eitaa logo
همسران موفقِ فاطمی❤💍
11.6هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
2.7هزار ویدیو
62 فایل
💕هدف ما #نجات جامعه از #فقردانش_جنسی رواج #همسرداری_فاطمی و #پیوندبهتربین همسران است💕 ⛔کپی‌مطالب فقط باذکرمنبع ولینک جایزاست❤ 🙏آیدی #فـقـط جهت ارسال‌ایده‌هاوتجارب @Banoo9669 🎀 #تبلیغ‌کانال‌شما👇 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
7.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•گفتـم‌میزنےبزن‌ •باڪربلانزن 💔
شب عاشورا - حاج میثم مطیعی.mp3
2.2M
شب عاشورا 😔💔 👤حاج میثم مطیعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. عزیزم حسین💔😭😭 🖤اینجا ایران است ♥️به وقت شب دهم محرم 🖤بوکن ♥️بوی اشک و دعا 🖤بوی فریاد یاحسین(ع) ♥️با هم فریاد بزنیم 🖤ای اهل حرم میرو علمدارنیامد ♥️شب عاشورای حسیـنی 🖤بر همه تسلیت باد ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ 🌷 🍃التماس دعای فرج🍃 ⭕️امشب صدقه برای قبل نازنین آقا امام زمان عج فراموش نشود🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌❖ در این "روز عاشورا"🏴 تو خلوتهای خودتون هر جایی که "دلتون لرزید".. یا "گوشه ے چشمتون اشکے"جمع شد. بگویید که "خداوندا به حق" "امام حسین" مستجاب کن "دعای" کسے که با "اشکهایش" "تو را صدا میزند".. به عشق امام حسین(ع)♡ برای همه دعا کنیـد🖤 التماس دعا🙏 🖤عاشورای حسینی تسلیت باد🖤 🏴 🏴 .
Shame Ghariban Ast 128 (MusicTarin).mp3
7.98M
امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است...🥀 شام غریبان است... 💔🖤
✨ آیت اللّه سید علی قاضی🍃 یک چله زیارت میگرفتند که شروع اون عاشورا بوده و تا روز اربعین ادامه می دادند، این چله بسیار پر فضیلت وسراسر نور و حاجت های بزرگ برآورده می‌کنه، ان شاءالله 🍃اگرکسی امروز فرصت نکرده بخونه تا وقت هست دستبکاربشید و بسم الله بگید عزیزان این چله ی سرشار از نور رو☀️ 🌷
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 الان تمرین می کنید که موظف باشید با همدیگه خانم ها پیام داده بودن که من هر کاری می کنم با شوهرم نمی تونم حرف بزنم یعنی حرفی نداریم با هم بزنیم تا حرف برنیم🙈 دعوامون میشه خب ما جلسات قبلی گفتیم که باید کنید. ❤️💚 بگید، بشنوید. ⛔️ جدل نکنید. ⛔️عصبانی نشید. ⛔️حق من، حق تو نکنید. 👈 ما به عنوان دو تا مسلمان داریم حرف می زنیم نه دو نفر که در مقابل همدیگر هستن نه به عنوان زن و مردی ❌موقع هایی میشه می گیم اون زنه یا اون مردِ، حقشو باید بزارم کف دستش. این مرد باید بفهمه زن ها کم نمی یارن.🙊 این مرد باید بفهمه من که زنم من بلدم😳... 😔 آخر سر یک عمری گذشته می فهمیم این هنوز مرد و من هنوز زنم و داریم با هم دعوا می کنیم. ⭐️ثابت کردن وجود خودتون اگر که بگیم من مسلمان هستم و اون هم مسلمان هستش حکم ،حکم خداوند هستش خدا چی گفت،من بگم چشم.😍 👌👌یکی از تمرینات هشتکی عملی‌تون توی زندگیتون👈 بود 👈همسرت چیزی می گه بگو چشم.تموم شد ، برو دنبال بقیه کارهات ❌ نگو این چشم می خواد چه جوری باشه چه جوری نباشه چند مرتبه می خوای چشم رو انجام بدی. 👌بگو چشم و برو. این کلمه به قدری کار راه انداز هست که خدا می دونه. منیت و منم منم ها رو کم می کنه. ❌ بعضی ها می گن که ما این طوری هستیم یا مثلاً من زنم یا مثلاً ما تهرانی ها این اخلاق رو داریم. 🔔ما بعضی از کارامون رو منوط می کنیم به شهرمون بعضی ها را منوط می کنیم به زن بودنمون، بعضیهامون منوط می کنیم که من فلان کلاس رو می رم این طوریه 🤔 شاید اشتباه می کنیم یه درصدی رو بذاریم برای اینکه این راه و این روشو تا الان رفتم راهشو رفتم پس دیگه ادامه‌ش ندم 😱 ما الی ماشاءالله...ادامه می دیم تا سرمون یه جایی بخوره به سنگ بعد می گیم اِ، بعد برمی گردیم. ✅ ما گفتیم👇 ، دور برگردون می تونیم برگردیم. خب حالا وقتی ما داریم می بینم این همه مسير، دوربرگردون داره. یه امتحانی بکنم. میگه تا آخرش وایستادم تا روی اینو کم کنم،استقامت در حد عالی، اونم منفی.📛 📢 ما باید به اقتضای فطرتمون و به اقتضای انسانیتمون عمل بکنیم و لا غیر. ✅ ببین کاری که داری می کنی حرفی که داری می زنی رفتاری که داری،⬅️ ملاک انسانیتت هست یا نیست. 😏من خوشم نمی یاد، سلیقه من نیست،اخلاقم اینه...اینا با ملاک انسانیت جور در نمی یاد @jalasaaat ارسال مطلب✅ کپی⛔️
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :7⃣0⃣1⃣ در همین موقع، مردی از ته کوچه بدوبدو آمد طرفمان. یک جارو زده بود زیر بغلش و چند تا کتاب هم گرفته بود دستش. از ما پرسید: «شما اهل روستای حاجی آباد هستید؟!» ما به هم نگاه کردیم و جواب دادیم: «نه.» مرد پرسید: «پس اهل کجا هستید؟!» صمد سفارش کرده بود، خیلی مواظب باشم. با هر کسی رفت و آمد نکنم و اطلاعات شخصی و خانوادگی هم به کسی ندهم. به همین خاطر حواسم جمع بود و چیزی نگفتم. مرد یک ریز می پرسید: «خانه تان کجاست؟! شوهرتان چه کاره است؟! اهل کدام روستایید؟!» من که وضع را این طور دیدم، کلید انداختم و در حیاط را باز کردم. یکی از زن ها گفت: «آقا شما که این همه سؤال دارید، چرا از ما می پرسید. اجازه بدهید من شوهرم را صدا کنم. حتماً او بهتر می تواند شما را راهنمایی کند.» مرد تا این حرف را شنید، بدون خداحافظی یا سؤال دیگری بدوبدو از پیش ما رفت. وقتی مرد از ما دور شد، زن همسایه گفت: «خانم ابراهیمی ! دیدی چطور حالش را گرفتم. الکی به او گفتم حاج آقامان خانه است. اتفاقاً هیچ کس خانه مان نیست.» یکی از زن ها گفت: «به نظر من این مرد دنبال حاج آقای شما می گشت. از طرف منافق ها آمده بود و می خواست شما را شناسایی کند تا انتقام آن منافق هایی را که حاج آقای شما دستگیرشان کرده بود بگیرد.» ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :8⃣0⃣1⃣ با شنیدن این حرف، دلهره به جانم افتاد. بیشتر دلواپسی ام برای صمد بود. می ترسیدم دوباره اتفاقی برایش بیفتد. مرد بدجوری همه را ترسانده بود. به همین خاطر همسایه ها به خانه ما نیامدند و رفتند. من هم در حیاط را سه قفله کردم. حتی درِ توی ساختمان را هم قفل کردم و یک چهارپایه گذاشتم پشت در. آن شب صمد خیلی زود آمد. آن وضع را که دید، پرسید: «این کارها چیه؟!» ماجرا را برایش تعریف کردم. خندید و گفت: «شما زن ها هم که چقدر ترسویید. چیزی نیست. بی خودی می ترسی.» بعد از شام، صمد لباسش را پوشید. پرسیدم: «کجا؟!» گفت: «می روم کمیته کار دارم. شاید چند روز نتوانم بیایم.» گریه ام گرفته بود. با التماس گفتم: «می شود نروی؟» با خونسردی گفت: «نه.» گفتم: «می ترسم. اگر نصف شب آن مرد و دار و دسته اش آمدند چه کار کنم؟!» صمد اول قضیه را به خنده گرفت؛ ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃