eitaa logo
سبک زندگی اسلامی همسران
19.5هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
2هزار ویدیو
16 فایل
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ❤️پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: 🍃🌹در اسلام هيچ بنايى ساخته نشد كه نزد خداوند عزّ و جلّ محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد.🌹🍃 🔴 تبلیغات و پیشنهادات «مشاوره همسرداری» http://eitaa.com/joinchat/603586571C7ac687810f
مشاهده در ایتا
دانلود
صبح وقتی چشمامو باز کردم دانیار نبود...به رختخواب نگاه کردم و به یاد دیشب هم شرم داشتم هم پر از دوست داشتن بودم از حرفها و مراقبتهای مردونه ش.....سروصدا از بیرون میومد واهل ایل همه روزشون رو شروع کرده بودن....لباس تنم کردم دلم حمام میخواست اما خجالت میکشیدم از چادر بیرون بزنم....رختخواب رو جمع کردم و روش پارچه گل سرخی گذاشتم که صدای ایلدا اومد....با بالا رفتن گوشه چادر و دیدن زنعمو بال درآوردم...خودمو توی آغوشش انداختم که تند تند بوسیدم وگفت:حالت خوبه؟دیشب اینجا بودی اذیت که نشدی؟؟؟.... خانجون،ایلدا،زنعمو زیور وعروسها پشت سر زنعمو وارد شدن که خانجون گفت:والا رسم نداریم وگرنه دیشب با آساره میفرستادیمت اینجا که شب رو کنارش بخوابی....همه خندیدن،تعارف کردم کنارم نشستن که زنعموگوهر سفره پهن کرد:بیا مادر بیا که میدونم دیشب گرسنه موندی....زنعمو زیور یه جور خاصی به زنعمو گوهر نگاه میکرد میدونست که چقدر منو دوست داره حتی بیشتر از بچه هایی که از شکمش گرفتن خاطر منو میخواد....خواستم بلند بشم که با نگاه زنعمو چسبیدم به زمین.... یه سفره چید مثل همیشه همه از زحمت دستهای خودش،از مربا وکره گرفته تا نون گرم وتازه....با دستهای خودش لقمه دستم داد:بخور قربونت برم....بقیه فقط نگاه میکردن که گفتم:اول شما بخورید به قول خانجون لقمه وقتی از گلو پایین میره که همه دور سفره باشن.... ایلدا لبخند زد وخانجون با بسم الله سروع کرد....یه سفره که بهترین های وجودم دورش نشسته بودن...نرگس خوشحال بود از لقمه گرفتنش معلوم بود اما شبنم وعاطفه کم رو بودن....صبحانه رو دور هم خوردیم که زنعمو گوهر گفت:با اجازه ما اساره رو برای حمام با خودمون ببریم....خانجون به زنعمو نگاه کرد:حمام سه روزه که الان نیست...زنعمو بقچه ای همراهش بود وگفت:دختر من نمیتونه وباید خودم کنارش باشم تا بهش یاد بدم چه کارهایی باید انجام بده....زنعمو زیور با روی باز گفت:اختیار دارید شما مادر وعزیز اساره هستین هرکاری صلاح میدونید میتونید انجام بدین.... زنعموگوهر بلند شد وگفت:هنوزم همون حمام قدیمیه؟؟.... زنعمو زیور سری تکون داد:آره همونه....با زنعمو بیرون زدم اما اجازه نداد کسی همراهمون باشه...از بین چادرها گذر کردیم تا پایین ایل که یه حمام کاهگلی قدیمی بود وپر از رفت وامد....با زنعمو وارد که شدیم تازه فهمیدم حمام زنانه یعنی چی ،از بس که شلوغ بود وسر وصدا.... زنعمو پارچه ای گره زد ودیگه کسی قابل دید نبود... طشت رو با اب گرم وسرد پر کرد .حتی حالا که ازدواج کرده ام هم باز مثل دختربچه های دوساله.... @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ ❣حداقل روزی یکبار به شوهرتون بگید از اینکه تو همسرم هستی خوشحالم به خودم میبالم افتخار میکنم مرد هرکار خوبی که کرد بهش بگین تو فوق العاده هستی.✌️ 🚫 نه اینکه برین به بچه هاتون بگین تو هم مثل بابات هیچی نمیشی . ❤️مرد باید مورد قرار بگیره به فرزندتون بگین من میدونم توهم مثل بابات روزی مرد بزرگی میشی حتی اگه سخته حداقل روزی یک بار به مردتون بگین بهش افتخار میکنید.✌️😍 @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ زوجین گرامی فقط تصور کنید اگه همین جملات ساده را در اوج رابطه جنسی با احساس به همسرتون بگید چه محبتی از خودتون تو دل طرف مقابل مینشونید ؟: "از صبح تا حالا دارم واسه این لحظه ثانیه شماری می‌کنم... چه لذتی داره با تو بودن" "چقدر خوشحالم که خدا تو رو بهم داده... تو بهترینی..." "آرامشی که تو بهم میدی هیچ کجای دنیا پیدا نمیشه... مال خودمی تو..." می‌دونید با بیان همین دو سه جمله در فواصل مختلف رابطه چه محبتی از خودتون در دل همسرتون ایجاد می‌کنید؟ پس ساده نگیرید و فراموش هم نکنید ..! @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ داستان حریر داستانی از فاصله طبقاتی هاست ... و قضاوت های نادرست و اشتباه ... قضاوتهایی نشات گرفته از ظواهر ... ظواهری دروغین و جذاب که شاید روزانه در زندگی خیلی ها اتفاق بیفتد ... با حریر همره باشید.... زبانش را روی لب¬های خشکش کشید و نفسش را آرام و بی صدا بیرون داد. در افکار درهم و برهمش غرق بود که با نشستن دستی روی شانه¬اش از جا پرید و هینی کشید.... - باز که این جا نشستی. پاشو که کلاس شروع شد. نگاه غمگینش را به چهره سرحال و شاداب مریم دوخت و گفت: - امروز دو روزه که سر کلاساش نمیاد. یعنی چی شده؟ @hamsardarry 💕💕💕
👇👇👇 مریم کفری نفسش را بیرون داد و با صدایی که سعی در کنترل آن داشت گفت: - وای حریر وای... آخه من به تو چی بگم دختر، این جا نشستی که چی بشه...ها؟ که شازده بعد دو روز از اون در لامصب بیاد تو... آخرش که چی؟ آخه اون اصلاً تو رو می بینه؟ اصلاً نمی¬فهممت... دستان لرزان او را میان انگشتان سردش گرفت و با صدایی که بی¬شباهت به ناله نبود گفت: - می¬دونم که دیوونه ¬شدم... می¬دونم که اینا همش حماقته... اما خب با این دل بیقرار که هیچی سرش نمی¬شه چی کار کنم... می دونم که اصلاً منو نمی¬بینه... اصلاً اون کجا و من کجا... اما خوب من به همین نگاه¬های دورادور هم راضیم... مریم عصبی دستانش را از لا به لای انگشتان او بیرون کشید و گفت: - بدبخت داری با خودت چی کار می کنی؟ ببین مثل میت شدی... انگشتات سرد و یخه... آخه این عشقه که تو داری... مردم هم عاشق می¬شن این خانم هم عاشق شده.... بابا دیوونه، چه جوری حالیت کنم اون تو رو... میان کلامش دوید و گفت: - تو رو خدا بسه مریم، هر چی بگی درسته، حقه اما چی کار کنم؟ نمی¬تونم... احساس می¬کنم قلبم بدون اون ضربان نداره... الان دو روزه کند می¬زنه... جون راه رفتن ندارم... من می¬دونم در حدش نیستم، می¬دونم که اون رو عرشه و من رو فرش... اما... مریم با حرص نگاهش را از او گرفت و گفت: - اصلاً به درک، مثل این که تو گوش...خَ... استغفرا...، آخه دختر خوب تو که همه چی رو می¬دونی و خودتم قبول داری چرا داری با خودت این جوری می‌کنی؟ حریر بی توجه به او از جا بلند شد و به سمت ورودی دانشگاه راه افتاد. مریم پشیمان از کلامی که به کار برده بود به دنبالش دوید و پنجه در بازویش انداخت و گفت:  @hamsardarry 💕💕💕
✨بِسْمِ‌اللّٰهِ‌الرَّحْمٰنِ‌الرَّحیٖم✨ 🌸الهے دوشنبہ ی 🌹زیبای اسفند ماهتون 🌸پراز فرکانس هاےمثبت 🌹و زیباے زندگے 🌸روز و روزگارتون،بر وفق مراد 🌹زندگیتون سبز، دلتون شاد 🌸عمرتون نیک، عاقبتتون بخیر 🌹روزتون بخیر و پراز شادے 🌸امروزتون زیبا و بی نظیر 🌸دوشــنـــبــــه تــــون قــشــنــگـــــ
❤️🍃❤️ ‼️ بعضی از آقا پسرها بعد از شنیدن جواب منفی مجددا خواستگاری میکنند که ایرادی ندارد حتی اگر مدت زمان بین دو خواستگاری کم باشد. ◀️دلایل ایراد نداشتن خواستگاری مجدد: ▫️ 1. ممکن است خواستگار شرایط مطلوب را نداشته باشد و بعد از مدتی به شرایط مناسبتری دست پیدا کرده باشد.. @hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️ 💑قدیم ها می گفتند « دعوا نمک زندگی است »! 🔸اما این روزها روانشناسان معتقدند جر و بحث سم زندگی است چرا که آثار مخربی بر زندگی مشترک می گذارد و توصیه می کنند زن و شوهرها تا حد امکان از انجام کارها و رفتارهایی که باعث دعوا می شود بپرهیزید. 🔸چرا که افراد زمان عصبانیت و داد و فریادهایشان حرف هایی می زنند که معمولا فکری پشتش نیست و فقط نیش و کنایه هایی است برای خالی کردن عصبانیتشان که البته باعث زخمی شدن روان همسرشان و خدشه دار شدن اعتماد او می شود و به این ترتیب آینده هر 2 طرف را تحت تاثیر قرار می دهد. @hamsardarry 💕💕💕
👌تجربه من و همسری وقتی با هم نماز میخونیم .بعد از نمازمون تسبیحات حضرت زهرا (س) رو باهم میگیم .. به صورتی که یک ذکر با انگشت من . و یک ذکر با انگشت همسرم صورت میگیره . و بیشتر اوقات هم سعی میکنیم با هم نماز بخونیم . ما باهم بحث زیاد میکنیم . بعضی اوقات هم دعوا .😕 ولی با هم عهد کردیم که بعد از دعوا هامون . اصلا جای خوابمون رو از هم جدا نکنیم . 🤐 و حتی اگه خیلی هم قهریم دست هم رو بگیریم 😅😅 بعد بخوابیم . 🌺 🍂💟🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂💟🍃🍂💟🍃🍂🌺 http://eitaa.com/joinchat/898629634C9ee73304e1 😍😘😍
❤️🍃❤️ تدابیر و احکام مربوط به رابطه زناشویی در ماه مبارک رمضان🌙🌷 رمضان، ماه بندگی و عبادت است اما خداوند در همین ماه بندگی هم بندگان را تکلیفی فراتر از توانشان نداده است و همسران می‌توانند بر اساس شرایط خاصی در طول روز و شب ماه رمضان، بهره لازم را از یکدیگر ببرند و رابطه جنسی داشته باشند؛ بهره‌ای که بسته به زمان، انواع و شرایط خاصی خواهد داشت. @hamsardarry 💕💕💕