صعود مقتدرانه ایران به جامجهانی
⚽️ تیم ملی فوتبال کشورمان در هفتمین دیدار خود در مرحله نهایی انتخابی جام جهانی قطر به مصاف عراق رفت و با نتیجه یک بر صفر به پیروزی رسید.
⚽️ شاگردان دراگان اسکوچیچ با این پیروزی مقابل عراق صعود خود را به جامجهانی قطعی کردند.
💚 "آیین فطرت" را:
🌹 پدر و مادر ها با👈#من_دیگر_ما
😊 جوانها با👈#نیمه_دیگرم
😍 زوجها با👈#تا_ساحل_آرامش
میشناسند...
🔰 لینک غرفۀ آیین فطرت، ناشر اختصاصی آثار استاد عباسی ولدی در نمایشگاه مجازی کتاب👇
https://b2n.ir/y55464
🌐آدرس سایت کتاب فطرت👇
ketabefetrat.com
👌 0⃣2⃣ درصد تخفیف +ارسال رایگان
#نمایشگاه_کتاب
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🍃❤️
🎥 کلیپ
❓ برای همسو شدن زن و شوهر در زندگی چه باید کرد؟
📚 #استاد_عباسی
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
بســـــم ربِّ العشــــ❤️ــــــق
طعـــــم سیبـــ🍏ــــ
قسمٺـ چهارم:
با خودم فکر کردن که شاید اگر می موندم و علی می اومد بهتر بود!!
ولی بعد باخودم گفتم که نه بهتر شد که اومدم بیرون وگرنه از خجالت آب میشدم.شایدم دستو پامو گم میکردم.
از مادربزرگم که بعید نیست هر حرفیو بزنه و اون بنده خدا رو هم به خجالت بندازه!!دیگه میشد قوز بالا قوز!!!
حالا هم که اومدم بیرون و نمی دونم علی کی میره خونه ی مادربزرگ و کی برمیگرده!
تصمیم گرفتم نیم ساعتی توی پارک بشینم...
توی همین فکر بودم که یک دفعه متوجه ترمز یه موتور جلوی پام شدم.قلبم ریخت.خودمو سریع جمع و جور کردم.
موتور دو ترک بود.ترک پشت موتور با یه لحن نکبت باری گفت:
-به به خانم خشگله!اینجا چی کار میکنی.
قلبم شروع کرد به تپش!از جام بلند شدم سریع راهم رو کج کردم و رفتم سمت دیگه ای ولی متوجه شدم دارن میان دنبالم!!
اومدن طرفم و یکیشون گفت:
-منتظر کی بودی؟!حالا کجا با این عجله؟!برسونمت!
حرصم گرفته بود و از طرفی پاهام از ترس توان خودشو از دست داده بود!!!یه لحظه دورو بر پارک رو نگاه کردم و زدم توی سر خودم.هیچکس توی پارک نبود!
انگار به بن بست خوردم.هیچ راه فراری نداشتم.همینطور که ایستاده بودم و دنبال راه فرار میگشتم...
یکی از اون پسرای ولگرد چادرمو از سرم کشید...
دیگه هیچ چیزی نفهمیدم.
پام پیچ خوردو افتادم روی زمین شروع کردم به جیغ کشیدن و بلند بلند گریه کردن...
پوشیم پهش زمین شد...
غیر از صدای خنده ی اونا چیزی نمی شنیدم...
ادامه دارد...❤
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
به قلم⇦بانو.میـــــم.سیـــــڹ
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨
❄️بر جنگلِ برف، آفتابی داریم
☕️از نورِ طلا، رنگ و لعابی داریم
❄️هر پنجره ای
☕️ منظره ای رشکِ بهشت
❄️برخیز و ببین چه صبحِ نابی داریم
ســلام صبح آدینه تون شاد ☕️❄️
http://eitaa.com/joinchat/896860162C815a5bd76b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️بهترین شیوهی ارتباط با امام زمان (عج)
آیت الله #بهجت (ره)
🤚سلام آقا
✨جمعه ای دیگر رسید و دل ما در تکاپوی ✨✨ظهورت به درگاه خدا پیوسته در راز و نیاز است
✨ای آنڪه عزیـزی و مرا جانـی و جانـان
✨صد یوسف مصری ز غمٺ، سر بہ بیابان
✨ای ڪـاش بـیـایـی و بـگویـند ڪـه آمد
✨بر مصـر وجـود من قـحطـی زده، باران
✋ای حجت کردگار وقت مدد است
🙏عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان
#اللھمعجݪالولیڪاݪفࢪج
#السلامعلیڪیابقیہاللھ
#فرجمولاصلوات
#اللّهُمَّصَلِّعَلي_مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّدوَعَجِّلفَرَجَهُــم
http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
❤️🍃❤️
سیاست های خانومانه
😐بهترین راه با شوهرانی که بدزبان و نامهربان میشوند سکوت هست
وقتی سکوت می کنید
زودتر آرام می شوند
وقتی ارام می شوند
✍ راحت تر متقاعد می شوند.
https://www.instagram.com/invites/contact/?i=10j7qk8jtqcg8&utm_content=nezu7vi
اینستاگرام 👆
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#مجردهابخوانند
زندگي #همراه می خواهد نه عاشق و شيفته!!❗️
تا #آشنایی كامل با فرد نداشته باشيد
و در سختیها و تنش ها واكنش او را نبينيد
نمی توانيد #ارزيابی روشنی داشته باشيد
به هنگام قرارهای عاشقانه و عشق بازی همه خوبند،
👈يار همراه در #سختی آزموده می شود.
https://www.instagram.com/invit/contact/?i=10j7qk8jtqcg8&utm_content=nezu7vi
اینستاگرام 👆
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
بســـــم ربِّ العشــــ❤️ــــــق
طعـــــم سیبـــ🍏ــــ
قسمٺـ پنجم:
متوجه پیاده شدن یکی از پسرا از روی موتور شدم.دیگه حس کردم آخر عمرم رسیده!
اومد طرفم چشمامو بستم...
گوشیم رو از روی زمین برداشت...
زیر لب گفتم یا ضامن آهو...عکسام!
یک دفعه صدای فریاد اومد سریع برگشتم و دیدم یکی از پسر ها روی زمین پرت شده و موتور هم یک طرف افتاده...
اون یکی هم که گوشی من دستش بود گوشی رو پرت کرد روی زمین و برگشت طرف موتور...
بیشتر که دقت کردم تا بتونم ببینم چه اتفاقی افتاده دیدم که علی گل آویز شده با اون پسرا!!!قلبم درد گرفت...
گوشیمو برداشتم و از روی زمین بلند شدم و ازشون دور شدم و از دور علی رو نگاه میکردم و فقط بلند بلند گریه میکردم...
از ترس پاهام میلرزید.
بی اراده جیغ میکشیدم علی با هرمشتی که میزد دوتا مشت میخورد...
اصلا حواسم به اطرافم نبود که کسی نیست و بلند فریاد میزدم کمک!!
انقدر دعوا عمیق بود که لباس سفید علی قرمز شده بود...
نفهمیدم چی شد!!!ولی بعد از چند ثانیه لنگ لنگ موتورو برداشتن و فرار کردن...
صدای موتور توی گوشم پیچید...
اونا رفتن و من قلبم از شدت تپش درد گرفته بود...
چند دقیقه ای بین منو علی سکوت بود اون خیره به دستای خونیش و منم خیره به صورتش...
کم کم برگشت و بهم نگاه کرد.
ادامه دارد...❤
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
به قلم⇦بانو.میـــــم.سیـــــڹ
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#همسرداری
⛔️ بدگویی درمورد مسائل مالی همسر
☹️ گوشت نداریم
☹️ نفقه نمیده
☹️ بیکاره
☹️ خسیسه
☹️ ولخرجه
و......
هیس....🤐😬
اول اینکه : آبروی شوهرتون رو جایی نبرین
دوم : دنیا پستی بلندی داره،وهمه چیز دوباره درست میشه😊
و سوم مهمتر از همه : وقتی بدی ها رو میبینی و به زبان میاری چندین برابر بیشترشو به زندگی خودتون جذب میکنید😕
@hamsardarry 💕💕💕
http://eitaa.com/joinchat/896860162C815a5bd76b