eitaa logo
مشاوره محسن پوراحمد خمینی
39.5هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
60 ویدیو
8 فایل
🌸🍃 یک روانشناس انقلابی 🍃🌸 #محسن_پوراحمد_خمینی 💚روانشناسی با رویکرد اسلامی ایرانی🇮🇷 💓 ثبت نام و دریافت کلاسها 👇 @hamsaranclass 💓 راهنمای کانال 👇 (مشاوره #رایگان، مشاوره #تلفنی، نظرات، فروشگاه‌های همسران خوب، تبلیغات و...) 👇 @hamsaranrahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام پسری 9ساله دارم ویک دختر 18ماهه پسرم مدام دخترمو هل میده وچند سرش محکم به زمین خورده مانصیحت میکنیم اینکار خطرناکه انجام نده وچند بار جریمه اش کردیم اصلا گوش نمیده وشوهرم کتکش میزنه اینکاروانجام میده ومن میگم کتک خوب نیست بازبان خوش میگیم گوش نمیده عصبانی میشه پدرشو میزنه اصلا حرف گوش نمیده زیاد باگوشی بازی نمیکنه اگر بدیم وقت میزاریم پیش بچه ها نمیره باهمه ارتباط داره فقط پیش هم سن وسالاش نمیره فقط بامن وپدرش بیرون میره حتی هرچیزیم میخرم برای دوتشون میخرم به هردوشون محبت میکنم ولی سر خواهرشو میکوبه زمین میگه فقط خودم باشم کاش خواهرم نبود حالا نمیدونم چکار کنم ممنون میشم راهنماییم کنید خداخیرتون بده. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم خواهر عزیزم بدترین راهکار در حذف رفتار اشتباه کودک، تنبیه بدنی او می باشد، و شاید در کوتاه مدت جواب بگیرید بطور موقت اما در بلند مدت خیر. وقتی که شما به میزانی خشونت برای پیشبرد هدف خود استفاده کنید، برای دفعات بعد آن میزان خشونت دیگر جواب نمی دهد و شما باید به شدت آن اضافه کنید و این یعنی فاجعه... و همانطور که در پیام شما ذکر شد ، باعث شده فرزند شما حتی دست روی پدر خودش بلند کند و قبح این مسئله برای او ریخته است. حس فرزند شما الان چیست؟ متاسفانه فضای ورود فرزند دوم در خانه کنترل نشده است و این حساسیت و اضطراب برای فرزند اول به وجود آمده است و چه بسا در ۸ سالی که او تک فرزند بوده است نیز بیش از حد به او پرداخته و توجه شده است و این بر شدت آسیب در شرایط کنونی افزوده است. وقتی کودک مورد شماتت و یا خشونت قرار میگیرد، دچار حس ناکامی شده، و در نتیجه این خشم فرو خورده یا معطوف به خودش میشود (اختلال مثل ترس های مبهم، شب ادراری، ناخن جویدی، استرس، پرحرفی، و ...) و یا معطوف به دیگران (کتک زدن و رفتارهای پرخاشگرانه نسبت به خواهر و برادر، دوست، نبازیم هم کلاسی و ...). پس بهتر است در شرایطی آرام با همسر خود صحبت کرده و به فکر چاره ای اساسی برای فرزند خود باشید، اینکه با وسیله و همبازی مشغول نمیشود، به دو علت میتواند باشد: ۱. نیاز به دریافت محبت و دیده شدن از جانب والدین خود ۲. کمبود عزت نفس و اعتماد به نفس که طبق پیام شما هر دو مورد احساس میشود. بهترین کار در شرایط فعلی این است که به گفتگویی محبت آمیز با فرزند خود بپردازید ، اینکه درست است که کودکی متولد شده است اما او هنوز هم دوست داشتنی و خواستنی برای پدر و مادر است، اینکه برای همیشه شما را دارد و شما روی او، محبت و مهربانی او حساب باز کرده اید و ... مسئولیت های کوچک به او بسپارید. هرگز در جلوی فرزند بزرگتر مدام قربان صدقه و آغوش کشیدن کودک خردسالتانرا نداشته باشید بخصوص پدر وقتی از بیرون به منزل تشریف می آورند. تا کودکتان میخواهد با شما صحبت کند یا خواسته ای دارد ، مادر نگوید من خستم، من الان کار دارم، من الان باید غذای خواهرت رو بدم... فرزند شما حس میکند که با حضور خواهرش پدر و مادر خود را از دست داده است و آنها برای او وقت و حوصله و انرژی و نشاط ندارند اما در هر شرایطی برای خواهرش فرصت دارند و به او توجه می کنند. حتما هشتک فرزند دوم را در کانال سرچ کرده و مطالب تکمیلی را مطالعه بفرمائید. موفق و پیروز باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
با عرض سلام خدمت استاد گرامی. از مطالب خوبی که در کانال می‌گذارید کمال تشکر را دارم. خواهرم ۴۱ ساله و دارای ۴ فرزند دو دختر ۱۹ ساله و ۳ ساله و دو پسر ۱۴ ساله و ۳ ماهه هستند. وضع مالی خوبی ندارند. ایشان و دختر بزرگشان مشکلات زیادی با هم دارند و مدام در حال دعوا هستند. با هر دو صحبت کردم و مشکلات هر دو را خدمتتان عرض میکنم. دو سال پیش دخترخواهرم یک اردوی دو ماهه رفتند، مسیولین اردو تهمتهایی به ایشان زدند، و اجازه اثبات دروغ هایشان را ندادندو برای سرپوش گذاشتن بر بی عرضگیشان در جهت پیشرفت اردو، این کار را انجام دادند. و ایشان را از اردو اخراج کردند. خواهرم دخترشان را پیش چند مشاور و روانشناس و روانپزشک بردند و همه شهادت دادند که دختر خواهرم سالمند ولی در جهت حفظ آبروی ایشان گفتند که دنبال شکایت نباشید. مشکلات خواهرم و دخترش همیشه بود ولی این دو سال شدیدتر شد. صحبتهای خواهرم: دخترم تندخو و عصبانی است، صبور نیست، کوچکترین حرفی رو ناراحت میشه و به تندی پاسخ میده، چه خانواده، چه فامیل، چه دوست و غریبه، با برادر ۱۴ ساله اش خیلی دعوا میکند، شبانه روز با گوشی کار میکند، ناخن هایش را خیلی بلند میگذارد، در کارهای خانه کوچکترین مشارکتی نمیکند، هیچ تحرکی ندارد. بدغذاست، بیماری زخم روده دارد، بخاطر غذا نخوردن و عدم تحرک بدتر شده.در مهمانی ها زیر یک پریز دراز کشیده و با گوشی کار میکند. با وجودی که میداند وضع مالی خوبی نداریم، ازم انتظار پول خرج کردن دارد. با کوچکترین مشکلی باید ببرمش دکتر وگرنه افسردگی میگیرد، در یک سال اخیر بیش از یک میلیون برای دکتر هزینه کردیم. صحبتهای دختر خواهرم: ۲۰ سالمه همه آرزوهام رو خراب کرده، نمی‌ذاره با هم سنام برم بیرون،من رو مایه ننگ میدونه، آرزو دارم بمیرم، قربون صدقه اش مال پسراشه، فحش ها ما من. نمی‌ذاره تفریح و شادی دوران خودم رو بکنم. دلم میخواد تو گوشی باشم، با دوستان حرف بزنم، اجازه بیرون رفتن که ندارم، می‌خوام اینطوری روزمو شب کنم، دنیا اقتضای سنمه، همش بهم استرس وارد می‌کنه. طوری برخورد کرده که داداشم تو روم میاسته و بهم میگه من مثل تو نیستم. من بعنوان یک دهه هشتادی نمیخوام چیزی بهم بدن، فقط همین حالی که دارم رو خراب نکنن. چرا باید ناخن هام رو کوتاه کنم، نمیخوام مقنعه ام تو چشمام باشه، همین که چادری ام و حد شرعی رعایت میکنم کافیه. توضیحات بیشتر: خانواده دامادمون بی ادب هستند. دختر خواهرم نوه اول بود و خواهرم ۲۰ ساله و مظلوم. بچه خواهرم رو با تنقلات و بازی جذب میکردن و در تربیتش دخالت میکردن، رقص یادش میدادن بهش میگفتن تو از مایی مثل مامانت خل نباش کسی چیزی گفت جواب بده، مدام خواهرم رو تهدید میکردم که اگر اتفاقی برای شوهرت افتاد بچه رو از تو میگیریم. یکبار خواستگار برا دختر خواهرم اومد با رفتارش فراریش دادند. دوست ندارند خواهرم و بچه هاش خوشبخت باشن. دختر خواهرم زیبا ، محجبه، اهل انجام واجبات هستند. خیلی باهوش هستند، با وجود مشکلاتی که در سال آخر دبیرستان داشتند ولی مهندسی مکانیک روزانه قبول شدند. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام به شما خواهر گرامی، ان شاالله خدا خیرتون بده که نسبت به خانواده خواهر خودتون دلسوزی و احساس تکلیف دارید. درک میکنم اتفاقی که در اردو برای ایشان افتاده، خیلی ناراحت کننده بوده و ضربه های جدی به ایشان وارد کرده، طبیعتا هم ضرورت داره این ضربه ها جبران شوند، هم از طرف مادر و هم روان شناس متهعد و متخصص! همیشه تاکید کردیم که قبل از رفتن پیش یک روان شناس یا مشاور، حتما راجع به او تحقیق کنید،پرس و جو کنید، حتی الامکان از مراجعان قبلی ایشان، هم در بحث مهارت و سواد در مشاوره یا رواندرمانی و هم بحث تقید به مسائل دینی و مذهبی، و بعد از آن اقدام کنید، اگر از اول جای درستی بروید، ان شاالله هم مشکل راحت تر حل میشه هم در وقت و هزینه صرفه جویی عمده میشود. قطعا نیاز هست که از یک طرف مادر محترم، مهارت گفت و گوی موثر و درست با نوجوان را کسب کنند، وقتی بدون مهارت جلو بره، همین مشکلات و اختلافات متاسفانه پیش میاد و هر دو، هم مادر و هم نوجوان آسیب میبینند،شما میتوانید صوت های تربیت نوجوان استاد پوراحمد را تهیه کنید و در اختیار ایشان قرار دهید. یکی از اصول ارتباط با نوجوان پرهیز از امر و نهی ها و بکن و نکن های مداوم هست، در این سن اولا نیاز به ارتباط عاطفی قوی و اعتماد بین والد و فرزتد هست و از طرفی نوجوان نیاز به استدلال و منطق برای انجام کار ها داره، پس اصل بر محبت، اعتماد و بیان منطق و دلیل کار هاست، با انر و نهی کردن و بعد هم سرزنش کردن به خاطر سرپیجی از دیتورات نه تنها مشکلی حل نمیشه، بلکه فاصله عاطفی بین مادر و فرزند به وجود می آید، بنابراین مادر اولا خود باید در مورد ارزش ها و هنجار های خود تحقیق کند و...
ادامه... برای آن دلیل داشته باشد حتی میتواند این کار را با همراهی نوجوان خود انجام دهد، در این زمینه پیشنهاد میشود، مجموعه صوت های استاد پناهیان با موضوع دینداری و زندگی حداکثری را هم خودشان و هم دخترشان گوش کنند. همچنین رمان "او را" رو به ایشون هدیه بدهند. در قالب داستان جواب خیلی سوالات رو خواهند گرفت. از طرفی مرز این باید ها و نباید ها باید مشخص بشود، مرز ما سلیقه های شخصی خودمان هست یا دستورات دین الهی؟؟ این طور که از صحبت های نوجوان بر می آید ایشان خود ملزم و متمایل به انجام دستورات دینی است، آن چه او را در این مسیر تقویت میکند، احترام، اعتماد و تشویق است. حساسیت های بیش از حد که بیشتر ناشی از سلایق فرهنگی است تا دستورات دینی و تبدیل به محل اختلاف جدی شده، بهتر هست کنار گذاشته شوند و انجام آن بر عهده نوجوان نباشد. این نکته مهم را در نظر داشته باشید که نیاز هایی که در نوجوانی پدید می آیند مسائل ضروری و منطبق با رشد هستند که باید به آن ها پاسخ صحیح داده بشود نه اینکه کلا انکار و محدود بشود، نیاز هایی مثل گرایش به جمع دوستان و همسن و سالان از ویژگی های این دوران هست، کاری که مادر در این رابطه میتواند انجام دهد، انجام فرآیند دوست یابی فعال هست که در صوت های تربیت نوجوان به طور کامل توضیح داده شده است، یعنی با فراهم کردن زمینه ها و بستر های مورد نیاز، به دخترشون در انتخاب دوستی مناسب و مومن کمک کنند. رفتارهای مقایسه گونه، سرزنش گونه و یا عدم محبت کافی، زمینه لجبازی نوجوان رو فراهم کرده، میدونم که مادر خودشون سختی های زیادی کشیدند اما دختر نوجوان هم خاطرات تلخی دارد که باید درک بشود، نباید در مقایسه با دیگر برادران قرار بگیرند یا نسبت به آن ها یا خدا نکرده در حضور آن ها مورد سرزنش و تحقیر قرار بگیرند، فرآیند تربیت هم به عهده پدر و مادر است و دیگر فرزندان نباید در آن دخالت کنند، بنابراین در ارتباط با اقدام برادر در تحقیر ایشان، باید تذکر جدی صورت بگیرد و تکرار نشود. حس حسادتی که در ایشان بوجود آمده، ناشی از کم توجهی و بی محبتی است. باید محبت را اعم از محبت های کلامی ،رفتاری مثل در آغوش گرفتن و بوسیدن، مکتوب و ... را نسبت به نوجوان داسته باشند تا هم روحیه ی خودشان بهتر شود و هم روحیه نوجوان. کارهای مثبت دخترشان رو باید تایید و تشویق کنند. احتمالا خود مادر وضعیت مطلوبی به لحاظ روحیه ای ندارند، هم مشکلات و مسائلی که پیش آمده و هم اختلاف نظر با همسر و خانواده همسر، تا حدی ایشان را فرسوده کرده برای همین اتفاقا بیشتر از اینکه دخترش ایشان به مشاوره نیاز داشته باشد، مشاوره برای خود ایشان ضروری تر هست.تا انرژی و انگیزه خودشون برای اصلاح و تغییر به دست بیاورند. در رابطه با گوشی باید با امفکری خود ایشان، حل مسئله صورت بگیرد، آسیب ها و دلایل از طرف مادر مطرح بشود و در عین حال بر سر زمان منطقی استعاده از گوشی با هم به توافق برسند، و برای زمان های زیاد بیکاری در منزل تدابیری بیندیشند که هم روحیشون بهتر بشه و هم کار مفیدی انجام بدهند که مورد علاقشون هست، وگرنه طبیعی هست که وقتی نوجوان زمان زیادی بیکار هست از گوشی بیش از حد استفاده میکند. با محبت و تزدیکی عاطفی هست که میتوانند دخترشون را با ارزش های دینی تربیت کنند و از اثرگذاری خانواده همسر جلوگیدی کنند، توصیه میکنم صوت های هنر انتخاب همسر را با هم گوش بدهند و در زمینه تعامل مثبت با خواستگاران و شروع زندگی موفق هم فکری و گفت و گو داشته باشند. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
با سلام و خداقوت به استاد پوراحمد همسر بنده فردی هستند که به دلیل کودکی سختی که پشت سر گذراندند(وضع اقتصادی ضعیف،پدر تند مزاجی که گاهاً تا سن دانشگاه هم ایشون رو کتک می زدند و ...)بسیار کم حوصله هستند و سر چیزهای خیلی کوچک به بچه ها گیر می دهند و در بیشتر موارد به دعوا و کتک کاری و...می رسد.خودم صوت هنر زن بودن و تربیت نوجوان و تربیت جنسی فرزندان را کامل گوش دادم و در حال حاضر هم اولین جلسه تربیت کودک را شروع کرده ام.خیلی تلاش می کنم که بتوانم طبق آموزه های استاد پوراحمد در کنار محبت و پر کردن خلا عاطفی همسرم به ایشون کمک کنم اما چون سن ایشون ۴۵ سال هست و تغییر بسیارسخت،بعضی وقتها امید خودم را ازدست میدم.بالاخره بنده هم انسان هستم و ممکن الخطا...ضمناً ایشون از ابتدای زندگی مشترک کار ثابتی نداشتند و ۷_۸ تا شغل عوض کردند و الان ۶ سال است که رسماً در منزل هستند و کمابیش ادامه تحصیل را شروع کرده اند اما با کوچکترین ناملایمتی در زندگی انگیزه مطالعه را از دست می دهند و خرجی منزل با بنده است و معتقدند که ایشون ۱۴ سال کار کردند و الان هم بنده باید در معاش در کنار ایشون باشم و کمک کنم.ناگفته نماند که خودم علاقه به شغلم دارم(دبیر هستم)اما اینکه ایشون فعالیت اقتصادی ندارند بعضاً باعث ناراحتیم می‌شود که خیلی سعی می کنم بروز ندهم و خیلی در لفافه و از زبان دیگران متذکر میشوم. متأسفانه همسرم امید به زندگی و نشاط کمی دارند و مدام می گویند دیگه از من گذشته و من به هیچ دردی نمی خورم و دلداری ها و دیدن خوبیها و نکات مثبت ایشون هم چندان فایده ای ندارد...خودشون هم خیلی دوست دارند اخلاقشون عوض بشه اما پشتکارشون کمه و همیشه منتظر معجزه و خدای نکرده مرگ هستند که بتواند بین او و مشکلات فاصله بیاندازد.حتی بعضی وقتها کار کسانیکه خودکشی کردند را تایید می کنند و می گویند کسی چه می داند در آن لحظه و زندگی قبلی که داشته چه بر سر او گذشته؟!... از شما خواهش می کنم بنده را راهنمایی کنید تا چگونه بتوانم به همسر و پسر اولم کمک کنم. از وقتی که گذاشتید و حرف دل بنده را گوش دادید متشکرم.اجرتون با شهدا ان شاءالله. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خواهر بزرگوار میدونم که کاملا شرایط سختی را پشت سر میگذارید، بعضی اوقات در اثر سختی ها ناامید شدید اما دست از تلاش بر نداشتید،ان شاالله که خدا قوتتون بده، بسیار بسیار عالی هست که با وجود ناراحتی هایی که دارید، منفعل نمیشوی و صبر شما، صبر فعال بوده، قطعا برکت و اجر تلاش هایی که برای گرم تر کردن حریم خانواده و تربیت صحیح فرزندان میکنید، را هم در دنیا و هم در آخرت خواهید دادید. روندی شما بحمدلله روند درست است اما نیازمند تکمیل با یک گام دیگر هست، تا این تلاش های شما هم بیشتر اثر گذار بشود و نتیجه ی بهتری ببینید، و آن گام، علاوه بر اجرای مهارت ها، تلاش برای درمان افسردگی همسر محترم هست، نشانه هایی که میفرمایید به احتمال زیاد مربوط به علائم افسردگی است و اگر درمان نشود، صرفا با اجرای مهارت ها، نمیتوان کار را به راحتی پیش برد، بی انگیزه بودن، زودرنج بودن،ناامیدی از تلاش و نداشتن انرژی لازم جسمی و روانی برای کار ها، فکر کردن به خودکشی و ... . تصور کنید که به یک درخت تنومند، شته افتاده، خب در این حالت شما باید برای ادامه رشد و باروری درخت، شته را برطرف کنید و صرف این که به درخت آب بدهید، کافی نیست، مهارت های رفتاری در حیطه ی خانواده مثل همان آب میماند، ضروری هست و همیشه باید اجرا بشود اما اگر بیماری یا شته ای به درخت افتاده باید علاوه بر آب دادن، آن شته را هم برطرف کرد، وگرنه کم کم از درون درخت را میخورد و از بین میبرد. در این شرایط افسردگی را هم باید درمان کرد و هر چه سریع تر برای این کار اقدام شود، درمان کوتاه مدت تر و اثر بخش تر خواهد بود. طبیعی هست که به هر روان شناسی نمیتوان اعتماد کرد، ممکن هست همه تعهد یا تخصص لازم را نداشته باشند اما با تحقیق کردن و پرس و جو کردن از افراد مطلع و قابل اعتماد، میتوان روان شناسی یافت که هم تعهد و هم تخصص لازم را دارد و به او مراجعه کرد،و البته کم هم نیستند روان شناسان این چنینی، همان طور که وقتی جسم ما بیمار میشود، برای درمان آن به پزشک مراجعه میکنیم، زمانی که به دلایل متعدد از جمله کودکی های سخت،نشکلات و دشواری های زندگی، کار و ... روان ما هم دچار آسیب میشود، باید به روان شناس امین مراجعه کنیم و مشکل خود را برطرف کنیم، زمانی که بتوانیم حال خودمان را بهتر کنیم و اولا نشاط زندگی و کار در ما دوباره جوانه بزند و بعد در روابط خانوادگی و ... هم بهتر و مهربان تر عمل کنیم اما با تعصب یا لجبازی بی جا از این کار خودداری کنیم، قطعا در پیشگاه خدا مسئولیم...
ادامه... البته در نظر داشته باشید که فرد افسرده، از آن جایی که انرژی و انگیزه لازم برای انجام کار ها را از دست داده، مراجعه به روان شناس و پیگیری روند درمان هم برای او بسیار دشوار و خسته کننده هست، این جا همان جایی هست که مهارت و صبر فعال شما نقش آفرینی گسترده ای ایفا خواهد کرد. اولا ایرادات و نقاط ضعف همسر را اصلا مستقیم به ایشان بیان نکنید، چون خود فرد در افسردگی،حالت خودتحقیری شدیدی دارد، توانمندی ها و نقاط مثبت او را به شکل مستقیم و غیر مستقیم به او یادآوری کنید، نسبت به افسردگی و پیگیری درمان آن عادی سازی کنید، هرگز این گونه نیست که خدای نکرده فرد دیوانه یا مجنون باشد که بخواهد پیش روان شناس برود، بلکه افسردگی یکی از شایع ترین آسیب های روانی هست که افراد زیادی به آن در طول زندگی شان مبتلا میشوند تا جایی که اصطلاحا به آن "سرماخوردگی روانی" میگویند. مراجعه به روان شناس هم هرگز به معنای پذیرش ضعف یا زیر سوال رفتن اقتدار مرد نیست، اتفاقا نشان دهنده شحاعت و اراده و عزم فرد برای تغییر به سمت شرایط بهتر هست، و البته امید دادن به همسر از طرف شما میتواند نقش موثری در شروع و ادامه درمان ایشان باشد. ان شاالله موفق و موید باشید و خدا وجود پربرکت شما بانوی پرتلاش و صبور را برای خانواده شما حفظ کند. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام استاد خدا قوت. ممنون از وقتی ک میذارین. یکی از دوستانم به دلیل سردی زیاد همسرشون و اینکه عنوان میکنن در آینده نمی خوان تنها باشن، روی آوردن به بچه اوردن و الان ک ۲۸ سالشونه ۴ تا بچه دارن و وضعیت مالی خوبی هم ندارن فاصله سنی بچه هاشونم ۲ سال هس تقریبا شیرزدن، و هنوزم تمایل ب بچه آوردن دارن؛ ایشون خیلی عصبی و پرخاشگر شدن و ب تربیت بچه هاشونم اهمیت زیادی نمیدن طوریکه مامان دوستم از من کمک خواستن ک باهشون صحبت کنم و ایشون از آینده دخترشون میترسن، خودشون و همسرشون طورین ک مشاوره رو هم قبول ندارن برای رفع مشکلشون(سردی زیاد همسرشون) به نظرتون من چطور میتونم کمکشون کنم وضعیتشون خیلی اضطراریه؛ لطفا راهنماییم کنین. ممنون ببخشید طولانی شد. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما بزرگوار احسنت به شما دوست دلسوز که دغدغه ی کمک به دوست خودتون را دارید، ان شاالله خدا بر توفیقات شما بیفزاید. در رابطه با اینکه چگونه میتوانید به دوست خود کمک کنید، قطعا یکی از مهم ترین و اصلی ترین کار ها ، تشویق ایشان به کمک گرفتن از مشاوری متخصص و متدین هست. یعنی شما در صحبت های خودتون با ایشان علتی که ایشان از رفتن پیش مشاور امتناع میکند را استخراج کنید و با استدلال درست و در عین حال بیان و شیوه گفتن صحیح و تشویق کننده ، علت ایشان را زیر سوال ببرید و ایشان را تشویق به مراجعه به مشاور کنید. اگر در درجه اول به این هدف نمیتوان دست یافت، کانال های مفید یا حتی بسته های آموزشی مفید اعم از کتاب یا صوت را در اختیار ایشان قرار دهید، وقتی ایشان مطالب کانال ها را مفید ارزیابی کنند یا توجهی به صوت ها یا کتاب بکنند و بخش کوچکی از مسئلشون حل بشود،راحت تر قانع میشوند که پیش مشاور بروند. اگر علت نرفتن ایشان این هست که معتقدند همه مشاوران بی سوادند و نمیتوانند کمکی بکنند، شما تا حدی با ایشان همراهی کنید، بگویید بله بعضی از آن ها این گونه اند اما همان طور که در هر صنفی افراد مختلفی هستند، در حیطه مشاوره و روان شناسی هم هم افراد متخصص و متعهد هستند هم افرادی که سواد یا مهارت کافی ندارند، قطعا با تحقیق و پرس و جو میتوان به گروه اول دست پیدا کرد. اگر معتقدند همه ی مشاوران و روان شناسان غربزده هستند و بر خلاف مبانی دینی مشاوره میدهند، بگویید بله متاسفانه تعداد زیادی از روان شناسان و مشاوران این گونه اند اما در عین حال، کم هم نیستند روان شناسان متعهد و متدینی که میتوان به رهنمود های آنان اعتماد کرد و آن ها را مشاورینی امین دانست. دسترسی به این گروه هم با تحقیق و پرس و جو میسر است و به همین ترتیب. سخنان شما همراه با بیان چندین نکته باشد: ۱.ضرورت حل مسائل و مشکلات زندگی( اینکه با رها کردن مشکلات درست نمیشوند بلکه روز به روز هم بدتر میشوند، پس باید کاری کرد.) ۲. امیدوار کردن طرف مقابل به حل شدن مسائل با تلاش و توکل ( حتی اگر نشود ۱۰۰٪ مشکل را حل کرد،اما میتوان نیمی یا بیشتر و کمتر از آن را حل کرد و از بار سختی آن کاست و غم و اندوه ناشی از آن را تا حد زیادی التیام داد.) ۳.بیان نمونه های متعدد موفق در استفاده از مشاوران متخصصو متدین. نمونه های متعددی که چه در زمینه فرزند پروری چه مسائل زناشویی با استفاده از مشاور توانسته اند تا حد زیادی مسائل خود را حل کنند و حال خیلی بهتری داشته باشند. پس مهم ترین کار شما، تشویق و ترغیب این زوج به خصوص خانم برای رفتن نزد مشاور هست. موارد بعدی گسترش رفت و آمد با ایشان، حتی بردن ایشان به جمع های دوستانه مومن و با نشاط، تا روحیه ایشان به مرور بهتر شود، خیلی از نکات مشاوره ای در ارتباط با فرزندان را اولا خودتون کسب کنید و بعد در خلال رفت و آمد و گفت و گو هایی که با دوستتان دارید، آن ها را با بیان مثال های عینی، برای او بیان کنید و یا نکات تربیتی و روان شناسی که در ارتباط با فرزندان یا خانواده خودتون براتون مفید واقع شده را برای ایشان بیان کنید، نه به شکل توصیه و نصیحت! بلکه به شکل بیان تجربه و مطالب جالب و خاطره و ... و از این طریق ایشان را به شکل غیر مستقیم به کمک گرفتن از مشاور ترغیب کنید.وگرنه بعضی در بعضی مشکلات، خود شما نمیتوانید یا اصلا مطلوب نیست که ورود کنید مثل سردی همسر و ...، بلکه باید به شکل تخصصی بررسی بشه، علت ها و ریشه های آن شناخته و درمان بشه. باز هم خداقوت بابت همراهی و دلسوزی شما ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
ادامه... نوع لباس پوشیدن خود شما، روابط شما با همسر جلوی ایشان، نوع لباس پوشیدن خواهر بزرگتر و تعاملات او با همسرش جلوی ایشان، بحث حمام و دستشویی رفتن ایشان ، مکان و شرایط خواب شبانه ایشان و ... همه باید حساب شده و فکر شده باشد. برای همین توصیه میکنم در کنار صوت های تربیت فرزند، حتما صوت های تربیت جنسی استاد پوراحمد را هم گوش کنید و دقیقا عمل کنید. در آخر بگم گاهی اوقات یکی از فرزندان به دلایل متععدی نسبت به بقیه فرزندان، رفتار های مشکل آفرینی انجام میدهد که اعضای خانواده را آزرده میکند، در این شرایط گاه والدین به شکل ناخودآگاه و بدون اینکه متوجه باشند با دیگر اعضای خانواده و خواهر و برادر ها، علیه آن فرزند مشکل آفرین متحد میشوند، همین اتحاد با بقیه و توجه به آن ها و البته کم توجهی و سرزنش مداوم به این فرزند، مشکلات رفتاری او را شدید تر میکند، مراقب باشید ناآگاهانه مشمول این قضیه نشوید. ان شاالله که موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام آقای دکتر عرض سلام و خداقوت خدمت شما بنده ۴تا فرزند دارم ک ۳تاشون دخترهستند. فرزند اخرم ک دختره ی سری مشکلات داره مثلا بخواد بره دستشویی باید پشت در بایستم و ب خواهرش ک عروس شده به شدت پیله میکنه و اگر داداشش با من شوخی کنه سرصدا راه میندازه و لجبازه اصلا تکالیفشو انجام نمیده دائم قول میده و میزنه زیر قولش مشکل جسمی کوچکی داره ک با ورزش درست میشه اما اصلا حاضر نیست ورزش هاشو انجام بده هی قول میده ک میام انجام بدم ولی وقتی جایزشو بزوررر زودتر گرفت در میره. همش دوست داره بازی کنه و اصن خسته نمیشه از بازی ما خسته میشیم ولی اون نه. شبا هرشب تو بغل من میخوابه و اگ بیدار بشه متوجه بشه نیستم جیغ میزنه و گریه میکنه ب لباس های بزرگترها پیله میکنه و هم هرکس ک بیاد خونمون یا بریم جایی جلوشون ابروریزی میکنه. بااین حساب خیلی مهربونهه و عاطفیه و دراخر اینک دائم حرف ازدواج میزنه و یااینک میگ فلانی لخته تو بغل فلانی و..از اینجور حرف ها بااینک ما خانواده مذهبی هستیم و هممون رعایت میکنیم خیلی و اطراف مون هم از این چیزا نبوده ک بخوام بگم از اونا چیزی یاد گرفته. خیلی متشکرم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما بانوی بزرگوار ان شاالله که خود شما و فرزندان گران قدرتان عاقبت به خیر و سعادتمند بشوید. در ارتباط با بحث دختر کوچکتر چند سوال مطرح میشود که باید به آن ها پاسخ داده بشه: ۱.ارتباط ایشان از بدو تولد با شما به چه شکل بوده؟ هم به لحاظ کمی و هم کیفی؟ الان ایشون چند سالشونه دقیقا؟ ۲.چقدر برای ایشان وقت میگذاشتید و نیاز های اساسی ایشان مثل شیر خوردن، در آغوش گرفتن، محبت، بازی و ... چگونه و چقدر تامین شده؟ ۳.ارتباط ایشان با پدرشان به چه شکل بوده و هست؟ ۴.ارتباط ایشان با خواهر و برادر ها به چه شکل هست؟ ۵.چقدر توسط شما، خود خواهر و برادر ها یا دیگران با آن ها مقایسه شده؟ ۶.چقدر به خاطر ضعف ها یا قشقرق ها و لجبازی هایش مورد تنبیه واقع شده؟ به چه شکل؟ آیا تحقیر هم شده؟ ۷.میزان ارتباط و درگیری مستقیم ایشان با مسائل و رفت و آمد های دوران عقد خواهر بزرگتر، چقدر و به چه شکل هست؟ ۸.با وجود مسائل متعدد نثل عروس کردن دختر بزرگ و ... شما چقدر به دختر کوچکترتان در حال حاضر توجه میکنید؟ پاسخ همه ی این سوالات مهم هست، برای همین توصیه میکنم با یک مشاور امین در این زمینه صحبت داشته باشید. اما به طور کلی در نظر داشته باشید، اولا در ارتباط با ضعف ها، چه ضعف های جسمانی و چه رفتاری، نباید مستقیما جلوی ایشان صحبت بشه، هرگز و هرگز نباید مورد تحقیر قرار بگیرد یا با دیگران از جمله خواهر و برادر های خودش مقایسه بشه. هر کس فقط باید با خودش و شرایط و روحیات خاص خودش مقایسه بشود و البته مسائل روزمره زندگی و فرزندان بزرگتر هرگز نباید شما را از توجه به دختر کوچکتر بازبدارد، چرا که بسیاری از مسائل رفتاری کودک در جهت جلب توجه از بزرگتر ها به خصوص والدین هست، یعنی نیازی که تامین نشده است. برای همین روی روابط بقیه بچه ها با شما حساس میشه، باید به یک میزان محبت و توجه به بچه ها بشه مقتضی با سن آن ها. برای لجبازی یا رفتار های مشکل آفرین ایشان به جای تحقیر و مقایسه و دعوا و داد و ... باید از شیوه ی قانون، تشویق و تنبیهی که در صوت های تربیت کودک استاد پوراحمد توضیح داده شده استفاده بشود، برای همین توصیه میکنم حتما حتما اگر این صوت ها را گوش ندادید، دریافت کنید و کامل و با دقت گوش دهید. حتما حداقل نیم ساعت در طول روز با ایشان بازی مشترک داشته باشید، اما قطعا نیاز کودک به بازی بیش از این هست، در این جا هم میتوان از دیگر اعضای خانواده کمک گرفت به خصوص پدر حتی در حد ۵ دقیقه در روز، اما اثر مثبت زیادی در پی دارد، از طرفی بازی با اسباب بازی، بازی با همسالان و ... هم اهمیت زیادی دارد، به خصوص اینکه در فرآیند دوست یابی فعال، کودکی حدودا هم سن از خانواده ی مذهبی اطرافتون برای او به عنوان هم بازی در نظر بگیرید تا همه ی بار روی دوش خودتون نباشد. حتما زمانی در طول روز حداقل ۱۰ دقیقه به صحبت کردن با کودک خود اختصاص دهید،در مکانی خلوت و امن که هیچ کس جز شما نباشد و صدای او را هم کسی نشنود، در کنارش بنشینید، دست او را در دستتون بگیرید، ارتباط چشمی محبت آمیزی با او برقرار کنید و به جای اینکه شما حرف بزنید یا او را نصیحت کنید اجازه دهید تا او با شما صحبت کند، و هر آن چه در دلش هست با شما بگوید،بدون اینکه بترسد که اوورا دعوا یا تنبیه کنید،حتی ممکن هست دفعات اول سکوت کند اما به مرور به حرف میفتد و این کار گره های زیادی را باز میکند. حتما حتما حواستون به رسانه هایی که فرزندتان و دیگر فرزندان در معرض آن قرار میگیرند باشد، کودکان نباید هر فیلمی یا تصویری ببینند، هر بازی مجازی را بازی کنند...
ادامه... یا در هر فضایی بدون حضور پدر و مادر، رفت و آمد داشته باشد. در نوع پوشش خود شما در فضای عمومی منزل و جلوی فرزندان، نوع پوشش یا رفتار های خواهر عقد کرده ایشان با همسرشان در حضور ایشان، دوستانی که انتخاب میکند و ... باید دقت لازم به عمل بیاد، برای تکمیل آگاهی ها در این زمینه پیشنهاد میکنم حتما صوت های تربیت جنسی استاد پوراحمد را تهیه بفرمایید و گوش کنید، ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خسته نباشید نمیدونم اصلا مشکلمو چطوری بگم شوهرم شخصیت عصبانی و تندخویی داره و بی اندازه به بچهاش وابسته است .به خاطر همین دائم با دیگران دعوا میفته و بحث میکنه حتی با خانواده خودش و خانواده من. حتی وقتی پسرم با بچهای تو کوچه دعوا میکنه ممکنه به بچه ها هم فحش بده به خاطر همین الان چندمین باره که مادر بچه ها هم برای رفتار بد شوهرم هم برای رفتار بد پسرم ناراحت شده و من دارم هر رو عذاب میکشم چون خودم آدمیم که حرف بدی از دهنم در نمیاد. و سعی کردم تو زندگیم کسی رو ناراحت نکنم بارها و بارها با همسرم در این مورد حرف زدم و حتی با پسرم هر کدومشون قول بهم میدن اما بازم روز از نو روزی از نو. نمیدونم دیگه از شکایات مردم چیکار کنم دیروز همسایمون اومد بهم گفت که پسرم و بچها پسرتو نمیدونم برا چی بازی نگرفته بودن شوهرت از سرکار تازه اومده بود و مثل اینکه پسرم به باباش میگه که بچها بازیش نگرفتن پسر همسایمون میاد که دلیل بازی نگرفتنو به شوهرم توضیح بده صداش میکنه عمو عمو شوهرم برمیگرده و بهش میگه زهر مار، مامانشم میگه باور کن بچمم بهم نگفت یکی از همسایه ها که اینو شنید بهش گفت .الان نمیدونم این موضوعو باید به روش بیارم یا نه چون من اون لحظه نبودم. شوهرم چند شیفت کار میکنه و کمتر خونه اس و همیشه به خاطر نبودن زیادش تو خونه ناراحته و میگه بچهام اذیت میشن. راستش آدم خوبیه چیزی برا زندگیمون کم نمیزاره و همه تلاششو میکنه اما فقط بد دهنه با همه همش بیشتر اوقات وقتی نیست میرن خونه مامانم که یه وقت بهشوک بی احترامی نشه بچمم طوری شده که مثل پدرش دهن به دهن همه میره دیگه خسته شدم لطفا کمکم کنید. شوهرم همش بهم میگه تو باید ازم طرفداری کنی تو جمع، چطور وقتی بددهنی میکنه ازش طرفداری کنم؟؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما بانوی گرامی بسیار عالی هست که با وجود نقد هایی که به همسر محترم دارید، ویژگی های مثبت ایشون را هم میبینید، در این ارتباط احتمال دارد خود آقا در کودکی زمان هایی که احساس نیاز به حمایت والدین داشته از آن محروم بوده و حالا این خلاء خودش را به شکل افراطی برای فرزندان پیاده میکند، در این زمینه شما مقابله مستقیم با ایشون نداشته باشید چرا که چه بسا رفتار ایشون از ناخودآگاه نشآت میگیره، بلکه در هدف و مقصود که حمایت از فرزندان هست و نشان دوست داشتن و علاقه ایشون به فرزندان هست، تقدیر کنید ، اما با روش انجام این حمایت مخالفت کنید و با زبان و لحن مثبت و دلایل منطقی ضمن موافقت با هدف و بستر ، با روش این حمایت مخالفت کنید و پیامد های منفی آن را برشمرید، یکی از مسائلی که میتوانید روی آن تاکید کنید، این هست که فرزندان ما باید کم کم یادبگیرند خودشان ، از خودشان دفاع کنید چون در همه محیط ها و هر چه بزرگتر میشوند ما همراه آن ها نیستیم، پس به جای ماهی گرفتن برای ایشان باید ماهی گیری را به ایشان آموزش دهیم البته از روش درست، طبیعتا اگر او فرزند شما بخواهد با تندخویی و بددهانی با دیگران صحبت کند، در محیط های مختلف انگشت نشان و بعد هم طرد میشه از الان گرفته تا بزرگسالی، از مدرسه و جمع دوستان گرفته تا دانشگاه و محل کار، پس نیازمند این هستیم که خود شما شیوه صحیح حمایت از فرزند را به نمایش بگذارید و به او نیز یاد دهید. حتما با پسر خودتون صحبت کنید، تمام نقاط قوت، خوبی ها و زحماتی که همسرتون برای شما و فرزندان میکشند را بیان کنید در نهایت بگویید در کنار همه این خوبی هایی که پدر شما دارند، این یک ویژگی منفی را هم دارند، شما در همه آن ویژگی های مثبت از پدر الگوگیری کنید اما در این یک مورد حواستون باشد که متفاوت و به این شکل عمل کنید.(جایگزین مناسبی در اختیار فرزند قرار دهید.) ، برای کمک به او میتوانید به جای قول گرفتن، با توافق خود او از قانون، تشویق و تنبیه استفاده کنید که توضیح مفصل این شیوه در صوت های تربیت فرزند بیان شده و اگر هنوز این صوت ها را گوش ندادید توصیه میکنم حتما دریافت کنید،گوش دهید و اجرا کنید. در ارتباط با همسر اولا همان طور که خوبی هایی دیگر ایشان را میبینید، مستقیما هم از ایشان به خاطر این نقاط مثبت تقدیر و تشکر کنید، حفظ اقتدار همسر در جنبه های مثبت اهمیت زیادی دارد، اگر خود ایشان قبول دارد که کار او اشتباه هست و گه گاه به شما قول میدهد، اولا میتوانید به صورت مستقیم و بین خودتان بدون اطلاع فرزندان، جریمه ای برای این کار همسر قرار دهید که اگر ایشان مرتکب این کار شدند موظف باشند، فلان مبلغ را به شما بدهند یا صدقه بدهند یا ... و به شکل غیر مستقیم هم زمان هایی که ایشان با اخلاق خوش و زبان خوب تعامل میکنند، بسیار توجه مثبت نشان دهید، از ایشان حمایت کنید، بعد از این رفتار درست ایشان تقدیر و تشکر کنید و ... و زمان هایی که عصبانیت و بدهانی و ...
ادامه... هست این توجه و حمایت نباشد ، البته در جمع یا جاوی بچه ها، ایشان را محکوم نکنید یا به ایشان اعتراض نکنید بلکه به خلوت خود انتقال دهید، میتوانید به ایشان بگویید که من بسیار مایلم در جمع از شما دفاع کنم اما فقط وقتی میتوانم این کار را انجام دهم که شما با شیوه ی درست حرف خود را بیان کنید و اگر از روش نادرست استفاده بشود، نمیتوانم حمایت کنم. میتوانید فایل های کنترل خشم استاد پوراحمد را برای همسر تهیه کنید و به ایشان هدیه دهید، توصیه میکنم از کمک های مشاوری امین هم استفاده کنید تا در این زمینه به هر سه شما کمک کند. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خسته نباشید بابت زحمتاتون و وقت گذاشتنتون. من۲۸سال دارم وهمسرم۳۱سال وحدود۶سال هست که ازدواج کردیم. زندگیه ۶ساله ما تقریبا پرتنش بوده. ولی این رو هم روی حساب حرف همسرم میگم که دعواهای ماروی چیزای کاملا سطحی بوده خدارو شکر وروی مسائل جدیه زندگی بحثی نبوده.وهمدیگه رو دوست داریم مشکل من پوشش خواهران همسرم درمقابل ایشونه که خیلی بازه واینکه صحبتای خواهرو برادری بینشون گاها بازتر از حدمعمول میشه. واین قضیه برای من از اول زندگیمون حل نشده و نمیتونم باهاش کنار بیام. واینکه من بعد ازدواج متوجه شدم سلیقه همسرم برای ازدواج کسی تو مدل و قیافه خواهرانشونه هرچند بارها گفتن که منو همینجوری دوست دارن. ولی با نظراتشون برای رنگ کردن موهام یا لنزبرای چشمامو... و وقت تعریف کردن همسرم از خواهرانشونو میبینم اذیت میشم وحتی نعوذبالله شاکی از چهره خدادادیه خودم میشم و همین قضایا بهانه ای میشه برا دعوا چه ازطرف من چه همسرم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خووهر بزرگوار، خدا رو شکر که به طور کلی ارتباطات خود را مثبت ارزیابی میکنید. در این رابطه اولا توجه داشته باشید بیشتر از چهره و هیلکل زن در بلند مدت، روحیات، شخصیت و خردورزی او برای مرد جذابیت دارد، چهره و لباس آراسته هم زمانی جذابیت بسیار بسیار بیشتری پیدا میکند که شخصی که آن را به کار برده، از اخلاق خوب و روحیه با نشاطی در تعامل با همسر برخوردار باشد، اعتماد به نفس زن در جذابیت او در نگاه شوهر تاثیر بسیار زیادی دارد، اگر زن چهره و بدن خودش را بپذیرد و آن را دوست داشته باشه و به خودش احترام بگذارد، اعتماد به نفس او ، تحسین همسر را هم بر می انگیزد ، البته آراستگی ظاهری در منزل برای همسر یا استفاده از لباس و ... زیبا و جذاب بسیار مطلوب و سفارش شده است ، یا ورزش کردن برای حفظ نشاط و سلامتی بسیار عالی و الزامی است، اما امور غیر متعارف که تحت فشار مد و ... ایجاد میشود مثل انجام عمل های جراحی زیبایی، انجام تغییرات عمده در چهره و بدن ، صرف وقت های طولانی در آرایشگاه ها و ... نشان دهنده سطحی بودن تفکر و پوچ بودن هویت فرد است، و اینکه او در درون خود ارزشی احساس نمیکند بلکه با انجام این امور میخواهد به نوعی به خود ارزش ببخشد. در حالی که خوب هست که فرد سطح متعارف آراستگی را حتما برای همسر خود به کار برد،اما ارزش درونی و افزایش جذابیت های خود در رابطه را بر این اساس استوار نکند ، بلکه به امور مهم تری بپردازد، مثل افرایش مهارت در رابطه زناشویی، مطالعه کتاب های مفید، گوش کردن صوت های مفید و ارزشمند، افزایش توانمندی ها در زمینه های مختلف مورد علاقه فرد مثل مهارت های هنری، ورزشی، فرهنگی و قرآنی و ... این ها همه در افزایش اعتماد به نفس اثرگذارند. در ارتباط با نوع صحبت های ایشان اول سعی کنید خود شما بخشی از نیاز همسر به انجام این گونه صحبت ها را برطرف کنید و چنین تعاملاتی را با او گسترش دهید، مورد دوم اینکه صوت های هنر زن بودن را گوش کنید مهارت هایی که گفته شده را اجرا کنید و بعد از مدتی در این زمینه از تکنیک نامه نگاری برای بیان درخواست خود از همسر استفاده کنید، مبتنی بر این که تعاملات پثبت خودشون را با خواهران حفظ کنند اما این صحبت ها را از آن حذف کنند. مورد سوم این که روابط خودتون را با دوستان، اقوام و ... که خانواده های مومنی و با نشاطی هستند، گسترش دهید ، با افرادی ارتباط برقرار کنید که از خود شما مومن تر باشند تا جو آن خانواده ها بر شما هم اثرات مثبت داشته باشد ان شاالله. میتوانید از کارگاه آفلاین "دلبری کلامی" خانم کشوری و دوره های مجموعه ریحانه سنتر هم استفاده کنید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob