👇👇
- عمه تموم عمر نوکریتو می کنم
اما نمی خوام اتفاقی بیفته که خدای ناکرده بی احترامی بینمون پیش بیاد ..
خودت می دونی که چه قدر خاطرتو می خوام
اما از این به بعد نمی تونم سکوت کنم...
تو رو خدا یه کم حال منو درک کن ...
زری با ناراحتی دست به کمر شد:
-وایسا ببینم این جا چه خبره ؟
گونه های رنگ گرفته ی حریر بلافاصله تمام شکش را به یقین تبدیل کرد ...
حرص و بخل سرتاپایش را پر کرد ... اما آن قدر سیاست داشت که حرفی بر خلاف میل او نزند ..
-باشه آقا علیرضا ... باشه ...
تو خوش باش ...
راضی باش ... آ آ ... من دهنمو می بندم ..
و محکم روی دهانش کوبید ...
علیرضا نگاهی خجل به حریر انداخت و رو به زری گفت:
- عمه من نمی خوام از این به بعد هیچ کدومتون صدمه ببینید ..
حالا که همه چی درست داره پیش می ره
بذارید باور کنم که همه چی رو به راه شده ...
بذارید منم یه نفس راحت بکشم...
با صدای گوشی همراهش کلامش نیمه ماند
و گوشی را نزدیک گوشش گرفت و جواب داد :
- جانم داداش ...
-....
- حسن یه دقیقه زبون به دهن بگیر ...
-...........
-خونه ی عمه مو که بلدی پاشو سریع بیا این جا ...
-..........
-صِدام ... نه بیا می فهمی ...
حسن زود بیا .. دمت گرم ..
@hamsardarry💕💕💕
💠پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
🔸شعبانُ شَهري... فَمَن صامَ شَهري كُنتُ لَهُ شَفيعاً يَومَ القِيامَةِ
🔹شعبان ماه من است.
هر كه ماه مرا روزه بدارد روز قيامت شفيع او خواهم بود
📗 بحارالأنوار ج 94 ص 83
🌙 فرارسیدن ماه شعبان، ماه پیامبر رحمت مبارک باد🌸
http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
❁﷽❁
🔘✨سـ🌸ــلام
🕊✨روزتـــون
🔘✨پر از خیر و برکت
🕊✨امروز جمعه↶
✧ ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ ه.ش
❖ ۱ شعبان ۱۴۴۶ ه.ق
✧ ۳۱ ژانویه ۲۰۲۵ میلادی
┄┄┄┅┅❅✾❅┅┅┄┄┄
🔘✨↯ ذڪر روز ؛
🕊✨《 اللهم صل ؏ محمد وآل محمد 》
🔘✨《 ﷺ🌸ﷺ🤍ﷺ🌸ﷺ 》
💫عاقبت وقت خوش
🌼 ديدار مهدی (عج) ميرسد
💫پرتو رخشنده
🌼رخسار مهدی (عج ) ميرسد
💫ميشود دنيا همه
🌼 عـدل و صفـا و يکدلی
💫وقت فيض از نعمت
🌼 بسيار مهدی (عج) ميرسد
🌼الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌼
سلااا👋اام🌹
صبحتون بخیر🌺
حلول ماه شعبان مبارک
و آدینه تون مهدوی به ذکر شریف صلوات
❤اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّدو عجّل فرجهم❤
http://eitaa.com/joinchat/897908738C30a1928237
نهضت ايران ، نهضتي بود كه خداي تبارك و تعالي در آن نقش داشت امام خمینی ره
تو آزادی و صلابت و ایمان را معنا کردی🌷
۱۲ بهمن روز ورود امام خمینی ره به میهن و طلوع فجر پیروزی مبارک🌷
http://eitaa.com/joinchat/895811586C49e74b8074
❤️🍃❤️
💭 اشتباهات دوران آشنایی :
۱ سوالات کافی نمیپرسیم :
خیلی ازماها قبل ازشروع یک رابطه
حتی به اندازه زمانی که
میخوایم یه دست لباس بخریم
سوال نمیپرسیم
با این اشتباه فرصت کشف چیزهایی رو از دست میدیم که
دونستنشون میتونه درباره انتخاب اون فرد حیاتی باشه
@hamsardarry💕💕💕
❤️🍃❤️
⚠️رابطه ی زن و شوهر مثل رابطه شما با خانواده تان نیست...
یادتان هست چند مرتبه با خواهرتان دعوا کرده اید؟
یادتان هست چند بار با برادرتان بگومگو داشته اید؟! ده بار؟صدبار؟هزاربار؟
هیچکدام را یادتان نیست و به دل ندارید...
با همسرتان چندبار ناراحتی داشتید؟
پنج بار؟ ده بار؟ پانزده بار؟
همه را یادتان هست...
همه را کنج ذهن دارید...
رابطه زن و شوهر حساس است...
مواظب رابطه تان باشید...
هميشه يادمان باشد که نگفته ها را ميتوان گفت،
ولی گفته ها را نميتوان پس گرفت ...
چه سنگ را به کوزه بزنی چه کوزه را به سنگ؛ شکست با کوزه است ...
دلها خیلی زود از حرفها می شکنند !
مراقب گفتارمان باشیم......
@hamsardarry💕💕💕
❤️🍃❤️
💞داشتن سواد رابطه ی عاطفی یعنی :
👇👇
⇠۶ _در رابطه فقط به دنبال
منفعت خودم نباشم!❗️
@hamsardarry 💕💕💕
❤️🍃❤️
سه قانون طلایی زندگی مشترک
۲. قهر نکن
❌(سکوت طولانی
از هر دعوایی بدتره
🗣حرف بزن
حتی اگه سخته!)
@hamsardarry💕💕💕
❤️🍃❤️
#مهارتهمسرداری
✍نکته مهمی که خانمها باید بدانند👇
👈خیلی وقتها مردهایی کاملاً وفادار را دیدهام که
فقط بخاطر اینکه همسرشان بیاندازه آنها را متهم به خیانت کرده است، دست به خیانت زدهاند.
👈آنها به نقطهای رسیدهاند که فکر کردهاند وقتی اینقدر باید برای کاری که نکردهاند متهم شوند
پس بهتر که آن کار را انجام دهند.
در چنین مواردی خیلی ناراحتکننده است که
ببینیم ترس از خیانت همسر باعث شده که بدترین ترس او به واقعیت تبدیل شود.
@hamsardarry💕💕💕
❤️🍃❤️
#حریری_به_عطر_یاس_پارت_248
و همانطور که دوباره در خودش جمع می شد
تماس را که قطع کرد و گفت:
- بیچاره حسن منتظرم بود ...
قرار بود بعد تموم شدن کارم برم پیشش ...
دیده ازم خبری نشده نگران شده...
حریر با سری پایین گفت:
- خب پس من دیگه برم ...
به سمت ساختمان حرکت کرد که علیرضا صدایش زد :
- حریر ... خانوم...
هنوز پرده ای از خجالت میانشان آویخته بود ...
حریر در جایش ایستاد ...
اما برنگشت ...
علیرضا با لبهایی که به لبخندی دلنشین می نشست گفت:
@hamsardarry💕💕💕
👇👇
- قول میدم اگه امشب خدا خواست
و زنده موندم
فردا با خانواده مزاحمتون بشم ...
سکوت حریر را که دید رو به زری کرد و گفت:
- عمه جان فردا میام خواستگاری دخترتون ..
زری با ناراحتی لب برچید و جواب داد:
-خبه خبه ..
وعده نده به خودت ... اگه تونستی باباتو راضی کنی پاشو بیا ...
- بابام با من عمه جان ...
شما حسین آقا رو آماده کن ...
زری پشت چشمی نازک کرد و ایشی بلند بالا کشید ...
اما علیرضا بی توجه به او نزدیک حریر شد و پرسید:
- این دفعه می خوام با رضایت خودت پا پیش بذارم ...
آخ ...
حریر هراسان به عقب برگشت و گفت:
- چی شدی؟
@hamsardarry💕💕💕