eitaa logo
همسفر شهدا
365 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
511 ویدیو
107 فایل
🌸وبلاگ همسفر شهدا سید علیرضا مصطفوی http://hamsafarshohada.blog.ir 🌺وبلاگ شهید محمد هادی ذوالفقاری http://hadizolfaghari.blog.ir @atrmehr313
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خبرگزاری فارس
5.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 واکنش حاج مهدی رسولی به نامه موسوی خوئینی ها @Fars_Plus
🔰 سید : ✅مگر حتما باید جسم از بین برود. وقتی دنیا را خواسته های نفسانی و بی ارزش ببینیم آن وقت می فهمیم که برای هیچ و پوچ خودمان را به سختی می اندازیم. ✳️و به این نتیجه می رسیم که ما را برای بقا آفریدند، بقا یعنی زنده شدن، بقا یعنی هدف. ❇️بقا همان است که برای رسیدن به آن کربلایی شدند. خیلی ها به یاد اربابشان از به رسیدند. 🍃خیلی ها سر از بدنشان جدا شد. خیلی حتی جسمشان نیز برنگشت. چرا که و مخفی بودن یکی از راه های رسیدن به بقا است. 🍃بقا همانست که علیه السلام برای اثبات آن راهی شد. و به خاطر آن سرش بر روی نیزه ها رفت. آری بقا یعنی اینکه سر بریده بخواند. 🍃خواست بگوید: ای مردم اگر دین ندارید باشید. آن زمان هم مردم در بازی دنیا راه خود را گم کرده بودند. همانند این دوران که از بعضی وقتی سوال می کنیم هدف چیست؟ می مانند. 🍃مگر حسین ابن علی علیه السلام به شهادت رسید که ما گریه کنیم و بر سینه بزنیم!؟ 🍃آری گریه کردن و بر سینه زدن خوب است اما نمی دانیم چه سود! 🍃نوکری واقعی یعنی ادامه راه علیه السلام و چه زیبا گفت: : 🍃"چه جنگ باشد و نباشد را من و تو از کربلا می گذرد." 🍃یعنی اینکه: و و این سخنی است که پشت شیطان را می لرزاند. 🍃پس ما برای رسیدن به هدفمان زمان و مکان نمی شناسیم. هر جا که باشیم کربلایی می شویم و به پا می کنیم. ✍سید علیرضا مصطفوی 🌷
🔰 🌸رفته بودیم . پدر توسل پیدا کرده بود. 🔹می‌گفت: خدایا دوست دارم نام علیه السلام در خانه‌ام زنده باشد. 🌼خدا هم دعایش را مستجاب کرد. اوایل تابستان ۶۶ بود. هفدهم تیرماه. پسر دوم خانواده به دنیا آمد. چقدر خوشحال بودیم. 🌺پدر اسمش را گذاشت ، چرا که روز تولد او همزمان با میلاد علیه السلام بود. حالا، هم نام مولا علیه السلام در خانه ما بود هم نام زیبای علیه السلام 🌷
💠برای تولد داداشِ شهیدم 🌸برادر شهیدم ! تولدت مبارک 🌺با تو پر از امیدم تولدت مبارک 🌸دیدم تولدته از شدت خوشحالی 🌺از جا یهو پریدم ، تولدت مبارک 🌸از تو یه شعر خواستم برای هفدهِ تیر 🌺ای شعر پر نویدم ! تولدت مبارک 🌸غمگین نشسته بودم ، دلم صفایی گرفت 🌺عکس تو رو که دیدم ، تولدت مبارک 🌸نیستی ولی راه تو هنوز ادامه داره 🌺من که به این رسیدم ، تولدت مبارک 🌸جای تو توی مسجد بین همه خالیه 🌺خودم اینو شنیدم ، تولدت مبارک 🌸گرچه ستاره ای تو ، ولی منم به عشقت 🌺برات ستاره چیدم ، تولدت مبارک 🌸میگن شهید نیستی ، اونا خبر ندارن 🌺برادر شهیدم ! تولدت مبارک 🌷
💝🎉 🎂 🍀۱۷ تیر بود. سید وارد شد. 🌸بچه ها توی راه پله داد زدند: اومد، اومد!😳 🌺به محض اینکه وارد شد همه با هم گفتند: 🎈🎊 "تولد تولد تولدت مبارک" 🎊🎈 🍀خیلی غافلگیر شده بود. بعد از کلی شوخی و خنده به بچه ها گفت: 🔸به جای گرفتن تولد برای امثال من، سعی کنید مراسم تولد را خوب برگزار کنید. 🌹
🔰خادم با اخلاص ثامن الحجج ✅حاج قاسم بیشتر اوقات پایین ضریح علیه السلام می‌نشست و از همان مکان عرض ادب و ارادت خود را نشان می‌داد. زمانی هم که در کنار ضریح قرار می‌گرفت، بسیار متواضعانه رفتار می‌کرد. ✳️یک بار در مراسم ‎خوانی در صحن انقلاب اسلامی حرم مطهر رضوی، در حالی که لباس خادمی به تن داشت، اصرار دیگران مبنی بر قرار گرفتن در جایگاه مسؤولان، مدیران و علما را در این مراسم نپذیرفت و در گوشه‌ای بین خادمانی که حضور یافته بودند، با متانت تمام و آرام ایستاد. 👤 راوی: مدیر امور خدمه آستان قدس رضوی 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 سید : ✅بالاخره باید دست به قلم می شدم. مدت زیادی بود که ننوشته بودم. ✳️دلم برای خودم تنگ شده بود. همینطور زمان با سرعت پیش می رود و ما غافلان در روزمرگی ها جا ماندیم. ✳️روز سوم گفتم : هر روز از زندگی می گذرد می فهمم که روز های قبل کمتر می فهمم! 🔸زمان امان نمی دهد ما نیز بعد از مشغله های ساختگی و غفلت های جاهلانه ناگهان می فهمیم که یک عمر تمام شد. حالا چه باید کرد! آیا می شود آن را باز گرداند. آیا می شود آن را متوقف کرد! 🔹در این فکر هستم که کاروان عاشوراییان در حرکت است. از سال ۶۱ هجری قمری حرکت کرد و منادی آن عشاق را فرا می خواند. در این اضطراب بودم که آیا من نیز در خیل کربلائیان راهی دارم! 🔸هر سال وجدان ها را بیدار می کند. غفلت زدگان را نهیب می زند! 🔹اما وای بر کسانی که این صدا را نمی شنوند. 🔸خدایا از این می ترسم که من نیز در میان این گروه وامانده به مادیات جای گیرم! خدایا از آن می ترسم که ندای یار را بشنوم و در پیوستن به او سستی کنم. 🔹اینک در روز سوم محرم در حالی که تا لحظاتی دیگر نوای روح بخش اذان، گوش و جان و دل را معطر می کند. 🔸از تو می خواهم که ما را به غافله عاشورائیان برسانی. 🔹مگر مقربان در نگاهت نگفتند: 🔸راه این کاروان از میان تاریخ می گذرد و هر کس در هر زمان بدین صلا لبیک گوید از ملازمان کاروان کربلاست. 🔹واین را می دانم که :یا لیتنا کنا معکم، اگر فقط با چرخیدن زبان در دهن باشد فایده ای ندارد. و خود نمی دانم اگر امروز لبیک می گویم از انتهای افق جان و دلم هست یا نه!؟ 🌷
🌷 🍃ولادت : ۱۳۶۳ 🍂شهادت: ۹۵/۴/۲۳ - سوریه 🍁آرامگاه: تهران - گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها 🌸مبنای همه زندگی اش بود 🌺سفارش می‌کرد اگر مشکل داشتیم به رجوع کنیم. 🌼اخلاق و روحیاتش در راستای بود.
🔰 سید : ✅این بار شروع شده بود ولی با ترکش ناسزا و با آر پی جی فساد. علمداران نسل بعد در این فکر بودند که در آتش باران مزدوران قلم به دست و روشنفکران چه باید کرد. تا آنکه یکی از بچه ها بی سیم زد. ❇️رفتیم تا بگوییم هستیم. شور و حال عجیبی در شهر و دیار بود. عطر کربلا از مناطق جنگی بر مشام می رسد. ✳️بسیجیان به خوبی فهمیده بودند: آغاز عصر توبه بشریت شروع شده. 🔸آنها به خوبی درک کرده بودند که علمداران عرصه ظهور هستند. وقتی جنگ به پایان رسید همه فکر کردند که مبارزه نیز پایان یافته است! اما بسیجیان می دانستند که : 🔹چه جنگ باشد و نباشد راه من و تو از کربلا می گذرد! ✍سید علیرضا مصطفوی 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 🌸در از لحظه لحظه وقتش استفاده می كرد. 🌼وقتی كار عمراني تمام مي شد مشغول كار می شد بعد به آشپز، جهت پخت غذا كمك مي كرد و... 🌺با آن بدن نحيف، اما هميشه و بود.