eitaa logo
سبک زندگی اسلامی همسران
20.3هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
16 فایل
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ❤️پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: 🍃🌹در اسلام هيچ بنايى ساخته نشد كه نزد خداوند عزّ و جلّ محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد.🌹🍃 🔴 تبلیغات و پیشنهادات «مشاوره همسرداری» http://eitaa.com/joinchat/603586571C7ac687810f
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 🌸ســـــلام 🍬صبـحتـون 🌸پُـر از عطر خــدا 🍬روز پنچشنبه تـون 🌸معطر بـه بـوی مهربانی 🍬الـهی 🌸دلتـون شـاد لبتـون خندان 🍬 قلب تـون مـملو از آرامـش 🌸صبح زیبـای پنچشنبه تـون بـخیر http://eitaa.com/joinchat/1290403861C392649f181 @hamsardarry 💕💕💕
پنجشنبه است و ياد درگذشتگان😔 🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ🙏 🙏 التماس دعا 🙏 امـروز🌺 هـمان روزی است اهالی سفر کرده از دنیا🌺 چشم انتظار عزیزانشان هستند دستشان ازدنیا ڪوتاه است🌺 ومحتاج یادڪردن ماهستند با ذکر فاتحه و صلوات روحشان را شاد کنیم🙏🌺 http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074 @kodaknojavan
❤️🍃❤️ 🧕 یک زن از شما فقط عشــــــــ❣ــــــق و محـــــــــ❤️ــــــــبت میخواهد! ❓یک زن از همسرش چه می خواهد؟ 👌 آقایان محترم توجه کنید اگر هــزاران هزار ثروت و طلا و جواهرات به پای همسرتان بریزید ‼️ اما کوچـــک ترین محبتی را به همسرتان نشان ندهید ارزنی ارزش نخواهد داشت. 🧕یک زن در زندگی به هیچ چیزی به اندازه ی محــــ❤️ـــــبت کردن نیاز ندارد؛ محبتی که هم به زبان آورده شود و هم به آن عمل شود. 💪این را مطمئن باشید که اگر شما کوچکترین محبتی را حتی با دادن یک شاخـــه ی گــــ🌷ـــل به همسرتان اثبات کنید او چندین برابر بیشتر از آن پا جای پای شما خواهد گذاشت. http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ ✍قاطعانه صحبت کنید ‼️اما نه تهاجمی: 👈داشتن روحیه ی پرخاشگری نشان دهنده ی اعتماد به نفس نیست ❌ بلکه زورگویی شما را نشان می دهد. 👌 هنگامی که خودتان را باور نداشته باشید به راحتی و بدون اینکه بخواهید قلدری کرده و دیگران را تهدید می کنید.❌ ✍سعی کنید در اظهار نظر های خود بدون اینکه تهاجمی عمل کنید و شخصیت دیگران را زیر سوال ببرید ⏪ سخن گفتن را تمرین کنید. ✍بخاطر داشته باشید ‼️ هیچگاه نمی توانید بدون اینکه روی خودتان کنترل داشته باشید اعتماد به نفستان را افزایش دهید. ✅همواره با صدا و لحن مناسب حرف بزنید 👌و نسبت به طرز ایستادن خود حساس باشید. http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
👈 👉 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 سوال من در دوران عقد به سر میبرم.همسرم فرد بدقولی هستتند و در مورد این مشکل وقتی صحبت می کنیم در همان لحظه کاملا قبول می کنند ولی باز تکرار می کنند که این باعث قهر و اختلاف می شودو دیگر اینکه من روی حلال و حرام روزی خیلی حساس هستم وقتی با همسرم صحبت می کنم ایشون هم استقبال می کنند ولی تاثیر آنچنانی نمی بینم. @hamsardarry 💕💕💕 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
⁉️ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 با سلام بعضی مواقع خواسته های ما به صورت کلی بیان می شود و جنبه های رفتاری آن خواسته واضح نیست و مثلا می گوییم بدقولی نکن و یا حلال و حرام رعایت شود. بهتر آن است که دقیقا مشخص شود چه رفتاری باید صورت پذیرد و کدام رفتار مورد سرزنش بوده است هرچند افراد با هم متفاوت هستند و باید توانایی و ویژگی های رفتاری و اعتقادی هر فرد را در نظر گرفته شود. ◀️نوبت مشاوره⬇️ @Yafater14 @hamsardarry 💕💕💕 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
✨🍮🍮 سرگردانتر از مسافری راه گم کرده در کویر بودم. کاش دنیا یک روزاستراحت برایم قائل میشد. دوباره درد همچون گربه ای بی چشم و رو به شیشه ی ترک خورده ی وجودم چنگال کشید. سرم پر بود از سوالات مختلف. حسام چه چیزی از دانیال می خواست؟ چرا از یان خبری نبود؟ حتی تماسهایم را بی پاسخ می گذاشت.. حسام.. حسام.. حسام.. تنفرِ دلنشین زندگیم.. کاش بود و می خواند تا درد، فرار را برقرار ترجیح دهد.. آن شب تا صبح با بی قراری دست و پنجه نرم کردم. صدایِ یالله گویی حسام در محیط پیچید.. سرطان که جانم را به یغما برده بود، کاش حداقل موهایم را برایم می گذاشت مطمئنا ابزارخوبی بود محض شکنجه ی این بچه مسلمان.. کلاهم را روی سرم گذاشتم. عطر بد خاطره ی چای به وضوح در بینی ام نشست و صدای حسام از چارچوب درب، در گوشهایم.. به سمتش چرخیدم. سینی به دست منتظرِ اجازه ی ورود بود و من صادرش کردم. سینیِ پر شده از چای، نان، پنیر و گردو را روی میز گذاشت ومیز را جلویِ پایم قرار داد. (حاج خانوم میگن اعتصاب غذا کردین..) به دستانِ مردانه اش که با نظم خاصی در حالِ درست کردن لقمه بود نگاه کردم. پنج لقمه ی کوچک درست کرد و کنار یکدیگر در سینی قرار داد. در چای استکان شکر ریخت و به رسم ایرانی بودنش، قاشق ظریفِ چای خوری را بعد از چرخاندن در استکان، درونِ نعلبکیِ گلدار گذاشت.. چای دوست نداشتم اما این حسِ ملس را چرا.. (من از چایی متنفرم.. جمعش کن..) لبخند زد (متنفرین؟ یاااا.. ازش می ترسید؟) ابروهایم گره خورد. (می ترسم؟ از چی؟ از چایی؟) لبخند روی لبش پر رنگتر شد (اوهوم.. آخه ما مسلمونا زیاد چایی میخوریم..) سکوت کردم.. او از کجا میدانست که دلیلم برایِ نخوردن چای، مسلمانان بودند؟ این را فقط دانیال می دانست.. اما ترس.. ترس کجای کار قرار داشت؟ (من از مسلمونا نمی ترسم..) دستی به صورتش کشید. لبانش کمی را جمع کرد (از مسلمونا که نه.. امااا.. از خداشون چی؟) می ترسیدم؟ من از خدایشان می ترسیدم؟ ( نه.. من فقط از اون نفرت دارم). http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
✨﷽✨ 🌸آمد خبر از حضرتِ دلدار 🕊که صبح است 🌸خورشید برافروخته 🕊ای یار که صبح است 🌸برخیز و بخوان 🕊نغمه‌ی دلشادِ صبوحی 🌸در باغِ فَلک 🕊گل شده بیدارکه صبح است سلام بر دوستان مهربانم 🎀صبحتون عالی🎀 ____🍃🌸🍃____🍃🌸🍃🌸🍃 http://eitaa.com/joinchat/1290403861C392649f181 @hamsardarry 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جمعه احوال عجيبي دارد هر كس از عشق نصيبي دارد💚 در دلم حس غريبي جاري است🍃 و جهان منتظر بيداري است🍃 جمعه، با نام تو آغاز شود🍃 يابن ياسين همه جا ساز شود🍃 جمعه يعني غزل ناب حضور🍃 جمعه ميعاد گه سبز حضور🍃 جمعه هر ثانيه اش يكسال است🍃 جمعه از دلهره مالامال است...😔 ابر چشمان همه باراني است😢 عشق در مرحله پاياني است💚 كاش اين مرحله هم سر مي شد🍃 چشم ناقابل ما تر مي شد... 😢 مرا میانِ مَبـر از یـاد ڪه احتیاجِ شدیدی بر این دارم بدسٺِ خود بده خـرج ما را هوای بوسه‌ای از خاڪ دارم أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🙏 http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074 @kodaknojavan
❤️🍃❤️ چرا شوهرم با بقیه...... 🤔🤔🤔 بعضی خانوم ها میگن چرا شوهر ما تو خونه حرف نمیزنه🤫 ولی با دیگران این همه میگه و می خنده.😂🙂🙃. چرا واسه ما خرج نمی کنه ❌❌ ولی به دیگران که میرسه این همه دست و دلباز میشه و خیلی مثال های دیگه...🤑🤑 *یکی از مهمترین دلایلش اینه كه: دیگران همسر شما را همیشه تایید✅✅👌 می کنند ولی شما فقط همسرت رو تخریب مي کنی!❌❌😡😏😐 *یك خانوم باهوش نمیذاره تو تایید کردن همسرش کسی ازش سبقت بگیره🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀. http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️️‍ ‍ ☑️زنان باید بدانند که هر وقت مردی کم حرف و به لاک خود فرو می رود زیر فشار روحی است.  و مساله ای دارد بادر خود فرو رفتن دنبال راه حل است ❌هرگز در این حالت به درون لاک ذهنی مرد سرک نکشد و سکوت او را بر هم نزند. ❌زن نباید با آن روشی که خودش آرام می شود در صدد آرامش مرد برآید https://t.me/joinchat/AAAAAE0_aRimvpZzFlkA6Q @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️️‍ ‍ ☑️❌مرد هم همینطوراین اشتباه بزرگی است ☑️مرد سکوت می خواهد 👈پس سکوت را به او هدیه دهید ☑️زن دلجویی،توجه و صحبت کردن می خواهد 👈پس کنارش باشید و توجه را به او هدیه دهید 👱👩زن و مرد باید بدانند با روش های متفاوتی از یکدیگر دلجویی کرده و از هم حمایت و پشتیبانی کنند. تغییرات مــــردها همیشه از درونشون شروع می شه اما تغییرات زن ها همیشه از بیرونشونه 👈اولین کاری که یک زن در زمان غصّه خوردن انجام ميده،عوض کردن ظاهرشه. https://t.me/joinchat/AAAAAE0_aRimvpZzFlkA6Q @hamsardarry 💕💕💕
سبک زندگی اسلامی همسران
#فنجانی_چای_باخدا ✨🍮🍮 #قسمت_71 سرگردانتر از مسافری راه گم کرده در کویر بودم. کاش دنیا یک روزاسترا
✨🍮🍮 رو به رویم، روی زمین نشست (از نظرمن نفرت، نوعی ترسِ گریم شده ست.. ترس هم که تکلیفش معلومه.. باید جفت پا پرید وسطش باید حسش کرد.. اونوقتِ که خدا شیرین تر از این چایی میشه..) راست میگفت.. من از خدا میترسیدم.. از او و کمرِ همتش برای نابودیِ زندگیم.. با انگشتان دستش بازی میکرد (گاهی.. بعضی از آدما چایی شون با طعم خدا میخورن.. بعضی ها هم.. فنجانِ چایِ شونو با خودِ خدا..) حرفهایش عجیب، اما دلنشین بود. نفسی عمیق کشید که بی شباهت به آه نبود (اما اون کسی میبره که چایی رو با طعم خدا ، مهمونِ خودِ خدا بخوره..) شاید راست میگفت.. من از ترسِ طعمِ خدا، هیچ وقت مزه ی چای را امتحان نکردم.. سینی را با لبخندی مهربان به سمتم هل داد (خب.. پروین خانووم منتظرن تا سینی رو خالی تحویلشون بدم..) لقمه ای را که درست کرده بود در دهانم گذاشتم. فنجانِ چای را به سمتم گرفت. نمیدانم چرا؟ اما دوست داشتم برای یکبار هم که شده امتحانش کنم.. با اکراه استکان را از دستش گرفتم. لبخندِ مردانه اش عمیق تر شد. جرعه ای نوشیدم ادامه دارد.. http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
✨﷽✨ 🌷سلام صبح زیباتون بخیر در اولین روز هفته بهترین ها را براتون آرزومندم 🌷الهی یک هفته خیر و برکت یک هفته موفقیت و یک هفته پرا ز دلخوشی و سلامتی نصیبتون بشه 🌷شروع هفته تون پربرکت سلاااااام دوستان جااااان صبحتون بخیر 😊✋ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 http://eitaa.com/joinchat/1290403861C392649f181 @hamsardarry 💕💕💕
🌴🌹حدیث روز 🌹🌴 🌹امام على(علیه السّلام): 💰گنج‏ هاى روزى در گشـــــــ😊ــــــــاده ‏رويى است.😍 📚اصول كافی: 8:23 http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074 @kodaknojavan
❤️🍃❤️ 👈 از رفتار مردانه، دوری کنید ‼️ ⏪اصلی ترین دلایل متمایل شدن یک مرد به یک خانم 👱‍♀"زنانگی داشتن"اوست. 👈از مدل راه رفتنتان 👈 تا نگاه کردن 👈 و لباس پوشیدنتان ✅ همه اینها برای یک مرد مهم است 👌 و اگر هر کدام از اینها حالتی مردانه داشته باشد ❌ اصلا خوشایند نیست. ‼️مردانه رفتار کردن باعث نمی شود یک مرد احساس راحتی بیشتری پیدا کند 👌و کاملا برعکس جواب می دهد. http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
👈 👉 〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰 ❓ با سلام ❗️چرابرخی دختران وپسران جوان پس از در انتخابشان شک وتردید می کنند؟ 👇 سلام 🌟شرح مساله:یک از مسایلی که ذهن زوج های جوان رو به خودش درگیر می کنه این است که پس ازعروسی وازدواج یا مراسم عقد ، گاهی حس می‌کنند کسی را که عاشقانه دوست داشتن گم کرده‌اند و یا او ناگهان به آدم دیگری تبدیل شده است یا شاید فکرمی کنند که از اول درباره او اشتباه کرده‌اند و این چیزی نبوده که می‌خواستن یا حتی الان در رابطه‌ای هستن که مدت‌ها در انتظارش بودن، اما حالا احساس خوشبختی نمی‌کنن.. ادامه دارد... 👈 👉 〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰 ◀️نوبت مشاوره⬇️ @Yafater14 @hamsardarry 💕💕💕 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
❤️🍃❤️ ❓چرا پسر از دختر؟ در جامعه ما پسرها به خانم ها می روند و این امر یک عرف محسوب می شود . 👈 مرد به دلیل بالا بودن زیرا است و زن ؛ 😊 ✍مرد است و زن ؛😊 ⏪ فطرت مرد و است و فطرت زن .😇 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
✨🍮🍮 لبخندِ مردانه اش عمیق تر شد. جرعه ای نوشیدم.. مزه اش خوب بود.. آنقدر خوب که لبانم به خنده باز شد.. یعنی خدایِ مسلمانان به همین شیرینی بود؟ حسام رفت و من واماندم در شاعرانه هایش و چایی که طعم خدا میداد.. نیمه های شب صوفی تماس گرفت و با عجله اما شمرده شمرده نقشه ی فرار را برایم توضیح داد. ترسیدم (پس مادرم چی؟ اونم اینجاست ..) صوفی با لحنی نه چندان مهربان گفت که همزمان با من، فرد دیگری مادر را از چنگال حسام درمیآورد. اما مگر حسام میتوانست به مادرم آسیب برساند..؟ نقشه ی فرار برای فردا کشیده شده بود. درست در زمانی که برای معاینه نزد پزشک میرفتم. اما صوفی این اطلاعات را از کجا آورده بود؟ باز هم حسی، گوشم را میپیچاند که حسام نمیتواند بد باشد.. و شوقی که صدای خنده های دانیال را در قلبم زمزمه میکرد.. کدام یک درست بود؟ آرامشِ حسام یا حرفهای صوفی؟ با صدایِ خنده های بلند حسام که از سالن میآمد، چشمانم را باز کردم.. کاش دیشب خورشید میمرد تا باقی مانده یِ عمرم، بی فردا میماند.. حالم بدتر از هر روز دیگر بود. میترسیدم و دلیلش را نمیدانستم، شاید از اتفاقی که ممکن بود برای این دشمنِ نجیب بیفتد.. بی رمق از اتاق بیرون رفتم.. لیوان به دست رویِ یکی از مبلها نشسته بود. با پروین حرف میزد، میخندید، سر به سرش میگذاشت.. یعنی تمامِ اینها هنرِ بازیگریش بود؟ چقدر زندگی در وجودش وجود داشت. عطر چای آمد، مزه اش زیر زبانم تجدید شد.. کلاه به سر روی یکی از مبلها نشستم، سر به زیر سلام کرد. نمیدانم چه در ظاهرم دید که با لحنی نگران و متعجب جویایِ حالم شد. بی توجه به سوالش، جمع شده در پُلیورِ یادگار از دانیال رویِ مبل نشستم. هوا بیشتر از همیشه سرد نبود؟ (از اون صبحونه ی دیروزی میخوام..) سعی کرد لبخندش را زیر انگشتانش مخفی کند (با چایی شیرین یا..) حرفش را کور کردم (اگه نیست، میرم اتاقم..) از جایم بلند شدم که خواست بمانم (حاج خانووم.. بی زحمت یه صبحونه ی مامان پسند حاضر کنید..) و جمله ای زیرِ لبی که به سختی شنیدم (و یه استکان چایی با طعم خدا..) چند دقیقه بعد حسام سینی به دست روبه رویم ایستاد http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨ 🍃🌸سلام دوستان خوبم 🍃🌸صبح یکشنبه تون بخیر 🍃🌸روزی پر از شادی 🍃🌸لبخند هایی از ته دل 🍃🌸مهربونی , عشق 🍃🌸لحظات عاشقی 🍃🌸دل پر مهر , سلامتی و 🍃🌸سرشاراز خیر و برکت 🍃🌸برایتان آرزومندم 🍃🌸روزتون عالی و در پناه خدا http://eitaa.com/joinchat/1290403861C392649f181 @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ ❣همسرتان را زیاد ببوسید. 😘بوسه عاشقانه قاتل استرس است 😇 و باعث آرامش همسرتان میشود ✍و ایجاد محیطی و برای شما را درپی دارد. http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ ❓چرا پسر از دختر؟ 👈دختران مانند گوهری هستند که در موزه می مانند تا طالبانشان به دیدارشان آیند . ⏪برای مرد تحمل پذیر است که هنگامی که از خانمی خواستگاری می کند آن خانم بهانه بیاورد ❣نازکند ❣شرط بگذارد ✅و نهایتاً جواب منفی بدهد. ‼️ اما اگر زنی از مردی خواستگاری کند و جواب منفی بشنود برای او قابل تحمل نیست 👈 بنابراین خلاف فطرت، احترام و شخصیت زن است که به خواستگاری مرد برود. 👈خواستگاری از جنس ماده درمیان انسان ها فطری است به این معنا که جذب شدن آدم ها ازعواطف عالی انسانی سرچشمه می گیرد و نه تمایلات جنسی. http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
تنها چیزی که ❣ طعمش هیچوقت عوض نمیشود❣ ❣ همیشه شیرین و دلچسب 😍😘💕❣💕 😍😍😍 http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1
✨🍮🍮 آن را روی میز گذاشت و درست مثله روز قبل، شیرینش کرد. لقمه هایِ دست سازش را یک دست و مرتب، کنارِ هم قرار داد و منتظر نشست. (خب.. یاعلی.. بفرمایید..). پدر کجا بود که نامِ علی را در خانه اش بشنود..؟ خوردم.. تمام لقمه ها، را با آخرین قطره ی چایِ شیرین شده به دستِ مهربان ترین دشمن دنیا. کاش گینس، ستونی برایِ ثبت آرامش داشت.. صدایش بلند شد (پروین خانووم از اینکه چیزی نمی خوردین خیلی ناراحت بودن البته زنِ ایرانیو نگرانی های بی حدش.. خب دیگه کم کم باید آماده شید که بریم دکتر، یه ساعت دیگه نوبت دارین.. امروز خیلی رنگتون پریده مشکلی پیش اومده؟ باز هم درد دارین؟) درد که همزاد ثانیه ثانیه های زندگیم بود.. اما درد امروز با همیشه فرق داشت رنگش بی شباهت به نگرانی نبود.. نگرانی از جنسِ روزهایِ بی قراریِ برای دانیال.. آماده شدم. پیچیده در پالتو و شالِ مشکی در ماشین نشستم. هر وقت که از خانه بیرون میآمدیم تمام حواسش به من و اطرافم بود. باورم نمیشد که زندانیش باشم.. در طول مسیر مثل همیشه سکوت کرد. وقت پیاده شدن صدایم زد (سارا خانووم..). ایستادم. (من بهتون قول دادم که هیچ اتفاقی براتون نیفته.. تا پایِ جوونمم سر قولم هستم..) نمیدانم چه چیز در صورتِ یخ زده ام دید که خواست آرامم کند.. اما ای کاش دنیا می ایستاد و او برایم قرآن میخواند.. منتظرِصدا زدنِ اسمم توسط منشی، نشستم و حسام با یک صندلی فاصله، تمام حواسش به من بود. به ساعتم نگاه کردم، زمان زیادی تا اجرای نقشه نمانده بود. تنم سراسر تپش شد. منشی نامم را صدا زد. پاهایم میلرزید. حسام مقابلم ایستاد (نوبت شما.. حالتون خوب نیست؟). با قدمهایی سست و بی حال به سمت در رفتم و حسام با احتیاط پشت سرم آمد. دو مرد، چند گام آن طرفتر با لحنی عصبی و بلند با یکدیگر بحث میکردند و این اولین هشدار برای اجرای نقشه بود. درب اتاق پزشک را باز کردمـ ادامه دارد... http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨ 🌺سلام میکنیم به صبح به نور به روشنایی و به همه عزیزان كه با يادخداروزديگری ازروزهای باشكوه زندگی را آغاز كرده‌اند 🌺سلام دوستان خوبم😊✋ 🌺🍀 http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1 @hamsardarry 💕💕💕