عاشقـــــــــــــــــ❤️ـــــــــــانه مذهبی
(قسمت 45)
از تاڪسے پیادہ شدم همونطور ڪہ بہ سمت خونہ مے رفتم گفتم:عجب اشتباهے ڪردم رفتم!
مادرم با خندہ گفت:از بیمارستان تا اینجا مخمو خوردے هانیہ،عین پیرزناے هفتاد سالہ،غر غر!
پشت چشمے براے مادرم نازڪ ڪردم و گفتم:دستت درد نڪنہ مامان خانم!
خواستم در رو باز ڪنم ڪہ در خونہ ے عاطفہ اینا باز شد،خالہ فاطمہ با لبخند نگاهے بہ من و مادرم انداخت:چقدر حلال زادہ!داشتم مے اومدم خونہ تون!
سلام ڪردم و دوبارہ قصد ڪردم براے باز ڪردن در ڪہ صداے خالہ فاطمہ مانع شد:هانیہ جون عصرونہ بیاید خونہ ے ما،من و عاطفہ ام تنهاییم!
با شیطنت نگاهش ڪردم و دستش رو گرفتم:قوربونت برم عاطفہ ڪہ شهریارو دارہ،شمام ڪہ عمو حسین رو دادے بلا خانم!
خندید،بعداز سہ ماہ!
همونطور با خندہ گفت:نمیرے دختر،ناهید دخترت شنگولہ ها!
مادرم بے تعارف وارد خونہ شون شد و گفت:چشمش نزن فاطمہ،مخمو خورد از بس غر زد!
با خالہ فاطمہ وارد شدیم،چادرم رو محڪم گرفتہ بودم ڪہ خالہ فاطمہ گفت:راحت باش هانے جان امین سرڪارہ!
همونطور ڪہ چادرم رو در مے آوردم گفتم:شمام آپدیت شدے،هانے!
خالہ فاطمہ جارو،رو برداشت همونطور ڪہ بہ سمتم مے اومد گفت:یعنے میگے من قدیمے ام؟چیزے حالیم نیست؟
با چشم هاے گرد شدہ و خندہ گفتم:خالہ چرا حرف تو دهنم میذارے؟
جارو،رو گرفت سمتم:یڪم ڪتڪ بخورے حالت جا میاد!
جدے اومد سمتم جیغے ڪشیدم و چادرم رو مثل بغچہ زیر بغلم زدم و وارد خونہ شدم!
عاطفہ با تعجب نگاهم ڪرد،پشتش پناہ گرفتم و گفتم:تو رو خدا عاطے مامانت قصد جونمو ڪردہ!
خالہ فاطمہ و مادرم با خندہ وارد شدن،بعداز سہ ماہ صداے خندہ توے این خونہ پیچید!
مادرم چادر و روسریش رو درآورد،عاطفہ رفت بہ سمتش و باهاش روبوسے ڪرد،بہ شوخے گفتم:اَہ مامان توام ڪہ چپ میرے راست میرے این عروستو بوس میڪنے بسہ دیگہ!
عاطفہ مادرم رو بغل ڪرد و گفت:حسود!
مادرم عاطفہ رو محڪم بہ خودش فشرد و گفت:خواهر شوهر بازے درنیار دختر!
ازشون رو گرفتم،بہ خالہ فاطمہ گفتم:خالہ احیانا اینجا یہ مظلوم نمیبینے؟
و بہ خودم اشارہ ڪردم،خالہ با لبخند بغلم ڪرد و گونہ م رو بوسید.
زبونم رو بہ سمت مادرم و عاطفہ دراز ڪردم!
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خــ💕ــداوندا 🙏
بنام تو که زیباترین نامهاست﷽
شروع روز را آغاز میکنیم
روزی که با نام و یاد تو باشد
سراسر شادی است
سراسر عشق ومهربانی🌸💕🌸
و سراسر خیر و برکت است🌸🍃
#روزتون_زیبا 🌸🍃🌸
https://t.me/joinchat/AAAAADupVG_OcK_eKe3Qjg
@maman_paz3
❤️🍃❤️
#همسرانه
👈در زندگی خانوادگی ،
‼️ نباید خود خواه باشیم .
‼️ نباید فقط به فکر خودمان باشیم .
✅ باید منفعت و مصلحت خانه و خانواده را
👈 در نظر بگیریم .
👈مثلا پدر یا مادر خانواده ،
در خرید نیازهای خانه یا پخت غذا ،
❌ نباید طبق ذائقه و سیلقه خودشان ،
خرید کنند .
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#سیاستهای_همسرداری
👈اگر بعد از دعوا به زمان نیاز دارید تا دوباره روحیه خود را به دست بیاورید، اشکالی ندارد؛ اما حتما این را به همسرتان بگویید.
راشل سوسمان، روان پزشک و متخصص روابط، معتقد است اگر بعد از دعوا همسرتان را از خود برانید، او احساس می کند می خواهید او را تنبیه کنید
و به همین دلیل شاید نتواند به سمت شما بیاید و احساساتش را بازگو کند.
به جای این کار به او بگویید: احساسات من به سرعت احساسات تو به حالت قبلی بر نمی گردند. به من فرصت بده.
وقتی حالم خوب شد، در این مورد بیشتر صحبت می کنیم.
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#مردان_بدانند
برای زنها مهمترین اتفاقی که میتواند بعد از یک دعوا یا دلخوری پیش بیاید، شنیدن "عـذرخواهی" و در "آغـوش" گرفته شدن توسط مردشان است.
آنها دوست دارند تاسف واقعی شما را ببینند و بعد از این دلخوریها مورد دلجویی قرار گیرند.
غرورتان را کنار بگذارید و اگر اشتباه کردهاید قبل از توضیح دادن دلایلتان از همسرتان
عـــــــــــــــــــ🙏ـــــــــــــــذرخواهی کنید.
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#همسرداری
❤️ ۵ کار عاشقانه ای که برای همسرتون میتونید انجام بدین
1- اوّلین کسی باشید که تولّدش را تبریک میگوید.
2- در هنگام سفر برایش نامه ی عاشقانهای نوشته و در کیفش قرار دهید.
3- سعی کنید بعضی از چیزها را فدای وجود همسرتان کنید. (از چیزهای کوچک شروع کنید).
3- سعی کنید لحظات طولانی با هم تنها باشید.
4- هنر با هم بودن در سکوت را بیاموزید که مشخّصه ی بارز زوجهای موفّق است.
5- سعی کنید گاهی اوقات از هم دور باشید.
@hamsardarry 💕💕💕
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
عاشقــــــــــــــــ❤️ــــــــــــــــانه مذهبی
( قسمت 46)
صداے گریہ ے هستے اومد،خالہ سریع ازم جدا شد و با گفتن بلند جانم جانم بہ سمت اتاق امین رفت!
چند لحظہ بعد درحالے ڪہ هستے بغلش بود و لب هاش رو غنچہ ڪردہ بود برگشت بہ پذیرایے!
مادرم با دیدن هستے گفت:اے جانم خدا نگاش ڪن،روز بہ روز شبیہ امین میشہ!
صداے باز و بستہ شدن در اومد،مادرم سریع روسریش رو سر ڪرد،امین یااللہ گویان وارد شد!
سریع چادرم رو سر ڪردم!
سلام ڪرد و رفت بہ سمت خالہ فاطمہ،با لبخند هستے رو از بغل خالہ فاطمہ گرفت و چندبار گونہ و پیشونیش رو بوسید!
هستے هم با دیدن امین میخندید و بہ زبون خودش حرف میزد!
امین نشست روے مبل و هستے رو گرفت بالا،هستے غش غش میخندید!
دلم براش رفت،رو بہ مادرم گفتم:اگہ جاے شهریار یہ دختر بدنیا میاوردے الان منم خالہ شدہ بودم با بچہ هاش بازے میڪردم!
عاطفہ با اخم مصنوعے گفت:ببینم این شوهر منو ازم میگیرے!
همہ شروع ڪردن بہ خندیدن،امین از روے مبل بلند شد و اومد بہ سمتم!
روے مبل ڪمے خودم رو جا بہ ڪردم!
هستے رو گرفت رو بہ رم و در گوشش گفت:میرے بغل خالہ؟
هستے بهم زل زد و محڪم بہ پدرش چسبید.
امین زل زد توے چشم هام،سریع از روے مبل بلند شدم و همونطور ڪہ بہ سمت در میرفتم گفتم:من برم یہ دوش بگیرم،احساس میڪنم بوے بیمارستانو گرفتم!
امین صاف ایستاد و با لبخند عجیبے نگاهم ڪرد!
اشتباہ ڪردم،هنوز هم میتونست خطرناڪ باشہ!
خواستم برم ڪہ امین گفت:عاطفہ زنگ بزن بہ شهریار بریم پارڪ!
خالہ فاطمہ گفت:میخوایم عصرونہ بخوریم!
امین نگاهے بہ خالہ انداخت و گفت:شام بذار،میریم یڪم هواخورے،زود میایم!
عاطفہ با خوشحالے اومد ڪنارم و گفت:هانے بعدا دوش میگیرے!
آرومتر اضافہ ڪرد:امروز امینم حالش خوبہ تو رو خدا بیا بریم!
نگاهے بہ جمع انداختم و بالاجبار برگشتم سرجام!
عاطفہ با خوشحالے بدو بدو بہ سمت اتاقش رفت،امین با صداے بلند گفت:عاطفہ لباس مشڪے نپوشیا!
من و مادرم و خالہ فاطمہ نگاهے بهم انداختیم و چیزے نگفتیم!
امین هم رفت سمت اتاقش!
خالہ فاطمہ با تعجب گفت:یهو چقدر عوض شد،خدایا خودت ختم بہ خیر ڪن!
چند دقیقہ بعد امین از اتاق اومد بیرون،شلوار ورزشے و بلوز مشڪے رنگ پوشیدہ بود!
خالہ فاطہ با تردید گفت:پس چرا بہ عاطفہ میگے مشڪے نپوش؟!
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
✨﷽✨
☀️صبح را آغاز می کنیم
با یگانه خدایی❤️
که در دلهای ماست
و در اعماق وجودمان منزل دارد
خدای عاشقی که ❤️
هر روز عشق را
ترویج می کند برکل جهان🌹
سلام صبح بخیر😇
#امروزتون_مملو_از_شادی_و_مهر🌹
http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1
❤️🍃❤️
#خانومانه
👈با این رفتارها، شاید شوهرتان را از دست بدهید❌
‼️نکوهش کردن او مانند یک بچه؛
❓چطور میتوانی بدون ژاكت بیرون بروی
مگه نمیبینی هوای بیرون سرد است؟‼️
❓چندبار باید بگویم قبل از اینكه بخوابیم چراغها را خاموش كن؟😳
❓ صورتحسابهای برق خیلی بالا رفته و...😛
👈اصلاح كردن اشتباهاتشان و امر و نهی كردن به آنها بهخصوص در جمع مثلا👇👇
👈 «اگه جای تو بودم الان از سمت چپ رانندگی میكردم.»😊
@hamsardarry 💕💕💕
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
روز مباهلـــــــــــــــــــ🤝ـــــــــــــــــــــه
نمـــــــــــــــــــــــ🏝ــــــــــــــــــــــــاد
استقـــــــــــــــــــ💪ـــــــــــــــــــامت خانـــــــــــــــــــ👩👩👦👦ــــــــــــــــــــــوادگی
💠 پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله
در روز
مباهلـــــــــــــــــــ🤝ـــــــــــــــــــــه
عزیـــــــــــــــــــ❤️ــــــــــــــــــــزترین انسانها را به صحنه میآورد
تا بگوید برای شناخت
حـــــــــــــــــــــ💠ـــــــــــــــــــق
از باطــــــــــــــــ😈ـــــــــــــــل
همه
خانــــــــــــــــــــــــــــــــــواده
باید مقاومــــــــــــــــ💪ــــــــــــــــــــت کنند.
روز مباهله مبارک🌸🍃
http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1
@maman_paz
❤️🍃❤️
❓رفتار شما در منزل با همسرتان چگونه باشد؟ 💖
👈 به ظاهر همسرتان توجه کنید.
خیلی خیلی توجه کنید، مردها معمولا به جزئیات توجهی ندارند اما در مورد همسرتان خصوصا ظاهر باید به جزئیات توجه کنید.
هر گونه تغییر در ابرو، آرایش، مدل مو و نظیر آن را به دقت بررسی کنید و در مورد آرایش او نظر دهید، اگر از آرایش فعلی وی خوشتان نیومده به جای اینکه بگوئید این چه آرایشیه یا خوب آرایش نکردی و یا خوشم نمیاد باید با لحن ملایم تری رفتار کنید نظیر:
💖 خوشگل شدی اما به نظر من فلان نوع آرایش خوشگلترت میکنه و یا
💖 عزیزم تو نیاز به آرایش نداری همینطوری خوشگلتری
@hamsardarry 💕💕💕
http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1
❤️🍃❤️
#خانوم_خونه
#آقای_خونه
👈شما که همســــــــــ😍ــــــــرت را پیدا کرده ای...
👈شما که همـــــــــــ😍ـــــــــــــدم
و هم نفــــــــــــــــــ😍ـــــــــــــــس داری...
👈شما که برای درد و دلت یک
آغــــــــــــــــ😍ــــــــــــــــوش داری که آرام گیری...
👈شما که در انتظار زندگی مشترک
لحظـــــــــــــــ⏰ــــــــــــــــــه شماری می کردی و اکنون و یا مدتهاست او را
یافتـــــــــــــــــ😊ـــــــــــــــــــــــــــه ای...
👈بله با شمـــــــــــــ👌ــــــــــــــــــــا هستم...
👌یک لحظه را برای
محبــــــــــــــــ❤️ـــــــــــــت و
عشــــــــــــــــــ❤️ــــــــــــــــق ورزی به او را از دست نده...
دقیقــــــــــــــــــ⏰ـــــــــــــــــــــه های
با هم بودن زود می گذرد...
قـــــــــــــ✔️ـــــــــــدرش را بدان...
🔚که در روزهای
تنهــــــــــــــــ😏ــــــــــــــــایی در حسرت اینجا و اکنون نباشی.‼️
@hamsardarry 💕💕💕
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
❤️🍃❤️
#همسرداری
📛وقتی شمامرتبااز #وضعیت_مالی همسرتان #انتقادمیکنید
‼️حسی بسیار بدی به اودست میدهد
#خانوم_محترم:
اخطار میدهم که اگر این کار را مرتبا انجام میدهید
بزودی #محبت_همسرتان را از دست میدهید👌
@hamsardarry 💕💕💕
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
عاشقـــــــــــــــ❤️ــــــــــــــــانه مذهبی
( قسمت 47)
همونطور ڪہ لباس هستے رو درست مے ڪرد گفت:من با عاطفہ فرق دارم!
عاطفہ اومد ڪنارمون و گفت:شهریار الان میرسہ بدویید حاضر شید!
خالہ فاطمہ نگاهے بہ مادرم انداخت:میرے ناهید؟
مادرم با خستگے گفت:نہ خیلے خستہ ام،بچہ ها برن،یہ روز دیگہ همگے میریم!
خالہ فاطمہ سرش رو تڪون داد و چیزے نگفت،عاطفہ اومد بہ سمت من و گفت:خب تو پاشو دیگہ!
بہ زور لبخند زدم و گفتم:شما برید خوش بگذرہ،جمع بہ من نمیخورہ!
عاطفہ دهنش رو برام ڪج ڪرد:لوس نشو!
بازوم رو ڪشید،مادرم معنادار نگاهم ڪرد و با مهربونے رو بہ عاطفہ گفت:عاطفہ جون تو با شهریارے،امینم ڪہ با هستے،هانیہ این وسط تنهاس!
دوبارہ نگاهے بهم انداخت و ادامہ داد:بذار متاهل بشہ هرچقدر دوست داشتید برید بیرون،حالام دخترمو بدہ بہ خودم میبرید دل بچہ مو آب میڪنید!
با لبخند مادرم رو نگاہ ڪردم و چشم هام رو باز و بستہ ڪردم،یعنے ممنون!
عاطفہ اصرار ڪرد:مامان ناهید،نمیشہ ڪہ!امین و شهریار باهم منو هانیہ ام باهم!
هستے رو از امین گرفت همونطور ڪہ لپش رو میبوسید گفت:جیگر عمہ هم نخودے!
خالہ فاطمہ بہ مادرم گفت:بذار برہ،فڪر ڪردے عاطفہ و هانیہ بزرگ شدن؟
من و عاطفہ هم زمان گفتیم:عہ!
مادرم و خالہ خندیدن،مادرم شونہ هاش رو انداخت بالا:خودش میدونہ!
خواستم حرف بزنم ڪہ عاطفہ انگشت اشارہ ش رو گرفت سمتم:پاشو،ناز نڪن دیدے ڪہ نازت خریدار دارہ!
نفسے ڪشیدم و بلند شدم،رفتم سمت حیاط.
_مامان منم میرم!
پارڪ خلوت بود،هانیہ روے یڪے از تاب ها نشست،با خجالت گفت:شهریار هلم میدے؟
شهریار با لبخند رفت سمتش و گفت:عزیزم اینجا خوب نیست!
عاطفہ با ناز گفت:ڪسے نیست ڪہ! یہ ڪوچولو!
بہ تاب خالے ڪنارش اشارہ ڪرد و رو بہ من ادامہ داد:بیا دیگہ چرا وایسادے؟
بہ امین اشارہ ڪردم و گفتم:تو تاب بازے ڪن زن داداش!
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
✨﷽✨
خدایا🙏
در این اول هفته زیبا 🍀
قسمت میدم🙏
عزیزانم را🌹
از لطف ونعمتت
و عفو وبخششت
بهره فراوان ده🙏
و در این سرای آزمون و ابتلا
درمانشان باشی
تا دل از ایمان به تو پرکنند
وتوشه ازعمل نیک برگیرند🍃
آمیـــن 🙏
#سلام_اول_هفتهتون_بخیر 🌸🍃🌸
http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#همـــسرانه
❌ #سرزنش و #سرکوفت آفت زندگی اند🗣
🔵یکی از رفتارهای مخربی که اثرات زیانآور و جبرانناپذیری بر روابط بین همسران جوان به خصوص در دوران عقد داره سرزنش و تحقیر و خرد کردن شخصیت یکدیگره.
❌"صد بار گفتم این کار رو نکن!"
❌" گوش نکردی حالا بکش!"
❌"تو همینی دیگه!"
❌" میدونستم این جوری میشه..."
❌ "بفرما اینم نتیجهی هنر جنابعالی!"
🔵اگر همهی ما میتونستیم گاهی خودمون را به جای طرف مقابلمون بذاریم
شاید خیلی از مشکلات و مسائل لاینحل زندگی هرگز اتفاق نمیافتاد
سرزنش و سرکوفت زدن به یکدیگر خصوصاً در دوران عقد و نامزدی یکی از بزرگترین آفتهای زندگی زناشویی به شمار میرود.
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#آقایان_بخوانند
👌میدونی آقا؟
🌷 خانم ها طبع لطیفی دارن.
از صبح چشمشون به دره تا مردشون رو ببینن.
غــــــــــ🍲ـــــــذا می پزن، بچه رو می خوابونن، به خودشون میرسن💄👠👙 همه واسه اینه که شما کیف کنین،😉 عاشقشون بشین و جذابیت زنانه ش رو شکوفا کنین. 😍
✍حالا اینکه هر وقت از راه میاین بگین خسته این دل خانم رو میشکنه.
🔻از قدیم گفتن سر شکسته رو میشه درمون کرد، دل شکسته رو نه!
👈پس همیشه یه جمله رو اویزه گوشتون کنین:
مشـــــــــــــ👆ـــــــــــکلات را در
جاکفـــــــــــ👡👟ــــــــــشی بگذارید
و با لبخـــــــــــــــ😄ــــــــــــند وارد شوید.
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
👈 #پرسش_و_پاسخ👉
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
سوال
#سلام
من چیکار می تونم انجام بدم که همسرم به حرف من باشه
البته از اول ازدواجمون تا حالا اصلا با هم بحثی نداشتیم
ممنون
@hamsardarry 💕💕💕
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
⁉️ #پرسش_و_پاسخ
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#پاسخ
با سلام خدمت شما دوست عزیز
در زندگی زناشوئی مسئله این نیست که چه کسی حرف اول یا آخر را بزند
و یا همسرتان به حرف شما گوش کند یا نه!
بلکه شما باید مهارت و توانایی گفتگوی صحیح را کسب کنید
تا بتوانید با این اصول تمام خواسته ها ونیازهای معقول خود را با همسرتان در میان بگذارید.
که این مسئله موجبات یک رابطه صمیمانه بین شما دو نفر را فراهم می کند.
👈 #پرسش_و_پاسخ 👉
#روزهای_زوج
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
@hamsardarry 💕💕💕
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
عاشقــــــــــــــــ❤️ــــــــــــــــــانه مذهبی
( قسمت 48)
براش دست تڪون دادم و روے نیمڪتے نشستم،هوا خنڪ بود و همہ جا ساڪت!
دستم رو گذاشتم زیر چونہ م و بہ منظرہ پارڪ خیرہ شدم!
شهریار عاطفہ رو آروم هل میداد،میدونستم از امین خجالت میڪشہ ڪہ شیطنت نمیڪنہ!
وگرنہ مگہ مے شد شهریار و عاطفہ آروم باشن؟!
امین هم هستے رو میذاشت روے سرسرہ و آروم میاورد پایین!
باهاش حرف میزد و هستے مے خندید!
دلم گرفت،نمیدونم چرا،شاید بخاطرہ جاے خالے مریم،شاید هم بخاطرہ خودم!
امین همونطور ڪہ هستے رو،روے سرسرہ مے ڪشید پایین نگاهش افتاد بہ من!
نگاهم رو ازشون گرفتم و خیرہ شدم بہ درخت هاے لخت!
صداے قدم هاش اومد،توجهے نڪردم!
هستے رو بہ سمتم گرفت و گفت:میخوام بدوام مراقبش هستے؟ث
خواستم بگم راضے نیستم از این فعل هاے مفرد اما بدون اینڪہ نگاهش ڪنم زل زدم بہ صورت هستے و دست هام رو بہ سمتش دراز ڪردم و گفتم:بیا بیینم جیگرخانم!
امین هستے رو داد تو بغلم،محڪم نگهش داشتم.
منتظر بودم برہ تا با هستے بازے ڪنم اما همونطور ایستادہ بود!
چند لحظہ بعد با فاصلہ از من روے نیمڪت نشست!
از ڪے روے نیمڪت مے دویدن؟!
همونطور ڪہ زل زدہ بود بہ رو بہ روش گفت:یہ لحظہ فڪر ڪردم اگہ چندسال پیش یہ تصمیم دیگہ میگرفتم همہ چیز چقدر فرق مے ڪرد!
ڪنجڪاو شدم،اما چیزے نگفتم،با ذهنم تشویقش مے ڪردم!
بگو چرا؟!بگو دلیل رفتارهات چے بود!
تو وجودم غوغا بود و ظاهرم آروم!
وقتے دید چیزے نمیگم ادامہ داد:اگہ یہ تصمیم دیگہ میگرفتم شاید مریم الان زندہ بود،تو داشتے یڪے از بهترین دانشگاہ هاے تهران مهندسے میخوندے،اوضاع من فرق میڪرد!
سرش رو برگردوند بہ سمت هستے و با لبخند زل زد بهش:هستے هم نبود!شاید دوسہ سال دیگہ وارد زندگیمون مے شد!
قلبم وحشیانہ مے طپید مثل سہ سال پیش!
حق نداشت باهام بازے ڪنہ!
آروم از روے نیمڪت بلند شدم بدون توجہ بہ امین بہ هستے گفتم:بریم بازے ڪنیم!
اما نتونستم طاقت بیارم همونطور ڪہ پشتم بهش بود گفتم:دست بردار از اگہ و اما و چرا!
بگو چرا نخواستیم؟! انقدر رویاهاے دخترونہ م شیرین بود ڪہ تو واقعیتم مے دیدم؟
صداش باعث شد خون تو رگ هام یخ ببندہ و قلبم از سینہ م بزنہ بیرون!
_همیشہ دوستت داشتم!
نگاهم رو دوختم بہ هستے ڪہ داشت با ولع دستش رو میخورد ،برنگشتم سمت امین چون میدونستم از صورتم حالم رو میفهمہ!
نفسم رو دادم بیرون:فقط دلیلشو بگو،این چراها نمیذارہ گذشتہ رو فراموش ڪنم!
شهریار سرش رو بلند ڪرد،نگاهے بهم انداخت و اخم ڪرد!
در گوش عاطفہ چیزے گفت،عاطفہ از روے تاب بلند شد!
با حرص دندون هام رو،روے هم فشار دادم،چرا حرف نمیزد اومدن!
با غم گفت:بذار با خودم ڪنار بیام همہ چیزو میگم سر موقعش!
خواستم بگم موقعش ڪیہ ڪہ شهریار و عاطفہ نزدیڪمون شدن.
امین گفت:من میرم یڪم بدوام،شهریار نمیاے؟
شهریار نگاہ اخم آلودے بهش انداخت و سرش رو بہ نشونہ منفے تڪون داد!
دوبارہ نشستم روے نیمڪت،خیرہ شدم بہ امین خیلے سریع مے دوید!
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
✨خرد هرکجا گنجی آرد پدید
✨زنام خدا سازد آن را کلید
✨به نام خداوند لوح و قلم
✨حقیقت نگار وجود وعدم
✨خدایی که داننده رازهاست
✨نخستین سرآغاز آغازهاست
🌸 الهی به امید تو..
http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1
@hamsardarry 💕💕💕