eitaa logo
🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
232.8هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
46 فایل
🌸🍃 یک روانشناس انقلابی 🇮🇷 #محسن_پوراحمدخمینی 💓 دریافت‌کلاسهای‌آموزشی @hamsaranclass 💓 مشاوره رایگان @hamsaranekhoub 💓 مشاوره تلفنی @moshaverehhamsaran 💓 نظرات @Manamgedayefatemeh7 💓 فروشگاه‌ها😊، مشاوره حضوری، تبلیغات و... @hamsaranrahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام خسته نباشید زن 24 سالم و همسرم 27 ساله هستند 6 سال پیش ازدواج کردیم و یک پسر حدودا 5 ساله داریم.. بنده با همسرم از لحاظ تعلقات عاطفی و جنسی هیچ مشکلی ندارم و الحمدلله زندگی خوبی داریم. سوالم این است که همسرم با پسرم ارتباط خوبی نداره.. بیش از حد سختگیری می کنند و موقع اشتباهات خیلی بد برخورد می کنند و کتک هم می زنند. درحالیکه پسرم خیلی بچه ارومی است و اصلا اهل بد رفتاری نیست ولی همین که مثلا یه جا ریخت و پاش کنه یازیاد صحبت کنه همسرم عصبانی میشوند. علاوه بر این حوصله بازی هم ندارند و خیلی کم پیش میاد که با بچه بازی کنند.. از یه طرفی شوخی های بدی هم با بچه می کنند مثلا می گویند تو همیشه آخری.. یا هیچی بلد نیستی بنده از این اوضاع خیلی ناراحتم و تحت فشار.. هر چقدر هم که با مهربانی و قهر کردن و روش هایدیگر ایشان را متوجه اشتباه شان کنم معذرت خواهی می کنند ولی دوباره باز همین رفتار ادامه دارد. مثل اینکه کنترل به رفتارشان ندارند. منم بعضی وقتها مجبورم جلوی بچه ایشان را تذکر بدهم یا بعضی اوقات دیگه کنترلم و دست میدهم و بیاحترامی میکنم درحالیکه اصلا اینو دوست ندارم. تقریبا اکثر دعواهامون سر این مسئله است. اصلا هم راضی به مشاوره نیستند. فقط می خواهم بپرسم که چجوری رفتار کنم که بچه کمترین آسیب ببینه و در اینده حرمت پدری براش محفوظ بمونه.. در ضمن چگونه در مقابل این رفتار ایشان صابر باشم و بعدا برای بچه جبران کنم. ببخشید که طولانی شد. ممنون. 🍃🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob
🌸🍃🌸🍃 چگونه دعا کنیم تا مستجاب شود؟ عصر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بود، روزي پيامبر در مسجد ديد: مردي وارد مسجد شد دو ركعت نماز خواند و بلافاصله بعد از نماز، دست به دعا برداشت و دعا كرد. پيامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: اين بنده در دعا و درخواست خود از خدا، شتاب كرد (و قبل از ثناي الهي دعا نمود). سپس مرد ديگري وارد مسجد شد و دو ركعت نماز خواند، پس از نماز، ثنا و شکر الهی بجا آوردو بعد بر محمد صلی الله علیه و آلش، صلوات فرستاد، آنگاه دعا كرد. پيامبر (صلی الله علیه و آله) روش دعا كردن او را پسنديد، نزد او رفت و فرمود: درخواست كن كه به تو داده شود،دعا كن كه دعايت به استجابت مي رسد... اصول_كافي_ج٢ص٤٨٥ @hamsaranekhoob
❤️ من خانمی 35ساله دارای دو فرزند هستم. من وهمسرم از نظر رفتاری خیلی باهم مشکل داشتیم تا اینکه ویسهای #هنر_زن_بودن رو گوش دادم تازه متوجه شدم که چه کارها ونکات ریزی رو باید در زندگی وبرای همسرم انجام میدادم و به لطف #استاد_پوراحمد_خمینی الان با ویسهایی که گوش کردم روش زندگیم رو تغییر دادم ودارم نتیجه اش رو از طرف همسرم می بینم وهم همسرم چون همسرم هم ویسهای #هنر_مرد_بودن رو گوش داده و رفتارش خیلی خیلی تغییر کرده و هر دو باهم داریم رفتارهامونو تغییر میدیم و از این بابت خدارو شکر میکنم که با کانال شما اشنا شدم وتونستم با راهنماییهای شما استاد گرامی زندگی خوبی رو با تغییرات زیادی شروع کنم واز شما ممنونم بابت ویسهای بی نظیرتون 💓💓 #نظر_یکی_از_اعضای_محترم👆 بعد از گوش دادن به صوت کلاس #هنر_زن_بودن در تعامل با شوهر ❤️❤️❤️ تنها ۵ روز تا آغاز طرح #نذر_فرهنگی کانال تربیتی همسران خوب باقی مانده است. 💜 حلقه آخر زنجیره اطلاع رسانی نباشیم 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6 ❣❣ انتشار حداکثری ❣❣
🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
❤️ من خانمی 35ساله دارای دو فرزند هستم. من وهمسرم از نظر رفتاری خیلی باهم مشکل داشتیم تا اینکه ویسها
❤️ جزئیات کلاس آموزشی و مهارتی در تعامل با شوهر 👇 💜حتما تا انتها بخوانید و نشر دهید💜 💓 ١. این نذر فرهنگی در روز (١٣ آبان٩٩) شروع می‌شود. 💓 ٢. لینک کلاس برای بزرگوارانی که امکان پرداخت هزینه کلاس را ندارند، بصورت تقدیم می‌شود. 💓 ٣. برای بزرگوارانی که مشکلی برای پرداخت هزینه کلاس ندارند، با پنجاه درصد تقدیم می‌شود. (عجله ای برای واریز هزینه کلاس نیست، متقاضیان می توانند لینک کلاس را دریافت کنند و از مطالب کلاس استفاده نمایند و هر وقت امکانش رو داشتند واریز کنند) 💓 ۴. اطلاعیه شروع نذر فرهنگی در روز ١٧ ربیع الاول (ولادت صلوات الله علیه) در کانال همسران خوب منتشر خوهد شد. 💓 ۵. گوش دادن به کلاس هنر زن بودن، ممنوع است. 💓 ۶. از همه بزرگواران که در طرح نذر فرهنگی در فضای مجازی، مجدانه تلاش می نمایند بسیار سپاسگزاریم 🌹🌹 🌼🍃 زن همانند گل است... 👇 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
505.9K
💜❤️💚💙 توضیحات مهم👆 #استاد_پوراحمدخمینی درباره نذر فرهنگی کلاس آموزشی و مهارتی #هنر_زن_بودن در تعامل با شوهر 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6 ❣❣ انتشار حداکثری ❣❣
🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
💚 #رمان_آموزشی❣خانه مریم و سعید❣ قسمت سوم محمد و میثم هم دیگه بیدار شدند. مریم مشغول تدارک ناهار ب
❤️ رمان آموزشی ، برای آموزش مهارتهای ارتباطی در برابر همسر و فرزندان و با رویکرد نگاشته شده است. 🌷 انتشار رمان، با ذکر صلوات بلامانع است. ❣ @hamsaranekhoob
💚 ❣خانه مریم و سعید❣ قسمت چهارم نزدیک اذان مغرب بود. از حدود دو هفته قبل سعید تصمیم گرفته بود تا چهل روز نمازش رو اول وقت بخونه. تو این چند روز جز دو بار، که دومیش همین امروز بود، همه رو اول وقت خونده بود. بنزین ماشین خیلی کم شده بود. چراغش داشت چشمک می زد. تصمیم داشت بره پمپ بنزین. یادش اومد دفعه قبل موقع اذان داشت می رفت خونه و به بهانه ی زودتر رسیدن نمازشو اول وقت نخوند. حدود یک ساعت تو ترافیک معطل شد. بعدترش فهمید اگه اول وقت نمازشو خونده بود اینقدر هم تو ترافیک معطل نمی شد. پس کنار یه مسجد پارک کرد. وضو گرفت و نماز مغرب و عشا رو به جماعت خوند. سعید کارمند کارخونه سایپاست. درآمد بالایی نداره. یک ماه قبل بود که به مریم پیشنهاد داد اگه دو نوبت کار کنه یعنی روزانه از 8 تا 16 و 16 تا 24 ظرف یک سال میتونن یه ماشین جادارتر و مدل بالاتر بخرن. ماشین شون جاش کم بود و بچه ها اذیت میشدن و از طرفی هم تو خرج افتاده بود. مریم موافقت کرد. توی این یک ماه به خاطر فشار کاری مضاعف، سعید حسابی خسته بود. وقتی می اومد خونه دیگه فرصت گپ زدن های شیرین شبانه و خوش و بش های خستگی در کن رو با مریم نداشت. قبل از این معمولاً هر شب شام رو با هم می خوردند. بابا یه ربع تا بیست دقیقه با بچه ها بازی می کرد. بچه ها عاشق بازی کردن با بابا بودند. وقتی هم که بچه ها می خوابیدند، با مریم کنار هم می نشستند و یه چایی می خوردند و گاهی سریالی می دیدند و گاهی صحبت میکردند و در عین حال با محبت یکدیگر رو نوازش می کردند. ولی یه مدت بود که اوضاع خونه کمی تغییر کرده بود. خستگی اجازه ی انجام چنین کارهای خستگی درکن رو نمی داد. سعید رسید خونه. زنگ در رو زد. مامان و بچه ها با ذوق و شوق در رو باز کردند. خوشحال بودند از اینکه امشب بابا زودتر اومده خونه. یکی یکی بلند به بابا سلام کردند. بابا مثل روزایی که کارش کمتر بود و زودتر می اومد با نشاط و سرزندگی جواب سلام بچه ها رو داد. بعدش با مریم دست داد و با لبخند روی او رو بوسید. با مهربونی پرسید: _احوال شما چطوره؟ مریم و سعید همه ی سعیشون اینه که خصوصاً جلوی بچه ها با احترام و محبت هر چه بیشتر با همدیگه رفتار کنند. اگر هم یک وقتی از دست همدیگه ناراحت و عصبانی شدند به هیچ وجه جلوی بچه ها واکنش نشون ندهند. همدیگرو نقد نکنند یا سر هم داد نزنند. با هم یه قرار گذاشته بودند. هر کی عصبانی شد و صحبت و حرکت تندی داشت اون یکی واکنشی نشون نده و یواش بهش بگه: وقتی بچه ها خوابیدند صحبت کنیم. بچه ها هم عصبانیت مامان و بابا رو ندیدن. فقط احترام و محبت اونا رو تجربه کردن و خیلی خوشحال و شادند. سعید گفت: _امشب زودتر اومدم بریم بازی کنیم. شما بگید چی بازی کنیم؟ علی گفت: _بابا بیا فوتبال. فاطمه گفت: _نه بابا. بیا خاله بازی. محمد هم پرید جلوی بابا که: _بابا بیا قایم موشک بازی کنیم. میثم کوچولوی یه ساله هم دستشو آورده بالا که بابا بغلش کنه. سعید خم شد. میثمو بغل کرد. چند ماچ آبدارش کرد. رو به بچه ها گفت: _دو تا کار می تونیم بکنیم. بچه ها با کنجکاوی و خوشحالی پرسیدن: _چی کار؟ بابا گفت: _می تونیم هر کدوم از بازی ها رو یکی پنج دقیقه بازی کنیم. اینجوری همه ی بازی ها رو انجام میدیم. راه دیگه اینه که یکی از بازی ها رو انتخاب کنیم و یه ربع بازی کنیم. علی گفت: _یه ربع یه بازی. فاطمه گفت: _سه تا پنج دقیقه سه بازی. محمد هم گفت: _قایم موشک. منظورش یه ربع یه بازی بود. با رای اکثریت یه ربع یه بازی تصویب شد. بابا پیشنهاد داد: _خب بیاید تک بیاریم ببینیم چی بازی کنیم. بچه ها دور بابا وایسادن. دستاشونو بالا بردن. با صدای بلند داد زدن: _هرکی تک بیاره اون میگه چی بازی کنیییییییم. قرعه به نام علی افتاد. اما او با کمی مکث دستشو بالا آورده بود. برای همینم فاطمه داد زد: _قبول نیست. علی دیر دستشو پایین آورد. تقلب کرد. محمد هم گفت: _آره قبول نیست. جرزنی کرده. بابا گفت: _باشه دوباره تک میاریم. ولی همه با هم دستشون پایین بیارن. کسی دیر نیاره. این بار قرعه به محمد افتاد. محمدم بی معطلی از ذوق و خوشحالی پرید هوا و داد زد: _آخ جون قایم موشک. بابا گفت: _بچه ها بریم به مامانم بگیم بیاد با هم بازی کنیم. همه از ته دل خوشحال بودند. بالاخره بعد از روزها بابا مثل قبل داشت باهاشون بازی میکرد. اونم با چه شور و نشاط و هیجانی... ❤️ ادامه‌ دارد... نویسنده: محسن پوراحمد خمینی ویراستار: ح. علی پور 💜 ارسال نظرات 👇 @Manamgedayefatemeh7 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
❣❣ انتشار حداکثری ❣❣ 👇👇👇👇👇
❤️ تنها ۴ روز مانده ❤️ 💙 ١٧ربیع الاول #نذر_فرهنگی داریم😍 💜 دریافت #رایگان (نذر فرهنگی) کلاس آموزشی، مهارتی و کاربردی #هنر_زن_بودن در تعامل با شوهر❣ 🧡 برای عزیزانی که امکان پرداخت هزینه کلاس را ندارند. 🌸🍃 همین الان وارد شوید 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6 💚 به همه خانم‌ها اطلاع رسانی کنید... ❤️ خیلی ها با گوش دادن به این کلاس، رابطه با شوهرشان را اصلاح کرده اند.
♥️ (ع) فرمودند: 🍃 غذا را با دیگران بخور وبر این کار بخیل مباش. روزی هیچکس را تو نمی‌دهی اما اما خدا با این کار مزد فراوان به تو خواهد داد. 📖 الحیاة، ج5، ص321. @hamsaranekhoob