eitaa logo
همسفر شهدا
366 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
511 ویدیو
107 فایل
🌸وبلاگ همسفر شهدا سید علیرضا مصطفوی http://hamsafarshohada.blog.ir 🌺وبلاگ شهید محمد هادی ذوالفقاری http://hadizolfaghari.blog.ir @atrmehr313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 #هادی_دلها 🌸هر هفته شبهای جمعه #گلزار_شهدا ی بهشت زهرا سلام الله علیها می رفت. 🌼با شهدا دوست شده بود و در اين دوستی #همسفر_شهدا_سيد_عليرضا_مصطفوی بيشترين نقش را داشت. 🌷 #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری 🇮🇷کانال «شهید محمدهادی ذوالفقاری» 🆔 @shahidzolfaghari
🔰زیر سایه #شهدا 🔺قبل از رفتن به #سوریه اومد خونه و گفت : "من امشب میرم #گلزار_شهدا و شب هم نمیام." فهمیدم دوباره هوایی شده. ▫️صبح باچشم‌های پف کرده اومد. فهمیدم شب رو بیدار بوده و با اشک به صبح رسونده. 🔻گفت‌: "من هیچ دلبستگی به این دنیا ندارم. به هر چیزی هم که می‌خواستم رسیدم. فقط نگرانی‌ام از تو و دخترم ریحانه بود که رفتم دیشب با شهدا اتمام حجت کردم که مراقب شما باشند و عاقبت به خیری نصیبتان کنند. 🌷 #شهید_پویا_ایزدی
🔰 ✅زنگ زدم به سید. گفتم: مشکل شدیدی برام پیش اومده. خیلی برام دعا کن. بی‌مقدمه گفت: اگه می‌خوای مشکلت سریع برطرف بشه، برو ✳️از اونها بخواه که برات دعا کنند. دعای سریع اجابت می‌شه. چون می‌فرماید که شهدا هم زنده‌اند، هم نزد خدا هستند. پس کی بهتر از شهدا؟! ❇️خدا را به حق شهدا قسم بدید. شهدای ما خیلی در پیشگاه خدا مقام دارند. 🌷
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 🌺نسیمی جان فزا می آید ، بوی کرببلا می آید ... . ✅به سلام الله علیها علاقه خاصی داشت. هر چند وقت یکبار با بچه‌ها به آنجا می‌رفتیم. ❇️از قطعات اموات شروع می‌کرد تا به قطعه برسیم. از قطعه اموات که رد می شدیم کمتر حرف می‌زد. می‌گفت: اینجا ترس عجیبی دارد. انسان یاد عقوبت اعمال و ... می‌افتد. اما وقتی به می‌رسیدیم می‌خندید. ✳️می‌گفت: اینجا جای‌ آرامش است. شهید زنده است. مهمان خداست. بعد هم شروع به خواندن می‌کرد. بیشترین دعایش این بود که روزی به آنها ملحق شود. 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥👆آخرین ✅به سید زنگ زدم وگفتم: سال تحویل کجا می‌ری؟ گفت: کجا بهتر از ❇️تحویل سال حدود سه عصر بود. بعد از نماز راه افتادیم. پرسیدم: کجا بریم بهتره! گفت: هر جا شهدا بخوان! ✳️داخل قطعه ۲۶ شدیم. در میان قبور شهدا به مزار روحانی رسیدیم. شهیدی که روز به دنیا آمده بود و ظهر روز عاشورا در در شمال به شهادت رسیده بود. 🔹گفت: همین جا می‌مانیم. 🔸گفتم:‌ سید تحویل سال چه دعایی می‌کنی. 🔹گفت: من هر کسی را ببینم میگم دعا کنید که امسال سال آقا باشه. فقط همین دعا رو دارم. 🌿 🌷
🔰 🕊آخرین روزهای سید ✅تابستان ۸۸ بود ،روز بود و شروع آخرین سفر سید. ❇️محل قرار بچه‌ها را انتخاب کرد. سر مزار ، می‌خواست با الگوی زندگیش هم خداحافظی کنه. ✳️از همانجا حرکت کردیم به سمت جنوب. این سفر عجیب تر از دفعات قبل بود. مدت این سفر ده روز بود. سید هر روز با تماس می‌گرفت و را پیگیری می‌کرد. 👈سید نورانیت خاصی پیدا کرده بود. این را دیگر بچه‌های هم می‌گفتند. 🌷
هدایت شده از همسفر شهدا
🔰زیر سایه #شهدا 🔺قبل از رفتن به #سوریه اومد خونه و گفت : "من امشب میرم #گلزار_شهدا و شب هم نمیام." فهمیدم دوباره هوایی شده. ▫️صبح باچشم‌های پف کرده اومد. فهمیدم شب رو بیدار بوده و با اشک به صبح رسونده. 🔻گفت‌: "من هیچ دلبستگی به این دنیا ندارم. به هر چیزی هم که می‌خواستم رسیدم. فقط نگرانی‌ام از تو و دخترم ریحانه بود که رفتم دیشب با شهدا اتمام حجت کردم که مراقب شما باشند و عاقبت به خیری نصیبتان کنند. 🌷 #شهید_پویا_ایزدی