eitaa logo
سبک زندگی اسلامی همسران
19.8هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
2هزار ویدیو
16 فایل
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ❤️پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: 🍃🌹در اسلام هيچ بنايى ساخته نشد كه نزد خداوند عزّ و جلّ محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد.🌹🍃 🔴 تبلیغات و پیشنهادات «مشاوره همسرداری» http://eitaa.com/joinchat/603586571C7ac687810f
مشاهده در ایتا
دانلود
↫🌷« بِسـم الله الــرحمان والرحیــــم »🌷↬❃ 🌙 ✫⇠قسمت 2⃣2⃣ از فرط خوشحالی بلند گفتم: محسن! ایشان ایستاد. به نزد ایشان رفتم بعد از معرفی خودم قضیه را به ایشان گفتم. بعد از شنیدن حرفهایم به من گفت:شما همین جا بمانید ببینم چی کار می توانم بکنم. ایشان وارد بیت امام شد و بعد از چند دقیقه ای بیرون آمد و مرا با خود به داخل منزل امام برد. در بین راه به من گفت: با وجود این که امام کسالت دارند ولی بعد از این که من قضیه شما را به ایشان گفتم فرمودند: که من باید حتما این رزمنده را ببینم. عظمت منزل امام مرا گرفته بود. احساس می کردم که در نقطه ای از بهشت هستم. حال و هوای عجیبی داشتم. مرتب به درب ورودی منزل امام نگاه می کردم و منتظر بودم که چه موقع ایشان بیرون می آیند. بالاخره این انتظار به سر آمد و من شاهد و ناظر زیباترین لحظه عمرم بودم. لحظه ای که برای به دست آوردن آن حاضر بودم جانم را بدهم . سریع خودم را به امام رساندم و متوجه نشدم که چه کسی من را معرفی کرد . آنچه یادم است این است که دست امام را گرفتم و بوسیدم. بعد از آن هر جای قامت امام را که امکان داشت بوسیدم. پس از آن امام قامت مبارکشان را خم کردند و پیشانی مرا بوسیدند و سپس رو به من کرد و با مهربانی گفت: دستت چی شده که باند پیچی کرده ای؟ گفتم: اماما مجروح شده ام. امام دستی بر روی باندها کشید و من هم پارچه سبزی که داشتم به امام دادم تا او را برایم تبرک کند و ایشان هم همین کار را کردند. بعد خداحافظی کردیم و ایشان به داخل حسینیه رفتند و از دیدگانم محو گردیدند. برای یک لحظه احساس کردم که درد از دروم دستانم رفت. مقداری از انگشتانم را تکان دادم. ولی دردی احساس نمی کردم. همان جا باند ها را باز کردم و به داخل حسینیه رفتم. واقعا دستم خوب شده بود . وقتی از حسینیه بیرون آمدیم تمام قضیه را برای بچه ها تعریف کردم. آنها هم امان به من ندادند و بعد از بوسیدن مفصل من آن دستمال سبز را برداشتند و تکه تکه کردند و بین هم تقسیم نمودند. حتی یک تکه کوچک هم به من ندادند که برای شما بیاورم. کل این ماجرا که مرتب مرا دعوت می کنند و احترام خاصی برای من رزمنده ناقابل قائلند برای این موضوع است.... ✍ به روایت همسر شهید 📚 منبع:پیشانی و بوسه(جلد ۶، شمع صراط) http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
✨﷽✨ بجو آن صبح صادق را ڪه جان بخشد خلایق را هزاران مست عاشق را صبوحے و امان باشد... صبح تون بخیر روزتون پر از موفقیت http://eitaa.com/joinchat/896860162C815a5bd76b
7.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به وقت دلتنگی🥀🥀۱:۲۰ دیدم دست سردار زمین افتاد😭😭 کشته شد مالک اگر، غیرت مالک باقی‌ست🥀🥀💔💔 ‌‌{❤️‍🩹🌷}خوشا آنان ؛ که پا در وادۍ حق ، نهادند و نلغزیدند و رفتند..؛🕊• ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
❤️🍃❤️ ✍با هم گفتگو کنید 👈گفتگوی با همسر و شنیدن حرف ها می تواند هر 🔻 رنجش 🔻دلگیری 🔻و ناراحتی را ✔️از همســـــــــــــــــــرتان دور کند. https://www.instagram.com/invites/contact/?i=10j7qk8jtqcg8&utm_content=nezu7vi اینستاگرام 👆 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ ↩️ ↩️ 🙏لطفا تامل کنید: ✍ یه ضرب المثلی هست که میگه: ⚠️ «قایق رو الکی تکون نده یهو دیدی چپ شد!» ✍ در زندگی مشترک اگر بخوای به هر موضوع کوچکی واکنش نشون بدی ❗️و یه درگیری ایجاد کنی 🤓یه وقت زبونم لال ممکنه با همین تکون‌ها قایق رو چپ کنی!😱 ✔️اگه می خوای همسرت عاشقــــــ❤️ـــــت باشه ⚠️اینو بدون که اولین بنیان هر ارتباط سالمه... https://www.instagram.com/invites/contact/?i=10j7qk8jtqcg8&utm_content=nezu7vi اینستاگرام 👆 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰 ❓سوال با سلام ببخشید من خانمی هستم که نه ماه هست ازدواج کردم... دراین این نه ماه مشکلات زیاد بوده... ولی ما عاشق هم هستیم. میخواستم که راهنمایی کنید...هروقت که باهمسرم درمورد موضوعی صحبت میکنیم دعوامون میشه ، همسرم خیلی دوست نداره توی کاراش من دخالت کنم یعنی میگه تو جدا من جدا هرکی هرکاری دوست داره انجام بده...وقتی هم باهاش صحبت میکنم عصبی میشه قهر میکنه...یا چیزی میشکنه یا یه بلایی سرخودش میاره بقول خودش نمیتونه دستش روی من بلند کنه دلش نمیاد...خیلی مهربونه وبعضی موقع ها خیلی عصبی....به نظر شما من باید چیکارکنم چجور رفتار کنم... بخدا خیلی تو عذابم دلم نمیخواد دعوا کنیم من طاقت ندارم.. بهش هرجا که میگم بریم نه میاره ولی توقع داره هرجا میکه من برم...خیلی اعصابم خورده 〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰 ✍پاسخ مشاور با درود خدمت شما ، مساله ای که در مورد مردان هست اینه که آقایون کلا دوست ندارن محدود بشن و بهشون گیر داده بشه ، یعنی دوست دارن هرکاری که میکنن ، کسی ازشون نپرسه چرا؟ حتی دوران مجردی اکثرا این مشکل رو با مامان هاشون دارن و خیلی وقتها سر این موضوع با پدر و مادرهاشون دعوا دارن و نمیخوان سؤال جواب بشن. البته برخی از این آقایون برخلاف میلشون ممکنه با این مسایل کنار بیان و بپذیرن ولی بسیاری دیگر این موضوع به هیچ عنوان براشون قابل قبول نیست و به شدیدترین وضع ممکن عصبانی میشوند. اما جریان عجیبی که اینجا به چشم می خوره اینه که چرا شوهر شما براش مهم نیست که شما چکار میکنید وکجا میرید و.... و بهتون میکه که هر کی براخودش هر کاری کرد , بذاریم بکنه و توی کارهای همدیگه دخالت نکنیم! حالا طبق طبیعت دلیل آوردیم که خصلت مردان قدرت طلبی و آزادیخواهی است (البته این خصلت نباید زیاد شدید باشه و در زندگی مشترک باید تا اندازه ای کنترل بشه و جو تا این حد مستکبرانه و خودخواهانه نباشه) اما اینکه اعمال و کردار زن برای مرد اینقدر عادی باشه و اصلا براش مهم نباشه ، عجیبه و خارج از طبیعت مرد هست. یک حس و نیروی فوق العاده ای هست به نام"غیرت" که از همون جنبه قدرت طلبی سرچشمه میگیره و مردان چیزی رو که در اختیارشون باشه , سخت ادعای مالکیت میکنن و سفت و سخت حواسشون هست که کسی چپ به ناموسشون نگاه نکنه , حالا در برخی شدیدتر و در برخی ضعیف تر نمود پیدا میکنه. جای تعجب داره اگر مردی کلا این چیزها براش مهم نباشه. ادامه دارد... ✍ 🔮 ◀️نوبت مشاوره ↙️ @Yafater14 〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰 http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
↫🌷« بِسـم الله الــرحمان والرحیــــم »🌷↬❃ 🌙 ⇠ ✫⇠قسمت 3⃣2⃣ من که دلم گرفته بود و بغض در گلویم جمع شده بود. می خواستم فریاد بزنم و احساسم را این طور فریاد بزنم. آخر من که همسر او بودم از این قضیه تا آن موقع بی اطلاع بودم چرا؟ چون خود مرتضی می خواست که همیشه گمنام باشد . او نمی خواست که نامش در جایی مطرح شود و من هم باز به خودم می بالیدم که چنین همسری دارم و برای سلامتی اش همیشه دعا می کردم. تقریبا به نزدیکی های اهواز رسیده بودیم. این بهترین سفری بود که در طول زندگی مشترک با آقا مرتضی داشتم . همه اش در این افکار بودم که یک دفعه متوجه شدم خانم آقای الوانی با من صحبت می کند. سریع به طرف صدا چرخیدم و به ایشان نگاه کردم. به من گفتند :معلوم هست شما کجاید، هر چه صدایتان می کنم اصلاً متوجه نمی شوید؟ - معذرت می خواهم متوجه صحبت های شما نشدم، حالا من در خدمت شما هستم. - راستش می خواهم حرفی با شما در میان بگذارم. - بفرمایید. - احساس می کنم این بار زود به فسا بر می گردیم ! - نه خانم این حرفها را نزن ان شاءالله ما می خواهیم بمانیم تا جنگ تمام شود. وقتی به اهواز رسیدیم چهارشنبه صبح بود. دقیقا یک هفته بعد، در روز چهارشنبه خبر ناگواری به گوش ما رسید و آن هم شهادت علی الوانی بود . در آن روز آقای نجفی به هتل آمد و به من گفت : می خواهند اهواز را بمباران کنند و از من خواسته اند تا شما را به فسا ببرم. هر چه اصرار کرد من راضی نشدم و در نهایت وقتی پافشاری من را دید گفت: علی الوانی شهید شده و باید در مراسم تشییع جنازه او شرکت کنیم. راستش را بخواهید ما مطمئن بودیم آقای نجفی راست می گوید. بعد از آن خانم آقای نجفی آمد و به ما گفت: شما باید طوری رفتار کنید که خانم الوانی از این موضوع باخبر نشود ✍ به روایت همسر شهید 📚 منبع:پیشانی و بوسه(جلد ۶، شمع صراط) http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb @hamsardarry 💕💕💕
✨﷽✨ سلامی پر از حس زندگی ❤️ صبح سه شنبه تون به خیر وشادی وخوشی...☕️❄️ روزتون لبریز محبت❤️ پر از خیر وبرکت پر از لبخند مهر و سرشار از لحظه های ناب ❤️ http://eitaa.com/joinchat/896860162C815a5bd76b
❄️🌷حدیث روز🌷❄️ 🌷امام صادق علیه السلام می فرمایند: ❌ إفشاءُ السِّرِّ سُقوطٌ ♨️ فاش كردن راز 〽️مايه سقوط است. 📚 تحف العقول صفحه 315 http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074