فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨بِسْمِاللّٰهِالرَّحْمٰنِالرَّحیٖم✨
طلوع صبحگاهی تون زیبـا ☀️
🌼 جمعه تون زیبـا
🕊امروزتان گلباران
🌼الهی با طلوع
🕊خورشیدِ امـروز
🌼خوبیها و زیبـایهای
🕊زندگیتون پر رنگتر
🌼و با طراوتتر از همیشه باشه
🕊شـاد و خوشبخت باشید💐
http://eitaa.com/joinchat/896860162C815a5bd76b
💠 به زیارت اهلقبور برویم
🔻خیراتی که بازماندگان برای اموات میتوانید هدیه کنید
🔹قرائت یک مرتبه سوره حمد و ۱۱ مرتبه سوره توحید
🔹قرائت ۷ مرتبه سوره قدر(اناانزلناه)
🔹خواندن ۴ مرتبه آیةالکرسی، ۳ مرتبه معوذتین(سور فلق و ناس) و سوره توحید
🔹قرائت سورههایی مثل یاسین، ملک،الرحمن،صافات و اعلی
🔹ذکر صلوات
🔹استغفار
🔹خواندن زیارت عاشورا
🔹صدقه دادن به نیت اموات
💠یکی از اعمال مفید برای مردهها
هدیه کردن ثواب کمک به والدین، شاد کردن و رفع گرفتاری از یک مؤمن به روح میّت هست♻️🔅
پس دریغ نکنید.👌
❤️🍃❤️
❣"راهـبردهایـی بـرای ابـراز احساسـات" در دوران نامزدی و عقد:
3-همخوان باشید
موقعی که لحن صدا و زبان بدنتان با گفتههای شما هماهنگ نیستند
خیلی گیج کننده است.
مثلا میگویید من غمگینم
اما تبسم دارید.
@hamsardarry 💕💕💕
#عاشقانه_برای_همسرم
.
عِشــــــــق تَعریفِش واضِح وَ کوتِاه است:
‹‹گرمـٰـایِ آغـــٰــــــــوشش›› ♥️💍🕊
http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1
😍😘😍
❤️🍃❤️
همسران عزیز
#این_علائم_را_جدی_بگیرید
⚠️ این نشانهها یعنی زندگی زناشوییتان در خطر است 🔥
1_وقتی که فقط تحمل می کنید.
2_ وقتی که احساس محدودیت می کنید.
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#مهارتهمسرداری
⚠️ برخلاف تصور بعضی كه خیال میكنند اینهایی كه بیرونِ خانه كار میكنند، كارشان سخت است
آنهایی كه در خانهاند راحتند؛
❗️نه، خانم داخل خانه كار جسمانیاش هم سخت است
كار فكریاش هم سخت است؛
چون مدیر داخلی خانواده، خانم است
طبعاً چالشهایی دارد.
این چالشها تلاطمهایی در روح او به وجود میآورد.
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#سیاستهایزندگی
#همسرانه
👈درمقابل همسرت هرچندحق باتوباشه
لجبازی واصرارفقط رابطه را خراب میکنه ❗️
همیشه فکر کن اینوبگی رابطه ات بهتر میشه یانه
من موافقم حق باتوست
امارابطه خوب ازهمه چیز بهتره
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
#حریری_به_عطر_یاس46
👇
- چیزی شده؟
مستاصل جواب داد:
-نه نه ... من خوبم بهتره زودتر بریم ...
-اما تو که چیزی نخوردی... می ترسم دوباره غش کنی...
-نه خوبم ...
از لحن آریا زیاد خوشش نیامده بود .. پر بود از غرور و تکبر ... نمی دانست چرا حس های خوبی که داشت همه به آنی پریده بود ... زیر نگاه خیره ی او کلافه شده بود و دلش می خواست برگردد... انگار یک جور هایی وصله ی ناجور بود ... هیچ چیزش با پسر رو به رو هماهنگی نداشت و همین باعث عذابش شده بود ...یک نوع حس داشت مثل تحقیر ... کمبود ... عقده ... نمی دانست نامش را چه بگذارد اما الان درست وقتی آن جا مثل یک وصله ناجور نشسته بود حجم سنگینی آن را روی قلبش حس می کرد ... صندلی را کمی عقب کشید و آرام از جا بلند شد ولب زد:
@hamsardarry 💕💕💕
👇👇
- میشه بریم ...
با تکان شدید اتوبوس از افکارش بیرون پرید و نگاهش را از خیابان های شلوغ شهر برگرفت... داخل اتوبوس پر شده بود از جمعیتی که حالا هر چه به سمت پایین شهر می رفت بیشتر هم می شد ... به دانشگاه که برگشته بود تمام ساعت هایی که سر کلاس نشسته بود از حرف های استاد چیزی نفهمیده بود ... تمام مدت به آریا فکر کرده بود ... حتی در جواب سوالات پی در پی مریم هم سکوت کرده بود ... می دانست اگر همه چیز را تعریف کند مطمئنامریم توبیخش خواهد کرد ... میان حس های ضد و نقیض گیر افتاده بود ... حس هاییکه بعد از حضور در کافی شاپ در آن گیر افتاده بود ... حس هایی که دوستشان نداشت ... حس هایی که بوی خوبی از آن ها به مشام نرسیده بود ... حس هایی که او را از حریر قوی و قدر مقابل علیرضا به حریر خوار و ذلیل مقابل آریا سوق می داد ... چرا احساس حقارت وجود ش را پر کرده بود ؟... مگر نه این که آریا همیشه همینجور مغرور و از خود متشکر بود؟ بدجور درگیر بود ... شاید هم گاهی سرک کشیدن های علیرضا میان افکارش این حس را به او داده بود ... دیشب علیرضا او را داخل تشک مهربانی ناک اوت کرده بود ... دیگر تا پایان کلاس آریا سراغش را نگرفته بود ... اصلا نگاهش هم نکرده بود ... بی شک آریا را از خود ناامید کرده است ... سرخورده تر از قبل با مریم خداحافظی کرده و سوار اتوبوس شده بود ...
×××××××××
@hamsardarry 💕💕💕
✨بِسْمِاللّٰهِالرَّحْمٰنِالرَّحیٖم✨
طلوع صبحگاهتون
به شادابی گلهای بهاری
روزتون به زیبایی شکوفه ها
صبح زیباتون
سرشار از شادی
بارش بوسه های خداوند
پای تمام آرزوهای قشنگتون
سلام و عرض ارادت
" صبح بخیر"🐬👩❤️👨
هفته خوبی داشته باشید
http://eitaa.com/joinchat/896860162C815a5bd76b