eitaa logo
آداب همسرداری
2.5هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
879 ویدیو
49 فایل
همدلی ، همراهی، همکاری و آگاهی همسران ضامن تعالی و تحکیم خانواده است.
مشاهده در ایتا
دانلود
روزتون بخیر عمرتون سرشار از عشق لـباتون پُــر خـنــده نـفـسـتـون گـــرم ســفــره تـون پُــر بـركـت😍🌹 •┈•✾•🌹🕊🌹•✾•┈• Join 🔜 @hamsardarl •┈•✾•🌹🕊🌹•✾•┈• گفتم: ز درد عشق تو گشتم چنین به حال گفتا: منم دوای تو از درد من منال گفتم: شبم چو سال شد از بار هجر تو گفتا: به وصل روز کنم این شب چو سال گفتم که: با تو نیست مجال حکایتی گفتا: چو من رضا دهم آسان شود مجال گفتم: دلم به وصل تو تعجیل می‌کند گفتا: ز من به صبر توان یافتن وصال گفتم: به شام روی تو دیدن مبارکست گفتا که: بامداد مبارک ترم به فال گفتم که: هیچ گوش نکردی به قول من گفتا که: هیچ کار نیاید ز قیل و قال گفتم که: ابروی تو نشان می‌دهد بعید گفتا: نشان عید بود دیدن هلال گفتم: چه دامها که تو داری ز بهر من! گفتا که: دام من نه که زلفست و دانه خال؟ گفتم که: بوسه‌ای دوسه بر من حلال کن گفتا که: بی‌بها نتواند شدن حلال گفتم: ز مویه شد تن مسکین من چو موی گفتا: ز ناله نیز بخواهی شدن چو نال گفتم که: پایمال فراق توام چرا؟ گفتا: ازان سبب که نداری به دست مال گفتم: ترا نیافت به شوخی کسی نظیر گفتا: مرا ندید به خوبی کسی مثال گفتم: سال من به جهان وصل روی تست گفتا که: نیست ممکن ازین خوبتر سال گفتم که: چاره نیست مرا در فراق تو گفتا که: چارهٔ تو شکیبست و احتمال گفتم: شبی خیال تو نزدیک من رسید؟ گفت: به خواب توان دیدن این خیال... •┈✾~🍃🌺🍃~✾┈• Join 🔜 @hamsardarl •┈✾~🍃🌺🍃~✾┈• صبح و شب و و همه تکرارِ زمانند بابوی تو و روی تو هر روز، بخیر است ... ╭─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╮ Join 🔜 @hamsardarl کانال آداب همسرداری❤️❤️ ╰─┅═ঊঈ❤️ঊঈ═┅─╯
غصه ی دنیا ندارم، چون تو، دنیایم شدی حسرت فردا ندارم، چون تو، فردایم شدی داده ام گلخانه ام را دست تو ای نازنین باغبان ِ مهربان ِ جمله گلهایم شدی ماه و خورشید و فلک، دیگر نمیخواهم که تو روشنی ِ دلپذیر ِ روز و شبهایم شدی بی تو تنهایی مرا، بدجور تنها کرده بود آمدی،، دیگر حبیب قلب تنهایم شدی همچو ماهی بودم و در حسرت آب روان با وجودت خوب من، مانند دریایم شدی غصه ا ی دیگر ندارم، در دل حسرت کشم خط بطلانی،، به روی درد و غمهایم شدی ❤️ Join 🔜 @hamsardarl ❤️
من با خیالت نازنین هرشب همآغوشم از عشق تو پیراهن گلدار می پوشم عطر نفس های تو را در ذهن خود دارم هر لحظه آهنگ صدایت مانده در گوشم حس می کنم لب های شیرین تو را هرشب من جرعه جرعه از شراب عشق می نوشم آنقدر غرق فکر با تو بودنم دیگر با هیچ کس مانند قبلا ها نمی جوشم حتی اگر هرگز نبینم روی ماهت را لطفا عزیز دل! نکن روزی فراموشم... Join 🔜 @hamsardarl
✔️💞.. دل من گرفته یا رب به هوای بوی یارم تو بگو چه سان روم با دل خود به کوی یارم من اسیر و پایبندم نه که رومی‌ام نه زنگم ز نگاه خسته‌ام خوان که به جستجوی یارم من و درد بیقراری، نه امید بردباری به خدا خوشم که مست از قدح و سبوی یارم "سر آن ندارد امشب که بر آید آفتابی" من و ماهتاب سرخوش که در آرزوی یارم غم آبرو ندارم که رود به باد هستی که خدا نظر به من کرده به آبروی یارم "همه دلخوشند مطرب بزند به تار چنگی" به چه چیز چنگ باید که اسیر موی یارم! من و طبع شعر خسته و دلی ز هم گسسته به خدا غزل نگویم مگر از سبوی یارم همه آرزویم اما به خدا که من نمیرم مگر آن دمی که بنشسته به روبروی یارم ┏━━━🌺🍃🌸🍃🌺━━━┓ @hamsardarl ┗━━━🌺🍃🌸🍃🌺━━━┛ ✨ 🍃 🌸 🍂🌸🍃 🍃🍂🌸🍃 ✨🍃🍂🌸🍂🌸🍃✨
کارم شود تنها را دیدن اگر باشی هر لحظه از باریدن اگر باشی محو تماشایت شوم غرق نگاه تو گل از ات چیدن اگر باشی شمع و چراغ و نور منزل باشیُ هردم اطراف تو چرخیدن اگر باشی هر لحظه می خواهم شاد باشی در اوج خوشحالی و خندیدن اگر باشی قربان شوم ای شیرین کارم شود تنها تو را دیدن اگر باشی Join 🔜 @hamsardarl
‍ ‍ تا که از سمت شما بوی سفر می آید آه ، در سینه ی من حس خطر می آید این چه رسمی ست که هر روز در این آبادی درد بر سینه ی دلسوخته تر می آید شده بازیچه ی دستان تو امروز دلم دارد از دست تو این حوصله سر می آید پلک بر هم نزند هر که تو را می بیند خواب در چشم منِ خسته مگر می آید و همین معجزه ی عشق گواه دل ماست اشک فرهاد که از کوه و کمر می آید سینه ام بیشه ی سبزیست و یادت هر شب باغبانیست که همراه تبر می آید این چه دردیست که در سینه ی من افتاده ست این چه آهیست که با خون جگر می آید عاقبت آه منِ بی سر و پا می گیرد پدر پیر فلک یک شبه در می آید... در هر نفسم درد و غم پنهانی ست چون نهر فرات چشم من بارانی ست دریای حیات در دلم می جوشد با عشق تو زندگی من نورانی ست... ♥️💞 نزدیکی ام آموخت که از دیده معشوق هر قدر شوی دور، همان‌قدر عزیزی...!!! من آشنای کویرم، تو اهلِ بارانی چه کرده‌ام که مرا از خودت نمی‌دانی؟ مرا نگاه! که چشم از تو بر نمی‌دارم تو را نگاه! که از دیدنم گریزانی من از غم تو غزل می‌سرایم و آن را تو عاشقانه به گوشِ رقیب می‌خوانی هزار باغِ گل از دامن تو می‌روید به هر کجا بروی باز در گلستانی قیاسِ یک به یکِ شهر با تو آسان نیست که بهتر از همگان است؟ بهتر از آنی💞♥️🌷💓 @hamsardarl
گفتم که به دیدنم می‌آیی ای صبح تا از دل من عقده گشایی ای صبح گفتی که قرار ما ته کوچه ی شب من آمده ام پس توکجایی ای صبح ♥️ پنجره، رو به تماشای تو وا میکردم بی تو با خاطر ِغمدیده چه ها میکردم! گرچه چشم و دلم از دوری تو بارانیست باز هم با دل ِباران زده تا میکردم درد عشقیست نبوسیدن پیشانی تو درد را با غم عشق ِتو دوا میکردم گفته بودم که نرو بی تو دلم میگیرد رفتی و اشک در آیینه به پا میکردم کوچه در کوچه حواسم به قدمهای تو بود گل هر قاصدکی را که رها میکردم همه جا بوی تو و روی تو و موی تو بود بی تو آه است که درحنجره جا میکردم! 🌷🌷 💞 گیرم که بی‌دلیل دلت را شکسته‌ام اما به غیر تو به کسی دل نبسته‌ام زنجیر عقل راه مرا بر تو بسته بود این بند را به شوقِ تو از پا گسسته‌ام در غربتی که برایم رقم زده‌ست یک با خیال تو تنها نشسته‌ام دریا ندیده‌ام که‌ به این ننگ قانعم از گذشته و از خویش خسته‌ام چون سرو دل بریده‌ام از چارفصل باغ دلخوش به آسمانم و از خاک رسته‌ام💞🏝️ @hamsardarl
می رسم، اما سلام انگار یادم می رود شاعری آشفته ام، هنجار یادم می رود با دلم اینگونه عادت کن، بیا، بر دل مگیر بعد از این هر چیز یا هر کار یادم می رود من پُر از دردم، پُر از دردم، پُر از دردم، ولی تا نگاهت می کنم انگار یادم می رود راستی چندی ست می خواهم بگویم بی شمار دوستت دارم ولی هر بار یادم می رود مست و سرشاری ز عطر صبح تا می بینمت وحشت شب های تلخ و تار یادم می رود شب تو را در خواب می بینم همین را یادم است قصه را تا می شوم بیدار یادم می رود من پُر از شور غزل های توام، اما چرا تا به دستم میدهی خودکار یادم می رود؟ دست تو و انگشتر زیبای بهار سرسبزی روی تو به پهنای بهار لبخند تو ناشتایی هر صبحم خوشمزه‌تر از طعم "مربای بهار" @hamsardarl
حاشا! اگر باشد خيالی در سرم جز تو آری نمی گنجد كسی در باورم جز تو كی آن زمان كه خسته بودم می كشيد آرام دست تسلی و نوازش بر سرم جز تو سر می كنم با دردهايم تا كه برگردی كی می نهد مرهم به زخم پيكرم، جز تو؟ وقتی كه می باريد از هر سمت تنهايي كی جان پناهم شد، گل نيلوفرم! جز تو؟ خوابيده در چشم تو هر شعری كه از عشق است از كس نمی گويم سخن در دفترم جز تو آخر چگونه می توان دل كند از چشمت آری ز هر كس می توانم بگذرم، جز تو درفكر آنم گر بسوزانی مرا اي عشق! چيزی به جا می ماند از خاكسترم، جز تو.... خوش است شعر برای تو گفتن ، آری اگر به بوسه ها ، صله باران کنی دهانم را... @hamsardarl
آمدي چشمي به چشمم دوختي ممنونتم آتـشـی  را در دلـم  افـروخـتـی  ممنونتم گوشه چشمی آمدی آشوب در جانم نشست نـاگـهانی خـرمنـم  را ســوخـتـی ممنونتم خنده مستانه‌ات لب را عطش‌كش كرده بود آبــرو می‌خـواسـتـم  نفـروخـتـی ممنونتم پند پيران را به گوشم خنده كردي مرحبا درس خـوبی را به من آمـوختـی ممنونتم می روم در انـزوای خلـوتـم پـنـهان شـوم ای که آتش در دلم افــروختی ممنونتم... ‌ ‎‌ @hamsardarl
تو هم در کوه و برزن می نشینی و هم در باغ و گلشن می نشینی تو را ای صبح زیبا دوست دارم چه خرم در دل من می نشینی! وقتی که پاییز بیایید و هوا سرد شود من مثل غازهای وحشی می کوچم و می آیم به جغرافیای آغوشت @hamsardarl
درخانه ی دل جزتوکسی نیست ، مگر هست؟ جزعشق تـو در سر هوسی نیست ، مگرهست؟ دل کنده ام از عالم و از آدمیانش غیراز تو که فریادرسی نیست ،مگر هست ؟ آغوش تو تنگ است و دلم تنگ تر از آن آزادی من جز قفسی نیست، مگرهست؟ سیر است دل و چشم من از لذت دنیا جز اخم تو طعم ملسی نیست ، مگرهست هرچند بزرگ است جهان ، درنظر من اندازه ی بال مگسی نیست ، مگرهست؟ پاییز و زمستان و بهارم شده یک فصل از عمر عزیزم نفسی نیست ، مگرهست؟ بی تـو بخدا در تن هر شاخه ی خشکم انگیزه و شوق هـرسی نیست ، مگر هست؟ نگذار که خاموش شود شعله ی این عشق این عشق که عشق عبثی نیست، مگرهست؟ به هوای چشم مستت دل و دین به باد دادم تو به جان من چه کردی که گرفته ای قرارم... @hamsardarl
تا که می آیی به ذهن من تبسم می کنم با تو بودن را به آرامی تجسم می کنم چشمهایت گفتنی ها دارد و طبعم غزل با زبان عشق با چشمت تکلم می کنم شعر می پاشم درون خاک حاصلخیز دل واژه ها را سبز احساس تفاهم می کنم گاه شعرم مثل چشمت حاوی آرامش است گاه با امواج گیسویت تلاطم می کنم با نت و موسیقی لمس تو شاعر می شوم خستگی را لابلای طعم تو گم می کنم با تو وقتی از خیابان های دل رد می شوم دانه ی اسفند دود از چشم مردم می کنم مثل آدم باب میل تو هوایی می شوم شوکت فردوس قربانی گندم می کنم @hamsardarl