eitaa logo
سبک زندگی اسلامی همسران
20.1هزار دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
16 فایل
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ❤️پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: 🍃🌹در اسلام هيچ بنايى ساخته نشد كه نزد خداوند عزّ و جلّ محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد.🌹🍃 🔴 تبلیغات و پیشنهادات «مشاوره همسرداری» http://eitaa.com/joinchat/603586571C7ac687810f
مشاهده در ایتا
دانلود
〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰 ❓سوال سلام خانمی 27 ساله هستم شش سال ازدواج کردم و شوهرم هم ۳۳سالشه دوتا بچه داریم. رابطه من وشوهرم خیلی خوبه ، فقط خواهرش ومادرش خیلی اهل سیاست و دو رو بازی و زخم زبون هستن ، این چندسال خیلی اذیت شدم و تحملشون کردم دیگه اعصابم نمیکشه که تحملشون کنم به شوهرم گفتم کلا میخوام رابطم با خواهرات ومادرت قطع کنم ولی اگر خواستی برو مادرتو ببین. شوهرم ناراحت میشه وقتی بهش میگم خودشم میدونه کاراشون خوب نیست ایشون آدم خیلی صبوریه ، دیگه منم موندم توش ، متأسفانه من صبر وحوصلم خیلی کمه اعصابمو خیلی داغون کردن حس میکنم اگه به رابطم باهاشون ادامه بدم روانی بشم. ناگفته نماند گاهی هم به شوهرم گیر میدم میگم چرا خانوادت اینطورن و بحثمون میشه. به نظرتون چکار کنم؟ 〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰 ✍پاسخ مشاور با سلام خدمت شما؛ اگر شما معتقدید که خانواده ی این آقا بد هستن و ویژگیها و رفتارهای خوبی ندارند ، باید توجه داشته باشید که شوهر شما هم جزیی از این خانواده است ، ریشه و اصالتش اونجاست و در آنجا رشد و پرورش یافته است. درسته که هر انسانی ویژگیهای خودشو داره و نمیشه افراد یک خانواده رو مثل هم بدونیم اما در هر صورت این حقیقت رو نمیشه انکار کرد که ایشون جزء اون خانواده است و کلا نمیشه خودشو جدا بگیره و دیگه سمت آنها نرود!! پیوند خونی و ژنتیکی و حتی عاطفی و روحی ایشون نسبت به خانوادش رو که نمیشه نادیده گرفت!! بله من هم قبول دارم ، ممکنه خصوصیت ها و خلق و خوهای درستی نداشته باشند و شما هم اذیت بشید اما باید بدونی که بی احترامی به اونها ، بی احترامی به شوهر خودت هست و شوهر شما هم در قبال شما همین وظیفه رو داره و باید برای خانواده و پدر و مادر و خواهر و برادرهای شما ارزش و احترام قایل باشه... بهتره که یه مقدار صبوری بیشتری به خرج بدهید و سعی کنید چندان حساس و نگران نباشید ، در هر صورت زندگی نیاز به تحمل و شکیبایی بسیار دارد و انسان باید بتونه خودشو کنترل و جمع و جور بکنه. البته شوهر شما هم باید در این میان بین شما و خانوادش طوری رفتار نکنه که حساسیت به وجود بیاره یا باعث حسادت در شما بشود! همسر جایگاه خودشو داره و خانواده هم جای خودشونو... خدا رو شکر که از شوهرت راضی هستی ، حالا مشکل با خانواده ایشون داری ، اونها هم که همیشه پیش شما نیستن که بخواهند دردسر آنچنانی برای شما ایجاد کنند ، حالا گهگاهی هم یکسری مسایل ممکنه پیش بیاد که بهتره زیاد اهمیت ندهید و در خودتون ایجاد حساسیت نکنید. اون مسایل هم به هر حال میگذره و فراموش میشه. شما و شوهرت با هم خوب و مهربان و صمیمی باشید و توهین و بدگویی به خانواده همدیگه نکنید ، حالا بعضی مواقع هم که جریاناتی از طرف خانواده ایشون پیش میاد , سعی کن با سعه صدر به درستی از عهده مشکل بربیای و چندان شوهرت رو درگیر نکن. حتی با مهربانی و محبت خودت میتونی تنش ها و سوء تفاهمات رو به حداقل برسونی و ایجاد دوستی کنی. هیچ چیز به اندازه محبت زیبا نیست و نمیتونه در شما و دیگران آرامش و لذت ایجاد کنه. پس به جای حس نفرت یا کینه ، سعی کن انرژی و توان خودتو صرف دوستی و روابط صمیمانه بین خودت و خانواده شوهرت کنی و نسبت به زندگی خوش بین باش و حس های منفی رو از خودت دور کن. ✍ 🔮 ◀️نوبت مشاوره ↙️ @Yafater14 〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
✨🍮🍮 دستی کلافه به صورتش کشید و با مکثی بغض زده جواب داد ( آره.. فقط سرم درد میکنه..) دروغ میگفت. خیلی خوب میشناختمش.. نمیدانم چرا اما ناگهان قلبم مشت شد و به سینه کوبید. نمیخواستم ذهنیتِ سنگینم را به زبان بیاورم (دانیال.. مشکلت چیه..؟؟ هیچ وقت یادم نمیاد واسه یه سر درد ساده صورتت اینجوری سرخ و رگ گردنت بیرون زده باشه.. ) تمام نیروی مردانه اش را در دستانِ مشت شده اش دیدم. زیر پایم خالی شد. کنار پایش رویِ زمین نشستم. صدایم توان نداشت ( حسام چی شده، دانیال ؟؟) اشک از کنار چشمش لیز خورد. روبه رویم نشست و دستانم را گرفت ( هیچی.. هیچی به خدا.. فقط زخمی شده.. همین.. چیز خاصی نیست.. فردا منتقلش میکنن ایران..) کلمات را بی وقفه و مسلسل وار میگفت. چه دروغ بچه گانه ای.. آن هم به منی که آمین گویِ دعایش بودم.. حنجره ام دیگر یاری نمیکرد. با نجوایی از ته چاه درآمده میخِ سیلِ چشمانش شدم. (شهید شده، نه؟؟) ادامه دارد... https://t.me/joinchat/AAAAAE0_aRimvpZzFlkA6Q @hamsardarry 💕💕💕
✨﷽✨ 🌼سلام بر لطافت سپیده ی سحرگهان ☀️سلام برنوای دلنواز مرغ نغمه خوان 🌼به گردش نسیم درمیان باغ وبوستان ☀️به آسمـان آبـی و بــه آفتـاب مهـربــان 🔮🍃محسن_خانچی🍃🔮 🌸درود صبح آخرین سه شنبه آبان ماه تون بخیـر و شـادابی روز خوبی پیش رو داشته باشید http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1
🌱🖤حدیث روز 🖤🌱 امام جواد علیه السّلام : «مَن زارَ قَبرَ عَمَّتي بِقُمَّ ، فَلَهُ الجَنَّةُ ؛» 💠هر كس قبر عمّه ام (حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام) را [با معرفت به مقام او] در قم زيارت كند بهشت پاداش او است . 📚كامل الزيارات ، ص 536 ▪️امـروز 🕯از قم پر کشید 🖤 معصومه ای چون فاطمه ▪️تسلیت آقا 🕯بسوزد قلب عالم 🖤در عزای عمه ی معصومه ات 🏴 رحلت جانگداز خانم حضرت معصومه (س) تسلیت باد🏴 http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
❤️🍃❤️ ♥️ ✍با گفتن «من در کنار تو آرامش می یابم» ✔️یا «خیلی خوشحالم که می توانم به تو تکیه کنم» ❤️مرد را سرشار از عشق و محبت میکنید و او را بیش از پیش،به خود علاقه مند میسازید.😍 https://www.instagram.com/p/CVxLUUeIzWR/?utm_medium=copy_link اینستاگرام 👆 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ ❌باید از جنگیدن با مرد اجتناب کرد، 🔻 نه صرفاً به خاطر حفظ غرور او ✍ بلکه همچنین به خاطر حراست از شأن و منزلت خود! ‼️هیچ چیز به اندازه ی زن شوریده حال ؛ بی جاذبه و ناخوشا یند نیست، 👈 زنی که به جای قدرت زنانه، ⚠️ از قدرت زبانش استفاده می کند شهره ی آفاق است. جنگیدن، زن را نزد مرد و نزد خودش زشت و ناخوشایند می کند. به زنی باهوش و قوی نیاز است تا مردش را خلع سلاح کند، نه با خشم بلکه با عشق. مردان خصوصیات زنانه را به دلیل نرمی و لطافت زن قبول می کنند و نه به دلیل قدرت او. https://www.instagram.com/p/CVxLUUeIzWR/?utm_medium=copy_link اینستاگرام 👆 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ ✔️ این تکنیک به تکنیک برنده برنده هم معروفه چون هر دو طرف برنده می‌شن! ⭕️تا زمانی که یکی از طرفین احساس بازنده بودن کنه دعوا و مشکل ادامه پیدا میکنه. 👈 از این تکنیک زمانی استفاده می‌کنیم که از طرف همسر مورد انتقاد و حمله قرار گرفتیم! 👈فرض کنید که شما کاری رو به اشتباه انجام دادید ♦️مثلاً به موقع نیومدید، کاری رو درست انجام ندادید، اشتباهی کردید. در این زمان همسر شما به شما حمله می‌کنه! ♦️شما در ابتدا باید خوب بهش گوش بدید و کاری کنید که او برنده بشه و احساس بردن بودن کنه وقتی که آرام شد، نظر خودتونو و دلایلتون رو بگید و از خودتون دفاع کنید. ادامه دارد... https://www.instagram.com/p/CVxLUUeIzWR/?utm_medium=copy_link اینستاگرام 👆 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
✨🍮🍮 قطرات اشک امانش را بریده بود و دروغ میگفت.. گریه به هق هق اش انداخته بود و از مجروحیت میگفت.. از ماجرایِ دیشب بی خبر بود و از زنده بودنش میگفت.. تنم یخ زده بود و حسی در وجود قدم نمیزد.. دانیال مرا در آغوش گرفته بود و مردانه زار میزد.. لرزش شانه هایش دلم را میشکست.. شهادت مگر گریه کردن داشت؟؟ نه.. اما ندیدنِ امیرمهدیِ فاطمه خانم چرا. فغان داشت.. شیون داشت.. نالیدن داشت.. دانه های اشک، یکی یکی صورتم را خیس میکردند.. باید حسام را میدیدم. (منو ببر، میخوام ببینمش..) مخالفتها و قربان صدقه رفتن های دانیال هیچ فایده ای نداشت، پس تسلیم شد.. از هتل که خارج شدیم یک ماشین با راننده ای گریان منتظرمان بود. رو به حرم ایستادم وچشم دوخته به گنبد طلایی حسین(ع) که شب را آذین بسته بود زیر لب نجوا کردم (ممنون که آرزوشو برآورده کردی آقا.. ممنونم..) به مکان مورد نظر رسیدیم. با پیاده شدنم از ماشین صدایِ گریه هایِ خفه ی دانیال و راننده بلند شد. قدم هایم سبک بودو پاهایم را حس نمیکردم.. قرار بود، امروز او به دیدنم بیاید.. اما حالا من برایِ دیدنش راهی بودم.. دانیال بازویم را گرفت و من می‌شنیدم سلامها و تبریک هایِ خوابیده در بغض و اشکِ همردیفانِ همسرم را.. شهادت تسلیت نداشت چون خودش گفته بود "اگر شهید نشم، میمیرم". پس نمرده بود.. به آخرین درب که چندین مرد با شانه هایی لرزان محاصره اش کرده بودند رسیدیم. کنار رفتند.. در را بازم کردم و داخل شدم.. ادامه دارد... http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕