eitaa logo
همسفران محبان الرضا (ع)
616 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
4.5هزار ویدیو
90 فایل
اربعین
مشاهده در ایتا
دانلود
محمد مفتح در سال ۱۳۰۷ شمسی، در خانواده‌ای روحانی در همدان به دنیا آمد. پدرش مرحوم، حجت الاسلام حاج محمود مفتح، یکی از واعظان مخلص و عاشق خاندان رسالت و ولایت بود و در ادبیات فارسی و عربی تبحر فراوانی داشت و اشعار زیادی در مدح و رثای اهل بیت (ع) به زبان‌های عربی و فارسی از وی به جا مانده است. او در حوزه علمیه همدان، مدرس ادبیات فارسی و عربی بود. شهید مفتح از کودکی در محضر پدر به فراگیری ادبیات پرداخت و پس از گذراندن دوره ابتدایی، جهت فراگیری معارف اسلامی به مدرسه «آخوند ملاعلی» وارد شد و پس از مدتی جهت استفاده از محضر اساتید بزرگ به حوزه علمیه قم مهاجرت کرد و در مدرسه «دارالشفاء» با جدیت فراوان به کسب علوم معارف پرداخت و از محضر بزرگانی چون آیات سید محمد حجت کوه کمره‌ای، بروجردی، سید محمد محقق (داماد)، علاّمه طباطبایی صاحب المیزان و امام خمینی (ره) استفاده کرد و خود مدرسی بزرگ در حوزه شد. مفتح در حالی که در قم استادی بزرگ بود، پا به عرصه دانشگاه گذاشت. وی که در حوزه علمیه به درجه اجتهاد رسیده بود، در دانشگاه نیز موفق به اخذ درجه دکتری گردید. رساله دکترای وی تحقیقی درباره نهج البلاغه است که با درجه بسیار خوب مورد قبول دانشگاه قرارگرفت. دکتر مفتح، پس از گذراندن دوره دانشگاه، علاوه بر تدریس در حوزه، به تدریس در دبیرستان‌های قم پرداخت. وی به لحاظ رسالتی که بر دوش خویش حس می‌کرد، ضمن مبارزه با عفریت جهل و بی‌شعوری، در دو سنگر دبیرستان و حوزه از همان آغاز سعی در روشنگری دانش پژوهان داشت و کلاس‌های خویش را مرکزی برای تشکل آنان در جهت مبارزه با رژیم قرار داده بود و در این راه به تأسیس انجمن اسلامی دانش آموزان، با همیاری شهید بهشتی همت گمارد. در زمان تحصیل و تدریس، حاشیه‌ای بر اسفار ملاصدرا، نوشت که سومین حاشیه بر این کتاب است. همچنین کتابی به نام روش اندیشه در علم منطق به رشته تحریر درآورد که به عنوان کتاب درسی در حوزه و دانشگاه، برای بالاترین سطح منطق استفاده می‌شود. ترجمه تفسیر مجمع البیان هم یکی از تألیفات این شهید عالی مقام است. دکتر مفتح در جهت ایجاد تشکل و سازمان‌دادن به طلاب و فضلا دست به تشکیل مجمعی به نام جلسات علمی اسلام شناسی زد که این مجمع فعالیت وسیعی به منظور شناساندن چهره اصلی اسلام در جامعه آغاز کرد. ساواک که پی به نقش مؤثر این مجمع در شناساندن اسلام راستین برده بود، آن را تعطیل کرد. در سال‌های 1340تا 1342، سخنرانی‌های او در شهرهای مختلف و روشن ساختن مواضع نهضت اسلامی در افشای چهره رژیم پهلوی بسیار مؤثر بود و به لحاظ اثر عمیقی که این سخنرانی‌ها در میان توده‌ها داشت، بارها توسط ساواک تعطیل شد و هر بار این تعطیلی با دستگیری و آزار ایشان همراه بود. شهید مفتح بعد از تبعید امام (ره) مبارزات خود را شدت بخشید و با سفر به استان خوزستان سعی در افشای ماهیت رژیم و شناساندن نهضت امام به مردم داشت و ساواک که با دستگیری‌های متعدد و ممنوع المنبر کردن ایشان نتوانسته بود کاری از پیش ببرد، ورود ایشان را به شهرهای خوزستان ممنوع اعلام کرد. مبارزه دکتر مفتح تا رمضان سال 1357، که نهضت مردم مسلمان به رهبری امام خمینی (ره) اوج گرفته بود، همچنان ادامه داشت. ایشان بعد از نماز عید فطر با تأکید بر رهبری بی چون و چرای امام امت روز پنجشنبه 16 شهریور 1357، را به عنوان تجلیل از شهدای ماه رمضان تعطیل اعلام کرد. در این روز راهپیمایی بزرگی علیه رژیم انجام گرفت که زمینه ساز راهپیمایی 17 شهریور گردید، که توسط رژیم پهلوی به خاک و خون کشیده شد و جمعه خونین نام گرفت. در بهمن 1357، ( 12بهمن 57) فریادی برای همیشه جهت بازگشت امام (ره) استاد مفتح به همراه دیگر همرزمان، کمیته استقبال از ایشان را تشکیل دادند تا مقدمات ورود پیروزمندانه رهبر و مراد خویش را به نحو شایسته فراهم نمایند. دکتر مفتح با تشکیل شورای انقلاب از طرف امام (ره) به عضویت این شورا درآمد. بعد از پیروزی انقلاب برای تشکیل کمیته‌های انقلاب اسلامی فعالیت چشمگیری کرد و خود سرپرستی کمیته منطقه 4 تهران را به عهده داشت. آخرین مسؤولیت وی، سرپرستی دانشکده الهیات و عضویت در شورای گسترش آموزش عالی کشور بود که به نحو شایسته در این سنگرها انجام وظیفه نمود و در طی این دوران همچنان مسؤولیت امامت جماعت مسجد قبا را نیز بر عهده داشت. وحدت حوزه و دانشگاه شهادت در مسیر وحدت حوزه و دانشگاه سرانجام آیت الله مفتح، پس از عمری تلاش و جهاد مستمر و خستگی ناپذیر در راه تبلیغ دین، در ساعت 9 صبح روز 27 آذر سال 1358، هنگام ورود به دانشکده الهیات، توسط عناصر منحرف گروهک فرقان هدف گلوله قرار گرفت و به فیض عظیم شهادت نایل آمد.
هدایت شده از قرارگاه فرهنگی فاطمه الزهرا س
محمدجواد باهنر 13 شهریور ماه سال 1312 در محله ای فقیر نشین در شهر کرمان دیده به جهان گشود. او فرزند دوم خانواده بود، و نه خواهر و برادر داشت. پدرش پیشه وری ساده بود، و مغازه ای کوچک در سرگذر محله داشت. او در 5 سالگی به مکتب خانه رفت و نزد بانوی معلم مکتب خانه قرآن آموخت، پس از آن حدودا در 11 سالگی به راهنمایی فرزند معلم مکتب خانه، حجت الاسلام و المسلمین حقیقی فراگیری دروس حوزوی را آغاز کرد و راهی مدرسه معصومیه کرمان شد. او مدرک فوق لیسانس علوم تربیتی و دکترای الهیات از دانشگاه تهران داشت، و پیش از پیروزی انقلاب به عنوان معلم فعالیت می کرد و به تدوین کتب درسی دینی و قرآن نیز می پرداخت. او حدود سی کتاب و جزوه تعلیمات دینی را تالیف کرد، که برای تدریس از دوره ابتدایی تا دانشگاه تالیف شده بودند، و همزمان فعالیت های اجتماعی اش را ادامه می داد و از افراد موثر در تأسیس دفتر نشر فرهنگ اسلامی، کانون توحید و مدرسه رفاه بود. اولین برخورد شهید باهنر با رژیم شاهنشاهی زمانی اتفاق افتاد که برای تبلیغ به آبادان رفته بود، در همان زمان بود که در سخنرانی اش در خصوص به رسمیت شناختن دولت اسرائیل توسط دولت ایران اعتراض کرد و پس از پایان آن سخنرانی توسط شهربانی دستگیر شد. پس از آن در اسفند ماه سال 1342 در سخنرانی هایی که به مناسبت سالگرد شهدای حادثه مدرسه فیضیه انجام میشد دستگیر شد، و پس از آن نیز 6 بار به زندان های کوتاه مدت محکوم شد؛ تا جایی که از سال 1350 اجازه سخنرانی نداشت. شهید محمدجواد باهنر در سال 1357 با فرمان امام خمینی (س) به عضویت در شورای انقلاب درآمد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سازمان نهضت سوادآموزی مشغول به خدمت شد. او همچنین نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان قانون اساسی، و نماینده شورای انقلاب اسلامی در وزارت آموزش و پرورش بود، و در مجلس اول شورای اسلامی با 64.80 در صد آرا معادل دو میلیون و 134 هزار و 434 نفر نماینده مردم تهران شد. شهید باهنر در سال 1359 با حکم حضرت امام خمینی (س) عضو ستاد انقلاب فرهنگی شد، و پس از آن در کابینه شهید رجایی به عنوان وزیر آموزش و پرورش منصوب شد. بعد از برکناری ابوالحسن بنی صدر از ریاست جمهوری و انتخاب شهید محمدعلی رجایی به عنوان رئیس جمهور، شهید باهنر به پیشنهاد رئیس جمهور وقت در سال 1360 به عنوان نخست وزیر به مجلس معرفی شد و رای اعتماد گرفت. او پس از شهادت شهید بهشتی در بمب گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی به عنوان دبیر کل حزب انتخاب شده بود. سرانجام محمدجواد باهنر در هشتم شهریور ماه سال 1360 در بمب گذاری در دفتر نخست وزیری به همراه شهید رجایی به درجه شهادت نائل آمد. @garargahfarhangifatmzhra
هدایت شده از قرارگاه فرهنگی فاطمه الزهرا س
شهید رجائی در سال 1312هجری شمسی، در قزوین متولد شد. در سن 4 سالگی از نعمت داشتن پدر محروم شد و تحت تکفل مادری مهربان قرار گرفت. درسال 1327 به تهران مهاجرت کرد و سال بعد وارد نیروی هوائی شد. در مدت 5 سال خدمت در نیروی هوائی، دوره متوسطه را با تحصیل شبانه گذراند. در سال 1335 به دانشسرای عالی وارد شد و دوره لیسانس خود را در رشته ریاضی به پایان برد و به سمت دبیر ریاضی در وزارت فرهنگ استخدام گردید. در اردیبهشت 1342 به علت فعالیتهای سیاسی علیه رژیم طاغوت دستگیر و 50 روز زندانی شد. پس از آزادی با شهید باهنر به سازماندهی مجدد هیئت موتلفه پرداخت و داوطلبانی را به جبهه فلسطین اعزام کرد. پس از بازگشت در سال 1353 دستگیر و دو سال در زندانهای انفرادی رژیم پهلوی انواع شکنجه ها را تحمل نمود. شهید رجائی در سال 1358، مسئولیت وزارت آموزش و پرورش را به عهده گرفت و به دنبال تمایل مجلس در تاریخ 18/5/1359 به عنوان اولین نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران به مجلس معرفی و با رأی قاطع به نخست وزیری انتخاب شد و با عزل بنی صدر از جانب امام به عنوان رئیس جمهوری اسلامی ایران معرفی گردید و سرانجام در هشتم شهریور ماه 1360 توسط ایادی دشمنان انقلاب به فیض رفیع شهادت نائل آمد. اگر بخواهیم بهتر و دقیق تر به زندگی شهید رجایی نگاه کنیم چیزی که بیشتر به چشم میآید، سخت کوشی اوست. شهید رجایی پس از آنکه از نعمت پدر محروم گردید برای تأمین زندگی خود و خانواده از هیچ تلاشی فروگذار نکرد او با انجام کارهای به ظاهر کم ارزشی چون دستفروشی و... روزها را میگذراند و شبها وقت خود را صرف درس خواندن میکرد چراکه هدفی با ارزش در مقابل او قرار داشت و او را در راهی که انتخاب کرده بود مصمم تر می کرد. زندگی افرادی چون شهید رجایی میتواند الگویی مناسب برای ما باشد ما که شاید لحظه ای نتوانیم تصور چنین شرائطی را برای خود داشته باشیم. اما از همه مهمتر این است که او با تلاش و کوشش خود توانست سرانجام در برهه های حساس از انقلاب نقش مهمی ایفا نماید و در عرصه علم و عمل به چهره ای نمونه و ماندگار بدل گردد.  🇮🇷 @garargahfarhangifatmzhra
امروز سالروز شهادت شهید محراب، حضرت آیت الله محمد صدوقی (ره) است، بزرگ مردی که عمر گرانمایه خویش را برای عزت و سربلندی اسلام و انقلاب فدا نمود و در پایان نیز به فیض شهادت در راه خدا نائل گردید لذا با یاد و نام این عالم عامل، روزبرگ امروز را آغاز می‌نمائیم؛ 💠 سیره و زندگی رھبران انقلاب اسلامی یکی از عرصه ھای مھم و پر راز و رمزی است که بی‌شک باید دلایل پیروزی و ماندگاری انقلاب اسلامی را در دل آن جستجو کرد! هرچند نمی‌توان، موفقیت انقلاب اسلامی و ایجاد آن را قائم به اشخاص دانست، اما سیره و رفتار بصیرت گونه رھبران مؤثر در انقلاب، در جریان و روند حرکت و ادامه نھضت، تأثیرات به سزایی داشته‌ است! بی‌شک بعد از نقش انکارناپذیر رھبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی(ره)، یکی از اشخاص تأثیرگذار در انقلاب، عالم عامل، حضرت آیت‌الله صدوقی (ره) است که در این مجال کوتاه به بخشی از زندگی پرثمر این شهید گرانمایه اشاره می‌نمائیم؛ ✍️زندگی‌نامه شهید: شهید آیت الله صدوقی، در سال ١٢٨٧ شمسی، در دارالعباد یزد به دنیا آمد‌؛ ایشان دوران ابتدایی تحصیل را، در شهر یزد سپری نمود و سپس به اصفهان و قم عزیمت نمود و از محضر اساتید بزرگی همچون حضرات آیات عبدالکریم حائری یزدی، سید صدرالدین صدر، سید محمدتقی خوانساری، سید محمد حجت کوه‌کمری و سید شهاب الدین مرعشی نجفی بهره برد؛ ایشان در سال ١٣٣٠، با اصرار مردم یزد به زادگاه خود بازگشت و به ساماندهی وضعیت دینی و معیشتی مردم یزد پرداخت. 👈 شهید صدوقی در ١٣۴١ همگام با امام خمینی (ره)، نهضت اسلامی را آغاز نمود و با اطلاعیه‌های آتشین و مبارزات خود، عرصه را بر رژیم شاهنشاهی سخت کرد!که اسناد باقی مانده از ساواک، مؤید این موضوع است آن شهید سعید، پس از انقلاب نیز به عنوان نماینده ولی فقیه در استان یزد و نماینده مردم این استان در مجلس خبرگان برای تدوین قانون اساسی به خدمت انقلابی خود ادامه داد و بالاخره در تیرماه ١٣۶١، پس از اقامه نماز جمعه به دست منافقان کوردل، به شهادت رسید. ✍️ یار امام و محور انقلاب: شھید آیت الله محمد صدوقی (ره) از جمله نزدیکان به امام خمینی(ره) و ھدایتگران مؤثر انقلاب بود که شخصیت و منش خاص ایشان، محبوبیت و مقبولیت کم نظیری در بین انقلابی‌ها ایجاد کرده بود و اگرچه جنبه ھای حضور ایشان در استان یزد پر رنگ شده، اما نقش مؤثر ایشان در روند انقلاب اسلامی فراتر از محدوده استان یزد قابل تأمل و تدقیق است! چنانچه امام خمینی (ره) در مورد ایشان فرمودند: «می‌توانم بگویم که ایشان (شهید صدوقی) محور این انقلاب بوده است!» 👈 مقام معظم رهبری نیز در مورد آیت‌الله صدوقی فرمودند: «این عالم ربانی، که یکی از ارکان اسلام و بانیان انقلاب اسلامی ‌ایران بود، با مبارزات خود در دوران اختناق و مقاومتش در برابر دشمن و با ایثار و فداکاری اش پس از انقلاب و حضورش در همه صحنه‌های حساس و سازنده، سند افتخاری برای جامعه روحانیت و نمونه‌ای از یک عالم مبارز و مجاهد اسلام بود». ✍️ معلم شجاعت: یکی از ویژگی‌های بارز شهید صدوقی، شجاعت منحصر به فرد ایشان در مبارزه با رژیم شاه و دفاع از انقلاب اسلامی بود! چنانچه مقام معظم رهبری در مورد شجاعت ایشان می‌فرمایند: «بنده از تبعید که برمی‌گشتم؛ به یزد رسیدم و وارد مسجد ایشان شدم، دیدم مثل این که اینجا جزء محیط اختناق کشور ایران نیست! توی مسجد، اعلامیه‌هایی زده بودند، خیلی آزاد! همه می‌آمدند و می‌خواندند! ... طریقه ساختن «کوکتل مولوتف» و «نارنجک دستی»... را هم زده بودند پشت شیشه مسجد! ...ایشان (شهید صدوقی) نیز هر شب منبر می‌رفت و جمعیت انبوهی در مسجد جمع می‌شدند و با بیانات خود، مردم را ارشاد می‌کرد و به طور صریح علیه حکومت سخن می‌گفت! این روحیه شجاعانه آیت اللّه صدوقی، مردم یزد را هم شجاع کرده بود!» ✍️ : شهید آیت الله محمد صدوقی (ره)، عاشق اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) بود و همواره در زندگی، امیرالمؤمنین (ع) را الگو و مقتدای خویش می‌نامید و بالاخره نیز همچون مولایش در محراب عشق، پس از اقامه نماز، با تیر خصم، شراب رحمت الهی رو شهد شیرین شهادت را مستانه سرکشید و در عرش اعلا به دیدار حضرت یار شتافت! ✍️ نامش جاودان، یادش گرامی و راهش همواره پر رهرو باد. 📚منابع: ١. دانشنامه اسلامی، واژه شهید صدوقی ٢. آیت صدق و صفا، نوشته احسان شریعتی. 🇮🇷 @hamsafaranmohbanalreza