امام صادق عليه السلام:
💠سرنوشت (مُقَدَّر شدن)، در شب نوزدهم است
🔰و محكم ساختن، در شب بيست و يكم
👌و امضا (حتمى سازى)، در شب بيست و سوم
التَّقديرُ في لَيلَةِ تِسعَ عَشرَةَ
والإبرامُ في لَيلَةِ إحدى وعِشرينَ
وَالإِمضاءُ في لَيلَةِ ثَلاثٍ وعِشرينَ
📚الكافی جلد4 صفحه159
http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
@kodaknojavan
#فنجانی_چای_باخدا ✨🍮🍮
#قسمت_چهاردهم
عثمان می گفت و می گفت و من نمی شنیدم.. یعنی نمی خواستم که بشنوم. مگر میشد که دانیال را دفن کنم، آن هم در دلی که به ساکتی قبرستان بود اما هیچ قبری نداشت؟
عثمان اشتباه میکرد.. دانیال من، هرگز یک جانی نبود و نمیشد.. او خوب، رسم بوسیدن و ناز کشیدن را بلد بود.. دستی که نوازش کردن از آدابش باشد، چاقو نمی گیرد محضِ بریدن سر.. محال است.
پس حرف های عثمان به رود سپرده شد و من حریص تر از گذشته، مستِ عطرآغوشِ برادر..
چند روزی با خودم فکر کردم. شاید آنقدرها هم که عثمان میگفت بد نباشند.. اصلا شاید آن دختر آلمانی اجیر شده بود برای دروغ گفتن.. ولی هر چه میگشتم، دلیلی وجود نداشت محضِ دروغ و اجیر شدن..
باید دل به دریا میزدم.. دانیال خیلی پاکتر از اخبار عثمان بود.. اصلا شاید برادرم وارد این گروه نشده و تنها تشابهی اسمی بود.. اما این پیش فرض نگرانترم میکرد. اگر به این گروه ملحق نشده، پس کجاست؟؟ چه بلایی سرش آمده؟؟ نکند که ….
چند روزی در کابوس و افکار مختلف دست و پا زدم و جز تماس های گاه و بیگاه عثمان؛ کسی سراغم را نگرفت، حتی مادر..
و بیچاره مادر.. که در برزخی از نگرانی و گریه زانو بغل گرفته بود ، به امید خبری از دردانه ی تازه مسلمان شده اش؛ که تا اطلاع ثانوی ناامیدش کردم و او روزش را تا به شب در آغوش خدایش، دانه های تسبیح را ورق میزد..
و چقدر ترحم برانگیز بود پدری مست که حتی نبود پسرش را نفهمید.. شاید هم اصلا، هیچ وقت نمیدانست که دو فرزند دارد و یا از احکام سازمانی اش، عدم علاقه به جگرگوشه ها بود.. نمیدانم، اما هر چه که بود، یک عمر یتیمی در عین پدر داری را یادمان داد..
تصمیم را گرفتم. و هر روز دور از چشم عثمان به امید دیدن سخنرانیِ تبلیغ گونه ی داعش، خیابانها را وجب به وجب مرور میکردم. هر کجا که پیدایشان میشد، من هم بودم. با دقت و گوشی تیز و چاشنی از سوالاتی مشتاق نما، محضِ پهن کردن تور و صید برادر.
هرروز متحیرتر از روز قبل میشدم.. خدای مسلمانان چه دروغ های زیبایی یادشان داده بود.. دروغهایی بزرگ از جنس بهشت و رستگاری.. چقدر ساده بود انسان که گول اسلام و خدایش را میخورد.
روزانه در نقاط مختلف شهر، کشور و شاید هم جهان ؛ افراد متعددی به تبلیغ و افسانه سرایی برای یارگیری در جبهه داعش میپرداختند. تبلیغاتی که از مبارزه با ظلمِ شیعه و رستگاری در بهشت شروع میشد و به پرداختِ مبالغ هنگفت در حسابهای بانکیِ سربازان داوطلب ختم میشد .
و این وسط من بودم و سوالی بزرگ.. که اسلام علیه اسلام؟؟؟ مسلمانان دیوانه بودند.. و خدایشان هم..
از طریق اینترنت و دوستانم در دیگر کشورها متوجه شدم که مرز تبلیغشان، گستردهتر از شهر کوچک من در آلمان است و تمرکز اصلی شان برای جمع آوری نیرو در کشورهای فرانسه، کانادا، آمریکا، آلمان و دیگر کشورهای غربی و اروپایی ست. که تماما با کمک خودِ دولتها انجام میشد. و باز چرایی بزرگ؟؟؟
در این میان تماسهای گاه و بیگاه عثمانِ ذاتا نگران که همه شان، به رد تماس دچار می شدند، کلافه ام میکرد..
ادامه دارد....
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
✨﷽✨
#سلام_صبح_بخیر
ایام ضربت خوردن مولاى متقيان
علی علیه السلام تسلیت باد 🥀
امروز من برایت خدا را آرزو دارم🙏
خدا را که داشته باشید
انگار تمام جهان را دارید
طاعات وعبادات شما قبول حق 🙏
التماس دعا🙏
http://eitaa.com/joinchat/897908738C30a1928237
@kodaknojavan
امام علی علیه السّلام:
💠سُوسُوا ایمانَکُمْ بِالصَّدَقَةِ
💠وَ حَصِّنُوا اَمْوالَکُمْ بِالزَّکاةِ
💠 وَ ادْفَعُوا اَمْواجَ الْبَلاءِ بِالدُّعاءِ
♻️ایمان خود را با صدقه
♻️اموالتان را با زکات حفظ کنید
♻️ و امواج بلا را با دعا برانید.
http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
@kodaknojavan
❤️🍃❤️
#آقایان_بدانند
🧕 #زن
#آینه و #کانون_خانواده است.
🔰رفتارش
انعکاسِ برخورد و رفتار اعضای خانواده
به ویژه مرد است.
👌پس فراموش نکنید که هر چه به همسرتان برسید؛
✅چندین برابر برایتان میرسد!
@hamsardarry 💕💕💕
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
❤️🍃❤️
#همسرداری
💕 اگر میخواهید یک علاقه شدید به همسرتان پیدا کنید ...
🌱 اساساً استعداد دوست داشتن زمانی در یک شخص به صورت بینهایت فعال خواهد شد، که فرد خودخواهیاش به کلی از میان برود. وقتی شخصی خودخواهی درونیاش از بین رفت
استعداد عاشق پیشگیاش بیش از دیگران خواهد بود.
#استادپناهیان
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
#تلنگر
✍انسان دو نوع معلم دارد :
🔰 آموزگار و روزگار🔰
👌هرچه با شیرینی از اولی نیاموزی
🔻 دومی با تلخی به تو می آموزد.
⏪ اولی به قیمت جانش
✅ دومی به قیمت جانت.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
❤️معلم باغبان باغ عشق است❤
معلم قافله سالار عشق است❤
همه كار معلم كار عشق است❤
#روزمعلم_مبارک_باد📚
http://eitaa.com/joinchat/896860162C815a5bd76b
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#مجردهابخوانند
❓دخترها چطور همسر مناسب پیدا کنند؟
19. تامل کردن برای جواب به خواستگار🤭
👈اگر گزینه مناسبی به شما معرفی شد، سعی کنید خوب به آن فکر کنید.
👌خیلی مواقع دختر و خانواده اش، با دیدن یک ویژگی منفی جواب رد به پسر می دهند
⏪در صورتی که اگر کمی تامل کرده و زود هنگام پاسخ منفی ندهیم، می توانیم انتخاب بهتری را داشته باشیم.
🔰 خودشناسی داشته باشید.
‼️دخترهایی که ایرادهای زیاد از خواستگارانشان می گیرند و ملاک های کمال گرایانه دارند
‼️ از خواستگاران کمتری برخوردار هستند.
👌 پس سعی کنید که معیارهایتان را برای انتخاب همسر متعادل نمایید.✅
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
#فنجانی_چای_باخدا ✨🍮🍮
#قسمت_پانزدهم
بیچاره عثمان، که انگار نافش را با نگرانی بریده بودند.. و این خوبی و توجه بیش از حد، او را ترسوتر جلوه میداد.. اما در این بین فقط دانیال مهمترین اهم زندگیم بود.. و من داشته هایم آنقدر کم بود که تمام نداشته هایم را برای داشتنش خرجش کنم..
به شدت پیگیر بودم.. چون به زودی یک دختر مبارز و داعشی نام میگرفتم..
مدام در سخنرانی هایشان شرکت میکردم ( مقابله با ظلم و اعتلای احکام پاک رسول الله .. از بین بردن رافضی ها و احکام و مقدساتِ دروغگین و خرافه پرستی هایشان.. برقراری حکومت واحد اسلامی) مگر عقاید دیگر، حق زندگی نداشتند؟؟ یعنی همه باید مسلمان، آنهم به سبک داعشی باشند؟؟
و برشورهایشان را میخواندم.. ( زندگی راحت برای زنان.. استفاده از تخصص و دانش .. داشتنن مقام و مرتبه در حکومت داعش.. پرداخت حقوق.. داشتن خانه های بزرگ بدون واریز حتی یک ریال.. داروی رایگان.. امنیت و آسایش.. ) همه همه برای زنان در صورت پیوستن به داعش.. چرا؟؟؟ چه دلیلی وجود داشت.. این همه امکانات و تسهیلات در مقابل چه امتیازی؟؟
در ظاهر همه چیز عالی بود.. بهترین امکانات، و مبارزه برای آرمانهایی والا و انسان دوستانه، آزادی و مذهب که فاکتور آخری برایم بی ارزش ترین مورد ممکن بود.. مذهب، مضحکترین واژه..
با این حال، بوی خوبی از این همه دست و دلبازی به مشام نمیرسید.. همه چیز، بیش از حد ممکن غریب و نامانوس بود. اما در برابر تنها انگیزه ی نفس کشیدنم، مهم نبود..
باید بیشتر میفهمیدم.. مبارزه با چه؟؟؟
اسم شیعه را سرچ کردم.. فقط عکسها و تصاویری ویدئویی از قمه کشیدن به سر و زنجیرِ تیغ دار زدن بر بدن و پشت، آنهم در مراسم عزاداری به نام عاشورا.. خون و خون و خون.. بیچاره کودکانش که با چشمان گریان مجبور به تحمل دردِ برش در سر بودند..
یعنی خانواده ما در ایران به این شکل عزاداری میکردند؟؟ یعنی این بریدگی های ، در بدن پدرو مادر من هم بود؟؟ اما هیچ گاه مادر اینچنین رفتاری هایی از خود نشان نمیداد..
درد و خون ریزی، محض همدردی با مردی در هزارو چهارصد سال پیش؟؟
انگار فراموش کردم که مادر یک مسلمان ترسوست.. در اسلام بزدلها مهربانند و فقط گریه می کنند.. در مقابل، شجاعانشان جان میگیرند و خون میریزند..
عجب دینی ست، اسلام…
هر چه بیشتر تحقیق میکردم، به اسلامی وحشی تر میرسیدم.. درداااا….
چند روزی بود که هیچ تماسی از عثمان نداشتم.. وتقریبا در آن تجهیز اطلاعاتی؛ مردی با این نام را از یاد برده بودم..
روز و شب کتاب میخواندم و سرچ میکردم و در جمع سخنرانی و جلساتشان شرکت میکردم..
و هرروز دندان تیزتر میکردم برای دریدنِ مردی مسلمان که ته مانده آرامشم را به گندآب اعتقادات اسلامی اش هدایت کرده بود.
آن صبح مانند دفعات قبل از خانه تا محل اجتماعشان را قدم میزدم که کسی را در نزدیکم حس کردم...
ادامه دارد....
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❌❌فوری,فوری
♨️♨️داغ داغ
⭕️ دستور محاکمه روحانی توسط رئیسی ...
⚠️صبر رئیسی تمام شد
✅ بزن روی لینک 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3033661532C465bc52e79
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨
🌷سلام صبحتون بخیر
ایام شهادت امام علی
علیهالسلام تسلیت باد
خدایا به حـــرمت
این ایام عـــــزیز
نور ایمان، روزی حلال
عاقبت بخیری و زندگی
سراسر خیر و بـــرکت
نصیبمان بگردان. آمین
🌷طاعات و عباداتتون قبول
🌷دوشنبه تون پر برکت
💐🍀💐🍀💐🍀💐🍀💐🍀💐
http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
@kodaknojavan
امیرالمؤمنین عليه السلام در وصيت خود پيش از شهادت فرمود:
🔻درباره #يتيمان از خدا بترسيد
و مبادا يك روز سيرشان كنيد
و يك روز گرسنه بمانند
و مبادا كه با حضور شما آنان از بين بروند؛
✍ زيرا از رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى فرمود:
👌هر كس يتيمى را سرپرستى كند تا آنكه بى نياز شود
⏪خداوند عزّوجلّ با اين كار بهشت را بر او واجب گرداند
⛔️ همچنان كه آتش دوزخ را بر خورنده مال يتيم واجب ساخته است...
📚ميزان الحكمه جلد13 صفحه566
http://eitaa.com/joinchat/897908738C30a1928237
@kodaknojavan
❤️🍃❤️
#سیاستهای_همسرداری
⌚️ زمان برای مردها به سرعت میرود ولی برای زنها خیلی کند جلو میرود.
👌 دقیقاً مثل این است که مردی برای یک کاری میرود بیرون پنج شش ساعت بعد برمیگردد
👈برای خانمش این چند ساعت خیلی طول کشیده
👌ولی برای مرد انگار فقط چند دقیقه طول کشیده است!!!
👈 کلمهی (تازه) برای آقایان از چند دقیقه تا چند سال قبل، مورد استفاده قرار میگیرد:
🔸مثال:
مگه تازه فرش نخریدیم؟ (۵سال قبل)
مگه تازه مامانت اینجا نبود؟ (۳ماه قبل)
مگه تازگیا باهم نرفتیم بیرون؟ (۶هفته قبل)
👈 توصیف کلمهی(زیاد) برای آقایان از یک چیزِ زیاد تا چیزهای خیلی کم متغیر است.
🔸مثال:
چرا گله میکنی من که وقتی بیرون یا سرکارم خیلی بهت زنگ میزنم (حداکثر ۱ بار در روز)
👌 این #تفاوت بین زن و مرد ممکن است باعث سوءتفاهم و ناراحتی بین زن و شوهر شود.
✍پس تفاوتهای یکدیگر را بشناسیم!
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
✨🌙✨🌙
#تغذیه_در_ماه_مبارک_رمضان
در وعده سحر بيشتر از قندهاي پيچيده مانند
نان، غلات
(برنج، گندم، جو، ذرت)حبوبات و لبنيات استفاده شود
از مصرف غذاهاي پرچرب، سرخ كردني و پر ادويه بپرهيزيد
@hamsardarry
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
❤️🍃❤️
#مجردهابخوانند
❓دخترها چطور همسر مناسب پیدا کنند؟
20. توکل بر خدا🙏✨
👌مهم ترین مساله در امر #ازدواج #توکل_داشتن بر #خدا_است.
⏪دخترها و خانواده هایشان باید در وهله اول از #خداوندمتعال خواستار
👌یک #همسرخوب و #متناسب باشند.
💠 قرائت #سوره_طه برای
👌طلب #همسرمناسب و #دلخواه بسیار کمک کننده است.
🌷 امام صادق علیه السلام می فرماید:
👈 هر کس که خواستگاری ندارد
یا به خواستگاریش جواب نمی دهند
✨ سوره طه را بنویسد و بشوید و آب آن را بر صورت خود بریزد
✨ خداوند ازدواجـــــــ💍ــــــــش را آسان می کند.
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
💚امام صادق علیه السلام:
❤قلب ماه رمضان، شب قدر است❤
📚بحار/ج۵۸/ص۳۷۶
امشب شب انتخـاب واحده!
خدا سایت سرنوشت همه رو تا صبح باز میزاره!
دو شب هم حذف و اضافه گذاشته..
حـــــواست باشه خواب نمونے !
التمـاس دعا 🙏
http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
@kodaknojavan
#سلام_صبحتون_پر_از_عطر_خدا 🌺
به بیست و یکمین روز ماه مبارک رمضان
خوش آمدید🌸🍃
سه شنبه تون پر از ارامش😇
زندگیتون پر از معجزه الهی 💫
وروزتون پر از نور اميد✨🙏
رمضانتون زیبا و ناب🌙
http://eitaa.com/joinchat/897908738C30a1928237
@maman_paz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨انالله و انا الیه راجعون✨
▪️به خدایِ کعبــــه
عـــلــــی
رستگار شد؛
عالَـــــــم
یتیم . . .😭
لختی ای پدر! درنگ؛
پشت در نشستهاند رشتههای سردِ اشک😭
كاسههای گرمِ شير 🥀
◾️شهادت امیرالمومنین علی(علیه السلام) تسلیت باد
http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
@kodaknojavan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽نماهنگ «ماه من علی(ع)»
باصدای حسین طاهری
http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
@kodaknojavan
👈 #پرسش_و_پاسخ 👉
〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰
❓#سوال
با سلام
ازدواجم تحميلى بوده و بيست سال است در زندگى رنج مى برم ؛
چون همسرم را دوست ندارم .
با وجود سه تا فرزند چه كنم ؟
✍️ پاسخ :
ايكاش همان بيست سال قبل ، زير بار ازدواج تحميلى نمى رفتيد ؛
اما الان بيست سال است زندگى مى كنيد و سه تا فرزند داريد .
حتما ظاهر شوهرتان را دوست نداريد و نقطه منفى ايشان همين مسأله است .
👈 شوهر شما حتما نقاط مثبتى هم دارد ؛ لطفا اين نقاط مثبت را در فهرستى بنويسيد و روزى چند بار مرور كنيد .
⏪ افزون بر اين ، به خودتان تلقين كنيد كه شوهرتان را دوست داريد ؛
👌 از اثر شگفت انگيز تلقين غافل نشويد .
❤️در كنار اين دو كار ، اداى محب بودن را نيز درآوريد .
👈 اين ادا باعث مى شود تا شوهرتان عكس العمل مطلوبى نشان دهد و باعث ايجاد محبت در دل شما خواهد شد .
در پناه حق باشيد . 🌸
〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
👨🏻آقای خونه!
💑این که همسر شما بشنود که فردی بی همتاست و هیچ زن دیگری نمی توانسته و نمی تواند جای او را بگیرد
یک حس فوق العاده به او می دهد
✍(پس به او بگویید)
https://t.me/joinchat/AAAAAE0_aRimvpZzFlkA6Q
@hamsardarry 💕💕💕
#فنجانی_چای_باخدا ✨🍮🍮
#قسمت_شانزدهم
در فکر بودم و بی خبر از دنیای اطراف..
چند قدم بیشتر به محل تجمع نمانده بود که ناگهان به عقب کشیده شدم. از بچگی بدم می آمد کسی، بی هوا مرا به سمت خودش بکشد. پس عصبی و تقریبا ترسیده به عقب برگشتم. عثمان بود. برزخ و خشمگین (میخوام باهات حرف بزنم).
و من پیشگویی کردم متن نصیحت هایش را ( نمیام.. برو پی کارت..) و او متفاوتتر (کار مهمی دارم.. بچه بازی رو بذار کنار)
با نگاهی سرد بازوم را از دستش بیرون کشیدم و به طرف محل اجتماع رفتم.. چند ثانیه بعد دستی محکم بازوی را فشرد و متوقفم کرد ( خبرای جدید از دانیال دارم.. میل خودته.. بای) رفت و من منجمد شدم. عین آدم برفی هایِ محکوم به بی حرکتی.
با گامهای تند به سمتش دویدم و صدایش زدم.. (عثمان.. صبر کن..)
درست روبه رویش نشسته بودم، روی یکی از میزها در محل کارش. سرش پایین بود و مدام با فنجان قهوه اش بازی میکرد.
استرس، مزه ی دهانم را تلختر از قهوه ی ترک، تحویلم میداد.. لب باز کرد اما هیستریک ( میفهمی داری چیکار میکنی؟؟ وقتی جواب تماسهام و ندادی، فهمیدم یه چیزی تو اون کله کوچیکت میگذره.. چندین بار وقتی پدرت از خونه میزد بیرون، زنگ درتون زدم.. هربار مادرت گفت نیستی.. نزدیکه یه ماه کارم شده کشیک کشیدن جلوی خونتون و تعقیبت.. میدونم کجاها میری با کیا رفت و آمد داری.. اما اشتباهه.. بفهم.. اشتباه.. چرا ادای کورا رو درمیاری؟؟ که چی برادرتو پیدا کنی؟؟؟ کدوم برادر؟؟ منظورت یه جلاده بی همه چیزه؟؟؟) داد زدم (خفه شو..توئه عوضی حق نداری راجع به دانیال اینطوری حرف بزنی..) و بلند شدم..
با صدایی محکم جواب داد (بتمرگ سرجات..) این عثمانِ ترسو و مهربان چند وقت پیش نبود. خیره نگاهش کردم..
و او قاطع اما به نرمی گفت ( فردا یه مهمون داری.. از ترکیه میاد.. خبرای جالبی از الهه ی عشق و دوستیت داره.. فردا راس ساعت ۱۰ صبح اینجا باش.. بعد هر گوری خواستی برو.. داعش… النصر.. طالبان.. جیش العدل.. میبینی توام مثه من یه مسلمون وحشی هستی.. البته اگه یادت باشه من از نوع ترسوشم و تو خوونوادت مسلمونای شجاع و خونخوار.. راستی یه نصیحت، وقتی مبارز شدی، هیچ دامادی رو شب عروسیش، بی عروس نکن..)
حرفهایش سنگین بود.. اشک ریختم اما رفتم..
مهمان فردا چه کسی بود؟؟ یعنی از دانیال چه اخباری داشت که عثمان این چنین مرا به رگبار ناملایمتی اش بست.. دلم برای عثمان تنگ شده بود.. همان عثمان ترسو و پر عاطفه..
مدام قدم میزدم و تمام حرفهایش را مرور میکردم و تنها به یک اسم میرسیدم.. دانیال.. دانیال .. دانیال..
آن شب با بی خوابی، هم خواب شدم.. خاطراتِ برادر بود و شوخی هایِ پر زندگی اش..
صبح زودتر از موعد برخاستم.. یخ زده بودم و میلرزیدم.. این مهمان چه چیزی برای گفتن داشت..؟؟
آماده شدم و جلوی آینده ایستادم.. حسی دمادم از رفتن منصرفم میکرد.. افکاری افسار گسیخته چنگ میزد بر پیکره ی ذهنیاتم..
اما باید میرفتم..
چند قدم مانده به محل قرار میخِ زمین شدم.. دندانهایم بهم میخورد. آن روز هوا، فراتر از توانِ این کره ی خاکی سرد بود یا..؟؟؟
نفس تازه کردم و وارد شدم..
عثمان به استقبالم آمد. آرام ومهربان اما پر از طعنه.. ( ترسیدی؟؟!! نترس.. ترسناکتر از گروهی که میخوای مبارزش بشی، نیست..)
میزی را نشانم داد و زنی سر خمیده که پشتش به من بود..
ادامه دارد..
https://t.me/joinchat/AAAAAE0_aRimvpZzFlkA6Q
@hamsardarry 💕💕💕