#زنگ_تجربه_شخصی
#زنگ_تجربه_معنوی
#زنگ_تحربه_همسرداری
#زنگ_تجربه_کدبانوگری
با سلام و وقت بخیر.ممنون از کانال بسیار آموزنده تون. می خواستم با اجازه تون دوباره از برخی تجربیاتم اینجا بنویسم فک کنم مربوط به تجربه های شخصی بشه امیدوارم مثمر ثمر باشه.✅دوستان عزیز اولش قید کنم که ما یه خانواده تقریبا مذهبی هستیم تقریبا رو به این علت میگم که سعی می کنیم مذهبی باشیم چون کسی که ادعا می کنه کاملا مذهبی هست باید واقعا اون طور که مذهبش میگه باشه واین ادعای بزرگی هست که بگم کاملا مذهبی هستیم. دوستان عزیز تو خونه ما رسم براین گذاشتیم که سفره رو که باز می کنیم برای خوردن غذا بعد از بسم الله الرحمن الرحیم حتما برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان با صدای بلندصلوات می فرستیم وبعد شروع به غذا خوردن می کنیم حتی اگه تو خونه مون هم مهمون باشه. حالا اگه این وظیفه رو محول کنیم به بچه های کوچک که خیلی عالی هست چون هم یادشون نمیره هم احساس مسئولیت می کنند. و اگه اون روز مناسبتی هم باشه مثلا تولدیاشهادت یکی از ائمه یه صلوات دیگه هم برای خشنودی ایشون می فرستیم ✅من و همسرم سعی می کنیم تا روزهای تولد ائمه روز خاصی برامون باشه و اگه قراره شیرینی بدیم یا رستورانی بریم بندازیم اون روز که شیرینیش چند برابر بشه ✅با اینکه فرزندان من تقریبا بزرگ هستن ولی با این وجود هر از چند ماهی یه کادو میگیرم بابت انجام نمازشون، هرچند وظیفه شون هست ولی اینجوری متوجه میشن که پدرومادرشون چقدر از این که به واجب شرعیشون عمل می کنند از اونها راضی هستن و لذت میبرن حتی روز عید فطر هم برای خانواده ما یه روز خاصی هست اون روز به بچه هامون هدیه میدیم و ناهار به یه رستورانی میریم(البته بنا به وسع مالی خانواده ها فرق می کنه ممکنه یه موقع وسع مالیمون برسه یه رستوران خوب بریم یا یه موقع وسع مالی نداشته باشیم وتو خونه یه چیزی درست کنم که خوششون بیاد)✅یه مورد دیگه که میخوام بگم و برای خودم خیلی مهمه اینه که خواهران عزیزی که مذهبی هستن و فرزند پسر هم دارن مسئولیتشون یه کمی بیشتر هست و اون هم اینکه مادرانی که به حجابشون پیش نامحرم خیلی اهمیت میدن این نکته نباید باعث بشه که به خودشون نرسن که البته خیلی از عزیزان محجبه ما اینگونه نیستن و در جاهایی که ضرورت حجاب نیست کاملا هم به روز هستن. سخنم با اندکی از محجبه ها هست که ممکنه فک کنن پسرشون بزرگه پیش اون زشته آرایش داشته باشن یا فلان لباس رو بپوشن. ولی باید در نظر داشته باشیم پسر جوانی که مادرخودش رو چه در بیرون چه در منزل فقط یه تیپ و مدل می بینه و بیرون میره زنان و دختران رنگ کرده زیادی جلو چشمش هستن خب ممکنه تو انتخاب همسر تمایل داشته باشن که سراغ دخترهایی که مثل مادرشون نیستن وحجاب هم ندارن برن پس بنابراین من خودم با اینکه خیلی رعایت محرم و نامحرم رو دارم ولی در داخل خونه آرایش ملایم رو دارم لباسهای رنگی استفاده می کنم سعی می کنم همیشه آراسته باشم انواع و اقسام وسایل آرایشی دارم مخصوصا رژ و لاک با انواع رنگها.مخصوصا الان هم که لاک گیاهی هم اومده و به راحتی هم با آب پاک میشه وبرای وضو گرفتن هم دچار مشکل نمیشیم. به دخترم هم میگم که تو خونه از هرکدوم خواستی استفاده کن ولی پیش نامحرم نه.استفاده ازعطروادکلن تو خونه ما همیشه در جریان هست. ✅موقعی که همسرم از بیرون میاد حتما باهم روبوسی داریم اون هم در حضور فرزندانم. چون این یک نوع روبوسی ساده است که موجب تحریک هم نیست که بگیم پیش بچه ها زشت باشه.✅زیباترین و بهترین لباس رو برای مصرف خونه میگیرم نه مجلسی.ممکنه قیمتهاش پایین هم باشه ولی متنوع و رنگارنگ میگیرم ✅بهترین ظرفها و رختخواب رو برای مصرف روزانه خودمون استفاده می کنم اینو از تجربه کودکی خودم به دست آوردم مادر من انواع و اقسام ظرف ها رو می گرفت و بهترین رختخواب رو فراهم می کرد اما نه برای ما بلکه برای مهمانهامون و الان که بنده خدا مسن شده و توانائیش کم شده دارم می بینم که همون وسایلایی که ما تو حسرت استفاده شون بودیم و مادر عزیزم با زحمت اونا رو جمع آوری می کرد الان تو گوشه کابینت داره خاک میخوره. ✅مناسبت ها رو مثل روز تولد و سالگرد ازدواج و...همه رو جشن می گیریم البته خیلی خیلی ساده وخودمونی. هدیه ممکنه فقط یه شاخه گل باشه ولی سعی می کنیم حتما مراسم ها باشه چون معتقدم از لحظه لحظه زندگیمون برای شادی کردن باید استفاده کنیم واون شادی هم که مال خانواده باشه دیگه چی از این بهتر.عزیران ببخشید که خیلی طولانی شد اگه کسی از تجربه من تو زندگیش استفاده کرد برای من و خانواده ام هم دعا کنه.امیدوارم همه با خانواده شون خوش باشن.
❣ @hamsar_ane❣
برداشت هایی از کتاب #مفاتیح_الحیاة
#اهمیت_تفکر_و_تدبر
#قسمت2
🔰🔰🔰
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله فرمودند ؛ نشانه خردمند این است که هرگاه خواست سخن بگوید تدبر می کند؛ اگر مفید بود سخن می گوید و سود می برد و اگر زیانبار بود خاموش می شود و در امان و سلامت می ماند
🍃🍃🍃🍃🍃
پس #یادمون باشه؛
دوست خوبم😍
💡 #یادمون_باشه حرف زدن ممنوع⛔️
👌مگر اینکه قبلش فکر کرده باشی که چی می خوای بگی.
🤔خب الان که فکر می کنیم می بینیم نمی شه حرف نزد که...
👈 پس دو قدم بیا عقب تر
😔 یادمون بیاد چه وقتایی حرف زدیم و پشیمون شدیم، حرف زدیم و دل شکستیم، حرف زدیم و غیبت کردیم، حرف زدیم و بیهوده گفتیم، حرف زدیم و راز کسی رو فاش کردیم ، حرف زدیم و هزاران گناه با همین یک تکه گوشت زبان انجام دادیم👅
چه وقتایی؟
💡 #یادمون_باشه وقتی که تلفن را گرفتیم دستمون و نمی دونستیم قبلش قراره چی بگیم؟ یه لحظه بزاریم زمین و فکر کنیم قراره چه مدتی صحبت کنیم و حول چه موضوعاتی؟☎️
✏️ وقتی که خلوت و یا جمعی با عزیزان و غیر عزیزانمون داشتیم حتما براش برنامه ریزی کنیم قراره چی بگیم؟
💡 #یادمون_باشه وقتی با خودمون قراری نذاشتیم که یه روایت و یه آیه ولو برای یک دقیقه میون صحبت هامون با همسر، با خانواده همسر، با مادر و خواهر و دوست و همسایه و ... گفته بشه وقتی موضوعات صحبت هامون رو روش فکر نکردیم و برنامه ای نداشتیم ، معلومه که شیطان واسه مون برنامه می ریزه و قدم به قدم خدایی نا کرده ما رو به سمت هدفش می بره.
❤️خانوم خونه
بسم الله ...فکر کن و بنویس شما میخوای امروز با هم صحبتات راجع به چی صحبت کنی؟
فوروارد مطالب✅
هدایت شده از آشپزخونه بهشتی(آشپزی اسلامـی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #میوه_آرایی
http://eitaa.com/joinchat/2775842838C0e8ec6c9f8
رسانه تبلیغی ما باشید🍃
فوروارد فراموش نشه🌹
💞 #عاشقانه_دو_مدافع
📚 #قسمت_چهل_و_چهارم
_بعد هم آهے کشید و گفت انشااللہ اربعیـݧ باهم میریم کربلا...
تاحالا کربلا نرفتہ بودم....چیزے نمونده بود تا اربعیـݧ تقریبا یک ماه...
با خوشحالے نگاهش کردم و گفتم:جان اسماء راست میگے❓
_لبخندے زد و سرشو بہ نشونہ ے تایید تکوݧ داد
دوستم یہ کاروانے داره اسم دوتامونو بهش دادم البتہ برات سخت نیست پیاده اسماء❓
پریدم وسط حرفشو گفتم:مـݧ از خدامہ اولیـݧ دفعہ پیاده اونم با همسر جاݧ برم زیارت آقا.آهے کشیدو گفت:انشااللہ ما کہ لیاقت خدمت بہ خواهر آقا رو نداریم حداقل بریم زیارت خودشوݧ
_از جاش بلند شد و دو سہ قدم رفت جلو،دستش و گذاشت تو جیبشو وهمونطور کہ با چشماش تموم شهر رو بر انداز میکرد دوباره آهے کشید
هوا سرد شده بود و نفسهاموݧ تو هوا بہ بخار تبدیل میشد
کت علے دستم بود.
_احساس کردم سردش شده گوشاش و صورتش از سرما قرمز شده بودݧ
کت و انداختم رو شونشو گفتم
بریم علے هوا سرده....
_سوار ماشیـ شدیم.ایندفعہ خودش نشست پشت ماشیـݧ
حالش بهتر شده بود اما هنوز هم تو خودش بود...
علے❓
جانم
بہ خوانواده ے مصطفے سر زدے❓
آره صب خونشوݧ بودم
خوب چطوره اوضاعشو❓
اسماء پدر مصطفے خودش زماݧ جنگ رزمنده بوده.امروز میگفت خیلے خوشحالہ کہ مصطفے بالاخره بہ آرزوش رسیده اصلا یہ قطره اشک هم نریخت بس کہ ایـݧ مرد صبوره مثل بابارضا دوسش دارم
_اما مادرش خیلے بہ مصطفے وابستہ بود.خیلے گریہ میکرد با حرفاش اشک هممونو درآورد
میگفت علے تو برادر مصطفے بودے دیدے داداشت رفت❓دیدے جنازشو نیورد❓
حالا مـݧ چیکار کنم❓
آرزو داشتم نوه هامو بزرگ کنم❓بعدشم انقد گریہ کرد از حال رفت...
_علے طورے تعریف میکرد کہ انگار داشت درمورد پدر مادر خودش حرف میزد
آهے کشیدم و گفتم؛زنش چے علے
زنش مثل خودش بود از بچگے میشناسمش خیلے آرومہ
_آروم بے سروصدا اشک میریخت
اسماء مصطفے عاشق زنش بود فکر میکردم بعد ازدواجش دیگہ نمیره اما رفت خودش میگفت خانومش مخالفتے نداره
اخمهام رفت تو هم و گفتم:خدا صبرشو بده
سرمو بہ شیشہ ماشیـݧ تکیہ دادم و رفتم تو فکر
_اگہ علے هم بخواد بره مـݧ چیکار کنم❓
مـݧ مثل زهرا قوے نیستم
نمیتونم شوهرمو با لبخند راهے کنم.مـ اصلا بدوݧ علے نمیتونم...
قطره هاے اشک رو صورتم جارے شد و سعے میکردم از علے پنهانشو کنم
عجب شبے بود ...
_بہ علے نگاه کردم احساس کردم داره میلرزه دستم گذاشتم رو صورتش خیلے داغ بود...
علے❓خوبے❓بز کنار
خوبم اسماء
میگم بز کنار
دارے میسوزے از تب
با اصرار هاے مـ زد کنار سریع جامونو عوض کردیم صندلے و براش خوابوندم و سریع حرکت کردم
_لرزش علے بیشتر شده بود و اسم مصطفے رو زیر لب تکرار میکردو هزیوݧ میگفت
ترسیده بودم.اولیـ بیمارستاݧ نگہ داشتم
هر چقدر علے رو صدا میکردم جواب نمیداد
سریع رفتم داخل وگفتم یہ تخت بیارݧ
علے و گذاشتـݧ رو تخت و برد داخل
حالم خیلے بد بود دست و پام میلرزید و گریہ میکردم نمیدونستم باید چیکار کنم.علے خوب بود چرا یکدفعہ اینطورے شد❓
_براے دکتر وضعیت علے و توضیح دادم
دکتر گفت:سرما خوردگے شدید همراه با شوک عصبے خفیفہ
فشار علے رو گرفتـݧ خیلے پاییـݧ بود براے همیـݧ از حال رفتہ بود
بهش سرم وصل کردݧ
ساعت۱۱بود.گوشے علے زنگ خورد فاطمہ بود جواب دادم
الو داداش❓
_سلام فاطمہ جاݧ
إ زنداداش شمایے❓داداش خوبہ❓
آره عزیرم
واسه شام نمیاید❓
بہ مامانینا بگو بیرو بودیم.علے هم شب میاد خونہ ما نگراݧ نباشـݧ
نمیخواستم نگرانشو کنم و چیزے بهشو نگفتم
سرم علے تموم شد
_بادرآوردݧ سوزݧ چشماشو باز کرد
میخواست بلند شہ کہ مانعش شدم
لباش خشک شده بود و آب میخواست
براش یکمے آب ریختم و دادم بهش
تبش اومده پاییـݧ
لبخندے بهش زدم و گفتم
خوبے❓بازور از جاش بلند شدو گفت:خوبم
مـݧ اینجا چیکار میکنم اسماء ساعت چنده❓
هیچے سرما خوردے آوردمت بیمارستاݧ
خوب چرا بیمارستاݧ میبردیم درمانگاه
ترسیده بودم علے
_خوب باشہ مـݧ خوبم بریم
کجا❓
خونہ دیگہ
ساعت ۳نصف شبہ استراحت کـݧ صب میریم
خوبم بریم
هر چقدر اصرار کردم قبول نکرد کہ بمونہ و رفتیم خونہ ما....
✍ ادامه دارد ...
┄┅🌵••══••❣┅┄
•• @tame_sib ••
┄┅❣••══••🌵┅┄
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم11
چرا نماز رو غلط معرفی می کنیم؟
💢⛔💢
چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟!
/11/
استاد پناهیان:
یه استاد دانشگاهی می فرمود: بچه ی من نماز نمی خونه، یعنی کاهل نمازی میکنه،
ولی ما کم نذاشتیم تو تربیتش،
حاج آقا شما بفرمایید ما چیکار کنیم؟!
❗💠💠❓
✅ گفتم : نماز رو چجوری به پسرت معرفی کردی؟
💠 گفت : بلاخره معرفی کردیم دیگه!
✅ گفتم نه دقیقا بگو؛ داریم صحبت می کنیم.
💠 گفت حاج آقا چی بگم آخه !
بهش گفتیم نماز عبادته و ...
کم کم که گفت رسید به این جملات: نماز خوندن عشق بازی با خداست، مناجات با معبوده، راز و نیاز با رب العالمینه و...
💢💢❌〽❗
اینجوری معرفی کرده بودن نماز رو!
اما بچش وقتی ایستاده واسه نماز👇
گفته راز کو؟ نیاز کو؟ من اگه رازی داشته باشم همینجوری به خدا میگم!
❗
وایساده سر نماز مثلا عشق بازی کنه با خدا!
بعد یواش یواش دیده عشق کجا بود؟!!!
آروم آروم پیش خودش میگه: حالا بعدا عشق بازی می کنیم دیگه !
حالا چه وقتشه!
الان من وسط کار و درسم هستم و حال عشق بازی ندارم
🔹🔸🔸🔸🔸🔸
به اون استاد گفتم: خب اشتباه نماز رو معرفی کردی!!!
بچت هی میره سراغ نماز هی لذت نمیبره و "هی دیگه نمیره سراغ نماز!"
😔
" خودش رو شکست خورده ی در نماز میبینه"
خیلی خیلی خیلی مهم👆👆👆
✅ بابا "نماز عشق بازی نیست فعلا"
نماز عشق بازی با خدانیست ابتدائًا
" نماز ابتدائًا مؤدب شدن است "
"ادب رعایت کردن است"
اول از همه ادب نماز رو رعایت کن.
〰🔹🔸🌎🌍
لطفا نماز رو درست معرفی کنید به افراد. "مخصوصا به جوانان و نوجوانان"
👆🌎👆✅💻
برای اینکه بقیه هم نمازاشون درست بشه انتشار بدید.
اجرتون با امام زمان علیه السلام
🌺💠✅🌺💠✅
❣ @hamsar_ane❣
#خانوم_خونه_باید_بدونه
🍂خوش خلقی در خانه🍂
✅وقتی که شوهر از سرکارش بر می گردد و از چشم هایش پیداست که خستگی در عمق جانش نشسته،
سزاوار است که همسر او به استقبالش برود و با چهره باز و نشاط و آکنده از محبت، او را بپذیرد،
🌹رسول اکرم (ص) فرمودند:
👌وظیفه زن این است که تا درِ خانه به پیشواز شوهرش برود
و به وی خوش آمد بگوید.
❣ @hamsar_ane❣
#ایده_متن
#آیینه_نویسی☺️
مادرم گفت که عاشق نشوی، گفتم:چشم!
چشم های تو مرا بی خبر از چشمم کرد...
❣ @hamsar_ane❣
#حدیث_عاشقی
امام صادق(علیه السلام):
🌀زن در زندگی زناشوئی با شوهرِ مورد رضایت
و موافقش
از سه چیز بی نیاز نیست
(و باید رعایت کند) :
🍃❶خود را از هر گونه ناپاکی حفظ کند ؛
تا دل شوهر و اعتماد او را در هر خوشی
و ناخوشیبه خود جلب کند ...
🍃❷محافظت و رسیدگی به شوهر خود و
حساب بردن از او ؛تا اگر لغزشی کرد به چشم
مهر به او بنگرد و از او بگذرد ...
🍃❸اظهار عشق به او
با عشوه و دلبری و زیبا کردن خود در چشم او …♥️
📚تحف العقول ص ۵۱۶
بحارالانوار ج۷۸ ص۲۳۷♨️
❣ @hamsar_ane❣