eitaa logo
مشاوره محسن پوراحمد خمینی
39.5هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
60 ویدیو
8 فایل
🌸🍃 یک روانشناس انقلابی 🍃🌸 #محسن_پوراحمد_خمینی 💚روانشناسی با رویکرد اسلامی ایرانی🇮🇷 💓 ثبت نام و دریافت کلاسها 👇 @hamsaranclass 💓 راهنمای کانال 👇 (مشاوره #رایگان، مشاوره #تلفنی، نظرات، فروشگاه‌های همسران خوب، تبلیغات و...) 👇 @hamsaranrahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام. وقت شما بخیر. پدری هستم دارای یک فرزند 7 ساله. پسرم امسال به کلاس اول رفته و اهل زدن بچه ها نیست و به رفتار مهربانانه عادت دارد. لیکن با توجه به آموزشهایی که از کانال و کتب مختلف دیده بودم بعد از چند وقت متوجه شدم بچه ها بعضا او را اذیت میکنند. به پسرم گفتم اگر بعضا بچه های مدرسه تو را اذیت کردند و یا زدند تو نزن و فقط دستت را بالا بگیر و بگو نزن. همین. یا بعضا فریاد بزن و بگو نزن. اما تاکید کردم آنها را نزند و گفتم زدن کار خوبی نیست. اکنون که سه ماه از سال تحصیلی میگذرد متوجه شده ام توی صف های مختلف حق او را ضایع میکنند و خیلی وقتها او را میزنند و اذیتش میکنند و چون آنها را نمیزند اعصابش به شدت به هم میریزد. راه حل کامل و خوبی میخواهم تا برایش تشریح کنم که چه کند چون کاملا از من و مادرش حرف شنوی دارد. (مدرسه اش غیر انتفاعی است و ما منطقه 22 تهران ساکنیم) پاسخ مشاور کانال تربیتی همسران خوب سرکار خانم ♦️بسم الله الرحمن الرحیم♦️ سلام پدر گرامی بابت دغدغه مندی شما در امر تربیت خرسندم. در خصوص مساله مورد پرسش شما این رهکارها را پیشنهاد می کنم: 1. آموزش مهارت‌های اجتماعی: به پسرتان یاد دهید که چگونه با دیگران ارتباط برقرار کند. می‌توانید بازی‌های نقش‌آفرینی انجام دهید تا او یاد بگیرد چگونه در موقعیت‌های مختلف واکنش نشان دهد. 2. تقویت اعتماد به نفس: به او بگویید که ارزشمند است و حق دارد احساساتش را بیان کند. تشویقش کنید تا در مواقعی که اذیت می‌شود، احساساتش را با کلمات بیان کند، مثلاً بگوید: "من ناراحت شدم" یا "لطفاً این کار را نکن". 3. گفتگو درباره رفتار دیگران: با او صحبت کنید که چرا بعضی از بچه‌ها ممکن است رفتارهای ناپسند داشته باشند. این می‌تواند به او کمک کند تا رفتارهای دیگران را بهتر درک کند و کمتر تحت تأثیر قرار گیرد. 4. تشویق به گزارش‌دهی: به او بگویید اگر کسی او را اذیت کرد، باید این موضوع را با معلم یا بزرگ‌ترها در میان بگذارد. این کار نه تنها به او کمک می‌کند بلکه باعث می‌شود معلم نیز از وضعیت آگاه شود. 5. آموزش تکنیک‌های آرام‌سازی: تکنیک‌هایی مانند تنفس عمیق یا شمارش تا 10 قبل از واکنش نشان دادن می‌تواند به او کمک کند تا خشم خود را کنترل کند. 6. توجه به دوستی‌ها: تشویقش کنید تا دوستان خوبی پیدا کند که از او حمایت کنند و با هم بازی کنند. دوستی‌های مثبت می‌تواند احساس امنیت بیشتری برای او ایجاد کند. 7. حمایت عاطفی: همیشه در کنار پسرتان باشید و احساساتش را بشنوید. وقتی او بدخلق یا ناراحت است، گوش دادن و حمایت عاطفی شما بسیار مهم است.ضمن اینکه اجازه دهید در جمع خانواده و فامیل هم خود ابرازی کند و حتی نظر مخالف خودش را بیان کند. 8. مدیریت موقعیت‌ها: اگر ممکن است، با معلم مدرسه صحبت کنید و نگرانی‌های خود را مطرح کنید تا آنها نیز بتوانند نظارت بیشتری بر رفتار دانش‌آموزان داشته باشند. با استفاده از این راهکارها، امیدوارم بتوانید به پسرتان کمک کنید تا بهتر با چالش‌ها مواجه شود و احساس امنیت بیشتری داشته باشد. موفق باشید 💐 ♦️کانال تربیتی همسران خوب ♦️
سلام و ادب. ببخشید شوهر یکی از دوستانم ادم مذهبی واهل نماز و روزه هست ولی با وجود اینکه چند تا بچه کوچیک هم داره اصلا سر کار نمیره،و همش میگه حال ندارم ومریضم وفقط میخوابه یا فیلم میبینه دوستم معتقده شوهرش هیچ مشکلی نداره و از تنبلی هست که سر کار نمیره چون چند بار به دکتر مراجعه کرده و هیچ مشکلی نداشتن ،حتی به روانپزشک هم مراجعه کردن و دارو مصرف میکنن ولی بازم سر کار نمیرن،شوهرش کارای مختلفی امتحان کردن حتی به صورت شراکتی ولی چند ماه بیشتر سرکار نرفتن چون روزا اکثرا میخابیدن و دائم نمیرفتن سر کار دوستم خیلی بابت این موضوع عذاب میکشن و ذره ذره دارن اب میشن ولی متاسفانه پدرشون هم دلسوز نیستن که ازش کمک بخان یا چند روزی برن خونه پدربلکه شوهرش تغییر کنه و بره سرکار.. ممنون میشم راهنمایی کنید که ایشون باید چیکار کنند که شوهرشون سر کار برند؟ تشکر پاسخ مشاور کانال تربیتی همسران خوب سرکار خانم   ♦️بسم الله الرحمن الرحیم♦️ سلام و ادب. وضعیت دوستی که توصیف کردید واقعاً دشوار و پیچیده به نظر می‌رسد. در این شرایط، چند نکته وجود دارد که ممکن است به او کمک کند: دوستتان باید با شوهرش به صورت صادقانه و بدون قضاوت صحبت کند. او می‌تواند احساساتش را درباره وضعیت فعلی بیان کند و از او بخواهد که در مورد دلایل عدم تمایلش به کار کردن توضیح دهد. ممکن است تعیین اهداف کوچک برای شروع کار کردن، مانند کارهای پاره‌وقت یا پروژه‌های کوتاه‌مدت، بتواند انگیزه‌ای برای شوهرش ایجاد کند. دوستتان باید نشان دهد که از شوهرش حمایت می‌کند و در کنار اوست، اما همچنین باید مرزهایی را تعیین کند تا از فشار روانی خود جلوگیری کند. اگر شوهرش واقعاً مشکل جسمی یا روانی ندارد، ممکن است نیاز باشد که ریشه‌های تنبلی یا عدم انگیزه بررسی شود. آیا ترس از شکست وجود دارد؟ آیا احساس بی‌ارزشی می کند؟ این مسئله با توجه به پیچیدگی موضوع نیاز به مشاوره تلفنی دارد. تشویق شوهر به شرکت در فعالیت‌های اجتماعی یا گروه‌های مذهبی ممکن است باعث افزایش انگیزه او برای خروج از خانه و تعامل با دیگران شود. دوستتان باید مراقب سلامت روانی خود نیز باشد و زمان‌هایی را برای استراحت و تفریح های نه چندان هزینه بر اختصاص دهد تا بتواند بهتر با این چالش‌ها کنار بیاید. ضمن اینکه تلاش کند روی پای خود بایستد. به رشد شخصی خود بیندیشد. در نهایت، تغییر رفتارها زمان‌بر است و نیازمند صبر و تلاش هر دو طرف خواهد بود. امیدوارم که شرایطشان بهبود یابد. موفق باشید 💐 ♦️کانال تربیتی همسران خوب ♦️
سلام و خسته نباشید و تشکر از کانال خوبتون،دو فرزند دارم یه پسر۱۱ساله و دختر۹ساله مدتی هست از جیبم پول درشت گم میشه ولی هرگز به بچه هام شک نکردم ولی متوجه شدم که پسرم پول ها رو برمی‌داره و دروغ میگه به همه نیازهاش توجه می کنیم و فراهم می کنیم ولی نمیدونم چرا این کار رو می کنه اهل نماز و روزه و مسجد هست دوستاش رو اسمش قسم می خورن خیلی من و پدرش نگرانش هستیم و می ترسیم دخترمون هم یاد بگیره ممنون میشم پاسخ بدید🙏 پاسخ مشاور کانال تربیتی همسران خوب سرکار خانم ♦️بسم الله الرحمن الرحیم♦️ سلام خدمت شما در مرحله اول اصل بر تغافل هست. سعی کنید به روی اون نیاورید و مچ گیری نکنید. غیر مستقیم بیان کنید که پولی گم کرده اید و تعجب می کنید که چگونه ممکن است در خانه پول گم شود. به طور غیر مستقیم ارزش صداقت و درستی و حلال بودن پول و زشتی دزدی را در قالب مثال و داستان و یا خاطره بیان کنید. گاهی والدین با سخت گرفتن بیش از حد اجازه بیان درخواست ها یا نظرات را به بچه ها نمی دهند و نا خودآگاه بچه ها به سمت این رفتار پنهان کاری رو می اورند. به کودک خود اطمینان بدهید که هر نیاز و خواسته ای داشته باشد می تواند به راحتی با شما در میان بگذارد. می توناید برای او مسئولیت هایی فراتر از مسئولیت های فعلی او در نظر بگیرید و برای انجام آنها دستمزدی در نظر بگیرید تا هم اعتماد به نفس او افزایش یابد و هم بتواند خواسته های خود را برآورده کند. حتما نیازهای اساسی او را بر اورده کنید ضمن اینکه بچه هایی که به این رفتار رو می آوردند از عزت نفس پایینی برخوردار هستند سعی کنید از تحقیر و تنبیه و ... استفاده نکنید و با او رابطه رفاقت آمیز و دوستانه ای برقرار کنید. موفق باشید 💐 ♦️کانال تربیتی همسران خوب ♦️
سلام پسر ۱۷ ساله ای دارم که اگه برادر ۱۰ سالش یه موقع خونه نباشه،تنهایی تو اتاقش نمیخوابه و باید من برم پیشش،خیلی نگرانشم،البته همیشه اینطور بوده و هر کاری کردم نتونستم راه حلی پیدا کنم، اگه سال بعد دانشگاه قبول بشه تو خوابگاه یا اگه خونه براش بگیریم چکار کنه،چطور میتونم کمکش کنم؟ اصلا راضی نمیشه با روانشناس صحبت کنه. پاسخ مشاور کانال تربیتی همسران خوب سرکار خانم   ♦️بسم الله الرحمن الرحیم♦️ سلام! نگرانی شما در مورد پسر ۱۷ ساله‌تان کاملاً قابل درک است. این نوع اضطراب و نیاز به حضور دیگران در کنار خود می‌تواند ناشی از عوامل مختلفی باشد. در ادامه چند راهکار برای کمک به او پیشنهاد می‌کنم: سعی کنید با او صحبت کنید و احساساتش را بشنوید. ممکن است او نگران چیزهایی باشد که شما از آن‌ها بی‌خبر هستید. ایجاد فضایی امن برای گفتگو می‌تواند به او کمک کند تا احساساتش را بیان کند. می‌توانید به تدریج او را تشویق کنید که زمان‌هایی را به تنهایی بگذراند، مثلاً با فعالیت‌های مورد علاقه‌اش یا مطالعه کتاب. این کار می‌تواند به او کمک کند تا آرامش بیشتری پیدا کند. تکنیک‌هایی مانند تنفس عمیق، مدیتیشن یا یوگا می‌توانند به کاهش اضطراب کمک کنند. می‌توانید با هم این تکنیک‌ها را تمرین کنید. تشویق او به شرکت در فعالیت‌های گروهی یا ورزشی می‌تواند به افزایش اعتمادبه‌نفس و کاهش احساس تنهایی کمک کند. اگر او راضی نیست با روانشناس صحبت کند، شاید بتوانید از طریق دوستان یا اعضای خانواده‌ای که مورد اعتماد او هستند، مشاوره غیررسمی بگیرید. اگر سال آینده قرار است دانشگاه برود، می‌توانید از حالا شروع کنید تا شرایط خوابگاه را برایش شبیه‌سازی کنید؛ مثلاً شب‌ها در اتاق خودش بخوابد و شما در اتاق دیگری باشید تا کم کم عادت کند. مهم‌ترین نکته این است که صبور باشید و حمایت خود را از او دریغ نکنید. تغییرات زمان‌بر هستند و نیازمند حمایت مداوم شما خواهند بود. اگر وضعیت ادامه پیدا کرد و نگرانی‌های شما بیشتر شد، ممکن است لازم باشد دوباره درباره مشاوره فکر کنید، حتی اگر ابتدا تمایلی ندارد؛ زیرا گاهی اوقات یک فرد بیگانه می‌تواند دیدگاه متفاوتی ارائه دهد که مفید باشد. موفق باشید 💐 ♦️کانال تربیتی همسران خوب ♦️
سلام خانمی ۲۲ساله هستم و همسرم ۲۶ساله تقریبا۴.۵ساله ازدواج کردیم مشکلی که هست همسرم زیاد از موبایل استفاده میکنن تمام تایمی ک خونه هست بازی میکنه با موبایل در صورتی ک اوایل ازدواج به من می‌گفت دوست نداره که از گوشی زیاد استفاده کنیم و جدیدا وقتی بحث میکنیم توهین میکنه و اگر من قهرکنم اونم قهر میکنه و اصلا برای آشتی پیش قدم نمیشه من واقعا دیگه خسته شدم نمیدونم باید چطور رفتاری داشته باشم لطفا یه راهی پیش پام بزارید ممنون پاسخ مشاور کانال تربیتی همسران خوب سرکار خانم ♦️بسم الله الرحمن الرحیم♦️ سلام خواهر عزیز - سعی کنید در یک زمان مناسب، زمانی که هر دو آروم هستید، با همسرتون صحبت کنید. از جملاتی مثل "من احساس می‌کنم که ما داریم از هم دور می‌شیم" یا "من نگرانم که وقت کمتری باهم می‌گذرونیم" استفاده کنید. اینطوری بدون اینکه حالت دفاعی بگیره، می‌تونه به حرفاتون گوش بده. از ضمیر "من" استفاده کنید و احساسات خودتون رو بیان کنید، مثلاً "من احساس تنهایی می‌کنم وقتی که بیشتر وقتت رو با موبایل می‌گذرونی." ممکنه همسرتون به دلایلی که شما ازش خبر ندارید، به موبایل وابسته شده. شاید استرس کار داره، شاید احساس می‌کنه نیاز به فرار از واقعیت داره، یا شاید حتی به خاطر عادت شده. سعی کنید بدون قضاوت، ازش بپرسید که چرا اینقدر به موبایل وابسته شده. پیشنهاد بدید که زمان‌های مشخصی رو در روز یا هفته به هم اختصاص بدید. مثلاً شام رو باهم بخورید و در این زمان موبایل‌ها رو کنار بذارید. یا فعالیت‌های مشترکی مثل پیاده‌روی، تماشای فیلم یا بازی‌های دونفره انجام بدید. اگر احساس می‌کنید که رفتارش به رابطه‌تون آسیب می‌زنه، باید مرزهای سالمی تعیین کنید. مثلاً بگید که توهین کردن یا قهر کردن رو نمی‌پذیری و انتظار دارید که مشکلات رو با گفتگو حل کنید. - اگر احساس می‌کنید که مشکلاتتون عمیق‌تر از این حرف‌هاست و خودتون به تنهایی نمی‌تونید حلش کنید، پیشنهاد می‌کنم از یک مشاور امین کمک بگیرید. مشاور می‌تونه به شما کمک کنه تا بهتر با هم ارتباط برقرار کنید و مشکلاتتون رو حل کنید. - در این شرایط، مراقبت از خودت خیلی مهمه. سعی کنید وقت‌هایی رو برای خودتون اختصاص بدید، کارهایی که دوست دارید انجام بدید ضمن اینکه تغییر رفتار زمان‌بره. ممکنه همسرتون به سرعت تغییر نکنه، اما اگر با آرامش و احترام پیش برید، احتمال اینکه او هم تغییر کنه بیشتر میشه. موفق باشید 💐 ♦️کانال تربیتی همسران خوب ♦️
پسر بچه ای پنج ساله دارم که یک خواهر دوساله داره باهم خوبند و بازی میکنند، مدتیه روزی دو ساعت و نیم اون رو به مهد کودک قرآنی میبرم با این هدف که با همسالانش بازی کنه، خودش خیلی علاقه داره که بره ، با یکی از بچه ها بگو مگو داشته که مادر اون بچه در غیاب من بهش تذکر داده که براش سخت بود و از من خواست با اون مادر دعوا کنم، من بااون مادر صحبت کردم و گفتم اجازه نداره به بچه تذکر بده،مربی مهد به هردوتاشون گفته که مامانهاتون باهم دعوا کردن و شما باید باهم خوب باشین، پسرم الان نگران هست که باید از اون مادرمعذرت خواهی کنه، الان سوالم از خدمتتون اینه ،که آیا مهدکودک در این سن برایش مفید هست یا نه؟ پسرم در این سن خیلی سریع ناراحت میشه و خیلی سریع هم حالش خوب میشه ، اگر نباید ببرم، چطور باید برایش دلیلش را توضیح دهم؟ پاسخ مشاور کانال تربیتی همسران خوب سرکار خانم   ♦️بسم الله الرحمن الرحیم♦️ سلام خدمت شما مادر گرامی موضوعی که مطرح کردید، هم در مورد مهدکودک و هم در مورد تعاملات اجتماعی پسرتون، خیلی مهمه. مهدکودک به بچه‌ها کمک می‌کنه تا با همسالانشون ارتباط برقرار کنند و مهارت‌های اجتماعی مثل همکاری، تقسیم کردن و حل تعارض رو یاد بگیرند. هم چنین بچه‌ها در مهدکودک یاد می‌گیرند که بدون حضور والدینشون کارهایی رو انجام بدن و این به رشد استقلال اونها کمک می‌کنه. اما بعضی بچه‌ها در این سن هنوز خیلی حساس هستند و ممکنه از تعارضات یا تذکرات دیگران ناراحت بشن. اگر پسرتون خیلی سریع ناراحت می‌شه، ممکنه نیاز باشه که بیشتر مراقبش باشید. اگر محیط مهدکودک خیلی سخت‌گیرانه باشه یا بچه‌ها تحت فشار قرار بگیرند، ممکنه اثرات منفی روی روحیه‌شون داشته باشه. اگر مهدکودکی که انتخاب کردید محیطی گرم و دوستانه داره و مربی‌ها به بچه‌ها توجه می‌کنند، مهدکودک می‌تونه برای پسرتون مفید باشه. اما اگر احساس می‌کنی که محیط برایش استرس‌زا هست یا از تعاملات اجتماعی خیلی ناراحت می‌شه، شاید بهتر باشه زمان کمتری به مهدکودک بره یا حتی مدتی در خانه بمونه. اگر تصمیم گرفتید که پسرتون رو از مهدکودک بیرون بياريد، باید بهش توضیح بدید که این تصمیم به خاطر نگرانی‌های تو از محیط مهدکودک هست، نه به خاطر رفتار خودش. می‌تونید بهش بگید: - "من دیدم که بعضی وقتا از مهدکودک ناراحت می‌شی و دوست دارم بیشتر پیش من باشی تا خوشحال باشی." - "ما می‌تونیم تو خونه با هم بازی کنیم و چیزای جدید یاد بگیریم." - همچنین می‌تونید بهش قول بدید که فعالیت‌های جذاب دیگه‌ای براش ترتیب بدی، مثلاً پارک رفتن، بازی با دوستانش در محیطی امن، یا شرکت در کلاس‌های آموزشی دیگه. در خصوص برخورد نگرانی‌های پسرتون در مورد معذرت‌خواهی بهش بگید تو کار بدی نکردی و لازم نیست از کسی معذرت‌خواهی کنی. ما فقط سعی می‌کنیم با هم خوب باشیم و اگر کسی ناراحت شد، می‌تونیم با حرف زدن مشکل رو حل کنیم. مهم اینه که تو سعی کنی با دوستات خوب باشی و اگر کسی با تو بد رفتار کرد، می‌تونی به من یا مربی‌ها بگی. . موفق باشید 💐 ♦️کانال تربیتی همسران خوب ♦️
سلام و خداقوت خدمت شما و اعضای محترم کانال ممنون راهنمایی هاتون عالیه ب شرطی ک عمل کنیم😅 دخترم ۱۵سالشه متاسفانه کاهل نمازه از سه سالگی تا ۵سالگی باهم ب نماز جماعت می‌رفتیم و تا نه سالگی رابطش با نماز خوب بود و اول وقت نمازشو میخوند اما از وقتی بچه دوم ب دنیا اومد و نتونستم باهاش برم ب نماز جماعت ب همراه پدر باهم ب مسجد ونماز میرفتن اما از ده سالگی دیگه هی کنار گوشه نمیخوند و حالا دیگه علنی نمیخونه و از کلاس چهارم هم علاقه زیادی ب گوشی همراه داشت و بهانه گیری هم میکرد و منم شرط کردم ک اگه نمازشو کامل بخونه براش گوشی یا تبلت بخرم ولی اینجوری هم راضی نشد و باز گوشیرو ازش گرفتم اصلا هم گوشی شخصی نداشته ولی بتازگی با گوشی معمولی با یه آقا پسری در ارتباط هس چه کنم بروش بیارم یا نه خواستگارای زیادی داره ولی بنظرتون سنش کم نیس.... آخه اینجوری هم ک ب گناه آلوده میشه ممنون میشم راهنماییم کنید پاسخ مشاور کانال تربیتی همسران خوب سرکار خانم ♦️بسم الله الرحمن الرحیم♦️ سلام و خداقوت خدمت شما مادر عزیز، مسائل مربوط به تربیت فرزندان، به‌ویژه در سنین نوجوانی، می‌تونه چالش‌برانگیز باشه. در مورد دخترتون و مسائلی که مطرح کردید، چند نکته و پیشنهاد دارم که امیدوارم براتون مفید باشه: - دخترتون در سن نوجوانی هست و این دوره به‌طور طبیعی همراه با تغییرات روحی، روانی و هویتیه. ممکنه نسبت به مسائلی که قبلاً براش مهم بود، بی‌تفاوت بشه یا حتی مقاومت نشون بده. این رفتارها می‌تونه بخشی از فرآیند رشد و استقلال‌طلبی باشه. - سعی کنید با دخترتون در فضایی آرام و بدون قضاوت صحبت کنید. بهش بفهمونید که دوستش دارید و نگرانش هستید، نه اینکه می‌خواید کنترلش کنید. ازش بپرسید که چرا دیگه مثل قبل نماز نمی‌خونه و آیا مشکلی داره که می‌تونه با شما در میان بذاره. - رفتارهای والدین تأثیر زیادی روی فرزندان داره. اگر شما و همسرتون به نماز و مسائل مذهبی اهمیت بدید و این رو در عمل نشون بدید، احتمال اینکه دخترتون هم به این سمت گرایش پیدا کنه بیشتر میشه. سعی کنید با هم به نماز جماعت برید یا در خانه نماز رو به صورت جمعی بخونید. - اجبار و فشار می‌تونه نتیجه معکوس داشته باشه و باعث بشه دخترتون از نماز و مسائل مذهبی فاصله بگیره. به جای اینکه شرط بذارید یا تنبیهش کنید، سعی کنید با تشویق و ایجاد انگیزه‌های مثبت، علاقه‌اش رو به نماز و عبادت بیشتر کنید. موضوع ارتباط خارج از عرف رو جدی بگیرید، اما با آرامش و بدون ایجاد تنش با دخترتون صحبت کنید. بهش بفهمونید که این ارتباط می‌تونه خطراتی داشته باشه و ازش بخواهید که در مورد احساسات و رفتارش صادق باشه. اگر احساس می‌کنید که این ارتباط نامناسبه، می‌تونید با کمک یک مشاور یا فرد مورد اعتماد، راه‌حلی برای مدیریت این موضوع پیدا کنید. - در مورد خواستگارها، سن ۱۵ سال برای ازدواج برای برخی زود و برای برخی مناسبه . بهتره اول روی رشد شخصیتی، تحصیلی و روحی دخترتون تمرکز کنید. - اگر احساس می‌کنید که شرایط داره از کنترل خارج میشه یا دخترتون درگیر رفتارهای پرخطر شده، کمک گرفتن از یک مشاور خانواده یا روانشناس می‌تونه خیلی مفید باشه. مشاور می‌تونه به شما و دخترتون کمک کنه تا مسائل رو بهتر مدیریت کنید. - سعی کنید در خانه فضایی مثبت و آرام ایجاد کنید. فعالیت‌های مذهبی، فرهنگی یا ورزشی رو به صورت خانوادگی انجام بدید تا دخترتون احساس کنه که در کنار خانواده می‌تونه نیازهایش رو برطرف کنه. به خودتون و دخترتون زمان بدید. تغییرات رفتاری نیاز به صبر و حوصله داره. مهم اینه که شما به عنوان والدین، حمایتگر و همراه باشین و در عین حال مرزهای سالم رو حفظ کنین. موفق باشید 💐 ♦️کانال تربیتی همسران خوب ♦️
سلام خانمی هستم ۲۳ساله،۳ساله که اذدواج کردم.بنده بسیار روی لکه های آب،نظم وتمیزی خونه حساس هستم.همسرم هم اوایل شلخته بود وتذکردادم وبهترشد.این موضوع توزندگیم زیاد شده وهمسرم هم مدام اعتراض میکنه .این موضوع باعث سردی وبگومگوهای شده.از وسواس خودمم خسته شدم ولی هرچی سعی میکنم که دیگه این‌طور نباشم نمیتونم. پاسخ مشاور کانال تربیتی همسران خوب سرکار خانم   ♦️بسم الله الرحمن الرحیم♦️ سلام عزیزم، وسواس و حساسیت به نظم و تمیزی میتونه واقعاً زندگی رو تحت تأثیر قرار بده، هم برای خودتون و هم برای همسرتون. خوشبختانه، تو این موضوع رو تشخیص دادید و به دنبال راه حلی هستین، که خودش قدم بزرگیه. - سعی کنید ریشه این حساسیت رو پیدا کنید. آیا این وسواس از کودکی همراهتون بوده یا بعد از ازدواج شروع شده؟ گاهی اوقات استرس یا اضطراب میتونه باعث تشدید این رفتارها بشه. - با همسرتون در مورد احساساتتان صحبت کنید. بهش بفهمونید که این رفتار از روی عمد نیست و شما هم ازش خسته شدید. ازشون بخواهید که در این مسیر کنارت باشه و با هم راه حلی پیدا کنید که برای هر دوتون قابل قبول باشه. - اگر احساس می‌کنید که این وسواس داره زندگی تون رو تحت کنترل خودش قرار میده، کمک گرفتن از یک روانشناس یا مشاور خانواده مفید باشه. درمان شناختی-رفتاری (CBT) میتونه برای کاهش وسواس خیلی موثر باشه - با خودتون و همسرتون توافق کنید که که چه چیزهایی واقعاً مهم هستن و چه چیزهایی رو میشه نادیده گرفت. اینطوری میتونید از شدت وسواس کم کنید. اگر نیاز به صحبت بیشتر یا کمک تخصصی دارید، حتماً از یک مشاور امین کمک بگیرید. موفق باشید 💐 ♦️کانال تربیتی همسران خوب ♦️
باسلام...بنده ۴سالی هست که ازدواج کردم شوهرم خیلی خیلی وابسته به خانواده اش هست ظهر و شب منو توخونه جا میزاره و میره خونه مادر یا مادربزرگش تمام وقتش رو باخانوادشم میگذرونه حتی بیشتراوقات ناهار و شامش هم اونجا میخوره بابت این موضوع خیلی اذیتم چیکارباید بکنم؟هیچ مشکلی هم توخونه نداریم متاسفانه ایشون عادت کردن زنوبچشون رو ول کنن برن کنار خانواده و تا اتفاقی میوفته اول با اون‌ها صحبت میکنه بعد به من میگه پاسخ مشاور کانال تربیتی همسران خوب سرکار خانم ♦️بسم الله الرحمن الرحیم♦️ سلام دوست عزیزم، سعی کنید در یک فضای آرام و بدون تنش با شوهرت صحبت کنید. احساساتتان رو به او یگیید مثلاً : «من خیلی دوست دارم وقت بیشتری رو با تو بگذرونم و وقتی تو نیستی احساس تنهایی می‌کنم.» ممکنه شوهرتان به دلایلی مثل عادت، احساس مسئولیت یا حتی ترس از قطع ارتباط با خانواده‌اش اینطور رفتار می‌کنه. سعی کنید بدون قضاوت، دلیل این وابستگی رو بفهمید. شاید با درک بهترش، بتونید راه‌حلی پیدا کنید می‌تونید با هم صحبت کنید و زمان‌هایی رو مشخص کنید که مختص شما دو نفر باشه. مثلاً حداقل چند شب در هفته رو فقط برای خودتون در نظر بگیرید و در این زمان‌ها به خانواده‌اش سر نزنه. به ایشان کمک کنید تا بتونه بین زندگی مشترک و خانواده‌اش تعادل ایجاد کنه. مثلاً می‌تونید برنامه‌هایی رو با هم بریزید که بتونه هم به خانواده‌اش برسه و هم وقت کافی رو با شما بگذرونه. صوتهای هنر زن بودن ۱ و ۲ و استفاده از مشاوره تلفنی همکاران مشاور امین می تونه مفید باشه موفق باشید 💐 ♦️کانال تربیتی همسران خوب ♦️
سلام۲۹ سالمه و یکساله عروسی کردیم و فرزندی نداریم باهمسرم خیلی تفاوت دیدگاه مخصوصا اقتصادی داریم ایشون تن به کار نمی‌ده بنظرم بلندپروازه گاهی کار ازاد میکنه و دنبال درسی هست که میگه دوسال طول میکشه که ازش بتونه پول دربیاره و جز خوراک منزل اونم حداقلی هیچ خرج دیگه ای نمیکنه نه پولی بهم میده نه تفریحی داریم، رابطه زناشویی خوبی نداریم چون ازش دلسردم وحسی بهش ندارم اما ایشون همش میگه فرزند من افسرده ام چون همش تو خونه س و خودمم بیکار و بودنش حرصم میده لطفا راهکاری بدین🙏 پاسخ مشاور کانال تربیتی همسران خوب سرکار خانم   ♦️بسم الله الرحمن الرحیم♦️ سلام، متأسفم که در چنین شرایطی قرار دارید. با همسرتان در فضایی آرام و بدون تنش گفت‌وگو کنید. سعی کنید احساسات و نگرانی‌های خود را به روشنی بیان کنید، اما بدون سرزنش یا قضاوت. از او بخواهید دیدگاه‌هایش را درباره آینده و اهدافش به اشتراک بگذارد. این کمک می‌کند تا بهتر متوجه شوید چه چیزی او را به این سمت سوق داده است. سعی کنید با هم اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت تعیین کنید. این اهداف می‌تواند شامل مسائل مالی، شغلی، یا حتی برنامه‌های تفریحی باشد. اگر او به دنبال تحصیل یا یادگیری مهارتی است، از او بخواهید برنامه‌ای واقع‌بینانه برای درآمدزایی در آینده ارائه دهد. اگر احساس می‌کنید ارتباط عاطفی و زناشویی شما دچار مشکل شده، مشاوره زناشویی می‌تواند بسیار مفید باشد. یک مشاور می‌تواند به شما کمک کند تا مسائل را از زوایای مختلف ببینید و راه‌حل‌های عملی پیدا کنید.اگر همسرتان در حال حاضر درآمدی ندارد، می‌توانید از او بخواهید مسئولیت‌های دیگری در خانه به عهده بگیرد تا فشار کمتری روی شما باشد. همچنین، اگر او به دنبال یادگیری مهارتی است، می‌تواند در کنار آن کار پاره‌وقت یا پروژه‌های کوچک انجام دهد تا حداقل بخشی از هزینه‌ها را پوشش دهد. برنامه‌ریزی مالی دقیق‌تری برای مدیریت هزینه‌ها انجام دهید. این کار می‌تواند به کاهش استرس مالی کمک کند. از او بخواهید در این برنامه‌ریزی مشارکت کند تا مسئولیت‌پذیری بیشتری احساس کند. موفق باشید 💐 ♦️کانال تربیتی همسران خوب ♦️
سلام علیکم خانومی35ساله هستم با دوتا بچه کوچیک. طلبه م و دوست داشتم مقطع دکتری رو شروع کنم و ادامه بدم. ولی چند وقتی هست همسرم دچار عارضه قلبی شده و بیکار تو خونه ست. هیچ نوع فعالیتی نمیتونه بکنه مثل کارسنگین و... من الان سر دوراهی هستم ک درس رو بزارم کنار و شروع بکار کنم برای امرار معاش. همسرم منزل شخصی داره و برادراش هست ک کمک کنن ولی میترسم سربار اونا بشیم. لطفا راهنمایی م کنید. با تشکر🙏 پاسخ مشاور کانال تربیتی همسران خوب سرکار خانم ♦️بسم الله الرحمن الرحیم♦️ سلام علیکم. اول از همه، باید به شما به خاطر مسئولیت‌پذیری و تلاشتان برای حفظ تعادل بین خانواده و تحصیلات تبریک بگویم. سلامت همسرتان و رفاه فرزندانتان در حال حاضر باید در اولویت باشد. اگر شرایط مالی شما به گونه‌ای است که نیاز به درآمد دارید، ممکن است لازم باشد تحصیلات را موقتاً به تعویق بیندازید. اگر احساس می‌کنید که ادامه تحصیل برای شما حیاتی است و می‌توانید همزمان با کار و مراقبت از خانواده آن را مدیریت کنید، می‌توانید به دنبال راه‌حل‌هایی باشید که این دو را با هم ترکیب کنند. اگر برادران همسرتان حاضر به کمک هستند، از این حمایت استفاده کنید، اما سعی کنید این کمک‌ها را به گونه‌ای مدیریت کنید که احساس سرباری نکنید. مثلاً می‌توانید با آنها صحبت کنید و یک برنامه مشخص برای کمک‌های مالی تعیین کنید. می‌توانید به دنبال کارهای پاره‌وقتی باشید که با مسئولیت‌های خانوادگی شما تداخل نداشته باشد. مثلاً تدریس خصوصی، تولید محتوا، یا کارهای اداری سبک. برخی دانشگاه‌ها دوره‌های دکتری غیرحضوری یا نیمه‌حضوری ارائه می‌دهند. می‌توانید این گزینه را بررسی کنید. اگر احساس می‌کنید که در حال حاضر نمی‌توانید تحصیلات را ادامه دهید، می‌توانید از دانشگاه درخواست مرخصی تحصیلی کنید و بعداً ادامه دهید. موفق باشید 💐 ♦️کانال تربیتی همسران خوب ♦️
سلام. وقتتون بخیر. پسر برادرم کلاس دوم هست. دوتا خواهر وبردار از خودش کوچکتر داره. ایشون خیلی پرخاشگر شده. خواهر وبرادر کوچکتر از خودش رو میرنه. حتی مامانش رو میزنه. یه مدتی هست که مشکلش این شده که میگه مامانم بوی بد میده.حتی غذای که مامانش درست میکنه رو نمیخوره. لباسهاش رو بو میکنه میگه دست مامانم خوردا بهش. خونه اقوام مادریش نمیره واونجا هم اگر بره غذا نمیخوره. مامان پدرش براش غذا درست میکنه. چکار کنن باهاش؟ که دست از این کارهاش برداره ؟ پاسخ مشاور کانال تربیتی همسران خوب سرکار خانم   ♦️بسم الله الرحمن الرحیم♦️ سلام، وقت شما هم بخیر. به نظر می‌رسد که پسر برادر شما در حال تجربه یک دوره چالش‌برانگیز است و رفتارهایش نشان‌دهنده ناراحتی یا اضطراب درونی است. این رفتارها ممکن است ناشی از تغییرات احساسی، استرس، یا حتی مسائل جسمی باشد. در اینجا چند پیشنهاد وجود دارد که می‌تواند به بهبود وضعیت کمک کند: - با او در یک محیط آرام و بدون تنش صحبت کنید. سعی کنید بفهمید چه چیزی باعث ناراحتی او شده است. ممکن است او نتواند به راحتی احساساتش را بیان کند، بنابراین صبور باشید. - گاهی اوقات تغییرات در رفتار کودکان می‌تواند ناشی از مشکلات جسمی مانند حساسیت‌های غذایی، عفونت‌ها یا حتی مشکلات بینایی و بویایی باشد. بهتر است او را نزد پزشک اطفال ببرید تا از نظر جسمی بررسی شود. - تغییرات اخیر در خانواده (مثل تولد فرزند جدید، تغییر محل زندگی، یا مشکلات خانوادگی) می‌تواند بر رفتار او تأثیر گذاشته باشد. سعی کنید بفهمید آیا چنین تغییراتی رخ داده است. - ممکن است او به دلایلی احساس ناراحتی یا فاصله از مادرش دارد. فعالیت‌هایی که رابطه او با مادرش را تقویت می‌کند، مانند بازی‌های مشترک یا خواندن کتاب، می‌تواند کمک کننده باشد. - اگر رفتارهای او ادامه پیدا کند یا تشدید شود، بهتر است با یک روانشناس کودک مشورت کنید. روانشناس می‌تواند به شناسایی ریشه‌های این رفتارها و ارائه راهکارهای مناسب کمک کند. - سعی کنید محیط خانه را آرام و بدون تنش نگه دارید. کودکان در محیط‌های پرتنش ممکن است رفتارهای پرخاشگرانه از خود نشان دهند. - وقتی رفتارهای مثبت از او می‌بینید، او را تشویق کنید. این کار می‌تواند به او کمک کند تا رفتارهای منفی را کاهش دهد. - برای رفتارهای پرخاشگرانه او محدودیت‌های واضح و منطقی تعیین کنید. به او بفهمانید که این رفتارها قابل قبول نیستند، اما در عین حال به او نشان دهید که دوستش دارید و از او حمایت می‌کنید. - گاهی اوقات مشکلات در مدرسه (مانند قلدری یا مشکلات با معلمان) می‌تواند بر رفتار کودک تأثیر بگذارد. با معلم او صحبت کنید تا ببینید آیا مشکلی در مدرسه وجود دارد یا خیر. - تغییر رفتار کودکان زمان‌بر است. صبور باشید و به او نشان دهید که در هر شرایطی از او حمایت می‌کنید. اگر این رفتارها ادامه پیدا کند یا تشدید شود، حتماً از کمک حرفه‌ای استفاده کنید. روانشناس کودک می‌تواند به شما و خانواده‌تان کمک کند تا راه‌حل‌های مناسبی برای این وضعیت پیدا کنید. موفق باشید 💐 ♦️کانال تربیتی همسران خوب ♦️