بود. رفتیم سر مزار علیرضا. نشستیم و مشغول فاتحه شدیم. خانمی اومد جلو و پرسید شما این آقا سید رو می شناسید!؟ گفتیم بله ، چطور مگه!؟ ✳️گفت : شوهر من مدتی پیش از دنیا رفته. قبر او دو ردیف جلوتر است. او انسانی بسیار با تقوا بود. اما من ناراحت او بودم نمی دانستم در برزخ وضع او چگونه است! ❇️تا اینکه دیشب در خواب شوهرم را دیدم پرسیدم: آن طرف چه خبر!؟ او در جواب گفت: خداروشکر ما مشکلی نداریم پیش سید علیرضا هستیم! ✅با تعجب گفتم: کی!؟ گفت: دو ردیف پایین تر از قبر من مزار سید علیرضا قرار دارد. و بعد مزار سید را نشان داد. 🌷 #همسفر_شهدا_سید_علیرضا_مصطفوی