❤️🍃❤️
#حریری_به_عطر_یاس_پارت_88
-بابا لا مصب اگه شبی نصفه شبی درد امونت رو برید می خوای چی کار کنی ؟
علی با اندوهی عمیق نگاهش کرد و گفت:
-دلم می خواد بمیرم می فهمی بمیرم ...
و به قصد بیرون رفتن از درمانگاه از کنار او گذشت ..حسن به دنبالش دوید و بازویش را گرفت وگفت:
@hamsardarry 💕💕💕