❤️️️️🍃❤️
#خوابهای_پریشان 🎭🔪🚬
ابراهیم نیمه راه ایستاد. برگشت و خواست چیزی بگوید اما دستی لای موهای موجدار و سیاهش کشید و دوباره سرش را پایین انداخت.
خودش نمی دانست اما با این هرم حیایی که روی پیشانی اش نقش بسته بود، مرا بیشتر درگیر خود میکرد. نگاهم را به طرف زمین کشیدم. و دلم را کشان کشان با قدمهایم به طرف پرورشگاه بردم. که صدا زد: تبسم!
ایستادم. برگشتم. آمد طرفم و آهسته گفت: فقط چند دقیقه...خواهش میکنم.
سوار ماشینش شدم. از آن پلیس جدی و محکمی که دیده بودم حالا یک مرد سربه زیر و خوش تیپ...
افکارم مثل تپش های قلبم با شنیدن صدایش بهم ریخت. همانطور که سرش پایین بود گفت:بعضی وقتا...یه چیزایی هست که، اگه آدم نگه...همیشه حسرت میخوره که چرا نگفته...تو این شلوغیا شاید وقت مناسبی نباشه که...
میخواستم بگویم این شلوغیا به من و تو چه به دلهایمان چه ربطی دارد که یادم آمد، وظیفه اش آرام کردن همین شلوغی هاست!
نگاهم خیره ناخن هایم بود که ادامه داد: با اینکه بازشماری رأی ها با نظارت دقیق ناظرایی که خود کاندیداها معرفی کرده بودن،
انجام شد و ناظرو رسما تو تلوزیون و سایتهاشون اعلام کردن انتخابات سالم و بی اشکال بوده و نتایج فرقی نکرده، ولی...میبینی که بازم آشوبا ادامه داره و بهانه تقلب هرچند دیگه دست شون نیست ولی جری تر شدن
چون نتانیاهو وزیر رژیم صهیونیستی و اوباما رییس جمهور آمریکا اعلام حمایت از اغتشاشگرا کردن و آقای میرحسین موسوی و کروبی و حتی رییس جمهور قبلی آقای خاتمی هم، رسما تو جمع آشوبگرا حاضر شدن و تشویق به ادامه اغتشاش کردن!
حالا همه چی فرق کرده!
با ترسی که از تغییر لحنش در وجودم اضطراب انداخته بود، پرسیدم: یعنی چی؟
اخمی کرد و ازشیشه مقابل، به خیابان خیره شد و گفت: هرجا آشوبای خیابونی طولانی بشه و اعتراضات از بیرون کشورها حمایت بشه و جنگ داخلی پیش بیاد... ممکنه....
به افغانستان و پاکستان نگاه کن! آشوب و تروریست از داخل مردمشونو بدبخت کرده یهو سروکله نظامیای آمریکا هم از بیرون پیدا شد و کشورشونو اشغال کردن...این یه پروژه فراتر از براندازی یه نظامه ...
حالا بحث اشغال خاک و کشتار دسته جمعی مردم ایران وسطه که به خیالشون بعد از تغییر نظام میتونن اینکارو بکنن...
سردرگم سری تکان دادم و گفتم: من اصلا نمی فهمم...
آهش را با پوسخند بیرون داد و سرش را به طرفم چرخاند و گفت:
باید برم یه ماموریت مهم که نمیتونم بگم چیه، فقط...میخواستم قبلش بهت گفته باشم چقدر...چقدر ...دوستت دارم....میخوام ازت خواستگاری کنم.
این را که گفت قلبم از ابتدای وجودم فروریخت. پیش از آنکه چیزی بگویم باز نگاهش را از نگاهم قایم کرد و گفت:
ولی الان بهم جواب نده! بذار وقتی از مأموریت برگشتم. اگه برگشتم!
دیگر نتوانستم جلو اشکهایم را بگیرم. حتی خداحافظی نکردم. پیاده شدم و به طرف پرورشگاه برگشتم.
بی توجه به فکرو خیالات بقیه دویدم سمت اتاق اشتراکی که با سه دختر هفده و هجده و آخریش هم سن خودم پانزده ساله، بود و بلند بلند گریه کردم.
ادامه دارد...
@hamsardarry 💕💕💕
نعم العون علی طاعه الله.mp3
1.26M
❤️🍃❤️
#صوتی بسیار عالی
⁉️ چطوری #زنومرد برا همدیگه « نعم العون علی طاعة اللَّه » باشن؟!
« مقایسه ازدواج و زندگی زیبای حضرت امیرالمومنین و فاطمه زهرا (س) با ازدواج و زندگی های کنونی... »
🎙حجت الاسلام عالی
@hamsardarry 💕💕💕
✨بِسْمِاللّٰهِالرَّحْمٰنِالرَّحیٖم✨
💜صبح آمدهست تا عشق بکارد
🌸باران محبت به سرت باز ببارد
💜خورشید رسیده ست
🌸که با جوهر نورش
💜نقشی زخدا بر دل پاکت بنگارد
سلاااااااام
#طلوع_دوباره_تون_بخیر 😍🌹☀️
http://eitaa.com/joinchat/5636108Ce03add5e68
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷امام علی علیه السلام:
آنکس که #سفره_دل خود را پیش هرکس بگشاد👌
به #خفت و #خواری خود رضایت داد!❌
http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
❤️🍃❤️
مرور چند توصیه دوران نامزدی 💍
🌸 در همنشینیها
معاشقهها
و گفتگوها
مواظب اطرافیان به خصوص برادر و خواهرهای مجرد خودتون باشید
و با کمال احتیاط انجام بدین.
اینجاخانواده نشسته عزییییزاااان🙃
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#سیاستهای_زنانه
هميشه مخصوصاً در حضور بچهها
اقتدار شوهرتان را تثبیت کنید
مثلاً به همسرتان بگویید:
"شما بهترین بابای دنیایی"
@hamsardarry 💕💕💕
#ایده_متن💌
عشق ❤️یعنی زیر چشمی در📚 کلاس
یک نگاه👀 از یک جوان بی کلاس☺️
عشق یعنی جزوه تان✍ را می دهید؟
در ردیف خود به ما جا می دهید؟☺️😘
http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1
😍😘😍
✍ #پرسش_و_پاسخ
〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵
✍پاسخ مشاور
با سلام
🔆به رفتارهای ناخوشایند خانواده همسرم چگونه پاسخ دهم؟ (بخش دوم)
🔹🔶شما تنها وظیفه دارید که با خانواده همسرتان مثل سایرین محترمانه برخورد کنید و همواره به یاد داشته باشید که آنها همسر شما را بزرگ و تربیت کرده اند.
🔹🔶تا حدی که امکان پذیر است با رفتارهای خود مورد خوشایند آنها واقع شوید. اما در عین حال بدانید که قرار نیست برخلاف میل خود و در جهت اهداف و منافع آنها حرکت کنید.
🔸🔷در نهایت اگر دیدید نمیتوانید با خانواده همسرتان رفت و آمد داشته باشید بدون محکوم کردن آنها، مصممانه و در کمال خونسردی خود را کنار بکشید. اما اگر همسر شما دوست دارد با خانواده اش رفت و آمد داشته باشد، آن را جزء حقوق اساسی او دانسته و بپذیرید. در این شرایط بهتر است شرایط موجود را به طور موقت بپذیرید. با خودتان بگوئید اگرچه در شرایط بدی قرار دارم، اما این شرایط به هیچ وجه وحشتناک و غیرقابل تحمل نیست. با این روش حداقل شما به ناراحتی خود و آزار دیدن از جانب آنها شدت نمی بخشید.
✍ #پرسش_و_پاسخ
🔮 #روزهای_زوج
◀️نوبتمشاوره ↙️
@Yafater14
〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵〰🔵
@hamsardarry 💕💕💕
#نکتهحکیمانه
ولی من نتیجه ی این موضوع که میگن:
شکر نعمت، نعمتت افزون کند🙏
کفر، نعمت از کفت بیرون کند❗️
رو دیدم ،جدی بگیریدش🪴
✨بِسْمِاللّٰهِالرَّحْمٰنِالرَّحیٖم✨
🌸✨ ســـلام
⚪️✨روز یکشنبه تون پراز بهترینها
🌸✨امــــروزتـــون بـــــه
⚪️✨ طـــــراوت گـــــل
🌸✨دعــــا مـــےکـــنـــم
⚪️✨از هـمـیـن لـحـظـہ کـه
🌸✨دوبــــــاره بـــــرای
⚪️✨زندگی نو چشم گشودی
🌸✨خـــــداونـــــد گــــره از
⚪️✨کـارت بـگـشـایـد و بـه تـو
🌸✨قـــلـــبـــی آرام و پـــر از
⚪️✨عـــشــق هـــدیـــه دهـــد.
🌸✨یـکـشـنـبـه تـون قـشـنـگ و باصفا
http://eitaa.com/joinchat/896860162C815a5bd76b
❤️🍃❤️
مرور چند توصیه دوران نامزدی 💍
🌸در این ایام به همدیگه عشق ورزیده
و از لحظه لحظههای اون لذت ببرید
و خودتون رو برای عروسی آماده کنید.
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#سیاستهمسرداری
❗️هیچگاه از همسرتان نخواهید كه
به دیدار بستگانش نرود
و آنان را ترك گوید
و فقط با شما باشد
بلكه بهتر است در این #دیدارها
با او #هماهنگ باشید.✌️
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#سیاستهمسرداری
💚 از #بستگان همسرتان
بهتر از بستگان خودتون
#پذیرایی كنید🍎🍐🍓🍇🍉
این كار همیشه در نظر همسرتان
جلوهگر خواهد بود.😊
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#سیاستهمسرداری
در مورد تعیین #خط_قرمزها با همسرتان صحبت کنید
اگر در نزدیکی خانوادهی همسرتان زندگی میکنید
با همسرتان در مورد تعیین یک سری حد و حدودها مشورت کنید✌️
و هر دوی شما به آنها پایبند بمانید.
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#سیاستهمسرداری
در مورد تعیین #خط_قرمزها با همسرتان صحبت کنید
مثلا: هر کسی که میخواهد به دیدنتان بیاید
چه خانوادهی خودتان و چه خانوادهی همسرتان
باید قبل از آمدن تماس بگیرند و اطلاع بدهند
تا از ورود ناگهانی به حریم شخصیتان پیشگیری شود..
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#رازهای_دلبری_کردن
از #زن و #مرد
۵-ابراز محبت مناسب
شما می توانید در رابطه زناشویی محبت خود را به روش های مختلف
از آغوش گرفته تا بسته های مراقبت نشان دهید.
✍شناخت خوب او به شما کمک می کند
تا تعیین کنید چه نوع و سطح محبتی
برای کمک به او برای احساس عشق به شما مناسب است.
اگر او اعتماد به نفس کمی دارد و نیاز دارد دیگران عشق شما را ببینند
هر زمان که در جمع هستید دست او را بگیرید.🥰
اگر میدانید از این کار ناراحت می شود، این کار را هرگز انجام ندهید.
این نشانه شناخت شما است.
@hamsardarry 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🍃❤️
#صوتی بسیار عالی
⁉️ خانواده همسر
خیلی از افراد این سوال بعد از ازدواج براشون مطرح میشه که رابطه ما با خانواده همسرمون باید چطور باشه؟!🤔
🎙دکتر توکلی
@hamsardarry 💕💕💕
❤️️️️🍃❤️
#خوابهای_پریشان 🎭🔪🚬
نشستم روی زمین و صورتم را بین دستهایم گرفتم و صدای هق هقم بلند شد. با خودم فکر کردم چرا باید همیشه سهم من از آدمها رفتن باشد!
وقتی به خودم آمدم دیدم همه جور دیگری به من نگاه میکنند.
حالا دیگر من مرکز توجه همه بودم. مدیر پرورشگاه با لبخند در دفترش از من دعوت کرد تا باهم چای و شیرینی بخوریم. حال خوشی نداشتم. لیوان چای را نزدیک دهانم گرفتم و با بی حالی پرسیدم:
-چرا گفتید بیام؟ فقط برای چایی خوردن که نبوده؟
+چقدر رک حرف میزنی دختر! خیلی خب میرم سر اصل مطلب شما تو سنی هستی که کم طاقت و...
-خانم مدیر بگید دیگه.
+باشه، باشه...راستش جناب ستوان قبل از اینکه با تو صحبت کنه، جلو در با من درمورد تو حرف زد....
-چی؟چی گفت؟ یعنی...
+آروم باش دارم میگم خب! تو رو خواستگاری کرد.
-واقعا به شما گفت؟؟؟
+خب شماها همه مثل بچه های منید اگر...
-میشه بدونم شما چی گفتید بهش؟
+گفتم باید نظر خودتو بپرسه، حالا نظرت چیه تبسم جان؟
-خانم، من، من...نمیدونم چی بگم!
+رنگ رخسار خبر میدهد از سرِّ درون، نمیخواد چیزی بگی.
لیوان چایی را همانطور داغ سرکشیدم. آنقدر دهنم از شنیدن آن خبر شیرین شده بود که تلخی چای را نفهمیدم. با
خودم فکر کردم که وقتی با او هم صحبت کرده حتما در تصمیمش در مورد من جدیست.
خانم مدیر کمی با من صحبت کرد. وقتی برگشتم اتاق شلوغ بود و هرکس چیزی می پرسید. منهم به بهانه سر درد همه شان را دست به سر کردم.
نماز هایم آن روز یک شکل دیگر بود. راستش سه چهار باری نمازم را تکرار کردم اما آخرش هم نفهمیدم چه خواندم.
آخرش یکی از بچه های تپل سالن کناری را آوردم نشاندم کنارم تا رکعت هایم را بلند بشمارد. بعد از نماز عشاء، سر سجده آهسته گفتم:
خدایا حالیمه چه حالی بهم دادی...یعنی، راستش...نمیخوام از اون بنده هایی باشم که فقط موقع غصه و ترس صدات کنم،
میفهمم خوشی های زندگیم از طرف تو میان...خدایا مراقبش باش!
سه روز گذشت و اضطراب و بی قراری هایم در بی خبری پر از ترس و امید بود. آخرش تاب نیاوردم رفتم دفتر مدیر،
میخواستم برای دردم چاره ای پیدا کنم. اما خانم مدیر رازش را به من گفت و من تصمیمی گرفتم که باعث شد سرنوشتم تغییر کند.
ادامه دارد...
@hamsardarry 💕💕💕