#ایده
من از کانالتون ایده گرفتم این نقاشی رو کشیدم و امشب خونه خالم مهمونی بودیم وقتی کسی حواسش نبود باهاش موشک درست کردم و شوتش کردم طرف شوهرم 😁
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
سلام خانوم ها یک ایده ی قری که من انجام میدم اینکه هر هفته پنچ شنبه شب ک با شوهرم عشق بازی میکنیم 🙈باهم مسابقه میزاریم ک هر کی ب اون یکی بیشتر حال بده فردا ناهار و اون یکی مهمونش کنه مثلا من بیشتر به شوهرم حال بدم فردا ناهار با اون باشه ویا بر عکس
من خودم چند هفته هست اینجوری میکنم هم یه شب بیاد موندنی میشه برامون وهم فردا ناهار عاااقایی میبره بیرون
شاد باشید
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ﺧﺪﺍﻳﺎ
ﻫﻤﻴﻦ ﮐﻪ ﺣﺎﻝ
ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺧﻮﺏ باشد
ﻭﻟﺒﺨﻨﺪﺷﻴﺮﻳﻦ
ﺑﺮﻟﺒﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ
ﺑﺮﺍﻳﻢ ﮐﺎﻓﻲ ﺳﺖ.
خدایا
ﺩﺭهمه لحظات ﺁﻧﻬﺎﺭﺍ
ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺵ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺖ ﻣﻴﺴﭙﺎﺭﻡ
شبتون بخیر
💖↝ ↜💖
#قرار_عاشقی
#سلام_ارباب_دلم ❤️
#حسین_جانم 🖤
دنیا همه دیوانه و شیدای حسین است
مُهر همگان خاک کف پای حسین است
رمزی که شود ضامن ما در صف محشر
لبخند علی اصغر زیبای حسین است
جلسات #همسرداری
#جلسه2_قسمت7
#خانم_پرتواعلم
👇👇👇👇👇👇
🔴 کلامت باید درست باشه.
🐔 یه خانومی شوهرش مرغداری داشت مرد از در که می اومد تو می گفت اَه اَه چه بویی می دی یعنی تو هم با این شغلت. با این هویتت.
✅ یه خانوم دیگه هم شوهرش مرغداری داشت ازش پرسیدند شوهرت از در می یاد تو بوی مرغ می ده چی کار می کنی؟ گفت من اینجوری بهش می گم همین که دو جفت کفش مردانه ت پشت دره برای من کافیه.
💝وجودت نوره وجودت برکته. دستت زیر سر من نیاد که من خوابم نمی بره.
💐 #زیبا_سخن_بگو تا زیبا بشنوی.
تلخیه حرفی که می شنوی از تلخیه حرفیه که زدی.
⛰شوهر مثل کوه می مونه
من بگم عزیزم برمی گردونه⬅️ عزیزم عزیزم...
دوستت دارم ⬅️ دوستت دارم دوستت دارم...
بدم می یاد⬅️ بدم می یاد بدم می یاد...
🔔با هرکسی خوب بهش بگی خوب می شنوی بد بگی بد می شنوی. معمولا اینطوریه. پس این خیلی مهمه
💐کسی که زبونش شیرینه برادراش زیادند.
☎️ قشنگ این هفته به #مادرشوهر تون زنگ بزنید از نظر شیرینی زبون.👅 چشماتونو ببندید. 🙈
👇بگید
🗣مامان جون رفتم سبزی خریدم واسه خودم اول نیم کیلو، یک کیلو برای شما خریدم. کیک درست کردم اول یه برش برای شما گذاشتم کنار....
بعد ببین ۱۰۰ گرم ازت کم شده؟😂یا نه ؟
✅ از نظر کلامی به محارم برسید یعنی از دهنتون همین جور خوبی در بیاد هم خوب حرف بزنید هم حرفهای قشنگ بزنید.
🔔🔔یکی از پادشاهان یه خوابی رو دید گفت همه معبرین بیان خوابمو تفسیر کنند. یکیشون اومد گفت پادشاه مرگ همه عزیزانت رو جلوی چشمات می بینی. همه عزیزانت جلوی چشمات پرپر می شن.
اون یکی مُعبره گفت پادشاه تو عمرت از دیگر عزیزانت بیشتره. دو تا مضمون چی بود؟ یکی بود.
گفت اولی رو گردن بزنید دومی رو طلا بدین.
🎁 حرفایی که دارید می زنید رو کادو پیچ کنید بدید شوهرتون.
✔️
👌 مخصوصا اگر خرید دارید به شکل سوالی بگید. کاهو، گوجه، خیار می خری❓❓❓( علامت سوال)
🚫کاهو گوجه خراب نگیر. اصلا تحکمی نگید. کاملا سوالی.
در رو می بندی❓❓❓
🔑کلامتون با شوهرتون⬅️ اگر کسی با شوهرش بدزبانی کنه، چه اونو خفیف کنه، چه #مقایسه کنه، چه پولشو تو سرش بزنه، قوامیت جنسی شوهره رو #تحقیر کنه. اگر این کارها رو انجام بده. مرد از نظر عاطفی سرد می شه.
🔑
#مردها_از_دو_دارایی_زنها_میترسند.
1⃣ #ثروت_زن
2⃣ #علم_زن
✅ به شوهر #بانو_امین گفتند چه زنی داری چقدر کتاب نوشته؟ گفت کی؟ زنِ من؟ 😳
ندیده توی این مدت توی خونه در حال کتاب نوشتن باشه علمشو به رخ شوهر نکشیده.
👈شما امروز می یای کلاس می گی من امروز رفتم کلاس دیگه با من حرف نزنید.
یا مثلا اگر دکتری و یا فوق لیسانسی، علم و ثروتتونو هیچ وقت به روی شوهر نیارید.
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
جلسات #همسرداری
#جلسه2_قسمت8
#خانم_پرتواعلم
👇👇👇👇👇
📣📣در بحث #ارتباط_کلامی
#لحن 80% مهمه و متن 20% مهمه✔️
🔑شما هر حرفی می خوای بزنی ولو تلخ ترین حرفها، لحنتون خیلی مهمه.
✌️لحنتون هم دو دسته ست؛
1⃣ #زبان_بدن تون باید به مرد پذیرش رو تزریق کنه
2⃣ خود حرفی که می زنید جدلی و #تفرقه_انگیز نباشد
یعنی چی❓❓
👈من امروز به شوهرم می گم دوستت دارم. ولی
کلامم با زبان بدنم مغایرت داره.اورا پس نزنید 🙈
✅ کلام باید در موازات حرکات بدن باشه.
مثلا شما الان می خواین به همسرتون حرفهای محبت آمیز بگید باید به این شکل باشه؛
✔️حتما تماس پوستی با همسرتون داشته باشید. یا حالا دستشو #ماساژ بدین یا سرشو ماساژ بدین، یا ابروهاشو ماساژ بدین. که این بپذیره.
هم از نظر کلامی و هم از نظر زبان بدن.
آقایانی که #تند_مزاج اند اصلا در فضای بسته مثل اتومبیل مطالب مهم و موضوعاتی که نیاز به تصمیم گیری دارد را مطرح نکنید
پس کی بگم؟
در محیط هایی مثل پارک که فضا بازاست
✔️دوم اینکه وقتی که دارید با همسرتون صحبت می کنید و یا همسرتون داره با شما صحبت می کنه. هرگز به کاری مشغول نشید. بعضی مردها واقعا عصبی می شن. حتی مهم ترین کارها. حتی تلفن زدن حتی نوشتن، حتی کارمنزل، اصلا اجازه ندید رابطه شما رو سرد کنه.
🔴 #لحنتون_با_همسرتون باید#دو_تا_ویژگی داشته باشه؛👇
1⃣ آرام
2⃣ کشدار
❌پریروز یه خانومه زنگ زد... شوهرش خیانت کرده بود.( با یه لحن کاملا مردونه) گفت خانم پرتو اعلم، نمی دونم چی کار کنم❓ شوهرم رفته. نمی دونم چی کار کنم ❓مستاصل شدم. گفتم اول کلام و لحنت را دریاب
گفت آره خودم می فهمم
کلامم خیلی تلخه درسته
🗣 یعنی از نظر کلامی صدا باید جوری باشه واقعا #آرامش و #پذیرش را به شوهر تزریق کنه.
❌ وقتی شما تند تند حرف می زنید ویژگی های صحبت کردن زیر سوال می ره. وقتی داد می زنید این دو تا ویژگی زیر سوال می ره وقتی #قهر می کنید که اصلا این دو تا قطع می شه.
🔔پس از نظر کلامی حواستون جمع باشه
✅ تیتر بعدی ⬅️ #لبخند زدنه😊
😊 لبخند ساده ترین آرایش صورته
چرا ❓❓
شادی رو به طرف تزریق می کنه با لبخندش.
⬅️ #نگاههای_عاشقانه
❌اصلا دررابطه زناشویی، چشماتونو نبندید.👁
وقتی شما #آرایش چشم انجام می دین چشمت تو اون لحظه زیبایی خاصی داره. این زیبایی را از همسرتون دریغ نکنید. بعضیا خجالت می کشند دوست ندارند اعتماد به نفس ندارند.
👈بعضی وقتها شما با نگاه ها و رابطه چشمی تون با شوهر اصلا حرف می زنید. مثلا با چشم و ابرو ، با شوهر کلنجار می رید. یا اخم می کنید. یا ازش رو برمی گردونید
نابینا اونی نیست که چشم نداره
نابینا کسی ست که چشمِ تحسین نداره.
👌قشنگ همسرتونو از امشب #تحسین کنید.
❌یکی از بچه ها می گفت خانوم شوهر من نه قد داره نه هیکل نه قیافه چیو تحسین کنم؟ گفتم یه چیز داشته زنش شدی دیگه؟..
گفتم حالا یه چیزی پیدا کن تحسین کن.
گفت دیدم شب اومد نشست. اومدم نشستم بازوشو گرفتم.گفتم وای محمد آقا چقدر بازوهای شما تراش خورده و زیباست.💪
گفت بازوشو سفت کرد. هیچی نگفت گفتم بیا تحسینش هم کردیم. سکوت کرد
پاشدم رفتم.
فرداش ساعت دوازده شب زنگ زد خانوم شوهرم نیومده شوهرم کجا رفته یا طوریش شده یا ....
گفتم که حالا خبر سلامتیشو به من بده اگه اومد
بعد که اومده بود. خانمه گفته کجا بودی؟ گفته رفته بودم باشگاه.💪😂
مرد شما تشنه تحسین از جانب شماست
شما هم همین جور
به مرد #اقتدار و قدرت بدید در کلام
بهتون عشق هدیه میده
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
همسران موفقِ فاطمی❤💍
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت :4⃣4⃣1⃣ #فصل_چهار
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :5⃣4⃣1⃣
#فصل_چهاردهم
اگر بودی و این همه رنج و درد و کُشت و کشتار را می دیدی، به من حق می دادی. قدم جان! از من ناراحت نشو. درکم کن. به خدا سخت است. این را قبول کن ما حالا حالاها عید نداریم. یک سری بلند شو برو خیابان کاشانی ببین این مردم جنگ زده با چه سختی زندگی می کنند. مگر آن ها خانه و زندگی نداشته اند؟! آن ها هم دلشان می خواهد برگردند شهرشان سر خانه و زندگی شان و درست و حسابی زندگی کنند.»
به خودم آمدم. گفتم: «تو راست می گویی. حق با توست. معذرت می خواهم.»
نفس راحتی کشید و گفت: «الهی شکر این مسئله برای هر دویمان روشن شد. اما مطلب دیگری که خیلی وقت است دلم می خواهد بگویم، درباره خودم است. حقیقتش این است که حالا دیگر جنگ جزء زندگی ما شده. هر بار که می آیم، می گویم این آخرین باری است که تو و بچه ها را می بینم. خدا خودش بهتر می داند شاید دفعه دیگری وجود نداشته باشد. به بچه ها سفارش کرده ام حقوقم را بدهند به تو. به شمس الله و تیمور و ستار هم سفارش های دیگری کرده ام تا تو خیلی به زحمت نیفتی.»
زدم زیر گریه، گفتم: «صمد بس کن. این حرف ها چیه می زنی؟ نمی خواهم بشنوم. بس کن دیگر.»
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :6⃣4⃣1⃣
#فصل_چهاردهم
با انگشت سبابه اش اشک هایم را پاک کرد و گفت: «گریه نکن. بچه ها ناراحت می شوند. این ها واقعیت است. باید از حالا تمرین کنی تا به موقعش بتوانی تحمل کنی.» مکثی کرد و دوباره گفت: «این بار هم که بروم، دل خوش نباش به این زودی برگردم. شاید سه چهار ماه طول بکشد. مواظب بچه ها باش و تحمل کن.»
و من تحمل کردم. صمد چند روز بعد رفت و سه چهار ماه دیگر آمد. یک هفته ای ماند و دوباره رفت. گاهی تلفن می زد، گاهی هم از دوستانش که به مرخصی می آمدند می خواست به سراغ ما بیایند و از وضعیتش ما را باخبر کنند. برادرهایش، آقا شمس الله، تیمور و ستار، گاه گاهی می آمدند و خبری از ما می گرفتند.
حاج آقایم همیشه بی تابم بود. گاهی تنهایی می آمد و گاهی هم با شینا می آمدند پیشمان. چند روزی می ماندند و می رفتند. بعضی وقت ها هم ما به قایش می رفتیم. اما آنجا که بودم، دلم برای خانه ام پر می زد. فکر می کردم الان است صمد به همدان بیاید. بهانه می گرفتم و مثل مرغ پرکنده ای از این طرف به آن طرف می رفتم. تا بالاخره خودم را به همدان می رساندم. خانه همیشه بوی صمد را می داد. لباس هایش، کفش ها و جانمازش دلگرمم می کرد.
به این زندگی عادت کرده بودم. تمام دلخوشی ام این بود که، هست و سالم است. این برایم کافی بود.
ادامه دارد...✒️
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
#طنز 😆
شوهر باید چجوری باشه؟؟😅
😜😂🤸🌿❤️
❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁❁
|⬛️📝| ╝
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :7⃣4⃣1⃣
#فصل_چهاردهم
حالا جنگ به شهرها کشیده شده بود. گاهی در یک روز چند بار وضعیت قرمز می شد. هواپیماهای عراقی توی آسمان شهر پیدایشان می شد و مناطق مسکونی را بمباران می کردند. با این همه، زندگی ما ادامه داشت و همین طور دو سال از جنگ گذشته بود.
سال 1361 برای بار سوم حامله شدم. نگران بودم. فکر می کردم با این شرایط چطور می توانم بچه دیگری به دنیا بیاورم و بزرگش کنم. من ناراحت بودم و صمد خوشحال. از هر فرصت کوچکی استفاده می کرد تا به همدان بیاید و به ما سر بزند. خیلی پی دلم بالا می رفت. سفارشم را به همه فامیل کرده بود. می گفت: «وقتی نیستم، هوای قدم را داشته باشید.»
وقتی برمی گشت، می گفت: «قدم! تو با من چه کرده ای. لحظه ای از فکرم بیرون نمی آیی. هر لحظه با منی.»
اما با این همه، هم خودش می دانست و هم من که جنگ را به من ترجیح می داد. وقتی همدان بمباران می شد، همه به خاطر ما به تب و تاب می افتادند. برادرهایش می آمدند و مرا ماه به ماه می بردند قایش. گاهی هم می آمدند با زن و بچه هایشان چند روزی پیش ما می ماندند. آب ها که از آسیاب می افتاد، می رفتند.
وجود بچه سوم امید زندگی را در صمد بیشتر کرده بود. به فکر خرید خانه افتاد. با هزار قرض و قوله برای خانه، ثبت نام کرد.
✫⇠قسمت :8⃣4⃣1⃣
#فصل_چهاردهم
یک روز دیدم شاد و خوشحال آمد و گفت: «دیگر خیالم از طرف تو و بچه ها راحت شد. برایتان خانه خریدم. دیگر از مستأجری راحت می شوید. تابستان می رویم خانه خودمان.»
نُه ماهه بودم. صمد ده روزی آمد و پیشم ماند. اما انگار بچه نمی خواست به دنیا بیاید. پیش دکتر رفتیم و دکتر گفت حداقل تا یک هفته دیگر بچه به دنیا نمی آید. صمد ما را به قایش برد. گفت: «می روم سری به منطقه می زنم و سه چهارروزه برمی گردم.»
همین که صمد از ما خداحافظی کرد و سوار ماشین شد و رفت، درد به سراغم آمد.
نمی خواستم باور کنم. صمد قول داده بود این بار، موقع به دنیا آمدن بچه کنارم باشد. پس باید تحمل می کردم. باید صبر می کردم تا برگردد. اما بچه این حرف ها سرش نمی شد. عجله داشت زودتر به دنیا بیاید. از درد به خودم می پیچیدم؛ ولی چیزی نمی گفتم. شینا زود فهمید، گفت: «الان می فرستم دنبال قابله.»
گفتم: «نه، حالا زود است.» اخمی کرد و گفت: «اگر من ندانم کِی وقتش است، به چه دردی می خورم؟!»
رفت و رختخوابی برایم انداخت. دیگی پر از آب کرد و روی پریموس گوشه حیاط گذاشت. بعد آمد و نشست وسط اتاق و شروع کرد به بریدن تکه پارچه های سفید. تعریف می کرد و زیر چشمی به من نگاه می کرد، خدیجه و معصومه گوشه اتاق بازی می کردند.
✫⇠قسمت :9⃣4⃣1⃣
قربان صدقه من و بچه هایم می رفت. دقیقه به دقیقه بلند می شد، می آمد دست روی پیشانی ام می گذاشت. سرم را می بوسید. جوشانده های جورواجور به خوردم می داد.
یک دفعه حالم بد شد. دیگر نتوانستم تحمل کنم. از درد فریادی کشیدم. شینا تکه پارچه های بریده شده را گذاشت روی زمین و دوید دنبال خواهرها و زن برادرهایم. کمی بعد، خانه پر شد از کسانی که برای کمک آمده بودند. قابله دیر آمد. شینا دورم می چرخید. جوشانده توی گلویم می ریخت و می گفت: «نترس اگر قابله نیاید، خودم بچه ات را می گیرم. بعدازظهر بود که قابله آمد و نیم ساعت بعد هم بچه به دنیا آمد.»
شینا با شادی بچه را بغل کرد و گفت: «قدم جان! پسر است. مبارکت باشد. ببین چه پسر تپل مپل و سفیدی است. چقدر ناز است.» بعد هم کسی را فرستاد دنبال مادرشوهرم تا مژدگانی بگیرد. صدای گریه بچه که بلند شد، نفس راحتی کشیدم. خانه شلوغ بود اما بی حسی و خواب آلودگی خوشی سراغم آمده بود که هیچ سر و صدایی را نمی شنیدم.
فردا صبح، حاج آقایم رفت تا هر طور شده صمد را پیدا کند. عصر بود که برگشت؛ بدون صمد. یکی از هم رزم هایش را دیده بود و سفارش کرده بود هر طور شده صمد را پیدا کنند و خبر را به او بدهند. از همان لحظه چشم انتظار آمدنش شدم. فکر می کردم هر طور شده تا فردا خودش را می رساند.
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
تهدیدمـ مے ڪنے!🙊
به بالا آمدݧ
آن رویتـــ...😡
ولے
گلـ...🌹
پشت و رو ندارد!!!...😝🙈
#ایده_متن
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🎀سیاست های زنانه🎀👠
#ایده_شیطنت
دیروز رفتم بازار (مغازه اسباب بازی فروشی)
چشمم افتاد به وسایل دکتر بازی ،
فک کردم ایده قرری باشه که اون رو بخرم،
قیمتش هم مناسب بود،
شب من پرستار اقایی شدم ،
ایشون خوابیدن منم باهمون وسایل پزشکی همجا شون رو کلی معاینه کردم ،
هم من خیلی لذت بردم هم همسری♥️
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🎀سیاست های زنانه🎀👠
#ایده_اتاق خواب 😌👏🏻
سلام اعضای خوب کانال خانومای قِری عزیز میخواستم ایده شیطنتآمیز و عشوه ریختن رو بهتون یاد بدم شمام انجام بدین☺️❣
اگ اقاتون اقایی جدی هست ووقتی از سرکار میادغرق در تلویزیون😣 و نمیتونید توجه اقایی رو به خودتون جلب کنید
دست بکار شید برید یه دامن کوتاه بپوشید با یه لباس زیر فوق العاده سکسی 👙و یه تاپ خوشگل که برجستگی های بدنم بیرون باشه(واس اقاتونه دیگ خجالت بزارین کنار 😜) بعد
بدون اینکه صداش کنین بشینید کنارش اگ دیدین اقایی هنوز غرق تلوزیون یا انجام کاریه ک حواسش به شما نیست دستتون رو ببرید پشت گردنشون و شروع کنید ماساژ دادن😋 پشت گوششون آروم و ملایم یهو سنسور شوهری فعال میشه یه نیم نگاهی میندازه و😳اینجوری میشه و سریع روی پاشون بشینید و شروع کنید به دلبری دیگه همسر جان از خود بیخود میشه و شمارو همینجوری تو آغوش به اتاق میبره
بقیشم ک بییییییب....😩🙏🏻
ببینید چه چیزایی روی شوهرتون تاثیر داره بالاخره زنشید بهتر میشناسیدش مثلا یکی از شیطنتهای همراه با عشوه گری چشمک زدن 😉یکی گاز گرفتن همراه با مکیدن لاله گوششون 😍
و تو اتاق خوابی که در آوردن لباساشم همراه عشوه گری و لمس بدن 🤪
زندگییاتون پر از عشق باشه ❤️❤️
#موفق_باشید
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🎀سیاست های زنانه🎀👠
#خانوم_عزیز
❌اگه از چیزی ناراحت شدید، همون وقت شروع به دعوا نکنید ...
🔆چون هرچی بگید، همسرتون باز هم همون حسی رو داره که در موقع انجام اون کار ناراحت کننده داشته و باعث شده اون رفتار رو از خودش بروز بده و شما ناراحت بشین!!
🌱باید بهش فرصت بدید تا فضاش عوض بشه تا بتونه یه جور دیگه به ماجرا نگاه کنه ..
⛔️بنابراین باید نسبت به موضوع حساسش نکنید و صبر کنید بعداً که هردوتون آرومتر شدید، تو خوبی و خوشی مطرحش کنید ...!
‼️نباید مرد رو به این حدی رسوند که نتونه خودش رو کنترل کنه!!
چون ممکنه یه کارهایی بکنه یا حرفهایی بزنه که دیگه حرمتها شکسته بشه و نشه جمعش کرد ...!!
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
#همسرانه
💖از همسرتون خلاقانه تشکر کنید
💖 همسر شما خوشحال میشود که بداند چرا از او تشکر و #قدردانی میکنید.
بهعلاوه، انگیزهاش نیز در انجام کارها افزایش پیدا میکند.
مثلاً به او بگوئید: «خیلی ممنونم که ظرفها را شستی که من بتونم کمی استراحت کنم» یا «لطف کردی که بچهها را بردی پارک بازی کنن. من وقت بیشتری داشتم به کارهام برسم».
💖 یا مثلاً اگر همسر شما فراموش کرد که یکی از موارد نوشتهشده در فهرست بلندبالای خرید را بخرد، یا اینکه غذا را سوزاند، کاری نکنید که فکر کند زحماتش به هدر رفته است یا کارهای دیگرش را نادیده گرفتهاید. به او بگویید: «اشکالی نداره عزیزم. ممنون که وقت گذاشتی و زحمت کشیدی».
💖 در بیان واژهها برای تشکرکردن از همسر خود، خلّاق باشید. به عناوین مختلف از او تشکر کنید. فراموش نکنید که حتی در تشکرکردن هم، با استفاده از کلمات جدید و زیبا، میتوانید جذاب باشید.
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
.
بيدار شو!
من برای دوست داشتنت،
به خورشيد رو زده ام!
بيدار شو!
بهشت، بالاپوشش را کنار گذاشته!
بايد از زربافت عشق،
خيالی بر اندامت بپوشاند!
تو، صبح را زيباتر کرده ای...
و من غرق لب هايی که
از نوای لحن موسيقی آرام قلبم،
پر شده باشد...
کجای جهان ايستاده ای،
که خورشيد دارد بندبندم را
از شور دستانت میسوزاند؟!
#عرفان_یزدانی
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
#ایـــده
ائینه نویسی😍
سلام قررری خانما
اینم ایده ی من واسه خوشحال کردن همسری که خیلی خوشش اومد و سوپرایز شد❤️
رفتارش ازاینرو به اونرو شد😍
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
#ایده
من از کانالتون ایده گرفتم این نقاشی رو کشیدم و امشب خونه خالم مهمونی بودیم وقتی کسی حواسش نبود باهاش موشک درست کردم و شوتش کردم طرف شوهرم 😁
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
نيازت دارم ❣
درست مثل نيازِ يه معتاد به مواد!❣
همونقد نسخ ميشم، ❣
همونقد بدن درد ميگيرم، ❣
اگه بغلم نكنی!❣
و همونقد سخته برام تركت…!💕❣💕
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🎀سیاست های زنانه🎀👠
#خانومانه
⭕️جملات مخرب
بعضی جملات هستن که وقتی گفته میشن، یه برداشت دیگه ای تو ذهن مخاطب ایجاد میکنه. انگار یه جور دیگه شنیده میشن!!
هیچ فرقی هم بین خانوم و آقا نداره.
چون روی صحبت ما با خانومهاست، مثالهای زیر آورده شده باید از بکار بردن این طور جملات اجتناب کنی وگرنه مطمئن باش امتیاز منفی میگیری
🔹بیان خانوم:
چرا نمی ایستی از یکی آدرس رو بپرسی؟
🔹شنیدن آقا:
تو حتی عُرضه ی پیدا کردن یه آدرس رو هم نداری!!
🔹بیان خانوم:
دوست دارم روابطمون بهتر باشه
🔹شنیدن آقا:
تو بلد نیستی چطور با من رفتار کنی؛ من اصلا خوشبخت نیستم
🔹بیان خانوم:
اگه نمیدونی چطوری اینکار رو انجام بدی، خب از فلانی بپرس
🔹شنیدن آقا:
تو داری اشتباه میکنی و به تنهایی از عهده ی کارهات برنمیای
از مجموع این طرز بیان خانوم، این برداشت برای آقا بوجود میاد که انگار دارن بهش میگن :
نمیشه به تو اعتماد کرد
❌و این خیلی خطرناکه
هم برای شما
هم برای همسرت
هم برای بچه هاتون
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
🎀سیاست های زنانه🎀👠
#ایده_متن😻✨
از این جملات ساده اما پرتاثیر میتونید در رابطه با همسرتون ایده بگیرید:
(تو تماس های تلفنی ، تو پیامک ها ، تو یادداشت هایی که کنار خوراکی ها و... براش میذارید ، تو آینه نویسی هاتون و...)
❤️تو تحقق رویاهای منی،
❤️آغوش تو سرکوب هیاهوی جهان است،
❤️همه خستگیات به جونم،
❤️تنها حامی و تامین کننده منی،
❤️من مال توام هرکاری دوست داری با من بکن،
❤️همسر تو بودن عین خوشبختی ست،
❤️عجب پدری خواهی شد،
❤️جیبهایت پر از پول حلال رئیس خانه،
❤️تو بهترین لذت دنیایی واسه من،
❤️سایه پر مهرت تا همیشه رو زندگیمون مستدام باد،
❤️روز پربرکتی رابرات آرزو میکنم،
❤️چجوری خوبی های تو را جبران کنم،
❤️تا ابد مدیون دستان گرم و پر تلاشت هستم،
❤️زیر سایه مردونت جام امنه و خوشبختم،
❤️هر روز که میگذره پشتم به وجودت گرم تر میشه عشق من
❤️من قدر این همه زحمتی که برای زندگیمون میکشی را میدونم،
❤️خداراشکر که تورو دارم
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
تنها دلیلِ زنده بودنت ❣
بشه یکی که ❣
واسه همه مغروره ❣
ولی با تو همه جوره کنار میاد…!💕❣💕
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
✨🌼✨
✍و از نشانه های خداوند اینکه: از جنس خودتان برای شما همسرانی آفرید تا آرامش یابید و میان شما مهربانی و محبت قرار داد؛
📚روم؛آیه 21
💠 ⇦
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
✨﷽✨
#خواستگاری
🌷آداب جواب رد دادن به خواستگار
✍هر خواستگاری لزوما به ازدواج ختم نمیشود. خیلی وقتها به این نتیجه میرسید که باید به فلان خواستگار جواب رد داد، اما جواب منفی دادن، خودش اصول و قاعده ای دارد که باید رعایت کنید. در غیر این صورت جواب رد شما ممکن است باعث دلخوری یا حتی کینههایی شود که پاک کردن اثرات آن تا مدتها زمان میبرد. به خصوص اگر پای خواستگاریهای فامیلی یا همکاری در میان باشد.
بجای طفره رفتن و آسمان و ریسمان چیدن،راستش را بگویید. حرفتان را در چت و تلفنی نگویید و ترتیب یک قرار حضوری را بدهید. مراقب واژهها باشید تا غرورش نشکند
🔻بگذارید از احساسش حرف بزند و بجای متکلم وحده بودن، گفتگو کنید.با اقتدار و اعتماد بعه نفس صحبت کنید تا تکلیف او مشخص شود و بعد از گفتگو ارتباط تان را کامل قطع کنید.
❣ @hamsar_ane❣
💜
🌸💜
💜🌸💜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا
دستم به آسمانت نمیرسد
اما توکه دستت بزمین میرسد
عزت دوستان وعزیزانم را
تاعرش کبریایی خودبلندکن
و عطاکن به آنان
هرآنچه برایشان خیراست
و دلشان را لبریزکن از
شادی
شبتون بخیر🌹
💖↝ ↜💖