eitaa logo
همسفر شهدا
365 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
511 ویدیو
107 فایل
🌸وبلاگ همسفر شهدا سید علیرضا مصطفوی http://hamsafarshohada.blog.ir 🌺وبلاگ شهید محمد هادی ذوالفقاری http://hadizolfaghari.blog.ir @atrmehr313
مشاهده در ایتا
دانلود
همسفر شهدا
💠قرائت دعای فرج #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به نیابت از شهید #جاویدالاثر 🌷 #‌شهید_اصغر_فل
🌷 #شهید_اصغر_فلاح_پیشه 🍃ولادت : ۴۵/۱۱/۱۲ - تهران 🍂شهادت : ۹۴/۱۱/۲۲ - حلب 🍁آرامگاه : به وسعت قلب های عاشق 🌸ایشان هر چه می‌گفت خودش عامل بود و بعد ما را سفارش به انجام می‌کرد. 🌺اگر دوست داشت نمازخوان شویم، خودش اهل #نماز و #روزه و حتی #نماز_شب بود. 🌼یک خصوصیت خوبش انس با #قرآن بود. هر روز برای پدر و مادرش قرآن می‌خواند. تمام عمر #خدمت آنها را کرد و تا لحظه مرگ کنارشان بود
🌷 #شهید_علی_یزدانی 🍃ولادت : ۵۷/۶/۲ - اردبیل (شب شهادت #حضرت_علی علیه السلام) 🍂شهادت : ۹۴/۱/۳ - نهروان عراق (شب شهادت #حضرت_زهرا سلام الله علیها) 🍁آرامگاه : تهران - گلزار شهدای یافت آباد 🌸داخل پادگان بودیم ، اکثر شبها ساعت دو نیمه شب برای سرکشی به #مسجد آسایشگاه می رفتم و می دیدم در باز است و جواني در تاریکی به #نماز ایستاده. 🌺یکی از همین شبها که دوباره براي سركشي به #مسجد رفتم در بسته بود ، دیدم علی باز به نماز ايستاده و متوجه شدم كه از پنجره وارد نمازخانه شده و مشغول #نماز_شب خواندن است.
🌷 #شهید_علی_اکبر_شیرودی 🍃تولد : ۱۳۳۴/۱/۲۰ - شیرود 🍂شهادت : ۱۳۶۰/۲/۸ - سر پل ذهاب 🍁آرامگاه : گلزار شهدای شیرود 🔰نماز و شهید شیرودی 🌸شیرودی در کنار هلیکوپتر جنگی اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سؤال می کردند. 🌺خبرنگارى از کشور یمن آمده بود، پرسید: شما تا چه هنکام حاضرید بجنگید؟ 🌼شهید خندید و گفت : ما براى خاک نمی جنگیم ، ما براى اسلام می جنگیم تا هر وقت اسلام در خطر باشد. 🌸این را که گفت به راه افتاد، خبرنگاران حیران ایستادند. شهید آستین هایش را بالا زد، چند نفر به زبان هاى مختلف پرسیدند: کجا؟ گفت: 🔴👈 #نماز! دارند #اذان می‌گویند.
🔰 ✅توصیه می کنم که را اول وقت بخوانید. 🌷شهید مهدى صبورى
🏴شهید روز ۸ محرم سال ۱۳۹۲ 🌷 🔹در اولین جلسه ای که با هم صحبت کردیم ، بی مقدمه دو شرط برای مطرح کرد 🔸شرط اول مقید بودن به نماز ، به خصوص بود و شرط دوم رعایت ، همین حقیقت بود که مرا به سوی ناصر جذب کرد. ▪️در دوره زمانه ای که جوان ها کمتر دغدغه ای از این دست دارند یک پسر ۲۱ ساله شرط ازدواجش را و گذاشت و این خیلی برایم مهم بود. 📝راوی : همسر شهید
هدایت شده از همسفر شهدا
🌷 #شهید_جواد_فکوری 🔰وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح 🍂شهادت: ۱۳۶۰/۷/۷ - سانحه هوایی 🌸قبل از انقلاب تیمسار ربیعی (فرمانده پایگاه شیراز) که می دانست فکوری اهل #نماز و #روزه هست را در صبح #ماه_رمضان برای نوشیدنی به دفترش دعوت کرده بود. 🌼بهش گفتم: امسال، سال درجه ات هست. با ربیعی سر ناسازگاری نگذار. 🔴👈اما فکوری تاکید کرد : دینم را به #درجه و #دوره نمی فروشم.
🔰 #وصیت_شهدا 💠 #نماز خواندن کمک می کند تا به اصول #انقلاب پایبند باشیم. 🔸البته نمازی که از ته دل باشد نه به خاطر اینکه تکلیف خود را انجام دهیم. 🔹 نماز از گمراهی نجات می دهد. 🌷 #شهید_مهدی_علیدوست
🔰 #مسافر_کربلا 🌅 #نماز رو همیشه شمرده شمرده و با دقت می خوند. بهمون می گفت: اشکال کار ما اینه که برای همه وقت می گذاریم، جز برای خدا 🔸نمازمون رو سریع می خونیم و فکر می کنیم زرنگی کردیم، اما یادمون میره اونی که به وقت ها برکت میده، فقط خود خداست. 🌷 #شهید_علیرضا_کریمی 📚برگرفته از کتاب "مسافر کربلا" اثر گروه فرهنگی #شهید_ابراهیم_هادی
🌷 (شهیدی که از مزارش بوی می آید) 🔰فرمانده آرپی چی زن‌های گردان عمار لشکر ۲۷ محمد رسول الله 🍂شهادت: ۶۶/۱/۲۲ - ۸ ✅یکی از آشنایان خواب را می‌بیند. او از شهید تقاضای شفاعت می‌کند که شهید پلارک به او می‌گوید: 🔴👈«من نمی‌توانم شما را کنم. تنها وقتی می‌توانم شما را شفاعت کنم که شما بخوانید و به آن توجه وعنایت داشته باشید. همچنین زبان‌هایتان را نگه دارید. در غیر اینصورت هیچ کاری از دست من برنمی‌آید».
هدایت شده از همسفر شهدا
🌷 #شهید_علی_اکبر_شیرودی 🍃تولد : ۱۳۳۴/۱/۲۰ - شیرود 🍂شهادت : ۱۳۶۰/۲/۸ - سر پل ذهاب 🍁آرامگاه : گلزار شهدای شیرود 🔰نماز و شهید شیرودی 🌸شیرودی در کنار هلیکوپتر جنگی اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سؤال می کردند. 🌺خبرنگارى از کشور یمن آمده بود، پرسید: شما تا چه هنکام حاضرید بجنگید؟ 🌼شهید خندید و گفت : ما براى خاک نمی جنگیم ، ما براى اسلام می جنگیم تا هر وقت اسلام در خطر باشد. 🌸این را که گفت به راه افتاد، خبرنگاران حیران ایستادند. شهید آستین هایش را بالا زد، چند نفر به زبان هاى مختلف پرسیدند: کجا؟ گفت: 🔴👈 #نماز! دارند #اذان می‌گویند.
🔰 🕊آخرین روزهای سید ✅تابستان ۸۸ بود. رفتیم . برای ما از می‌گفت. در پشت حسینیه قبرهایی بود که برای خواندن کَنده بودند. سید رفت و داخل یکی از این قبرها برای دقایقی خوابید. ❇️همه بچه های با سید عکس می گرفتند و می گفتند: این سفر خیلی بهتر از سفرهای قبلی بوده. معنویت این سفر را هم مدیون سید می دانستند. ✳️در نزدیکی یکی از دوستان حوزوی او تماس گرفت. می خواست برای و از او قول بگیرد. بر خلاف همیشه که سریع قبول می کرد بی مقدمه گفت: نه نمیام!! 🌷
🔰 🔹من ۷ ساله بودم، بابا برای جلو می ایستاد، بلند و آهسته نمازش را می خواند تا ما نماز خواندن را با ایشان یاد بگیریم. 🔸هیچ وقت نمی گفت بابا بخوان، بلکه وقتی می گفتند اول خودش می گرفت بعد با لحنی آرام و مهربانانه ما را دعوت به نماز می کرد. اگر به ما می گفت نگویید و یا اگر کسی به شما بدی کرد در حقش خوبی کنید، خودش مطلقاً دروغ نمی گفت و به همه خوبی می کرد و اصلاً برخلاف صحبت هایش عمل نمی کرد. 👈تربیت ایشان کاملاً عملی بود و اگر مطلبی را زبانی به ما تذکر می دادند کاملاً لحنشان نرم بود. 🌷 ▫️فرمانده سیستان و بلوچستان 🍂شهادت : ۷۶/۸/۲۵ - زابل