❤️💚💛 ❇️ #سلسله_مباحث_ازدواج_و_خانواده 🔅 شماره ۱۱ 💠 نگاه‌تربیتی به مشکلات بعد از ازدواج و تسلیم خدا بودن 🔰 مثلاً من در دوران بچگی فلان گناه را انجام داده‌ام و خداوند اراده می‌کند که با این مشکل عیالم [همسرم]، اراده خدا پیاده شود، می‌خواهد مرا پاک کند. 🔸 حالا من یک خانم ایده‌آل را انتخاب کردم، دیدم عقلانیت‌اش کم است، #گناه خودم است، اینجا مشهود شده است. می‌گشتم از جهت عقل آنچنان عاقل باشد که چنین و چنان ولی آمد و برعکس شد. دیگر #تقدیر خدا این است، خودم را شیرین‌کام کنم، چون این‌ها برای من #انگیزه_نیست. ✔️ برخلاف انسان‌های دسته اول، که انگیزه‌اش این‌ها بود و در نتیجه، زندگیش سرد و عامل بسیاری از عقده‌ها و ناراحتی‌ها می‌شد. ✨ لذا برخلاف آن‌ها، خیلی هم شیرین و شیرین کام است با رضایت تمام! گویی که عیالم کم عقل نیست. 🔹 یا اینکه می‌گشتم که خوش خلق‌ترین فرد را پیدا کنم، آمد و بدخلق‌ترین شد. یادم بیندازم که در نوجوانی فلان گناه را انجام داده بودم، حق تعالی می‌خواهد مرا #پاک_کند. 🍃 #روزیِ من این بود، خواست و اراده خدا همین است. چون خداوند اراده کرده است، خیلی هم #شیرین_کام هستم. الآن خداوند این را روزی کرده است. زندگی این است، #شکراً لله! 📌 [خدایا] تو خودت مرا #تربیت می‌کنی، می‌خواهی با این[مشکلات]، مرا اینطور تربیت کنی. این‌ها برای انسان #شرح_صدر می‌آورند، انسان #باید حوصله کند. ❗️حالا، پدر، مادر، خواهر، برادر، عمه، خاله، همه جمع می‌شوند مرا تحریک کنند، اصلاً انسان تکان نمی‌خورد، چون محکم بر جایی چسبیده و بر مبنای دیگری حرکت می‌کند. به هیچ وجه پشیمان نیست، ناراحت نیست، می‌گوید روزیِ الهی این بود. 🔵 این روحیه، در انسان یک حال #تسلیم و #آرامش بوجود می‌آورد. نه اینکه می‌خواست از یک انسان [یعنی همسرش] آرامش بگیرد، آن جای خود محفوظ است. اما زمینه پذیرش آن باید اول در #خود_این_فرد باشد تا با او به آرامش برسد. 📑 جزوه "شش گفتار در بابا ازدواج و خانواده" ص۱۲ @Hamsarane_LR @nedayepakefetrat

. میگه: اگه حرفای من گلایه و غر زدن باشه، #باید با ناراحتی و حالت دل‌زدگی و عقده عرضه کنم، .

‌ میگه این فکر که بگیم : • یا #باید جر وبحث کنم و حرفمو به کرسی بشونم • یا #باید ساکت‌شم ونذارم کار به دعوامرافه بکِشه تفکر صفر و صدی هست و اشتباه..!! 👈🏻 به نظرتون چرا؟؟ ۴

ممنون که جزئیات رو گفتین .. اینکه چیا گفته شده و بین شون رد و بدل شده .. مشکل ایشون این بوده که با حالت اعتراض و تعیین تکلیف حرفشون رو زدن 👈🏻 یعنی چرا بدون من رفتی .. [خاک توسرت] .. من نگران توام تو خودت میری؟ [ چرا رفتی؟ #باید به من میگفتی .. چه آدم بی ملاحظه ای هستی ] 👈🏻 یعنی تحقیر حالا حرفشونو نمیزدن؟ اتفاقا چرا حتما هم باید بزنن، فقط لازم بوده میگفتن: "از وقتی رفتی نمیدونی چقدر نگرانت بودم، فکر میکردم نرفتی برا همین آماده شده بودم که اومدنی بریم، ولی وقتی گفتی رفتی راستش حالم گرفته شد، احساس کردم برات مهم نبودم که بدون اینکه بهم بگی خودت رفتی ..."